یکم ـ جمهوری اسلامی از سر درماندگی تیشه به ریشه خود می زند. صدور حکم اعدام برای توماج صالحی و جنگی که در خیابان ها بر علیه میلیون ها زن براه انداخته ، مصداق همین واقعیت است. روشن نیست هدف تصمیم گیرندگان این حکم و دستور دهندگان آن چه بوده است؟ آیا می خواستند ظرفیت اعتراضی مردم را در شرایط جدید هم امتحان کنند، آیا اقدامی در چهارچوب سیاست سرکوب سازمانیافته برای مرعوب ساختن مردم و بویژه جوانان و زنان و جلوگیری از پیشروی آن ها بوده است؟ یا این که صدور چنین حکمی برای توماج صالحی می تواند با هدف ساکت کردن و ترساندن انبوه هنرمندان صورت گرفته باشد،هم چنان که در قتل داریوش مهرجوئی و همسرش وحیده محمدی فرهمین هدف را دنبال می کردند. اما انگیزه رژیم از صدور این حکم هر چه باشد، واکنش ها به این اقدام رژیم در داخل و خارج کشور بسیار گسترده و حتی برای تصمیم گیرندگان آن غافلگیرکننده بود. جنبش های اجتماعی از زنان، کارگران، معلمان، خانواده های دادخواه، نویسندگان، دانشجویان و احزاب سیاسی به شدت این حکم قرون وسطایی حاکمیت سرکوبگر را محکوم کرده و از توماج صالحی حمایت کردند. اپوزیسیون چپ و دمکرات در خارج کشور تظاهرات های بزرگ در حمایت از او برگزار کردند و نهادهای بین المللی نیز به این کارزار گسترده مقاومت در برابر رژیم دیکتاتوری اسلامی پیوستند. حتی بیش از پانصد تن از قربانیان آسیب های جنگ ایران و عراق نیز در فراخوانی تحت عنوان “لطفآ ما را اعدام کنید” به این حکم ضد انسانی اعتراض کردند. این اقدامات چنان گسترده شد که دستگاه ضایی رژیم اسلامی فوراً اعلام کرد که امکان فرجام خواهی در روند رسیدگی به پرونده توماج باز است. آن ها بار دیگر متوجه شدند که چه خشم گسترده ای از حاکمیت آنها در درون جامعه وجود دارد و توده های به جان آمده از حاکمیت، فرزندان آگاه و دلیر خود را در مقابل این حکومت جلاد تنها نخواهد گذاشت. تا این جای کار حکومت اسلامی از این نمایش وحشت، شکست خورده بیرون آمده است و دریافته است که اعدام زندانیان سیاسی برای آنها همانند دهه های قبل و کشتارهای وحشیانه بدون هزینه های سنگین نخواهد بود.
دوم ـ افشای سند نحوه جانباختن نیکا شاکرمی از جانب سرویس بین المللی بی بی سی انعکاسی جهانی یافت. مزدوران رژیم تلاش ویژه ای در شبکه های اجتماعی سازمان داده اند تا این گزارش تکان دهنده را ساخته و پرداخته بی بی سی جلوه دهند. در جنایتی که در حق نیکا و نحوه کشتن او اتفاق افتاده از پیش هم هیچ تردیدی وجود نداشت. اما آن چه اکنون روشن ترشده این است که او یک سازمانگر شجاع و نترس بود که ماموران و دژخیمان حکومت او را شناسایی کرده و برای در هم شکستن اراده فولادین این دختر نوجوان به او تعرض جنسی کرده و ددمنشانه به قتل رسانده اند. حالا دیگر نیکا به سمبل شجاعت، اراده پولادین و شور زندگی تبدیل شده است. او هم چون ژینا، به دختر ایران تبدیل شده است.
سوم ـ در شرایطی که مذاکرات در قاهره با توافق حماس با شرایط دولت های مصر و قطر و تائید دولت آمریکا به توافق برای آتش بس نزدیک شده است دولت اسرائیل با حمله خود به منطقه رفح و اشغال گذرگاه های آن به مصر، که تنها گذرگاه های غزه به دنیای خارج است، تلاش میکند این مذاکرات را به سوی شکست سوق دهد. تردیدی نیست که طرح دولت نژادپرست نتانیاهو برای اشغال کامل رفع، قتلعام فلسطینی ها را به یک حمام خون و فاجعه تمام عیاز از نسل کشی مبدل خواهد کرد.علاوه بر آن، درجه پایبندی کشورهای غربی به حقوق بشر را می توان در گزارش های سازمان ملل مشاهده کرد. گزارش هائی که حاکی از تداوم جنایات جنگی هستند و هم چنان این کشورها به حمایت مالی، تسلیحاتی و رسانه ای به اسرائیل ادامه می دهند. کارشناسان سازمان ملل در گزارشی اعلام کرده اند: “ما از جزئیاتی که از گورهای دسته جمعی که اخیراً درنوارغزه کشف شده است، وحشت کرده ایم. بیش از ۳۹۰ جسد از جمله زنان وکودکان در بیمارستانهای ناصر و الشفا کشف شده است که بنا برگزارش ها، بسیاری از آنها نشانه هایی ازشکنجه واعدام های سرپایی و نمونه های بالقوه افراد زنده به گورشده را نشان میدهند. تا ۲۹آوریل۲۰۲۴، از ۳۴۴۸۸ فلسطینی کشته شده درغزه، ۱۴۵۰۰نفرکودک و ۹۵۰۰ تن زن بوده اند. گزارشها حاکی ازآن است که۷۷۶۴۳ نفر دیگر مجروح شده اند که ۷۵ درصد از آنها زن هستند. بیش از ۸۰۰۰نفردیگرمفقود شده و یا زیر آوار مانده اند .
جنگ غزه و نسل کشی ارتش اسرائیل، با اعتراض سراسری و جهانی روبرو شده است . جنبش دانشجویی در سیصد دانشگاه آمریکا پرچمدار اعتراض علیه نسل کشی آشکار و بیرحمانه و دفاع از حقوق ملت فلسطین شده است. جنبشی که به دلیل فعال بودن نیروهای چپ در آن باعث نگرانی دستگاه قدرت و پلیس این کشور شده و با خشونتی عریان برای مهار آن وارد میدان شده است. از سوی دیگر نتانیاهو تحت فشار افکار عمومی در اسرائیل و حتی دولت های هم پیمان خود نیز قرار گرفته است. احتمال تحت تعقیف قرار گرفتن نتانیاهو و دیگر سران رژیم اسرائیل از سوی «دیوان بین الملی کیفری» در لاهه، می تواند روند رسوائی دولت اسرائیل و جنایاتش در حق مردم فلسطین را شتاب دهد و معادلات جدیدی در عرصه سیاسی ایجاد نماید.
چهارم ـ مبارزه علیه آزادی پوشش با طرح سراسری “نور”، اقدام حاکمیت برای مقابله با انقلاب فرهنگی گسترده ای است که در نتیجه خیزش انقلابی ژینا در کشور تحول بزرگی را ایجاد کرده است. هدف رژیم در این نبرد دو قطبی کردن جامعه و از آن طریق بسیج نیروهای وابسته به خود و قوت قلب دادن به آنهاست. امروز دیگر برای جمهوری اسلامی قطعی شده که اکثریت جامعه از این رژیم بیزارند و تلاش می کند که اقلیت حامی خود را به هرقیمت که شده حفظ و بسیج کند. نگاهی به فهرست بودجه های بنیادهای مذهبی در شرایط فاجعه بار اقتصادی مردم و چشم فروبستن بر دزدی های وابستگان شان این حقیقت را بیش از پیش آشکار می سازد. اعطای ۲۵ و نیم میلیارد تومان (۴۲۵ هزار دلار) به ۳۶ مدیر شهرداری توسط زاکانی، شهردار تهران، یک نمونه از این بذل و بخشش ها به مریدان و وابستگان خودی است. در کنار موج مقاومت زنان و دختران جوان در برابر اقدامات سرکوبگرانه حجابانان مسلح به اسلحه، دوربین و فیش های توقیف اتوموبیل ها، که تنها در یک هفته ۳۰ هزار نفر و ۳۶ واحد صنفی تذکر رعایت حجاب دریافت کرده اند، اعتراضات جامعه دین باور مخالف حجاب اجباری نیز گسترده تر می شود. بیانیه چند تن از زنان مذهبی مشهور علیه اقدامات رژیم نشان می دهد که جنبش سکولاریستی آزادپوشی دارد به اعماق جامعه و حتی جامعه دین باور نیز رسوخ می کند. حکومت اسلامی دهه هاست که با طرح های سرکوبگرانه مختلف با استفاده از کمیته ها، نیروهای حزب اللهی، گشت ارشاد، حجابان و ۲۶ نهاد بودجه بگیر مسئول حفظ حجاب، مذبوحانه تلاش می کند زنان را از ابتدایی ترین حقوق انسانی خود محروم سازد. اما حاصل تمام این اقدامات رذیلانه شکست تمام عیار بوده است. نسل امروز دیگر نمی تواند و نمی خواهد به سبک خشک مغزهای نشسته در بیت رهبری زندگی کند.
پنجم ـ همگرائی جنبش آزادیخواهانه و جنبش های مطالباتی روز به روز گسترده تر می شود. در هفته اخیر دفاع قاطع کانون های صنفی معلمان و شورای هماهنگی کانون های صنفی معلمان، جنبش بازنشستگان و کارگران هفت تپه از توماج صالحی از یک سو و اعتراض روشن به طرح سرکوبگرانه “نور” از سوی دیگر، جلوه های روشن پیوند آگاهانه جنبش مطالباتی با جنبش آزادیخواهانه زنان و جوانان کشور است. کارگران، معلمان و بازنشستگان به روشنی دریافته اند که مطالبات صنفی شان با مطالبات سیاسی جامعه عمیقا گره خورده است. این همگرائی آگاهانه نشانه های روشن و مسرت بخشی از رشد و گسترش جنبشی است که به اعماق جامعه رسوخ کرده است. این جنبش ها هم همین امروز می توانند برای احقاق حقوق از دست رفته خود توسط حکومت غارتگر سرمایه داری حاکم بر ایران مفید باشند و نمایندگی مطالبات کارگران، معلمان و بازنشستگان را به عهده داشته باشند و هم در فردای پیروزی بر این حاکمیت، ستون های استوار برقراری جامعه ای سوسیالیستی را بر پا دارند. بیان این خواسته ها از طرف این جنبش ها نشانه هوشیاری آنها و پیوند زدن مطالبات سیاسی با مطالبات اقتصادی و معیشتی ست.
ششم ـ فقر شدید در جامعه روز به روز چهره هولناک تری به خود می گیرد .گرانی، بیکاری، تورم،پائین آمدن ارزش پول کشور، فشار طاقت فرسائی بر اکثریت مردم ایران تحمیل کرده است. این رژیم با پافشاری بر ادامه جنگ ۸ ساله ایران وعراق، با مداخله در بحرانهای منطقه ای، با اجرای پروژه های ماجراجویانه اتمی و موشکی، با صرف میلیاردها دلار برای گسترش موسسات مذهبی، همه اینها بر متن یک فساد نهادینه شده مالی، تریلیونها دلار از ثروت مردم این کشور و حاصل رنج و کار آنان را بر باد داده است. کار را به جائی رسانده است که امروز بیش از ۷۰ درصد مردم ایران زیر خط فقر زندگی می کنند. این اوضاع به نوبه خود موجب بروز انواع ناهنجاری ها و آسیب های اجتماعی از قبیل تن فروشی، کلیه فروشی، قرینه چشم فروشی، گور خوابی، اتوبوس خوابی، پرخاشگری و خشونت خیابانی، اعتیاد به مواد مخدر، زباله گردی، کارتن خوابی، ترک تحصیل، کودکان کار، خودکشی و غیره شده اند. واقعیت این است جمهوری اسلامی در باتلاق یک بحران اقتصادی بدون علاج دست و پا می زند و راهی برای برون رفت از آن ندارد. در چنین شرایطی برای تامین کسر بودجه سالانه خود و تامین مخارج کلان دستگاه های نظامی و امنیتی و خرافه پراکنی، به سفره کارگران و زحمتکشان و اکثریت مردم محروم این جامعه یورش آورده است و با کاستن از خدمات اجتماعی، شرایط زندگی را بر مردم محروم دشوارتر کرده است. در چنین شرایطی تنها با به راه انداختن یک جنبش مطالباتی نیرومند می توان جلوی این فلاکت را گرفت. جنبشی که نان، کار، آزادی و زندگی با کرامت را برای هر انسانی فراهم کند. جنبشی که می تواند توازن قوا را به نفع جنبش رهایی بخش کارگران و زحمتکشان تغییر دهد و راه سرنگونی انقلابی این حکومت فاسد و جنایتکار را هموار کند.
سرنگون باد رژیم جمهوریاسلامی
پیروز باد انقلاب مردم ایران
زنده باد آزادی، دمکراسی و سوسیالیسم
حزب کمونیست ایران
سازمان کارگران انقلابی ایران(راه کارگر)
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۷ ماه مه ۲۰۲۴
نیروهای مولده با تکامل خود زوال نیروی کار انسانی در کالاها را رقم می زنند این تکامل که در رابطه ی دیالکتیکی بین ابزار تولید و نیروی کار نشات می گیرد سبب رعائی طبقه کارگر وبا این تمام جامعه از مناسبات وابسته به ارزش اضافی و ارزش بطور کلی می شود پس تمام جریانات در رها شدن دارای نفع هستند ولی تنها طبقه ی کارگر توانائی زوال ارزش را در پروسه ی تولید دارد از اینرو درک مکانیکی احزاب و سازمانهای چپ ایران نیست به همین دلیل است که مزخرفات جنبش های آزادیبخش دیگر ائتلاف جبهه و …در جریان این چپ خیلی هم پرمدعا وجود دارد زیرا بیسواد است و مارکسیست نیست چپ ایران تمامنا طرفدار سرمایه داری دولتی ست درست مانند راست سلطنت طلب و جمهوریخواه همگی طرفدار سرمایه داری دولتی هستند ه همین دلیل دنبال متحد می گردند در حالی که طبقه ی کارگر وظائف تاریخی اش استقرار سوسیالیسم برای انجام زوال ارزش است تمام راست و چپ دائما درحال افزایش قدرت دولت هستند زیرا تنها از این طریق رانت عملی می شود شاه ۷۰ درصد اقتصادش دولتی بود