شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳

شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳

خانم جمیله علم‌الهدی، رئیسی “شوهر شما قاتل همسر من است”* ۲ – عفت ماهباز

مرگ درهوا، انهم با بالگردهای مرگ سال ۶۷ 

خانم جمیله، من عفت ماهباز زندانی سیاسی در سالهای ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۹ و همسر یک اعدامی در فاجعه تابستان ۶۷ هستم. همسرم علی رضا اسکندری همراه با صدها جوان بی گناه دیگر در آن تابستان، حکم مرگشان بدست همسر شما آقای ابراهیم رییسی صادر شد. به یاد دارید هفت سال پیش زمانی که همسرتان اولین بار کاندید ریاست جمهوری شد، برایتان از جنایت صورت گرفته در ان تابستان نوشتم. 

تابستان ۶۷، همسرتان ابراهیم رئیسی به همراه هیات مرگ از اوین تا گوهر دشت و احیانا تا زندانی دیگر را با بالگردها در رفت امد بودند و حگم “مرگ” امضا می کردند. دیروزهم  بالگردهای مرگ او را به مقصد می رسانند. مرگ درهوا انهم با بالگردهای مرگ سال ۶۷.؟! 

شما در چه حالی هستید؟ دیروز صدای فشفشه ها و آتش بازی مردم در خیابان ها را شنیدید؟ شوق و ذوق آنان را در فصای اجتماعی دیدید؟ شادی در خیابان ها و پخش شیرینی، رقص های  پنهان و آشکار مردم و تبریک به همدیگر.  انتظار مرگ و عکس العمل اینگونه مردم را داشتید؟ مادران و پدران گریان و دادخواه ما تا آخرین لحطات، شما را نفرین کردند و برسینه کوبیدند که «الهی یک روز، روز خوش نبینید”.  

شما چه کسی را نفرین کردید و بر سینه کوبیدید؟ شما چه کسی را مورد سوال قرار می دهید؟ شما که همسرتان، قاضی مرگ بود و  خودش قربانی نظامی شد که برای حفط آن سال ها  حکم مرگ امضا کرد. شما و  فرزندانتان اصلا او را شناختید؟ دانستید او و همکاران او چه جنایتکاران بزرگی هستند؟  

به عنوان زنی که در دادگاه چند دقیقه ای در مقابل ابراهیم رئیسی و هییت مرگ قرار گرفتم با مرگ او، بارها از خود پرسیدم آیا امروز خوشحالم؟ طبیعتا چون همه دادخواهان خوشحال تر می بودم که همه آن هایی که در کشتار سال ۶۷ و سال های اخیر دست داشتند در دادگاهی عادلانه به جرم ارتکاب جنایت علیه بشریت محاکمه شوند. فرصت اجرای عدالت در مورد او از قربانیان گرفته شد. اگر چه با اسناد موجود از جمله در کتاب آیت الله منتظری انچه که در دادگاه حمید نوری مطرح شد اسناد به اندازه کافی موجود است تا نام ابراهیم رئیسی به عنوان جنایتکار در تاریخ ثبت گردد.  

اردیبهشت  ۱۴۰۳ 

عفت ماهباز کلن آلمان  

[email protected] 

خانم جمیله علم‌الهدی، رئیسی
“شوهر شما قاتل همسر من است” ۱ 

عفت ماهباز 
اخبار روز: www.iran-chabar.de 
شنبه  ۱۶ اردیبهشت ۱٣۹۶ –  ۶ می ۲۰۱۷ 

خانم جمیله علم‌الهدی، از شما به عنوان همسر یک قاتل پرسشی ساده دارم. من همسر یک اعدامی هستم. همسر ۳۵ ساله من شاپور، به دست شوهر ۲۸ ساله شما، اعدام شد. چه احساسی دارید از اینکه شوهر شما که قاتل همسر من است می خواهد رییس جمهور همه مردم ایران شود! 

من عفت ماهباز زندانی سیاسی در سالهای ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۹ و همسر یک اعدامی در فاجعه تابستان ۶۷ هستم. همسرم علی رضا اسکندری (شاپور)، همراه با صدها جوان بی گناه دیگر که نه خودشان به مشی مسلحانه معتقد بودند نه سازمانشان، در شامگاه ۵ مرداد سال ۱٣۶۷ جزو اولین سری اعدام شدگان بودند؟* ایا می دانید همسر شما آقای ابراهیم رییسی که در ان زمان ۲۸ ساله بود حکم مرگ این صدها جوان را صادر کرد؟ این عده از گروه های مختلف چپ در زندان بودند. هنوز تعداد کسانی که در این روز و در این سال اعدام شده اند، مشخص نشده است. همسرم را در گورهای جمعی در خاوران به خاک سپرده اند. خاوران را می شناسید؟ 

خاوران گورستانی است در ۱۴ کیلومتری تهران در جاده خراسان خطه جنوب شرقی در کنار گورستان ارامنه و هندی ها، دولت وقت از سال ۱۳۵۹ – ۱۳۶۰ ، قطعه زمینی رادر آن مکان، “لعنت آباد” نامید. آن را قبرستانی کرد برای دگراندیشان سکولار و بهایی ها. آن ها هزاران زندانی عقیدتی سیاسی که شوهر شما یکی از صادر کنندگان حکم اعدامشان بود را در سال ۶۷ مخفیانه و بدون نام و نشان در این مکان در گورهای دسته جمعی مدفون کردند. آیا از آن روزهای داغ و درد از قتل عام در تابستان ۶۷ چیزی شنیده اید؟ ایا از مادرانی که شبانه گورها را شکافتند و عزیزان خود را در کنار هم در گورهای دسته جمعی مدفون شده دیدند، حکایتی خوانده اید؟ 

خانم جمیله علم الهدی شما امروز در دانشگاهای ایران مدرس فرزندان این مرز و بوم هستید، برایم بسیار عجیب است که به مردی عشق می ورزید و او را الگوی فرزندانت قرار می دهی که حکم قتل صادر کردن را از نوجوانی آغاز کرده، حتما می دانید که شوهرتان از بیست سالگی همزمان دادستان کرج و همدان بوده است حکم مرگ جوانان را صادر می کرده است؟ در چنین شرایطی شما چگونه به مردی که یک قاتل است عشق می ورزید؟مردی که امروز آمده و می خواهد رییس جمهور همه ما شود. 

نمی دانم شما چند فرزند دارید؟ من اما به دلیل شرایط، فرزندم به دنیا آمد و مرد!. متاسفانه به دلیل زندان، و اعدام صادر شده از جانب همسر شما، شانس ان را نداشتم که از ثمره عشقم فرزندی داشته باشم. من در ۲۲ شهریور سال ۱۳۵۸ عاشقانه با همسرم ازدواج کردم اما تنها ۵ سال در کنار آن انسان بزرگ و نازنین زندگی کردم، همسرم مهندس شیمی و فارغ الحصیل دانشگاه پلی تکنیک بود، او در دوران کوتاه کاریش توانسته بود چند اختراع در زمینه کارش به ثبت برساند. از آن ۵ سال زندگی مشترک، عشق بزرگ او و خاطره هایش برایم به یادگار مانده است. می دانید چند صد زن چون من در فراق یار و فرزند بخاطر احکام شوهرتان زندگی شان از هم پاشیده است؛ هزاران مادر در این سی و اندی سال خون گریسته اند. نمی ترسید از آه و نفرین این زنان؟ 

شما به عنوان همسر یک قاتل چه احساسی دارید، چقدر به ابعاد این فجایع اندیشیده اید؟ این تنها پرسش من نیست صدها زن دیگر که همسرانشان بی دفاع و بی گناه در دادگاه های چند دقیقه ای محاکمه شدند و حکم اعدامشان را همسرتان ابراهیم رییسی صادر کرده است از شما به عنوان همسر یک قاتل، می پرسند احساس شما چیست؟ آیا شما هم چون او با وجدان راحت سر به بالین می گذارید؟ به گمانم تداوم زندگی تان با یک قاتل در این سال ها نشان می دهد که متاسفانه نخواهید توانست درکی از زندگی ما و فقدان زندگی که نکرده ایم را داشته باشید. 

اگر از فاجعه ۱٣۶۷، اگر از خاوران و داغ درد مادران خاوران چیزی نشنیده اید. حتما کتاب خاطرات آیت الله منتظری را خوانده اید؟ و یا اخیرا نوار صوتی اورا شنیده اید؟ در این نوار صوتی آیت الله منتظری خطاب به هیئت مرگ: حسینعلی نیری، مرتضی اشراقی، مصطفی پورمحمدی، از جمله همسرتان، ابراهیم رئیسی می گوید: 

“بزرگ‌ترین جنایتی که در جمهوری اسلامی شده و در تاریخ ما را محکوم می‌کند، به دست شما انجام شده و [نام] شما را در آینده جزو جنایت‌کاران در تاریخ می‌نویسند.” 

ده ها زن و دختر جوان را در تابستان ۶۷ تنها به جرم نخواندن نماز روزانه پنج بار شکنجه کردند، به عنوان یک زندانی شکنجه شده در سال ۱۳۶۷، شهادت می دهم که در دادگاه شکنجه نماز برای من و سهیلا درویش کهن، همسرتان یکی از ان پنج نفری بودند که در محاکمه ما شرکت داشتند. شکنجه گر، حلوایی و و هیئت مرگ: حسینعلی نیری، مرتضی اشراقی، مصطفی پورمحمدی و همسرتان، ابراهیم رئیسی. 

به عنوان یک بازمانده از آن فاجعه، به عنوان یک فرد که در دادگاهی چند دقیقه ای محاکمه شدم به جرم نخواندن نماز روزها و ساعت ها شکنجه شدم و امروز پس گذشت سال ها، هنوز صدای اذان و نوحه آهنگران تنم را به رعشه می اندارد یعنی هنوز پس از از گذشت سی سال، اثرات شکنجه باقی مانده است و شهادت می دهم سهیلا در اثر شکنجه نماز جانش را از دست داد. از شما می پرسم، چه احساسی خواهید داشت وقتی خانواده سهیلا درویش کهن دختر بیست و هفت ساله جوان، از شما بپرسد چرا دختر ما هیچگاه به خانه بازنگشت؟ چرا سهیلای جوان بی هیچ گناهی کشته شد؟ همسر قاتل شما که حکم شکنجه برای من و ده ها زن دیگر صادر کرده است، چگونه به خود اجازه می دهد که بگوید می خواهد رییس جمهور همه ما باشد؟ 

شوهر شما امروز در حالی دم از مقابله با فساد می زند که خود او از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۹۵ در بالاترین سطوح قوه قضائیه بوده است و هیچ اقدامی در مقابله با فساد انجام نداده است. در سال ۱۳۸۸ در زمان فجایای کهریزک شوهر شما در حالیکه معاون اول قوه قضاییه بود، سکوت کرد. آقای رییسی حتی در زمان اختلاس چهارده هزار میلیاردی بابک زنجانی، باز هم معاون اول قوه قضاییه بود و هیچ اقدامی انجام نداده است. 

امروز دیگر نمی توانید بگویید همسرم تنها یک کارگزار یا یک مجری ساده بوده است زمانی که به ارتکاب آن فاجعه و به قول آیت اله منتظری “آن جنایت بشری” افتخار هم می کند. مردم ایران فراموش نمی کنند. آن ها به خاطر خواهند داشت که ابراهیم رییسی نه تنها حکم قتل ها را صادر کرد بلکه تا امروز بعد از گذشت سی سال از آن فاجعه، نه تنها پشیمان نشده بلکه از همه آن قتل ها دفاع هم می کند. 

خانم جمیله، به همسرتان ابراهیم رییسی بگویید به عنوان قاتل هزاران جوان نمی تواند رییس جمهور همه مردم ایران بشود. او باید بهراسد از روزی که فرزندان و نوادگان این سرزمین بپرسند شما با فرزندان این مرز و بوم چه کرده اید؟! 

اردیبهشت ۱۳۹۶ 
عفت ماهباز لندن 

[email protected] 

آخرین ملاقات من و همسرم روز ۷ تیر ماه ۶۷ بود. هر دو می دانستیم آخرین دیدار است. آخرین دیدار بود. در آن روز شاپور با لبخند اما با چشمانی که پرده اشک آن را پوشانده بود گفت: “وقتی دارم میرم به یادت ترانه گل مریم رو می خونم؛ بجاش می گم عفت”. 

بیست و دو سال پیش ۵ مرداد ۱۳۶۷. یازده شب بود. ساعت سکوت اجباری زندانیان. در راهروی بند عمومی در آموزشگاه اوین بودیم. برخی آماده خواب در رختخواب شان. من در راهروی بند مشغول خواندن روزنامه بودم صدای شعار پاسداران با مارشی غریب سکوت شب را درید. بندیان هر یک در جایشان نیم خیز شدند. پریده رنگ به دیوار تکیه دادم. تک تیرها و سپس رگبار. پایان زندگی همسرم علیرضا اسکندری (شاپور) و صدها تن دیگر در آن شب – “کتاب خاطرات فراموشم مکن”. 

ابراهیم رئیسی جانشین دادستان تهران، عضو تأثیرگذار هیأت مرگ در زندان های اوین و گوهردشت و مسئول اعدام ده ها هزار زندانی سیاسی است. وی رئیس دادگاه انقلاب تهران برای گروه‌های سیاسی بود. ابراهیم رئیسی از اوایل دهه‌ ۶۰ جانشین دادستان تهران بوده و در جریان قتل‌عام‌ ۱۳۶۷ با همین منصب عضو ثابت هیأت مرگ بوده است. 

آیت الله منتظری در خاطرات خود از ابراهیم رئیسی به‌عنوان یکی از اعضاء هیأت مرگ یاد کرده و می‌گوید: ”اول محرم شد، من آقای نیری که قاضی شرع اوین و آقای اشراقی که دادستان بود و آقای رئیسی معاون دادستان و آقای پورمحمدی که نماینده وزارت اطلاعات بود را خواستم و گفتم الآن محرم است حداقل در محرم از اعدام ها دست نگه‌ دارید“. 

جمیله علم‌الهدی، دکترای فلسفه تعلیم و تربیت, دانشگاه تربیت مدرس ایران، دختر امام جمعه مشهد و استادیار دانشگاه شهید بهشتی و رییس “کمیسیون تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی” است. همسر ابراهیم رییسی (متولی آستان قدس رضوی و کاندیدای ریاست جمهوری اسلامی) 

*- صد ها جوان بی گناه دیگر که نه خودشان به مشی مسلحانه معتقد بودند نه سازمانشان، در شامگاه ۵ مرداد سال ۱۳۶۷ جزو اولین سری اعدام شدگان بودند”. این جملات به معنای آن نیست ک اعدام حق بقیه زندانیان بوده است. به عنوان کسی که مخالف اعدام و مدافع ازادی عقیده هستم اعدام را حق هیج انسانی نمی دانم. این جملات برای نشان دادن عقیده اعدام شدگان از جمله همسر من است. 

https://akhbar-rooz.com/?p=241704 لينک کوتاه

2.4 21 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
19 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Hadi shahab
Hadi shahab
2 ماه قبل

خانم ماهباز
من حدس میزنم حتما شما شکایتی از حمید توری زیر دست ابراهیم رئیسی نداشتید یا او را ندیده و نمی‌شناخته اید زیرا اگر غیر از این بود می‌بایست در آن دادگاه سوئد بعنوان شاکی شر کت می‌کردید حتما مطلع هستید که در آن دادگاه حمید نوری به حبی ابد محکوم شد و نام ابراهیم رئیسی بکرات از سوی شاکیانن، شاهدان و دادستان برده شد .
همه ما بخوبی واقفیم که زن رئیسی از ما خیلی بهتر و بیشتر با جنایات رئیسی آشناست
این خانم بدرستی می‌داند که شوهرش در کشتن بسیاری دست داشته یک طور وانمود نکنید که زن رئیسی احتیاج به روشن شدن داره این جماعت تنها چیزی که از آن بر خوردار نیستند وجدان هست

امیر ایرانی
امیر ایرانی
2 ماه قبل

دنباله نظر قبل
گران حساب می کردند اعتراض می کردند و به اعتراض می گفتنند چه خبره قبلن می رفتیم فلان جا اینقدر حساب می کردند تازه جمیله هم برایمان می رقصید‌و…
اما با بر گماری جنایتکاری بنام رئیسی ، در این فرصت رانتی خانواده این یارو رئیسی دچار توهماتی برای آینده شدند؛ این رئیسی، زن اولش جمیله نامی است این جمیله دختر علم الهدی نامی است این علم الهدی شغل های مختلفی دارد
یکی از شغل های شریف این پدر و این پدر زن رئیسی، دایر کردن صیغه خانه های خاص در حیطه امپراطوری مالیش بود این پدره علاوه بر درامد ها صیغه خانه های خودش، به روش باجگیران فاحشه خانه های قدیمی از سایر صیغه خانه داران دیگر باجگیری می کند و به منابع مالیش می افزاید.
اما حکایت جمیله خانم زن این رئیسیه چگونه پررنگ شد؛
این جمیله متوهم هی می خواست القا کند من بانوی اول این مملکت هستم تا بدین طریق دلقک گونه خودش را میدان دار نشان دهد. در راستای توهمش یا خصلت فرصت طلبانه کثیفش رفتار دلقک گونه از خودش بروز می داد اما رفتارش

امیر ایرانی
امیر ایرانی
2 ماه قبل

یکی از روش هایی که در دوران زمامداری خامنه ای باب شد، روش بدنام کردم افرادی است که محبوبیتی و یا خاطره خوبی یا نوستالوژی خاصی نزد بعضی از افراد جامعه داشتند؛ انهم از طریق مشابهت سازی از طریق همنام بودن است.
در این روش باند خامنه ای برای القای بدنامی،
در مقابل آن فرد محبوب فردی پلید اندیشی و یا دلقک رفتاری را که همنام با فرد محبوب است برجسته می کنند و بطریقی حضور این فرد پلید اندیش و یا دلقک را در رسانه های حکومتی هی تکرار می کنند تا مردم این فرد پلید اندیش را در هر لحظه در صدر خبرها ببینند در این روش کم کم بیزاری از اسم این فرد پلید اندیش پیش می آید و مشابهت اسمی باعث می شود آن فرد محبوب به حاشیه برود و نامش که دیگر یک نام نفرت آفرین شده است ، برده نشود.
در گذشته بانویی بنام جمیله بود که کارش رقصندگی بود و برای نسلی نیز نوستالوژی نیز آفرید و برای بعضی های شادی آفرین بود
و حتی وارد ذهن ضرب المثل سازی گروهی قرار گرفتمثلن وقتی می رفتند جایی که چایی و غذایی بخورند

F Sharifi
F Sharifi
2 ماه قبل

خانم ماهباز برای از دست دادن همسری دلیر و مبارز ، تاسف و همدردی خود را با سرکار ابراز میدارم

رییسی یک قاتل و جلاد مکتبی وحرفه ای بود . یک شر مطلق که قتل، شکنجه و کشتار کمونیست ها و مبارزین را از اولین وظایف خود میدانست .
این جنایتکار با کینه ،نفرت و جنون بی پایان این وظیفه اسلامی را انجام میداد !

همسر این قاتل هم با همان تفکر مکتبی سال ها با چنین شر مطلقی زندگی کرده و مطمئنا نمیتواند دیدگاهی غیر از کینه و نفرت بر ضد قهرمانان شجاع و از دست رفته ما داشته باشد !

F Sharifi
F Sharifi
2 ماه قبل
پاسخ به  F Sharifi

با تشکر دوبل از تمامی انهایی که جنایتکاران و فاشیست های ناب محمدی ” ابرام قاتل ” الگو و بت انان است !

فرهاد میرهادی
فرهاد میرهادی
2 ماه قبل
پاسخ به  F Sharifi

مگه پیک نت را نگاه نمی کنی؟
پیش از سقوط هلیکوپتر رئیسی دغددغه ی «محور مقاومتی» ها قالیباف بود که ممکن ست توسط حجتیه ای ها رئیس مجلس نشود و سقوط این حضرات بی حد و حصر ست. تحلیل هایشان معلوم نیست با چه منطقی سبک سنگین می شود.
بنظر می آید چون رئیسی با پوتین رابطه ای خوبی داشت و پوتین هم برای مرگ رئیسی عزادار ست پس «محور مقاومتی » ها کاری پیشینه و ماهیت ابراهیم قاتل ندارند.
در پیک نت که کامنت گزاری وجود ندارد . ولی این حضرات برای تبلیغ و ترویج حرفهای مفت هر جا که پنجره ای باز باشد سَرَک می کشند و لنگه کفشی پرت می کنند. در اخبار روز رای منفی می دهند و حرف مفت می نویسند.
حالا به بینید با این کامنت چه غوغائی به پا می کنند!!

مریم آشکار
مریم آشکار
2 ماه قبل

بسیار متاسفم برای همه کسانیکه ج.ا. جان شان را گرفته ولی کسانیکه عوامل رژیم های دیکتاتوری هستند بویژه کسانیکه در سطوح پائین هستند اینقدر از نعمت شعور بی بهره هستند که این نوشته کوچکترین تاثیری در عقاید دگمشان نمیکنه.
کسی که اعتقاد داره شوهر و خود شما دشمن خدا هستید و او وشوهرش موظف هستند دنیا را از وجود شما پاک کنند چه توقعی دارید؟ جمیله مگر ئرش کیه؟ مگر در چه جوی بزرگ شده که توقع درک مطالبی که شما نوشتید داشته باشه؟
ما هم که این چیز ها را میدانیم . بسیاری هستند که میدانند و برای همین در خدمت ظالم قرار نمیگیرند.

رضا
رضا
2 ماه قبل
پاسخ به  مریم آشکار

اعدام شوهر این خانم توسط رژیم جنایتکار خمینی یکی از هزاران اعدامی هست که این رژیم ضد انسانی مرتکب شده است اما شوهر این خانم و خودش در زمان دستگیری از رژیم حمایت می کردند و خود را در خط امام خمینی رژیم می دانستند.برای من نامه نوشتن این خانم به یک مرتجع پلید اسلامی و ذکر مصیبت قابل درک نیست. بارها قبل از دستگیری همین خانم خبر داشت که هزاران مخالف سیاسی رژیم بر خلاف ایشان شکنجه و اعدام شدند و آنها نه تنها مخالفتی نکردند بلکه آن را برای رژیم ضروری می دانستند و حتی زمانی که سیامک اسدیان (اسکندر) کشته شد همین سازمان این خانم و شوهر مرحوم ایشان آن را جایز می دانستند و قتل آن چریک جان برکف را نتیجه حماقت او می دانستند(رجوع کنید به آرشیو نشریه سازمان اکثریت). عجیبت تر ایکه بعد از آن همه اعدام این سازمان و اعضا وهوادارانش مانند این خانم بارها در انتخابات رژیم بطور فعال شرکت کردند. واقعا که آدم شاخ در می آورد و معلوم نیست او از این زن مرتجع اسلامی چه می خواهد!!!

فرهاد میرهادی
فرهاد میرهادی
2 ماه قبل
پاسخ به  رضا

شما هم معلوم نیست با این کامنت چه می خواهید بگوئید.
خانم ماهباز از این زن مرتجع چیزی نمی خواهد.
ولی حق دارد تجربه خود را با ایرانیان بخصوص جوانان و قشر خاکستری در میان بگذارد که بر ایران چه رفته ست.
نوشته اند:”به عنوان زنی که در دادگاه چند دقیقه ای در مقابل ابراهیم رئیسی و هییت مرگ قرار گرفتم با مرگ او، بارها از خود پرسیدم آیا امروز خوشحالم؟ طبیعتا چون همه دادخواهان خوشحال تر می بودم که همه آن هایی که در کشتار سال ۶۷ و سال های اخیر دست داشتند در دادگاهی عادلانه به جرم ارتکاب جنایت علیه بشریت محاکمه شوند.”
کسی که این را می نویسد حرف تمام حامیان جنبش دادخواهی مردم ایران را می زند.
آیا شما خواهان جنبش دادخواهی مردم هستید؟
اگر هستید در دادگاههای حقیقت یاب و صلاحیت دار باید در مورد متهمان جنایت بشری و نقض حقوق بشر در ایران رسیدگی شود.شما و همه می توانیم دعاوی خود را در آنجا ارائه کنیم . بکوشید تا مدارک خود را علیه سازمان اکثریت و تمام کسانی که از این حکومت حمایت کردند را جمع ُوری کنید.

حسن
حسن
2 ماه قبل
پاسخ به  رضا

در زمان انتخابات روحانی یکی از خانم های که مرتب به همه می گفت که باید به روحانی رای داد از سمپات های سازمان اکثریت بود اما چیزی که باعث تعجب من شد این بود که شوهر او را حکومت اسلامی در دهه ۶۰ اعدام کرده بود! راستش من مونده بودم که این جانیان دیگر چه کارباید بکنند تا کسانی مثل اون دست از حمایت از قاتلان بردارند. از موهبات سازمان اکثریت این هست که خانواده ات را هم اعدام کرده باشند باز اینها دست از حمایت از رژیم آدمکشان بر نمی دارند.

farhad farhadiyan
farhad farhadiyan
2 ماه قبل

طبق نظر و فتوای آقای علم الهدی پدر این خانم زنان بیوه باید به زائرین امام رضا خدمات بدهند لذا دیگر ایشان در زائر سرای علم الهدی از این پس در راه امام رضا خدمت رسانی خواهند کرد تا گناهان شوهر را بشویند حالا نوبت به خودشان رسیده ببینیم واعظان چگونه رفتار خواهند کرد

ناظر
ناظر
2 ماه قبل

به قول مردم کوچه و خیابان: « یاشاسین آذربایجان »

کهنسال
کهنسال
2 ماه قبل

ج.ا ۵ روزعزای عمومی اعلام وفوتبال و فیلم وکنسرت ها را تعطیل کرد.اما شادی و جشن اصلی نه در کنسرت بلکه در قلب و جان مردم است.قلبهای شاد امروز همان قلبهای زخمی از مرگ دادخواهان دادگاه های یک دقیقه ای فرودگاه سنندج و ترکمن صحرا و سلطانپورهاست، واعدامهای دسته جمعی سالهای ۶۷-۶۰ وهمان داغداران فرزاد و شیرین و ندا همان قلب های گلوله خورده ۷۸،۸۸،۹۶،۹۸ هواپیمای اوکراینی و خیزش۱۴۰۱، ژینا، نیکا، سارینا، مهرشاد، کیان، کومار، خدا نور، حدیث و….است.

متاسفانه امکان اینکه روزی وی را در دادگاه عادلانه مردمی و به عنوان یکی از عاملان کشتار دسته جمعی زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ به پای میز محاکمه و پاسخگوئی بکشانند، وجود ندارد.

ولی پورمحمدی، نیری، اشراقی، موسوی خوئینی ها، موسوی تبریزی(جلاد اوین وتبریز۶۳-۶۰)، آوایی(شرکت در صدور حکم اعدام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ به عنوان دادستان دزفول) مقیسه ها، صلواتی، اژه ایها،جلایی پور(جلاد مهاباد-۶۲) ….هنوز هستند. 

داود ترکمنی
داود ترکمنی
2 ماه قبل
پاسخ به  کهنسال

خامنه ای رهبر جنایت علیه بشریت را از قلم انداختید.

بهمن خیرخواه
بهمن خیرخواه
2 ماه قبل
پاسخ به  داود ترکمنی

هواداران حکومت رای منفی میدهند!!

کهنسال
کهنسال
2 ماه قبل
پاسخ به  داود ترکمنی

سید علی خامنه ای در راس ادمکشان قرار دارد.
بقول مردم و جوانان کف خیابان :
سید علی قاتله – ولایتش باطله.
ولی رای های منفی زیر کامنت همه نظر دهندگان خیلی عجیب و غریب است. رد پای “ محور مقاومت” مشهود است؟! محدودیتهای ۹۰۰ حرفی و سهمیه ای اجازه نمیدهد به همه پاسخ دا‌ده شود.
مبارزه تا نابودی فقر و ظلم و برای رسیدن به آزادی و برابری ادامه خواهد داشت.
دیدی که خون به ناحق ریخته شده جوانان وطن اجازه نخواهد داد که جنایتکاران شب را سحر کنند.
اقتباس از شعر مشهور…..

رضا
رضا
1 ماه قبل
پاسخ به  کهنسال

بادرود و سپاس از کسانی که ارزش انسانی را نگه می دارند و دوستانه پیام می نویسند.آقای کهنسال باور کنید من هم هنگامی که پیام ها را خواندم تعجبم برد که چرا این همه رای منفی هست. صد در صد جبهه مقاومت در حوزه های مفت خور دولت ولایت و مخالفین رنگارنگ دیگر برا گل آلود کردن گفتگوها بی کار نمی نشینند.
به اون دسته از کسانی که به دیدگاه های خانم ماهباز نظری دارن باید بگم که من با همه این که اون روزا دانشجو بودم و با پیشگام دانشگاه کار می کردم، همیشه استقلال فکری خودم را نگه داشتم و دارم. خب این رفتار هرگز دریک سازمان سیاسی پسندیده نبوده و نیست. پس همه یک سازمان را نمی شناسیم و داوری نباید کرد . 

پیشنهاد
پیشنهاد
2 ماه قبل

سرکار خانم ماهباز کاش رونوشتی از نامه خود را به افراد زیر و….هم می فرستادید:

– پاپ فرانسیس

– اعضای شورای امنیت سازمان ملل به احترام قاضی مرگ ایستاده و ۱ دقیقه سکوت کردند.

– سخنگوی ناتو کشته شدن رئیسی، امیر عبداللهیان و همراهان آن‌ها را به زبان‌های فارسی و انگلیسی تسلیت گفت

– پوتین:رئیسی را به عنوان «سیاستمدار برجسته» ستود.یک “دوست و متحد معتبر” را از دست داد

– حماس:”مواضع افتخار آمیز” رئیسی در حمایت از آرمان فلسطین را ستایش کرد.و همچنین شادی مردم غزه به خاطر مردن رئیسی را محکوم کرد .

– سایر سران جهان “آزاد” و “دموکراتیک ” …………………

رضا
رضا
2 ماه قبل

خانم عفت ماهباز
آفرین به پایداری و افشاگری های جانانه شما.
من نوشته های شما را خوانده ام، هر بار اشک در چشمانم نشسته، آی که این میهن، این گلستان، چه گل هایی را از دست داده،
باید عفت ماهباز بود تا پی برد که عفت ماهباز ها چه کشیده اند و می کشند.
خانم شما بدان که آن رفتگان، روشنگر راه آزادی در شب تار میهن هستند، و امید بخش بودن، آزاد بودن، مهر ورزیدن به یکدیگر، به فردای همه هستند.
برخیزد و به لشگر دل های هم دل با شما بنگر
باشد که این شب سیاه نیز بگذر
که فردا از آن پاکی و مهر، از آن دوستی و دل های هم دل است.
رضا

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


19
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x