جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

رومینا را پدرش نکُشت! – امیرحسین لادن

فاجعه ی رومینا، تنها قتل یک نوجوان ۱۳-۱۴ ساله نیست، در هم پاشی چند خانواده ی درگیر ماجرا نیز نیست، بل که لکه ننگی است شرم آور، بر دامن جامعه ای با فرهنگ فرسوده یِ سنتیِ “مردسالار”!؟ جامعه ای که نیمی از ساکنانش، خود را قیم و بزرگترِ نیمه ی دیگر، می داند. جامعه ای که گرفتار یک توهمِ پوچ و بی پایه است، که زن، کمتر از مرد شعور دارد!؟ دو عاملی که پیدایش و برقراری این پدیده را، رقم زده اند: “مردسالاری و مذهب” هستند.

نخست، نقش مردسالاری-پدرسالاری

مردسالاری: برتری، اعمال قدرت، و حاکمیت مرد بر زن می باشد. پدرسالاری، بخشی از مردسالاری و ادامه ی برتری جوئی مرد است. تصویر ساختگیِ زن، تبعیض جنسی و منزلت پائین زن که زائید ی مردسالاری و پدرسالاری است، ریشه در سنت و مذهب دارد. در مردسالاری و پدرسالاری، اطاعت زن از مرد، قوانین ارث، و بقای نام خانواده، همه از سنت های اجتماعی-مذهبی هستند. “مذهب”، برای پیشبرد مقاصد خود و ادامه ی بقایش، نیمی از انسان ها، یعنی زنان را در اختیار نیمۀ دیگر، یعنی مردان قرار داد؛ و با این عمل، توانست نیمی از جمعیت را بسوی خود، جلب و جذب نماید. 

“مذهب”، با استفاده از غریزۀ حیوانی بشر، “شکم و تنبان”، و حرص و طمع انسان؛ با برتر شمردن و سوار کردنِ مرد بر زن، وارد کارزار شد. در آغاز، زن را کوبید، او را ناقص الخلقه (زن از یک دندۀ مرد) خواند، کم عقل و ناچیز شمرد؛ و حتی زن را عورت نامید. واژه نامه فارسی، عورت را چنین معنی می کند: امری که انسان از آن شرم داشته باشد، جنس زن، آلت تناسلی، عضوی که انسان از روی شرم و حیا می پوشاند. 

با در نظر گرفتن فلسفه ی “شکم، تنبان و کیسه” قابل درک است که چگونه مردها در کمال خود خواهی و دربست، به مذهب گرویدند. زن از یک طرف وظیفه داشت (دارد) که خورد و خوراک مرد را آماده کند، خانه داری کند، هر موقع مرد خواست و اراده کرد؛ او را از لحاظ جنسی ارضاء کند و فرزندان را به ثمر برساند؛ و از طرف دیگر، از حقوق برابر برخوردار نباشد: نه تنها در ارث و ثروت، سهمش کمتر و ناچیزتر بود، بلکه حتی زمانی که اجازۀ اشتغال بکار را دریافت، درآمدش در کار و شغل، فقط نیمی از درآمد مرد باشد.  (1)

نقش و موقعیت زن را از دید روحانیت، مرور می کنیم:

ملاصدرا ، فیلسوف بزرگِ جامعۀ روحانیت، معتقد بود که خداوند، “زن” را بصورت یک وسیله و ابزار، و در حدّ حیوانی یرای بهره برداری “مرد” آفریده است! او در اسفار اربعه می نویسد:”خداوند برای کمک به انسان ها، حیوانات را آفریده، از عنایات الهی در خلقت زمین، تولد حیوانات مختلف است. برخی از این حیوانات برای زیستن، و برخی برای بار کشیدن، بعضی برای سوار شدن، بعضی برای تجمل و آسایش و برخی مانند زنان برای نکاح و آمیزش می باشند.” 

شیخ فضل اله، مصرف مشروبات الکلی، فاحشه خانه و احداث مدرسه دخترانه را، خلاف شرع می دانست. جمهوری اسلامی، از وی به عنوان منجی بزرگ روحانیت، شهید فضل اله نوری یاد می کند و بزرگراهی نیز در تهران به نام اوست.      

سید حسن مدرس از متفکران بزرگ روحانیت، الگو و استاد ولایت فقاهتی؛ در ارتباط با پیشنهاد چند تن از نمایندگان مترقی در مجلس، دایر بر منظور کردن حق رأی برای زنان در قانون اساسی مشروطیت، در جلسه، سخنرانی می کند و می گوید:

“از اول عمرم تا بحال برایم بسیار مهالک در بر و بحر اتفاق افتاده و هیچکدام به بدنم لرزه در نیامده بود، آخر ما هر چه تأمل می کنیم می بینیم خداوند قابلیت در زن ها قرار نداده ست که لیاقت انتخاب کردن را داشته باشند، اینها از آن زمره اند که عقول شان استعداد ندارد و در حقیقت تحت قیمومت قرار دارند، چطور ممکن است به ایشان حق انتخاب کردن داده شود؟”   (2)

این مشکلِ فرهنگی مذهبیِ ما، مختص ایران و اسلام نیست. در این راستا، بخشی از مقاله ای که ده سال پیش منتشر کردم را مرور می کنیم:

“زنان در غرب بطور نسبی از مزایای بیشتری برخوردارند تا کشورهای در حال توسعه و سُنّتی؛ برای مثال در چین، هندوستان، ترکیه، گرجستان، آذربایجان، ارمنستان و دیگر جمهوری های جدا شده از جماهیر شوروی و اکثر کشورهای در حال توسعه و مذهبی، فرزند پسر به فرزند دختر ترجیح داده می شود. این طرز فکر زائیدۀ عوامل فرهنگی مذهبی و اقتصادی است: در بعضی کشورها فقط پسر می تواند وارث زمین باشد؛ سهم ارثِ پسر دوبرابر سهم دختر است؛ پسر عصای دست پدر و مادر در پیری است؛ دختر پس از ازدواج به خانوادۀ شوهر تعلق دارد و هنوز در بعضی از کشورها، خانواده از نظر مالی نیاز به شرکت پسر در تأمین امرار معاش دارد. این عوامل باعث ترجیح فرزند پسر به دختر می باشند.

اشاره شد به تبعیض جنسی و منزلت پائین زن، که ریشه در سُنّت و مذهب دارد؛ و مرد سالاری و پدر سالاری، … که همه از سُنّت های اجتماعی هستند. در این راستا، نشریۀ لوموند دیپلماتیک می نویسد: “در چین، تایوان و کره جنوبی، نبود فرزند پسر به معنای انقراض دودمان خانواده و آئین پیشینیان است. در مذهب هندو، از آن جائی که این پسر است که از لحاظ سنتی با مرگ پدر و مادرش مسئول آئین خاک سپاری آنان است، نبود او پدر و مادر را به سرگردانی جاودانه محکوم می کند. در هندوستان و در چین دختر در نزد پدر و مادر فقط به صورت گذرا زندگی می کند. با ازدواج، آنان را ترک می کند که خود را وقف خانواده شوهرش کند و دیگر به هیچ وجه مدیون پدر و مادرش نیست. روستائیان چینی می دانند که چون حق بازنشستگی دریافت نخواهند کرد، برای روزهای پیری خود باید پسر بزرگ کنند. بر اساس یک ضرب المثل چینی، بزرگ کردن یک دختر یعنی شخم زدن زمین دیگری؛ و ضرب المثل هندی در اینمورد می گوید: یعنی آبیاری کردن باغچۀ همسایه.”  (3)

چنانچه واقع نگر باشیم، خودمان را گول نزنیم و فرافکنی نکنیم؛ دید و برداشت روحانیت که زن، قابلیت و لیاقت و شعور انتخاب کردن را ندارد در متن جامعه مان، جاسازی شده و تصویری که از زن در اذهان عمومی بوجود آورده، در شأن و مقام انسان نیست. آش آنقدر شور است که صدای علی شریعتی را هم درآورد و گفت: “قضاوت عمومی این است که زن ها کمتر از مردها شعور دارند! فلان آقا که از تمام خصوصیات انسانی و امتیازات فکری و علمی و اخلاقی فقط “مذکر” است – به خود حق می دهد … راهنمائی کند، دستور بدهد و احکام صادر کند.”   (4)

آنچه در مورد مردسالاری، نقش مذهب و مسئولیت روحانیت به اختصار با هم مرور کردیم، برای نشان دادن چگونگی پیدایش و استمرار این پدیده ی شرم آور بود؛ نه دلیل و توجیه آن. دوران بی خبری و ناآگاهی و یک بُعدی گری سپری شده. چنانچه امروز در قرن کامپیوتر و شبکه های اجتماعی و اینترنت، هنوز در این توهم باشیم که زن و مرد برابر نیستند، یا زن نیاز به قیم دارد، باید مغزمان را آزمایش کنند. زیرا یا نادانیم و گرفتار توهم!؟

اینجاست که باید پرسید، قاتل رومینا کیست یا چیست؟؟

رومینا، پدرش و خانواده اش، قربانی فاجعه ی مردسالاری و عوامفریبی جامعه ی روحانیت هستند. پدر رومینا “تنها” وسیله ی قتل بود. آنچه باعث چنین عملِ فاجعه انگیز و غیر انسانی می شود و هزاران رومینا را قربانی می کند؛ فرهنگ تخریبی مردسالاری و عوامفریبی جامعه ی روحانیت است.

برای رهائی کامل از این پدیده ی پلید و شرم آور، نیاز به دو گامِ مشخص داریم:

نخست، آگاهی و شناخت شرایط، یعنی باید انسان و شهروند بشویم.

دوم، باید مروجان این نابرابریِ ساختگی و “من درآوردی” را حذف کنیم.

امیرحسین لادن

۱۴ خرداد ۱۳۹۹

[email protected]

(۱) کتاب خداسالاری و درماندگی، امیرحسین لادن   

(۲) مقاله “ما حق رأی داریم، نه حق انتخاب” نگارنده  

(۳) روز جهانی زن، پروسۀ ناتمام   

(۴) پدر، مادر، ما متهمیم، علی شرعتی

https://akhbar-rooz.com/?p=32135 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x