شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

آیا سرانجام خبر هم خوش خواهد بود؟ – پیرامون «پیوستن جمهوری اسلامی» به «باشگاه جهانی هسته ای»

در چنین شرایطی، تاکید بر نگرانی های ناشی از این اتفاق، ضروری به نظر می آید:
۱. «ایران هسته ای»، به حل هیچ یک از معضلات بی شمار کشور ما کمکی نخواهد کرد. پیوستن به باشگاه هسته ای، نه برای مردم ایران دموکراسی و برخورداری در تعیین سرنوشت خود را به همراه خواهد آورد و نه به فقر و تبعیض و بی عدالتی، و ده ها معضل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور نقطه پایان خواهد گذاشت. ایران می تواند «اتمی» باشد، اما همچنان در استبداد و فقر دست و پا بزند. بلندپروازی های سران حکومت فعلی در پیوستن به «باشگاه هسته ای»، بسیار شبیه بلندپروازی های شاه پیشین است که فکر می کرد با تقویت نیروهای نظامی، می تواند ثبات و آرامش را در کشور برقرار و جایگاه خود در مناسبات بین المللی را ارتقا داده و ادامه ی حکومت خود را تضمین کند. از این رو بود که او همواره به این می بالید که ارتش ایران را به پنجمین ارتش قدرتمند دنیا تبدیل کرده است. تاریخ اما نشان داد که نمی توان در کنار خرابه ها و بی غوله های حاشیه ی شهرها، «تمدن بزرگ» را برپا کرد. در وضعیتی که اکنون کشور ما دارد، عضو باشگاه هسته ای جهانی شدن نه تنها به رفع فقر و بی عدالتی در کشور ما کمک نمی کند، بلکه هزینه های سنگین و کمر شکن این عضویت، به نوبه خود به فقر و تبعیض و بی عدالتی دامن خواهد زد. مردم ایران هر چند تا به امروز هرگز فرصت و امکان آن را نیافته اند که نسبت به برنامه های اتمی جمهوری اسلامی که «حق ملی» آنان خوانده می شود، ابراز نظر کنند، اما بعید نیست روزی مجبور شوند میان «نان» و «بمب اتم» دست به انتخاب بزنند.
۲. اگر تبدیل شدن ایران به یک قدرت هسته ای، در بهبود سرنوشت مردم ایران و حل معضلات بیشمار آنان هیچ تحول مثبتی ایجاد نخواهد کرد، اما مناسبات جمهوری اسلامی ایران با جهان خارج را وارد مرحله ی باز هم بحرانی تری خواهد ساخت. تحولات روزهای اخیر این تحلیل را که پیش از این نیز در اخبار روز مطرح شده تقویت می کند که حکومت ایران فکر می کند با توجه به گرفتار شدن آمریکا در «باطلاق عراق»، فرصت مناسبی جهت تحقق برنامه های هسته ای و تسلیحاتی خود به دست آورده است. این انتظار و پیش بینی که حکومت بر اثر تشدید فشارها «جام زهر» دیگری را بنوشد و تعلیق غنی سازی را بپذیرد، درست از آب در نیامده است. سران و مسئولان نظام با استفاده از فرصت پیش گفته، ظاهرا در صدد هستند تا پایان راه را طی کنند. اما به درستی معلوم نیست آن ها توانسته باشند همه ی عوامل دخیل در این بحران را پیش بینی کرده و برای مقابله با آن آماده شده باشند.
یک فرضیه که حکومت ایران به آن معتقد است، این است که جمهوری اسلامی با دست یافتن به فن آوری هسته ای، موقعیت خود را در چالش با جامعه ی جهانی تقویت کرده و همان گونه که احمدی نژاد اعلام کرد با «ادبیات دیگری» با آن ها روبرو خواهد شد. همه ی مانورها و نمایش پیشرفت های نظامی روزهای اخیر و به ویژه خبر پیوستن جمهوری اسلامی به باشگاه اتمی، نشان می دهد که جمهوری اسلامی سیاست خود را در این راستا و بر این مبنا استوار کرده است. اما فرضیه دیگر که بخش بزرگی از نیروهای دموکرات جامعه مطرح می کنند آن است که پیشرفت های جمهوری اسلامی در زمینه ی تحقیقات هسته ای و نزدیک شدن بیش از پیش آن به تولید سلاح اتمی، فشارهای جهانی بر ایران را بیش از پیش افرایش خواهد داد. افزایش این فشارها و صف آرایی بین حکومت ایران و بقیه ی جهان بر سر موضوعی، که مساله ی اصلی مردم ایران نیست و نتیجه ی آن برای مردم نه نان و کار به همراه خواهد آورد و نه دموکراسی و آزادی، به زیان کشور ماست. واکنش آمریکا و دیگر کشورهای درگیر در ماجرای هسته ای ایران و در گام بعدی شورای امنیت سازمان ملل متحد نسبت به «خبر خوش» محمود احمدی نژاد نشان خواهد داد که هزینه های اعلام این خبر و راهی که حکومت علیرغم همه ی هشدارباش ها در پیش گرفته است، برای کشور ما به چه میزان سنگین خواهد بود.

https://akhbar-rooz.com/?p=32884 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x