سه‌شنبه ۱ آبان ۱۴۰۳
سه‌شنبه ۱ آبان ۱۴۰۳

نوروز می آید – خسرو باقرپور


 گلویِ هرچه چکاوکِ رویایی،
با تیغِ رعشه ی دروغ،
بریده می شد.
باغ در چَق چَقِ دندان یخبندان،
جویده می شد.
سیبِ نارسیده ی سرخ!
در وهمِ کورِ رسیدنِ نوروز،
چرخ زنان بر دستانِ امدادگرم،
آرام گرفت
و دیدم من: پوکِ نشئه ی کِرم ها بودی.
تیره سینِ سردِ زمستانی!
ای زمهریرِ سیاهِ دروغ؛
به چشمانم خیره شو!
این سبزِ مهربان،
زیر پلکِ تَرَم خاکستری شده ست.
سلیطه ی مردابِ لاشه های عفن،
نوروز؛ در هفت سین شادمانه ی من؛
بی سینِ سیاهِ تو می آید.

اسن. میانه ی شهریور ۱٣۹۵

اين مطلب را به شبکه های اجتماعی ارسال کنيد

https://akhbar-rooz.com/?p=33577 لينک کوتاه

قابل توجه نظردهندگان: از تاريخ 24 مهر 1403 هر کاربر می تواند تنها يک بار به اندازه 900 کاراکتر در زير هر مقاله ديدگاه بگذارد و يک بار نيز حق پاسخگویی به نظرات ديگری که در مورد اظهارنظر او منتشر شده باشد، خواهد داشت. چنانچه از حق پاسخگویی برای ادامه ی نظر قبلی و يا ارايه ی نظر مجدد استفاده شود، منتشر نخواهد شد. بخش ديدگاه به منظور اعلام نظرات در مورد مقالات منتشر شده می باشد و بحث و جدل های خارج از آن برای کاربران محدود شده است. چنانچه خوانندگان اخبار روز نظرات مشروح تری دارند می توانند آن را در قالب مقاله های مستقل برای انتشار ارايه دهند.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x