جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

آمریکا به کدام سو میرود؟ – مرتضی ملک محمدی

یکی ازانتقاداتی که ازدرون آمریکا و بیشتر ازمیان سطوح بالای قدرت به ترامپ می شود این است که اوبا تصمیمات نابخرادانه اش جامعه آمریکا راقطبی کرده است. شواهد و قراین از بیرون هم نشان می دهد این انتقادات درست است ولی آیا این قطبی شدن و انشقاق موجود محصول ظهور ترامپ است یا او خود محصول قطبی شدن جامعه آمریکا است؟

سلمان رشدی برغم خوش بینی و شوخ طبعی همیشگی اش بدبینانه ترین نظر را در باره احتما ل تحولات آمریکا داد. او به مردم آمریکا هشدار داد که خوش خیال نباشند و خطر دیکتاتوری در کشورشان را جدی بگیرند. دیکتاتوری در آمریکا؟ این در حالیست که نویسندگان دیگر به آینده این اعتراضات بسیار خوش بین هستند, برای مثال , جنس برگر نویسنده و روزنامه نگار المانی در سایت “اندیشه ” از “بهار آمریکایی” صحبت می کند. البته بایک مایه طنز و با طعنه به بهار عربی . این دو نگاه مختلف حکایت از یک واقعیت پیچیده و متضاد و دو فرایند متفاوت در جامعه آمریکا دارد. یکی از انتقاداتی که از درون آمریکا و بیشتر از میان سطوح بالای قدرت به ترامپ می شود این است که او با تصمیمات نابخرادانه خود جامعه آمریکا را قطبی کرده است. شواهد و قراین از بیرون هم نشان می دهد این انتقادات درست است ولی آیا این قطبی شدن و انشقاق موجود محصول ظهور ترامپ است یا او خود محصول قطبی شدن جامعه آمریکا است؟.


آمریکا درمتن یک دوره نسبتا طولانی بحرانی و صف بندی های جدید , سه سال پیش به یک نقطه چرخش مهم رسید. قطب بندی های جدید مردم را در برابر یک انتخاب گردش به راست یا به چپ قرار داد . و مردم در مجموع به سمت راست جدید چرخیدند و ترامپ را انتخاب کردند. این ممکن ترین انتخاب بود. اما یگانه امکان نبود. زیرا همپای رشد راست جدید که علایم آشکار پوپولیستی داشت یک چپ جدید خود را تا آستانه انتخاب بالا کشیده بود . صحنه انتخابات در این کشور تحت تاثیر این صف بندی جدید رنگ و بوی غریبی بخود گرفت. آنچه این روزها در این کشور می گذرد ادامه همان چالش میان این قطب ها در شرایط جدید است. انتخاب راست در دو سال و نیم گذشته نه فقط تضاد ها و گسل های اجتماعی را کاهش نداد بلکه آن را به شدت عمیق تر کرد. به گونه ای که هر تلنگری می توانست تعادل جامعه را بهم بزند و زد. کرونا اولین تلنگر و مرگ جرج فلوید دومین آن بود.
چپ جدید آمریکا نخستین ظهور قابل اعتنای خود را در سیمای برنی سندرز در انتخابات ۲۰۱۶ نشان داد. نسل جدید جوانانی که نخست به اوباما و “فراخوان تغییر” به صحنه سیاست پا گذاشته بودند حالا با شور و امید تازه ای به دور سندرز حلقه می زدند. شعار “ما می توانیم” حالا به دست ترکیب سیاسی رادیکال تری افتاده بود. تیم سندرز در حزب دموکراتیک خیلی زود با پیوستن دو چهره جوان و رادیکال همچون الکساندرا کورتز و رشیدا طلایب کامل شد و نسل جدید جوانان نمایندگان ارگانیک خود را پیدا کردند , با تشکیل این تیم و تدوین برنامه جدید اصلاحات رادیکال گفتمان سوسیالیستی همچون یک شبح, شبح سرخ در اسمان آمریکا به پرواز درآمد. وقتی ترامپ در نوامبر ۲۰۱۹ در نطق ملی اخطار داد که “آمریکا را سوسیالیست ها تهدید می کنند اما این کشور هیچ گاه سوسیالیست نخواهد شد” به وجود واقعی این “شبح” رسیمت داد.
اما موثق تر از حرف ترامپ زبان آمار و سنجش افکار است که این واقعیت جدید را ثابت می کرد. طبق نظر سنجی موسسه گالوپ در سال ۲۰۱۸, ۵۱ در صد جوانان میان ۱۸ تا ۲۴ به سوسیالیسم نگاه مثبت دارند. این گرایش در میان نسل جدید که به قول کریستین رودیگو, هیچ رابطه ای با تجربه سوسیالیسم دولتی قرن بیستم ندارند قابل فهم است , اما این تمایل فقط درمیان جوانان نیست . بلکه نظر سنجی ها تغییر محسوسی در خود حزب دموکرات را نشان می دهد . طبق همین نظر سنجی ۵۷ درصد نماینگان حزب دموکرات به ارزش های سوسیال دموکراتیک نگاه مثبت پیدا کرده اند, این درحالیست که در سال ۲۰۱۰ این رقم ۵۳ درصد بوده است. و گرایش به سرمایه داری از ۵۳ درصد به ۴۷ در صد کاهش پیدا کرده است. این تغییر مزاج فکری از مقطع بحران مالی ۲۰۰۸ شروع شد و سپس در جریان ظهور جنبش عظیم اشغال “وال استریت” قوام بیشتری پیدا کرد. جنبش اشغال وال استریت درحکم زمین لرزه ای بود که بسیاری از حتی نمایندگان طبقات حاکم آمریکا را بیدار کرد. به قول امانویل والرشتاین جنبش اشغال بزرگترین جنبش بعد از جنبش سراسری ۱۹۶۷ در آمریکا بود. در چهارچوب صف ارایی های جدید طبقاتی در آمریکا این حرکت پاسخی بود به راست افراطی جدید که در حزب تی پارتی خود را سازمان داده بودند. در واقع اولین علایم چرخش مثبت به ایده های اجتماعی و تغییر گفتمان به سوی ارزش های سوسیالیستی از این مقطع آغاز شد.
معنای سوسیالیسم را البته باید در مقیاس و معیار فرهنگ سیاسی آمریکا در نظر گرفت. آنچه در حزب دموکرات آمریکا به عنوان سوسیالیسم فهمیده می شود عبارت است از بیمه های اجتماعی و توزیع عادلانه تر ثروت, یا در بهترین حالت مدل سوسیال دموکراسی اروپایی. و تصور جمهوری خواهان و جامعه محافظه کار آمریکایی هیچ علاقه ای به این تصویر پردازی ندارد و برایشان سوسیالیسم چیزی جز سلطه هیولای دولت بر زندگی اقتصادی آنگونه که در قرن بیستم در کمپ شوروی بود و امروز در سیمای فقرزده کشور کوبا و ونزویلا دیده می شود نیست.
این تصویر اما در فرهنگ سیاسی امریکا رنگ می بازد. حالا دیگر انعکاس گفتمان سوسیالیستی جامعه را با تب و لرز وحشت از هیولای دولت نمی هراساند. وقتی برنی سندرز در سخنرانی های انتخاباتی خود آشکارا از سوسیالیسم دفاع می کند, و در آخرین دور مقدماتی کاندیداتوریش سه و نیم میلیون دلار کمک مالی جمع آوری می شود, یا الکساندرا کورتز مانیفست اصلاحات ساختاری خود را با اتیکت سوسیالیستی معرفی می کند یک چیز مهم در فضای این جامعه محافظه کار دگرگون شده است. کریستین رودریگو از رهبران حزب سوسیالیست دموکراتیک این چرخش را با این استعاره نشان می دهد , مدتهاست که دیگر گل سرخ ( آرم حزب) همه جا دیده می شود.
حزب سوسیالیست دموکراتیک کانون تجمع چپ آمریکاست . این حزب اکنون تقریبا به همان تعدای عضو دارد که حزب سوسیالیست آمریکا در ۱۹۱۸ داشت . این حزب فراموش شده, پس از انتخابات ۲۰۱۶ و ظهور برنی سندرز با رشدی خیره کننده وارد عرصه سیاسی شد. ۱۵ هزار عضو حزب ناگهان دو برابر شد و به ۳۰ هزار نفر رسید . در میانه سال ۲۰۱۸ این تعداد ناگهان به ۴۵ هزار فرارویید, و در جهش بعدی در جولای ۲۰۱۹ به رقم ۵۶ هزار رسید. با بودجه سالانه چهار میلیون دلار. در سال ۲۰۱۳ متوسط سن اعضای حزب ۶۶ سال بود یعنی حزبی کهن سال نظیر اغلب احزاب کلاسیک کمونیستی , اما اکنون میانگین سن اعضا به ۳۳ سال رسیده است.
حزب در عرصه های گوناگون اجتماعی حضور دارد, از داشتن ۹۴ نماینده پارلمانی در شهر داری ها در سطح کشور تا فعالیت مستقیم در جنبش های اجتماعی , کلوپ های فرهنگی و فعالیت های ژورنالیستی. تیراژ کنونی نشریه ژاکوین اکنون به چهل هزار نسخه رسیده است. برآمد حزب سوسیالیست دموکراتیک در سپهر سیاسی آمریکا تنها به برکت اعتلای جنبش های جوانان و ورود نسل تازه به صحنه سیاسی نیست بلکه , حاصل تغییر استراتزی سیاسی آن و سبک فعالیت مدرن آن است . حزب سوسیالیست دموکراتیک استراتژی دو سویه ای را پیش می برد، از یک طرف هل دادن حزب دموکرات به سوی چپ و از سوی دیگر ایجاد یک بلوک جدید چپ. برخلاف سنت گذشته , حزب موضعی پراگماتیستی و تاکتیکی در قبال حزب دموکرات اتخاذ کرده است. و این تغییرموضع با تحولی در رویکرد به استراتژی سوسیالیستی پشتیبانی می شود. این رویکرد جدید, فرایند سوسیالیستی را بر مبنای فرایندی از دموکراتیزه شدن عرصه های اجتماعی و همچنین اقتصادی درک می کند. برای این حزب مبارزه کنونی برای طرح بیمه همگانی درمان و بهداشت , افزایش حداقل دستمزد از ۷ دلار به ۱۵دلار , حذف هزینه تحصیل دانشجویی, تامین درآمد پایه برای همه بیکاران , و تغییر بنیادی منابع انرژی فسیلی با انرژی پاک گام های روشن و قابل حصول تحول سوسیالیستی است.
آمریکا یقینا تنها قطب اقتصادی, سیاسی و فرهنگی است که هم برای میلیاردرها و هم برای نا دارها کشوری جذاب است . و بی شک یک آمریکای اجتماعی برای همه بسیار دوست داشتنی تر خواهد بود. آمریکا در کشمکش سخت از سر گذراندن چنین تحولی است.

****
منابع , بنیاد رزا لوکزامبورک , زود دویچه سایتونگ ۱۹ فوریه ۲۰۱۹,

سایت زمان انلاین ۲۱ فوریه ۲۰۱۹

https://akhbar-rooz.com/?p=34613 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

4 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
حمید
حمید
3 سال قبل

آقای ara شما وکیل و وصی آقای محمدی هستید؟ البته فضولی هم یکی از فضایل بعضی از ایرانی هاست!

ara
ara
3 سال قبل
پاسخ به  حمید

بسیار خوب موضوع روشن شد بعد از این نه کسی به سیستم سیاسی آمریکا بگوید بالای چشمت ابرو ست که البته آقای محمدی در این حد هم نگفته بود و نه کسی در مورد نوشته حمید خان چیزی بنویسد چون بقول ایشان ؛فضولی؛ هم امری انحصاری است. در ضمن از سایت اخبار روز درخواست می نمایم چنانچه به دلیلی مطلب حمید خان حذف شده نوشته من را هم که متناظر بر نوشته ایشان هست حذف نمایند چون مسقلا موضوعیتی ندارد.

حمید
حمید
3 سال قبل

جالب است که دیدگاه من را منتشر نکردید اما جوابیه به انرا منتشر نمودید. واقعا که!!!

ara
ara
3 سال قبل

حمید خان آقای محمدی که چیز بدی راجع به آمریکا ننوشت که شما ناراحت شدی.در ضمن در همین شماره اخبار روز علاوه بر اخبار و مواضع سیاسی که کلا در مورد ایران است هفت مطلب و مقاله هم راجع به ایران هست که بعضی راجع به خود کشی کارگران شرکت نفت هست.شما هم یکی بنویس که بیشتر بشود.من هم از آقای محمدی خواهش می کنم منبعد راجع به آمریکا مطلبی ننویسند مگر بمنظور تعریف و تمجید درست نیست که امسال حمید خان را آزرده خاطر نمایید.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


4
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x