جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

“پروایِ نام” – جهانگیرصداقت فر

جهانگیر صداقت فر

این منم در آستانِ خطِّ پایان، می‌‌شناسیدم؟
مسخِ خویشم در خَمِ گردونِ دوران، می‌‌شناسیدم؟
در غروبِ واقعه غربت ز من نقشی‌ دگرگون زد:
نوشخندی بر لب و در سینه توفان، می‌‌شناسیدم؟
اندهانم کم نبود و سهمم از عشرت کمی‌ اندک
غم نه، شادی را شریکم با شمایان، می‌‌شناسیدم؟
در بهارانِ شکوفایی مرا نشناختید، آوخ
در بزنگاهِ خزانِ برگریزان می‌‌شناسیدم؟
گرچه لکنت در کلامِ شعرِ من افتاده اکنون، لیک
از عذابِ احتضار و لفظِ هذیان می‌‌شناسیدم؟
 
جز به آهنگِ رفاه و خرّمی طرحی نیفکندم؛
خود منم بی‌ خانمان و  نابسامان، می‌‌شناسیدم؟
حرفه‌ام معماری و آباد سازی بوده است، آیا
شاعری با کلبه‌ی آمال ویران می‌‌شناسیدم؟
گر مرا در دفترِ شعرم نمی یابید، باکی نیست
سازه هائی‌ مانده از من یادگاران، می‌‌شناسیدم؟
باغِ “پردیسان”* به شهرِ زادگاهِ من، یکی‌ از چند 
گر که نشناسیده ئیدم در سخن، ز آن می‌‌شناسیدم؟
 
گر بروبید از رخِ آئینه‌ها گردِ رهِ ایّام،
همسفر، همسفره‌گان، یارانِ همجان، می‌‌شناسیدم!
در گذار از دفترِ شعرم، مرا در لایه‌ی الفاظ
گاه با لبخند و گه با چشمِ گریان می‌‌شناسیدم!
مرده ریگی، بی‌ گمان، غیر از سخن از من نمی ماند؛
از هم این اوراقِ بی‌ مقدار، آسان می‌‌شناسیدم!


**********           
*پارکِ بزرگی‌ در شمالِ غربی شهرِ تهران است که سراینده مدیریت طرح و اجرا‌یِ آن را از آغاز  تا سالِ ۱۹۷۹ به عهده داشت.

https://akhbar-rooz.com/?p=36287 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x