چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

سازماندهی و ائتلاف: ضرورت مبرم جمهوری خواهان ایران – احمد هاشمی

• یکی از دلایل عدم توفیق جمهوری خواهان غلبه فعالیت های غیررسمی و شخصی شخصیت های سیاسی جمهوری خواه و طفره رفتن آنان از سازمان و سازماندهی بوده است. مسلم است که نهادسازی و نهادینگی سیاسی به شدت متاثر از تلاش مسئولانه و آگاهانه شخصیت های سیاسی می باشد …

اخبار روز: www.akhbar-rooz.com
سه‌شنبه  ۲۲ اسفند ۱٣۹۱ –  ۱۲ مارس ۲۰۱٣

مقدمه
این نوشته شامل دو بخش می باشد . بخش اول آن تاملی نظری در رابطه با فاکتور های کلیدی تشکیل ائتلاف با استفاده از داده های تجربی سه موج گذار به دموکراسی و بخصوص موج سوم آن می باشد. در این بخش نخست فاکتور های کلیدی تشکیل ائتلاف توضیح داده می شود و سپس در رابطه با پارامتر های ائتلاف که شامل نمای ساختاری و درجه تشکیلاتی آن می باشد ، بحث می شود و در پایان رهیافت تئوریک، به ویژگی اساسی ائتلافات برای گذار دموکراتیک پرداخته می شود.
بخش دوم مشتمل بر بررسی وضعیت جاری ائتلاف ها در اپوزیسیون خازج از کشور می باشد.

فاکتور های کلیدی تشکیل ائتلاف

در دانش جامعه شناسی تعریف عامی از ائتلاف موجود نیست. اما غالب محققین ائتلاف را پدیده ای اجتماعی قلمداد می کنند ، که آزادانه و نسبتا برای مدتی طولانی توسط کنشگران سیاسی و اجتماعی ایجاد می شود. پارامتر های لازم برای تشکیل آن، تنظیم اهداف کلی با حفظ استقلال هر یک از آکتور ها و همچنین تدوین استراتژی لازم جهت نیل به هدف می باشد.
در یک ائتلاف اقدام جمعی شرط بلاواسطه برای افزایش نفوذ می باشد. با تعریف و توضیحات بالا مرز مابین ائتلاف با سایر نهاد های سیاسی از قبیل سازمان، گروه و جنبش و غیره روشن است. اما از سوی دیگر تعرف مذکور از ائتلاف از این محدودیت برخوردار است که: نیروهای شرکت کننده در حرکت های اعتراضی چنان گسترده هستند که هماهنگی در میان آنان در واقعیت امر کار دشواری می باشد.
در حرکت های اعتراضی مدرن نقش تعیین کننده نه از آن عناصر منفرد و اتمیزه شده بلکه این نقش را شبکه های از عناصر منفرد، گروهها و سازمان هایی ایفا می کنند که آنها در درون خویش دارای هویت جمعی و اهداف عمومی می باشند. این جریانات از یکسو معتقد به اقدام جمعی هستند، اما از طرف دیگر خواهان حق تصمیم گیری برای اقدام مشرک نیز می باشند. با این توضیح می توان این نتیجه را کرفت که : ائتلافاتی موفق هستند که با ایجاد مکانیسم های معینی به توانند این محدودیت را بر طرف نمایند.
شرایط برای ائتلاف آسان تر خواهد بود ، وقتی که تفاوت های جهان بینی در بین اعضای ائتلاف کمتر بوده و از طرف دیگر هارمونی درونی عناصر تشکیل دهنده آن بالا بوده است. پایداری و استحکام هر ائتلافی به توافق بر سر ارزش ها و علائق مشترک وابسته می باشد.
دو پارامتر اساسی در رابطه با تشکیل ائتلاف عبارتند از : اولویت ها و جهان بینی.
در رابطه با این دو پارامتر این سوال مطرح می شود که کدامیک از این دو مبنا قرار میگیرند؟ تجربه ائتلاف های متعدد نشانگر آن است که پاسخ قطعی برای این سوال وجود ندارد اما موضوع مهم در عمل پاسخ به سوال دیگری است که آیا ائتلاف در کجا و در چه شرایط سیاسی – اجتماعی و پیش فرض های تاریخی توسط کدام آکتور ها و با کدام درجه تشکیلاتی شکل می گیرد؟

پارامتر های ائتلاف:

۱- نمای ساختاری ائتلاف:
نمای ساختاری هر ائتلافی تاثیر قابل توجهی در کارائی آن دارد. منظور از نمای ساختاری در ائتلاف های مدرن این است که اکتورها در چارچوب چه نوع شبکه ای به همدیکر اتصال دارند و به تناسب نوع شبکه ، کارائی ائتلاف متفاوت می باشد.

۲- درجه تشکیلاتی ائتلاف:
تفاوت ائتلاف ها نه تنها در نمای ساختاری بلکه در درجه تشکیلاتی آنها نیز می باشد.
Paris و Sofsky ائتلاف ها را تحت عنوان مدل های در جه بندی شده تشکیلاتی از همدیگر تفکیک می کنند. به نظر آنها در یک انتها آئتلافی که آنها آن را ” ائتلاف مستقیم ” می نامند
قراردارد. در انتهای دیگر نوعی از ائتلاف موجود است که آنها آن را ” اتحاد ” نام گذاری میکنند.
مابین این دو انتها، اشکال مختلفی از ائتلافات که برحسب شرایط خاص و مجموعه ای از داده های ورودی و خروجی شکل میگیرد، وجود دارد.
در ” ائتلاف مستقیم ” مجموعه ای از کنشکران بطور طبیعی به علت توافق برسر ارزش ها جمعی در کنار هم قرار میگیرند ، بدون آن که استراتژی معینی را با هم هماهنک کنند. در صورت وجود یک موضوع مقطعی این ائتلاف شکل میگیرد و اقدام جمعی انجام میگیرد، با پایان این عمل مشترک ائتلاف موضوعیت خود را از دست می دهد.
در ائتلاف از نوع ” اتحاد ” وجود جهان بینی مشترک تعیین کننده می باشد. در این حالت اهداف و الویت ها در پروسه ای دموکراتیک تنظیم می شود. عناصر شرکت کننده تا رسیدن به اهداف مورد نظر در کنار هم باقی می مانند.

ویژگی اساسی ائتلافات در موج سوم گذار به دموکراسی

واقعیت این است که تنها با مرکز ثقل قراردادن منافع گروههای ذینفع در اقتصاد و سیاست نمی توان نمونه های متعددی از ائتلافات سیاسی را در موج سوم گذار به دموکراسی توضیح داد.
با گذار جامعه سنتی به جامعه مدرن تضاد منافع در بخش های مختلف سیستم از جمله در اقتصاد و سیاست و همچنین در فرهنگ، مذهب ، آموزش، نهاد های حقوقی، بهداشتی، ورزشی و غیره گسترش می یابد و در پی آن نیز علاوه برتفاوت های مستقیم ، نوعی تفاوت های غیر مستقیم شکل می گیرد.
منظور از تفاوت های مستقیم در واقع ،گسترش طبقات اجتماعی و نرمهای تابع آن می باشد و تفاوت های غیر مستقیم ، پست ها و مقام ها و پرستیژ ا فراد را شامل می شود .مجموعه این تفاوت ها در پژوهش های جامعه شناسی معاصر تحت عنوان ” جایگاه اجتماعی” تعریف می شود
جایگاه اجتماعی در یک جامعه با توسعه و گسترش این تفاوت ها شکل می گیرد و در همین رابطه در سیاست موضوع قدرت ، در اقتصاد بهره مندی از ثروت و در فرهنگ، مذهب و آموزش وجود شهرت و اعتبار موضوع این تفاوتها می باشند.
در پژوهش های مربوط به پروسه دموکراتیزاسیون اذعان میشود که کشمکش های آنتاگونیستی در اجزا یک نظام را تنها نمی توان بر پایه ساختار طبقات توضیح داد یا به عبارت دیگر ، ساختار طبقاتی و هیرارشی سیاسی همدیگر را کاملا نمی پوشانند.
به عنوان مثال تجربه کره جنوبی نشان می دهد که اعتراضات طرفداران دموکراسی تنها از طرف اقشار ذی نفوذ در اقتصاد و سیاست شکل نگرفته ، بلکه به گونه ای تعیین کننده از جانب سیستم آموزشی ( دانشجویان) و مذ هبی ( کلیسا ) شکل کرفت وهدایت شد و نمونه های فیلیپین ، تایوان، و تایلند نیز آن را تایید می کنند. در این کشور ها تنها با ائتلاف گسترده طرفداران دموکراسی که Collier      آنها را تحت عنوان ” joint projects” می نامد امکان گذار فراهم شد.
نتیجه ای این بحث در رابطه با برپائی ائتلاف گسترده طرفداران دموکراسی بسیار با اهمیت است. زیرا دیدگاه عمومی بر این تکیه دارد که تنها وجود اولویت های مشترک در عرصه سیاسی، برای ائتلاف گسترده کافی است. اما واقعیت این است که از یکسو بدون در نظر گرفتن شرایط اجتماعی، موضوعی و محیطی جداگانه هر یک از اجزا سیستم و تنش ها و تضاد ها و تخاصمات آن با استبداد حاکم، و از سوی دیگر مشکلات و موانع قومی و مذهبی امکان ایجاد یک ائتلاف موثر اکر غیر ممکن نباشد بسیار دشوار است.

تجربیات ائتلافات در موج سوم گذار به دموکراسی

مطالعه ائتلاف در کره جنوبی، تایوان، فیلیپین و تایلند نشانگر این حقیقت است که” اتحاد های طبقاتی ” کافی نیست. درسی که می توان از این ائتلافها گرفت این است که تنها ائتلافی موفق است که به تواند همه انواع جنبش ها را در زیر یک سقف جمع نماید. از طرف دیگر فقدان اعتماد درمیان آکتور های سیاسی و اجتماعی در شروع ائتلاف ها در ابعاد بالایی ناپایدار و شکننده میکند. با هزینه انرژی زیاد و مدت زمان طولانی و صرف امکانات وسیع درنهایت توانستند این ائتلاف ها شکل دهند. موانع مهم دیگر سرکوب کنشگران سیاسی و نیروهای اجتماعی از جانب رژ یم بود. اغلب امکان ارتباط مستقیم مبارزان غیر ممکن بود.
در موج سوم گذار در آمریکای جنوبی، اروپا شرقی و و آسیای جنوب سرقی ائتلاف هایی ( packt) شکل گرفتند که (Collier )آنها را ” joint projects ” نامیده است.
بعنوان مثال در آسیای جنوب شرقی در کره جنوبی:
   NCDC ( National Coalition for a Democratic Constitution )   . در فیلیپین:
( National Movement for Free Elections) Namfrel و در تایوان جنبش Dangwai و در تایلند Confederation for Democracy .
مشخصه اصلی این ائتلافات ، شرکت تمامی کنشگران سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و قومی در مسیر گذار دموکراتیک بود.

همه تجربه ها حاکی از آن است که ائتلافی شانس موفقیت داردکه بتواند در مقابل جریان حاکم ، مشروعیت پیدا کند و این هم به سادگی دست یافتنی نیست .
تنها دریک پروسه طولانی مبارزه که همراه با نو آوری و خلاقیت های فرهنگی   
اجتماعی،اقتصادی، و سیاسی باشد، می توانند نیروهای طرفدار دموکراسی در میان مردم و
در مقابل جریان حاکم مشروعیت پیدا کنند.

مشروعیت اپوزیسیون نیز با چهار مشخصه محک زده میشود: الف – نمایندگی علائق سیاسی- اجتماعی و اقتصادی و…مردم ب- ایجاد باور و اعتماد در مردم ج – نمایش و عملیاتی نمودن ایده های سیاسی د- توانایی تبلیغاتی برای کانالیزه نمودن احساسات جمعی
از مجموعه این تجربیات می توان پنج گام اساسی را درجهت پروسه تشکیل ائتلاف برشمرد: ۱- بررسی و تجزیه وتحلیل تضاد ها در اجزا سیستم حکومتی و نهاد های وابسته به آن
۲- بررسی موانع ائتلاف
٣- جستجو برای یافتن شبکه مناسب تشکیلاتی در هر شرایط خاص
۴- باز تولید هویت جمعی
۵- تجزیه و تحلیل مداوم از عمل و عکس ا لعملها و دینامیسم رفتاری در نیرو های بل قوه ائتلاف

وضعیت جاری ائتلاف ها در اپوزیسیون خازج از کشور

قبل از بررسی وضعیت جاری ائتلاف ها در اپوزیسیون خازج از کشور باید چند موضوع را روشن نمود .
الف– ائتلاف کلان اپوزیسون ایران چکونه ائتلافی خواهد بود و بر سر چه اولویتی شکل خواهد گرفت؟
ب- مسیر و پروسه ائتلاف کلان اپوزیسون ایران چگونه خواهد بود و در کجا شکل خواهد گرفت؟
ج- آیا بدون خرده ائتلاف های درونی امکانی برای ائتلاف گسترده وجود دارد؟
ه- چه رابطه ارگانیکی ما بین ائتلاف کلان و اتحاد و ائتلاف در چارچوب یک نحله یا کرایش سیاسی – نظری وجود دارد؟

بدیهی است که بدون در اختیار داشتن شمای کلی از مدل ائتلافی کلان کشوری موضوع خرده ائتلاف ها   تبدیل به کلاف سر در گمی خواهد شد.
ائتلاف کلان اپوزیسون ایران برای گذار دموکراتیک از سیستم اقتدارگرا ” ائتلاف گسترده طرفداران دموکراسی ” است و آن هم یک ائتلاف مستقیم و ناشی از اولویت های این گذار دموکراتیک می باشد. تجربه گذار به دموکراسی در موج های دوم و سوم این تز را تایید می نماید. اما اولا ائتلاف کلان اپوزیسون در ایران و در محل مبارزه شکل خواهد گرفت و ثانیا با توجه به شرایط فعلی اپوزیسیون در داخل و خارج تا ائتلاف گسترده راه درازی در پیش است.
شرایط ایران و تجربیات گذار موید این نظر است که بدون حرده ائتلاف ها امکان ائتلاف کلان اپوزیسون غیر ممکن می باشد.
جمهوری خواهان ایران یکی از مهمترین نحله های سیاسی برای گذار دموکراتیک در جامعه ایران می باشند و به این دلیل ائتلاف جمهوری خواهان نه تنها امری ضروری است بلکه می تواند موتور ائتلاف گسترده اپوزیسون ایران بشود.
خصلت ائتلاف جمهوری خواهان نه ائتلاف مستقیم است که تنها به اولویت ها متکی است و نه وحدت و یا اتحاد است که به جهان بینی مشترک نیاز باشد. ائتلاف جمهوری خواهان ائتلافی است که در حد فاصل مابین یک” ائتلاف مستقیم” و ” وحدت و اتحاد ” قرار دارد. اولویت ها مسئله مرکزی این ائتلاف می باشد و گفتمان جمهوری خواهی مرز بیرونی نحله جمهوری خواهی را با نحله های سیاسی دیگر در ایران را ترسیم می کند. ائتلاف بزرگ جمهوری خواهان تنها در خارج از کشور مقدور نیست اما جمهوری خواهان خارج از کشور باید از هم اکنون از موقعیت مناسب در خارج از کشور بهره گیرند و راه این ائتلاف بزرگ را هموار سازند.
برای این کار باید موانع نظری و سیاسی و تشکیلاتی این ائتلاف را حداقل در میان جمهوری خواهان در خارج از کشور برطرف نمود. و با ایجاد هویت جمعی شرایط فعالیت جمعی جمهوری خواهی را فراهم ساخت.

جمهوری خواهان در مقابل دو انتخاب

واقعیت این است که با تشکیل اتحاد جمهوری خواهان ایران در دهسال پیش قدم بسیار بزرگی در این مسیر برداشته شد. بررسی وضعیت کنونی جمهوری خواهان در لحظه فعلی نشانگر این است که نه تنها اتحاد و یا ائتلاف بزرگ حاصل نشد بلکه منجر به جدایی ها و انشعاب شد. یکی از دلایل عدم توفیق جمهوری خواهان غلبه فعالیت های غیر رسمی و شخصی شخصیت های سیاسی جمهوری خواه و طفره رفتن آنان از سازمان و سازماندهی بوده است. مسلم است که نهادسازی و نهادینگی سیاسی به شدت متاثر از تلاش مسئولانه و آگاهانه شخصیت های سیاسی می باشد. بی اعتمادی و بدبینی شخصیت های سیاسی به یکدیگر، عدم تحمل نظرات مخالف و تلقی مخالفین نظری – سیاسی به منزله دشمن، مانع همگرایی و کارجمعی و اجماع در میان آنان شد. از سوی دیگر ویژگی رفتاری و شخصی غالب شخصیت های سیاسی اپوزیسیون نیز به دلیل فرهنگ سیاسی حاکم در ایران چنان است که کمتر تمایل به دموکراتیزه کردن سیاست ورزی و مشارکت سیاسی و رقابت هدفمند دارند.
در شرایط کنونی جمهوری خواهان در خارج از کشور در مقابل دو انتخاب قرار دارند:

انتخاب اول: تلاش در جهت تقویت نهاد های سیاسی با مشارکت و رقابت هدفمند و سازماندهی برای پیشبرد سیاست ورزی حرفه ای به همراه ان دموکراتیزه کردن سیاست و ساختار تشکیلات و همچنین درکی متمرکز به حمایت از رشد و گسترش قدرت معطوف به تغییر در داخل جامعه ایران
انتخاب دوم: تقویت شخصیت سالاری ، ایجاد شبکه ای از شخصیت ها برای تصمیم گیری پشت در های بسته   و اراده معطوف به آلترناتیو قدرت در ایران که توسط شبکه ای از شخصیت ها در خارج از کشور به فعل در آید.


[email protected]

https://akhbar-rooz.com/?p=37847 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x