سه‌شنبه ۱ آبان ۱۴۰۳
سه‌شنبه ۱ آبان ۱۴۰۳

غزلواره ی خنده هایِ تو… خسرو باقرپور

عشق ترانه ای ست؛

که عاشقان؛

در خواب زمزمه می کنند.

خورشید؛

با لالایی ی او می خوابد،

و ستاره؛

با آبی ی او به نور کوشیده ست.

من ترانه خوانِ جوانِ جُلگه ی عشقم؛

بی تکرارِ آوازِ عاشقانِ پیرارین!

من آن آهویِ جوانِ برآمده از خاکسترم

که مرگ و زیستن را؛

توأمان؛

از پستانِ عشق نوشیدست.

آی! اَی آسمانِ لال!

این ترانه در کجایِ اُفُق گم شد

که عاشقانِ جهان؛

کودکانه می گِریَند

و دریا؛

چنین خروشیدست؟

اندوه که فرود آید،

شبنم؛

بر گونه ی گُل می نشیند

و باغ،

می خندد

و این غولِ غم است؛

که از حسرتِ خنده هایِ روشن تو؛

سیاه پوشیده ست.

اين مطلب را به شبکه های اجتماعی ارسال کنيد

https://akhbar-rooz.com/?p=39708 لينک کوتاه

قابل توجه نظردهندگان: از تاريخ 24 مهر 1403 هر کاربر می تواند تنها يک بار به اندازه 900 کاراکتر در زير هر مقاله ديدگاه بگذارد و يک بار نيز حق پاسخگویی به نظرات ديگری که در مورد اظهارنظر او منتشر شده باشد، خواهد داشت. چنانچه از حق پاسخگویی برای ادامه ی نظر قبلی و يا ارايه ی نظر مجدد استفاده شود، منتشر نخواهد شد. بخش ديدگاه به منظور اعلام نظرات در مورد مقالات منتشر شده می باشد و بحث و جدل های خارج از آن برای کاربران محدود شده است. چنانچه خوانندگان اخبار روز نظرات مشروح تری دارند می توانند آن را در قالب مقاله های مستقل برای انتشار ارايه دهند.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x