
«سپیده قُلیان»، فعال مدنی و یکی از محکومان پرونده اعتراضات کارگری «هفتتپه» که اکنون زندانی شده است؛ در کتاب «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد»، در ۱۹ روایت از بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان «سپیدار» این شهر، تصویری دقیق و درعینحال تلخ از تجربه اسارت ارایه داده است. او در این روایتها، علاوه بر دادن تصویری بیواسطه از چهره سرکوب، ما را درگیر سرنوشت نامهایی میکند که اسارت آنها همچون زندگیشان، به حاشیه انکار و فراموشی رانده شده است.
این کتاب توسط «ایران وایر» منتشر شده است. اخبار روز هر روز یک روایت از این کتاب را منتشر می کند.
***
زندان سپیدار؛ روایت ششم
اینجا هر چیزی را که طلب کنی باید در صف بمانی. صف آب، صف حمام ، صف توالت. صف غذا. صف فلاسک، صف تلفن، صف قرص، صف مددکاری. صف دیدار با ریاست اندرزگاه. صف ظرف شستن. صف صف صف!
مسئول هر کدامشان یکی از زندانیهاست، درگیری معمولا بین زندانیان در صف ها به علتهای مختلفی شکل میگیرد. آنقدر صفها جنگ روانی ایجاد میکنند که گاه از خوردن و آشامیدن هم دست میکشی چرا که اعتراض به هر کدام از این اتفاقات منجر به قطعی تلفن یا ملاقات میشود.
یادداشت های سپیده قلیان از زندان – بازداشتگاه؛ روایت شانزدهم
یادداشت های سپیده قلیان از زندان – بازداشتگاه؛ روایت پانزدهم
یادداشت های سپیده قلیان از زندان – بازداشتگاه؛ روایت چهاردهم
یادداشت های سپیده قلیان از زندان – بازداشتگاه؛ روایت سیزدهم
یادداشت های سپیده قلیان از زندان – بازداشتگاه؛ روایت دوازدهم
یادداشت های سپیده قلیان از زندان – بازداشتگاه؛ روایت یازدهم
یادداشت های سپیده قلیان از زندان – بازداشتگاه؛ روایت دهم
یادداشت های سپیده قلیان از زندان – بازداشتگاه؛ روایت نهم
یادداشت های سپیده قلیان از زندان – بازداشتگاه؛ روایت هشتم
یادداشت های سپیده قلیان از زندان – بازداشتگاه؛ روایت هفتم
یادداشت های سپیده قلیان از زندان – بازداشتگاه؛ روایت ششم
یادداشت های سپیده قلیان از زندان – بازداشتگاه؛ روایت پنجم
یادداشت های سپیده قلیان از زندان – بازداشتگاه؛ روایت چهارم
یادداشت های سپیده قلیان از زندان – بازداشتگاه؛ روایت سوم