نام ها
در اولین ردیفِ فراریان بودند.
و سپس
در صفوفی بی نظام،
واژگانِ آشنا و طرحِ سیمایِ رفیقان
همه آمادهی گریز.
آه،
که پس آنگاه
بایگانِ کهن سالِ حافظه در کار
تا برگههایِ زردِ دفترِ خاطره را هم
یکایک به دستِ باد بسپُرَد.
بیمِ من اما
همه این بیم
که نقشِ عزیزِ تو نیز
بگریزد از صحیفهی خاطرِ من.
***
تیبوران- ۲ فوریه ۲۰۲۱