جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

قتل دکتر مجید شریف، کار “صهیونیست”ها بود!؟ – علی فیاض

دشمن مجید شریف ها، نه "صهیونیست" ها بلکه کسانی بوده و هستند که بیش از چهار دهه است که با قمه به جان فعالین سیاسی، طرفداران برابری و عدالت، مدافعین حقوق بشر، فعالان برابری حقوق زنان، فعالین فرهنگی، نویسندگان، روشنفکران، کارگران و...

دشمن مجید شریف ها، نه “صهیونیست” ها بلکه کسانی بوده و هستند که بیش از چهار دهه است که با قمه به جان فعالین سیاسی، طرفداران برابری و عدالت، مدافعین حقوق بشر، فعالان برابری حقوق زنان، فعالین فرهنگی، نویسندگان، روشنفکران، کارگران و دانشجویان، افتاده اند و دیگر حتا به “خودی” ها نیز رحم نمی کنند. و صد البته به موقع نیاز شوخی هم می کنند؛ “چند منتقد نجیب”!! از چه زمانی قربانیان و مخالفان رژیم برای حسین شریعتمدار و کیهان نشینان، “منتقدان نجیب” شده اند؟

موضوع قتل های زنجیره ای که از دوره رفسنجانی شروع شد و در دوره خاتمی نیز ادامه یافت و سپس با دستگیری سعید امامی و دار و دسته اش ظاهرا متوقف شد، همواره یکی از مسائل جنجال برانگیز در درون خود رژیم و دامن گیر آنها بوده است. قتل زنده یاد مجید شریف که عبدالله شهبازی محقق نزدیک به وزارت اطلاعات رژیم بعدها در فیسبوک خود به صراحت نحوه چگونگی کشتن مجید شریف را تشریح کرده بود(۱)، پیش از این از سوی نزدیکان و دوستان زنده یاد مجید شریف نیز از همان ابتدا، قتل ایشان توسط رژیم اعلام شد. نگارنده خود در همان زمان در گفتگوی با رادیوی فرانسه و رادیوهای دیگر، به صراحت اعلام کرد که مجید شریف را نیز باید در لیست قتل های زنجیره ای سیاسی قرار داد. هر چند که در همان زمان حتا نیروهایی که خود را منتسب به اپوزیسیون نیز می دانستند، از نام وی کمتر در بیانیه هایشان یاد می کردند.

پس از افشا شدن نقش وزارت اطلاعات و دستگیری سعید امامی و همدستانش – از جمله همسر او – جریان اصلاح طلب، که رفتار آنها را در خط خرابکاری علیه دولت اصلاحات تحلیل می کردند، طی بازجویی های شدید همراه با توهین و تحقیر، در یک جمع بندی دوجانبه – که هم محافظه کاران و هم اصلاح طلبان بر سر آن به توافق رسیده بودند – نخست پای استکبار جهانی، و سپس دولت صهیونیستی را به میان کشیدند. در همین رابطه می توان به فیلم های بازجویی از همسر سعید امامی مراجعه کرد که همکاران سابق چگونه با توهین و تحقیر و فحاشی های بی ادبانه سعی بر این دارند تا او با اعتراف به رفتن به اسراییل، وانمود سازند که آنها نفوذی های “صهیونیسم” بوده اند!

اما موج جدیدی که با سخنان علی یونسی به راه افتاده است و اعتراف کیهان به قتل زنده یاد دکتر مجید شریف، و چسباندن آن به رژیم صهیونیستی، مباحث جدیدی را دامن می زند. البته پیش از این یک بار دیگر کیهان به طور تلویحی با اشاره به دو اثر ضد صهیونیستی ترجمه شده از سوی مجید شریف – که نویسنده یکی از این دو کتاب خود یک یهودی شهروند اسراییل بود – این پرسش را مطرح کرده بود که چرا رژیم باید یک نویسنده که چنین آثاری را ترجمه کرده است، به قتل برساند؟ اما اینک برای بازگرداندن توپ به زمین حریف، بر کشته شدن زنده یاد مجید شریف توسط صهیونیست ها تاکید می ورزد و یونسی و “دولت اصلاحات” را به زیر پرسش می برد!

جملات زیر برگرفته از روزنامه کیهان حسین شریعتمداری منتشر شده در تاریخ نهم تیرماه ۱۴۰۰ می باشد:

“علی یونسی در گفت‌و‌گو با جماران اظهار داشت: از نفوذ سرویس‌های اطلاعاتی و مخصوصا اسرائیل غفلت شد. ۱۰ سال اخیر متأسفانه نفوذ موساد در بخش‌های مختلف کشور به حدی است که جا دارد همه مسئولین جمهوری اسلامی برای جان خودشان نگران باشند. متأسفانه سازمان‌های امنیتی و اطلاعاتی به جای اینکه آنها را شناسایی کنند، به جان خودی‌ها افتاده‌اند … در زمان ما و قبل از ما چنین نفوذهایی وجود نداشت و آنچه که می‌گفتند کار اسرائیل است ثابت شد که نبود.”

کیهان در ادامه و برای انداختن توپ در زمین طرف مقابل، ناچار به قتل مجید شریف و ترجمه های “ضد صهیونیستی” وی اشاره می کند:

“ثالثا در فتنه قتل‌های زنجیره‌ای، چند منتقد نجیب نظام به قتل رسیدند و فضای تبلیغاتی مسمومی ‌به راه افتاد. یکی از قربانیان این جنایت مشکوک، مرحوم دکتر مجید شریف، مترجم کتاب روشنگرانه و ضد صهیونیستی پروفسور روژه گارودی با نام «اسطوره‌های بنیانگذار سیاست اسرائیل- تاریخ یک ارتداد» بود. آقای یونسی که پس از کناره‌گیری وزیر وقت، وزیر اطلاعات شد، آیا بررسی مستقلی انجام داد که چرا باید مترجم کتاب ضد صهیونیستی در تهران ‌‌ترور شود؟”

نخست بایسته است که نگاهی به تاکید کیهان مبنی بر “فتنه قتل های زنجیره ای” انداخته شود، که بسیار مشمئز کننده است و دروغی است که حتا مرغ پخته را هم به خنده می اندازد. به اعتراف ماموران گمنام و “خوشنام” و صاحب نام  همچون سعید امامی و باندش، سران این “فتنه” قاضی القضات کنونی گازگیر یعنی محسنی اژه ای، و مصباح یزدی راحل! و علی فلاحیان “مرحوم!” بوده اند که با “بیت” عظمای رهبری در پیوندی تنگاتنگ بوده اند. اینان بوده اند که بر این قتل ها مهر تایید می زده اند که باید حسین شریعمتدار – نماینده مقام معظم رهبری در روزنامه کیهان – را نیز به جمع این سران “فتنه” افزود! به این ترتیب ماجرای “فتنه” و اینکه از کجا آب می خورد را می توان به سادگی کشف کرد. بنابر این علیرغم ادعای این روزنامه، اساسا فتنه ای در کار نبوده است، بلکه عملیاتی سازمان یافته با توافق سران حکومت بوده است. از آن جایی که ماجرای قتل های زنجیره ای سیاسی را نمی توان با آب هفتاد دریا هم شست، باید آن را به گردن “استکبار” جهانی، صهیونیسم و “فتنه” گران انداخت!

چرا مجید شریف؟

حالا پرسش این است، که چرا در این برهه از زمان کیهان نشینان به سراغ زنده یاد مجید شریف رفته اند؟ و برای به زیر پرسش بردن سخنان یونسی و توپ را به زمین او انداختن، از دیگر قربانیان همچون فروهرها، مختاری، پوینده، کشیشان و بسیاری دیگر از قربانیان جنایات زنجیره ای رژیم بهره برداری نکرده اند؟ به ویژه اینکه فروهرها و پوینده و مختاری که خود رژیم قتل آنها را به رسمیت شناخت. و چرا مجید شریف را که قبلا هیچگاه حاضر نبودند در زمره قتل های زنجیره ای به رسمیت بپذیرند، اکنون با این صراحت اعلام می دارند؟

یادآوری کردم که در همان زمان دستگیری سعید امامی و جمعی دیگر از “سربازان گمنام امام زمان”، در بازجویی ها رسما از آنها می خواستند تا به روابط خود با رژیم صهیونیستی اعتراف کنند، تا ثابت شود که اینها یک “باند خودسر” نفوذی بوده اند و ربطی به فتواهای مصباح یزدی و محسنی اژه ای و علی فلاحیان نداشته اند!

حال که یونسی اشاره به نفوذ موساد در رژیم و احاطه آن بر ارگان های رژیم نموده و سربازان گمنام امام را به درماندگی و استیصال متهم کرده است، بهترین فرصت را کیهانی ها به دست آورده اند تا با اشاره به آن قتل ها و نقش صهیونیست ها، طرف مقابل را ناتوان جلوه دهند. اما خود نیز ناتوان از ارائه دلیل که چرا صهیونیست ها باید مخالفان و منتقدان رژیم را به قتل برسانند، تنها کسی را و موردی را که می توانستند برای اثبات ادعاهای خود مورد دست آویز قرار دهند، مجید شریف بود! ظاهرا این موضوع آنقدر برای آنها مهم بوده است، که حتا علیرغم پافشاری و پذیرش رسمی قتل تنها چهار نفر، ناگهان موضوع قتل مجید شریف را نیز به میان می کشند و بر آن اعتراف می کنند.

موضوع بسیار ساده است:

زنده یاد مجید شریف نویسنده و مترجم، پس از بازگشت به ایران، چون اجازه نوشتن مستقیم نداشت، ناچار به ترجمه روی آورد. از آثار ترجمه شده و انتشار یافته وی می توان از آثار زیر نام برد:

جلوه هایی از یک روح سرکش، پیامبر، نوشته جبران خلیل جبران

تاریخ یک ارتداد، اسطوره های بنیانگزار سیاست اسراییل  نوشته روژه گارودی

تاریخ یهود، مذهب یهود، بار سنگین سه هزاره، نوشته اسراییل شاهاک

زن شورشی، زندگی و مرگ روزا لوکزامبورگ، نوشته ماکس گالو

اراده قدرت، نوشته فردریش نیچه

فلسفه در عصر تراژیک یونانیان، سیر حکمت در یونان، نوشته فردریش نیچه

ایدئولوژی ها، کشمکش ها و قدرت، نوشته پی یر انسار

سپیده دم، نوشته نیچه

دین، نوشته ژاک دریدا

از این آثار انتشار یافته، دو اثر مربوط به موضوعاتی است که برای بهره برداری سیاسی و تایید تئوری کیهان مبنی بر دخالت صهیونیست ها در این قتل ها به کار می آید. یکی از آن دو اثر تاریخ یک ارتداد اثر روژه گارودی است که در خود فرانسه نیز موضوعی جنجالی شد و روژه گارودی به خاطر این نوشته به دادگاه کشیده شد!

دومین اثر تاریخ یهود، مذهب یهود است که توسط یک نویسنده و شهروند اسراییلی نوشته شده است.

کیهانیان با توجه به این دو اثر، بهانه خنده داری یافته اند، تا ثابت کنند که پای صهیونیست ها در میان بوده است و تئوری بلاهت بار و مضحک خود – که گویا هر اتفاقی در کشور روی می دهد – زیر سر استکبار جهانی و صهیونیسم بین المللی است را با آن “مستند” سازند!

در ایران پس از انقلاب، صدها کتاب تالیفی و ترجمه ای منتشر شده است. حتا آثاری شعاری، خصمانه و مبالغه آمیز علیه دولت اسراییل و صهیونیسم. آیا صهیونیست ها و دولت اسراییل تا کنون یکی از صاحبان این آثار را ترور و یا تهدید کرده اند؟ در گوشه و کنار جهان نیز صدها مقاله و کتاب علیه دولت اسراییل و صهیونیسم انتشار یافته است و می یابد، آیا صهیونیست ها یکی از آنان را به قتل رسانده اند؟

به علاوه مجید شریف بسیار نوشته است. مگر آثار ایشان فقط همین دو جلد ترجمه است؟ او در خارج نیز همواره و به صراحت با رژیم و خمینی درگیر بود و حتا عنوان پایان نامه دانشگاهی اش بررسی خمینیسم به مثابه توتالیتاریسم خداسالارانه بی سرانجام بود. او حتا در همان زمان اقامت در ایران نیز در مصاحبه با برخی از نشریات اصلاح طلب از خط قرمزهای رژیم عبور نمود:

“وقتی کسی با معیار مذهبی شکنجه را توجیه می کند، چه می خواهید بگویید؟ فقط با معیارهای مذهبی می شود این کار را کرد. باعث افتخار هم می شود! (در گفتگو با هفته نامه آبان، شهریور ماه ۱۳۷۷)

“فریاد می کنند چرا در فلان کشور با حجاب ها را به مدارس راه نمی دهند ولی خودشان می خواهند تمام خواست های خودشان را در همه جا تحمیل کنند. به کسانی که به معیار خودشان معتقد نیستند خواست خودشان را حتی در شیوه لباس پوشیدن تحمیل می کنند… تا در بالا لمپنیسم نباشد، در پایین ایجاد نمی شود. اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی، بر آورند غلامان درخت را از بیخ. “الناس علی دین ملوکهم”. وقتی که در بافت حاکمیت و بین کسانی که مسئولیت های جدی و مهم دارند، بینش لمپنی وجود دارد و بی اعتنایی به قوانین و تعهدات صورت می گیرد، از حداقل نزاکت و آداب و معاشرت اجتماعی سر باز می زنند، به تحقیر و توهین به دیگرانی که تنها جرمشان تفاوت با آنهاست…” (هفته نامه آبان، شهریور ۱۳۷۷)

“جای تعجب و تأسف است که در ایران برخی از کسانی که سنگ دفاع از روژه گارودی و دفاع از حق آزادی بیان او را بر سینه می زنند، خود از آمران و عاملان سرکوب آزادی اندیشه و پژوهش و بیان و از بانیان و خواستاران محاکمه های آن چنانی هستند.” (در گفتگو با روزنامه جامعه)

آری دشمن مجید شریف ها، نه “صهیونیست” ها بلکه کسانی بوده و هستند که بیش از چهار دهه است که با قمه به جان فعالین سیاسی، طرفداران برابری و عدالت، مدافعین حقوق بشر، فعالان برابری حقوق زنان، فعالین فرهنگی، نویسندگان، روشنفکران، کارگران و دانشجویان، افتاده اند و دیگر حتا به “خودی” ها نیز رحم نمی کنند. و صد البته به موقع نیاز شوخی هم می کنند؛ “چند منتقد نجیب”!! از چه زمانی قربانیان و مخالفان رژیم برای حسین شریعتمدار و کیهان نشینان، “منتقدان نجیب” شده اند؟

آیا فرا خواندن مداوم مجید شریف به وزارت اطلاعات و تهدیدهای آنها، به نیابت از صهیونیست ها صورت می گرفته است؟ آیا اینکه به وی در آخرین نامه خود که به دکتر ممکن (۲) نوشته بود که وزارت اطلاعات در آخرین گفتگوی تلفنی به وی گفته بودند، تصور نداشتیم تا این اندازه پا از گلیمت فراتر بگذاری”! هم به نیابت از صهیونیست ها بوده است؟

اما از همه ی اینها که بگذریم گاف رسمی کیهان در ماجرای قتل مجید شریف است، قتلی که تا کنون به عنوان ایست قلبی از آن یاد می شد. حال کیهان برای اثبات نقش “رژیم صهیونیستی” در قتل های سیاسی زنجیره ای، آن هم به این صراحت، به بهانه ترجمه دو جلد کتاب ضد اسراییلی – صهیونیستی، بر کشته شدن او صحه می گذارد!

اگر حامیان و گردانندگان این رژیم قادر به مدرک سازی بودند، حتما کشتار زندانیان در سال ۶۷ و دیگر سال ها را نیز به حساب “صهیونیست ها” می گذاشتند! به این اعتراف درباره قتل زنده یاد مجید شریف، می گویند، از هول حلیم در دیگ افتادن!

توضیحات:

۱) قتل مجید شریف دقیقاً به این شکل بود. قتل در روز پنج شنبه، ۲۸ آبان ۱۳۷۷ انجام شد و هدایت عملیات را صادق (مهرداد عالیخانی) به دست داشت. مجید شریف، نویسنده و محقق و مترجم آثار ضدصهیونیستی، [تنها دو کتاب را با محتوای ضد صهیونیستی ترجمه کرد. بیش از ۲۰ کتاب دیگر را نوشته و ترجمه کرده بود که ربطی به صهیونیسم و اسراییل نداشتند] با مادرش در یوسف‌آباد زندگی می‌کرد و فقط برای ورزش از خانه بیرون می‌رفت. او را به بهانه مشکوک بودن به مواد مخدر با ارائه حکم جعلی دادستانی سوار اتومبیل می‌کنند. اتومبیل یک تاکسی بوده. وی را به پارکینگی در یوسف‌آباد می‌برند و پس از در آوردن جوراب آمپول پتاس را به زیر ناخن انگشت بزرگ پا تزریق می‌کنند. مهرداد عالیخانی قتل شریف را این گونه توضیح داده است: «بردیم توی انباری. مقاومت. بیهوش. درازکش. آمپول. جوراب. داخل تاکسی. سمت چپ عقب. عادی. در همان مسیر. نیش ترمز کنار پیاده‌رو. دست روی قلبش. کفش و جورابش را هم پایش کرده بودیم. نمره تاکسی را عوض کرده بودیم. (پلاک برجسته نیست.) تدارک پلاک برجسته را دیده بودم.» در این عملیات علاوه بر عالیخانی پنج نفر دیگر شرکت داشتند که یکی راننده بود و بقیه نیروی عملیاتی که دو نفر با اتومبیل دیگر تاکسی را دنبال می‌کردند. جسد را با همان تاکسی به حوالی خانه شریف برده و در پیاده‌رو رهامی‌کنند. پزشکی قانونی علت مرگ را ایست قلبی تشخیص می‌دهد.

۲) نشریه هبوط، شماره ۱۳، زمستان ۱۳۷۷، ۱۹۹۸ ویژه نامه مجید شریف، صفحه ۷

https://akhbar-rooz.com/?p=118413 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

4 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
سعید
سعید
2 سال قبل

من کاری به مدعیان کیهان ندارم. ولی معتقدم که محافلی شدیدا ولایی با صهیونیست ها منافع مشترکی دارند که رد آنها را در بسیاری از جنایات و ماجراجویی های داخلی و خارجی میتوان یافت.
اما از نویسنده این سوال را دارم که مگر شما سفیر صهیونیست ها هستید که اینطور سراسیمه در مقام اتهام زدایی از آنها برآمدید؟
می توان و باید مسئولیت قتل های زنجیره ای را متوجه نظام ولایت فقیه کرد. اما تطهیر صهیونیسم به این بهانه به شوخی تلخی می ماند.

...
...
2 سال قبل

ممنون از علی فیاض «با وفا» که در این زمانه ی نامردی ها و خنجر از پشت زدن ها و بالاترین و والاترین ارزش های اخلاقی را به پای پست ترین و ناچیزترین منافع فردی ریختن ها و به طمع «گندم ری» به دنبال گندم نمایان جو فروش دُم ـ لابه کردن ها و خود را و هویت خود را به ثمن بخس در اینجا و آنجا به مناقصه و مزایده گذاشتن ها، مجید را همچنان به یاد دارد و عهد دوستی با آن «شهید عشق» را فراموش نکرده است.
و ممنون از اخبار روز به خاطر انتشار این مقاله.

حدیث نیک و بد ما نوشته خواهد شد
زمانه را، قلمی، دفتری و دیوانی است!

محمد شوری
2 سال قبل
آبان
آبان
2 سال قبل

درود بر استاد فیاض عزیز و سپاس از این مطلب ارزشمند و روشنگرانه.
وجود امثال شما برای همه آزادیخواهان ایران لازم و افتخار آمیز است.
شما با این مقاله ارزشمند بیگمان هم خوانندگان آزادیخواه و هم آن شهید مبارز که مظلومانه و بیرحانه کشته شد را خوشحال کرده اید.
روح دکتر مجید شریف شاد. ننگ بر رژیم خمینی ملعون و پس مانده هایش

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


4
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x