هنوز معلوم نیست حکومت در گران کردن بهای بنزین، تا چه اندازه وقوع اعتراضات مردمی را جدی گرفته بود. اعتراضاتی که از دیشب آغاز شده و امروز (شنبه) تقریبا به سراسر کشور سرایت کرده است.
افزایش بهای بنزین، تنها یک جرقه و بهانه برای مردمی است که از وضعیت اقتصادی خود و ادامه ی حکومت اسلامی و سرکوب آزادی ها، غارت و چپاول و دزدی ها و فساد بی پایان آن به تنگ آمده اند.
اعتراضات آبان ماه ۹۸ که اکنون شبح دی ماه ۹۶ را در پیش چشم ها زنده کرده است، طبیعتا تا اینجا از همان مشکلاتی رنج می برد که در دی ماه ۹۶ شاهد آن بوده ایم. پراکندگی، سازماندهی ضعیف و حداقل، چشم اندازهای ناروشن و مهم تر از همه نیرو و اتوریته ای که بتواند این اعتراضات را به یک جنبش سراسری با چشم انداز روشن تبدیل کند. اما همین گونه اعتراضات است که زمینه های غلبه بر این ضعف ها را هم فراهم می کند. باید یقین داشت که هر گونه رهبری و سازمانگری از دل همین مبارزات بیرون خواهد آمد و هیچ تلاشی چه در داخل کشور و چه در خارج از آن قادر نیست در غیاب جنبش مطالباتی و مبارزاتی مردم به این رهبری شکل بدهد. تجربه ی همه ی جنبش های موفق مردمی در دیگر کشورها صحت این گفته را نشان می دهد.
در حالی که هنوز زمانی کمتر از یک روز از موج تازه ی اعتراض ها گذشته است، اما از تفاوت های اساسی میان این دو جنبش می توان سخن گفت.
از همان نخستین ساعات شروع اعتراضات، شهرهای بزرگ کشور از جمله تهران، تبریز، اصفهان، شیراز، مشهد، اهواز به اعتراض برخاسته اند.
اعتراضات آبان ۹۸ در ایران در زمانی آغاز شده است که جنبش اعتراضی مشابهی در کشور همسایه عراق در جریان است. دورتر در لبنان که دخالت های حکومت اسلامی سرنوشت آن را برای مردم ایران مهم ساخته است نیز جنبش اعتراضی قدرتمندی در جریان است. اعتراضات نسبتا مشابهی با انگیزه های مشترک در سایر کشورها در جریان است. وجود این اعتراضات، به مبارزات مردم ایران انگیزه ی بیشتری می دهد.
شرایط بین المللی به شدت علیه جمهوری اسلامی است. فشار همه جانبه بین المللی بر حکومت، باعث می شود که مردم به مبارزه ی خود با امیدواری بیشتری بنگرند.
یک تفاوت اساسی در این اعتراضات با قیام دی ماه ۹۶ و سایر اعتراضات مردمی، که اگر اعتراضات ادامه یابد، می تواند بسیار تعیین کننده شود و در توازن قوای بین حکومت و مردم معترض دگرگونی به وجود آورد، سردرگمی هایی است که در حکومت پدید آمده است.
شروع این جنبش و گسترش ناگهانی آن، در حکومت شکافی ایجاد کرده است که به نظر می رسد رو به افزایش است. هر چند روز جمعه، هم شخص روحانی و هم دیگر مسئولان و دست اندرکاران حکومتی با صراحت و قاطعیت اعلام کردند گران کردن بنزین «تصمیم نظام» است و حتی گفته شد آیت اله خامنه ای رهبر حکومت نیز با آن موافق است، اما در روز شنبه تلاش بخش هایی از حکومت برای کنار کشیدن خود از این ماجرا و آتش خشم و نفرتی که در خیابان ها رو به گسترش است، شدت گرفته است. از «آیات عظام» تا نمایندگان مجلس و حتی مجمع تشخیص مصلحت نظام شنیده می شود که این تصمیم اشتباه و خطرناک است و باید در آن تجدیدنظر شود.
این شکاف و سردرگمی در حکومت که تحت تاثیر اعتراضات مردمی بخش هایی از حکومت را وحشت زده کرده و به فکر عقب نشینی انداخته، یک موقعیت مناسب را برای جنبش اعتراضی مردم ایجاد کرده است. برای نخستین بار است که فشار و اعتراض مردم بخش هایی از حکومت را به تزلزل انداخته و هر چه این تزلزل و سردرگمی افزایش یابد، قدرت حکومت در سرکوب مردم سست تر می شود.
مشکلات و ضعف هایی که در بالا به آن اشاره رفت و نیز تجربه ای که از اعتراضات مختلف مردم در گذشته در دست است، هر گونه پیش بینی در مورد آینده ی این اعتراضات را ناممکن و دست کم بسیار دشوار می کند. اما امیدوارانه می توان گفت اگر این اعتراضات چند روزی ادامه یابد دور از انتظار نیست که نظام از «تصمیم» خود در مورد افزایش بنزین عقب نشینی کند.
عقب نشینی در برابر اعتراضات مردم که در این حکومت کاملا نادر است، از نظر سیاسی و روانی ضربه ای کاری به حکومت خواهد بود. می توان امیدوار بود مردم ایران به جبهه ی کشورهایی نظیر عراق و لبنان و دیگر مردمانی که علیه نابرابری اجتماعی و فساد می جنگند و خواهان آزادی های سیاسی هستند بپیوندد و «نظام» که در شرایط بسیار حساس داخلی و بین المللی، ناامیدانه در تدارک انتخابات مجلس برای اندکی جمع و جور کردن وضعیت خود است، نه تنها آن موقعیت را کاملا از دست بدهد، بلکه با دردسرهای بسیار بزرگ تری روبرو شود.
توصیف و حدث و گمان.
باید کوشید در جهت بر طرف ساختن کمبودی که موضع گیری به درستی مطرح می سازد و در آن بی برنامگی نبرد انقلابی را برجسته می کند، حرکت نمود. مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی و مبارزه برای پایان دادن به خصوصی سازی هستی اجتماعی، گام هایی در این راستا هستند که به جنبش هدف های قابل دسترسی را به عنوان دورنمای مبارزه نشان می دهد.
حکومت ولایی در گام دوم یعنی خیال عقب نشینی ندارد و خیال گرفتن قدرت بشکل نظامی را دارد دیر یا زود با این یا آن بهانه باید سرکوب کند چون می داند که اپوزیسیون متشکل نیست و در نهایت و بدترین حالت میتواند کشور را هم تجزیه کند.
حال اگر مبارزه و اعتراضات خوب سازماندهی شود و عقب بنشیند ،این تئوری اشتباه است.