بربریت در برابر ما سر خم میکند. “نا امید نباش عمو جان” هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
یاد و خاطره رفیق اصغر فیروزی گرامی باد
انسانی که میگفت ما پیروزیم حتی اگر از جمجمه هایمان جوانه روئیده باشد، ازمیان ما رفت.
رفیق اصغر فیروزی، یکی از کادرهای قدیمی سازمان ما، روز سوم تیرماه جهان ما را، با انبوهی از رنج وآرزو واگذاشت و رفت. رفیق اصغر سالها در زندان های شاه و شیخ، داغ شلاق و شکنجه و زندان را برتن کشید و همچنان تا آخرین لحظات زندگی اش بر اعتقادات آزادی خواهانه و سوسیالیستی اش پا برجا ماند. رفیق اصغر، دو بار در رژیم گذشته و دو بار در دوره این رژیم بخشی از عمر عزیز خود را در زندان گذراند. در آخرین دستگیری درشهریور ماه سال ۱۳۶۳همراه با هشت نفر از یاران هم سازمانیش به بیست سال زندان محکوم شد. او از جمله جان به در بردگان قتلعام و اسیرکشی ۶۷ زندان وکیل آباد مشهد بود. باتوجه به سابقه طولانی در مبارزه علیه رژیم ستم شاهی و رژیم اسلامی، برای درهم شکستن مقاومتش، فشارها و شکنجه های سنگینی را مسئولین زندان علیه او اعمال کردند اما او پولادی آبدیده بود و توانست سالها شکنجه و فشارهای دهشتناک را با سرفرازی تحمل کند.
پیش از قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷، برای درهم شکستن مقاومتش، اورا همراه با تعدادی دیگر از زندانیان سیاسی از زندان مشهد به اوین تبعید کردند. اما او از این آزمایش هم بخوبی و سربلند بیرون آمد.
پس از آزادی از زندان، اصغر به فعالیت های سیاسی و فرهنگی اش ادامه داد. در تلاش برای کمک به سامان دادن جنبش متحد کارگری و جنبش های اجتماعی، به فعالان جنبش کارگری و سندیکایی یاری میرساند. در این راه به زندان افتاد. اما تهدید و محرومیت و زندان وشکنجه او را از مبارزه باز نمی داشت.
بسیارانی که اصغر را میشناسند اورا انسانی پرشور و مهربان و پر تلاش یافته اند. انسانی که تا آخرین نفس از تلاش برای آگاهی رسانی و فرهنگ سازی باز نایستاد. برای او بر پا داشتن انقلابی دیگر و رهایی مردمان از شرایط سخت زندگی و خفقان حاکم، داشتن یک زندگی انسانی برای همه مردم، دغدغه همیشگی اش بود.
اصغر که یکی ازبزرگترین و تکمیل ترین انتشاراتی و کتاب فروشی درسالهای اولیه بعد از انقلاب ۵۷ را داشت، پس از زندان هم باز کتابخانه ی بزرگی ایجاد کرد که کارش پخش کتاب در میان مردم خصوصا در روستاها و مناطق حاشیه بود. او کتاب شناس و نویسنده شناس و آشنا به ادبیات و تاریخ ایران و جهان و انسانی مردمی با روابط بسیار وسیع اجتماعی بود. با وجود باقی ماندن زخم های دوران شکنجه و زندانهای دو رژیم بر جان عزیزش، او قصد باز ایستادن از اندیشیدن به نیروی زندگی و چپ و چگونگی رهایی شان از سیستم ظلم و ستم سرمایه داری نداشت.
ما یاد عزیز این یار و رفیق قدیمی مان را گرامی می داریم و به خانواده اش، به فرزندان عزیزش، همه راه کارگری ها، تمامی رفقای هم بندش و رهروان جنبش چپ و سوسیالیستی تسلیت می گوییم. آرزویمان بردباری و سلامتی و تندرستی بازماندگان، ادامه راه رفیق اصغر و پیگیری و پایداری در مبارزه برای ازادی و سوسیالیسم و سرنگونی رژیم سرمایه داری اسلامی است، آنچه که رفیق اصغر فیروزی برایش همه ی عمر تلاش کرده بود و هزینه های هنگفت انسانی پرداخت کرده بود.
یاد عزیزش گرامی باد!
کمیته مرکزی سازمان راه کارگر
۴ تیر ۱۴۰۱
ای کاش من یک هزاروم این انسان بزرگ بودمیادش گرامی