نمایشگاه زنان باروک در موزه هنرهای زیبای شهر گان (خنت)، بلژیک برای آدمهای دلنازک نیست. هشت زن ِ نگارگر با علاقهی مفرط به سر ِ بریدهی مردان و صحنههای انتقام.
یکی از نگارهها، حتا وقتی از موزه بیرون بزنی، رهات نمیکند. زنی زیبا، مصمم به رو به رو خیره است. به موهاش نیز چون گردن و گوشهاش آذین زیبا آویخته است. نگارهای که باید دستکم آرامبخش باشد، اگر که به دست چپ سر بریدهی خونین هولوفرنس نمیداشت.
جودیت ِ خونآشام (شخصیتی از ‘کتاب جودیت’ عهد عتیق) شخصیت مورد علاقهی زنان نگارگر باروک بود که توجه موزه هنرهای زیبای شهر گان را جلب کرده است. در نمایشگاه، شش سر ِ بریدهی هولوفرنس میبینیم. همه به ترتیب تاریخ آفریدهشدن. از فده گالیزیا تا لاوینیا فونتانا (Lavinia Fontana) و آرتمیزیا جنتیلسکی (Artemisia Gentileschi) که ‘کاراواجیو’ی زن نامیده شده است.
آرتمیسیا جنتیلسکی از همه شناختهتر است. قرار بود موزه تنها کارهای او به نمایش بگذارد، اما بعد هفت نگارگر زن از سدههای شانزده و هفدهم به نمایشگاه افزودند. زنانی که در جهان سختگیر و مردانهی ایتالیای آن روزها کوشیدند جایگاهی برای خود بیابند.
خوبی نمایشگاه در این است که نگارهها را تنها به دلیل اینکه کار ِ زنان است به دیوار نیاویختهاند. کیفیت بالای کار، جزییات دقیق و شگفتآور، نشان کار استادانه و دقت نگارگران است؛ مثل کارهای گالیزیا و فونتانا. کار اینان بس بهتر است از مردان نگارگر. چهرهنگاری از جیووانا گارزونی (Giovanna Garzoni) در آخرین سرسرای موزه خیلی بهتر از نگارههای نگارگران بزرگ و مشهوری چون گوئرچینو (Guercino)، پیترو دا کورتونا (Pietro da Cortona) و نیکولا پوسن (Nicolas Poussin) است.
موفقیت این نگارگران زن در تضاد است با موقعیت زنان در آن زمان و نشان میدهد این زنان باروکی چه اندازه جنگیدهاند برای دست و پا کردن جایگاه. زنان آن دوران از بسیاری حقوق محروم بودند. اگر دختر یا زنی میخواست به نگارگری بپردازد، تنها میتوانست در کارگاه پدر یا یکی از خویشاندان نزدیک به کار بپردازد. رفتن به مدرسه و داشتن کارگاه به هیچ روی مجاز نبود.
ایتالیای دوران اصلاح کاتولیک (Counter-reformation) اندکی فضا باز کرد. کلیسای رم بیش از صد سال برای پیشگیری از رشد جنبش پروتستان در اروپا جنگید. جنگهای خونین و مذاکرات بیشمار دیپلماتیک. موضوع ستایش قدیسان جزیی از زبان هنری دوران بود و کار هنرمندان زن به آن تکیه داشت. به داستانهای کتاب مقدس چون مریم و کودک مسیح و جودیت و هولوفرنس بسیار پرداخته شده است. زنان ِ قوی بیشترین موضوع نگارهها هستند.
این زنان نگارگر با زیرکی توانستهاند معیارهای مسلط زمانه نادیده گرفته و از همکاران مرد فراتر روند. ناچار بودند به پرداختن چهره، صحنههای کتاب مقدس و گیاهان. نگاریدن تن عریان ممنوع بود. چاره نداشتند جز پرداختن به چهره و تن خود و نزدیکان. اما کارشان چالشگر بود. بیشترین سفارشهای مهم نیز میگرفتند. نگارگری چون سوفونیسبا آنگیسولا (Sofonisba Anguissola) که کارش در آغاز نمایشگاه آویخته، حتا از زنان دربار پاپ شد. چهرهپردازیهای دقیق او از فیلیپس دوم، پادشاه اسپانیا سبب شد تا به دربار اسپانیا دعوت شود. آرتمیزیا جنتیلسکی شهرتی غیرقابل باور داشت که بخشی مربوط میشد به ماجرای تجاوز به او که آن زمان بر سر زبانها بود (در زیر بیشتر به آن خواهم پرداخت).
الیزابتا سیرانی (Elisabetta Sirani)، جوانترین از این نگارگران، بازرگان بود. در یاداشتهای روزانهاش نوشته که با چه کسانی سر و کار داشته و چگونه به تبلیغ کاری هنریش میپرداخته است. عنوان نگارهی تیموچلا، ژنرال اسکندر کبیر به درون چاه میافکند، گویاست.
صحنههای خونین با نگاره از چشماندازهای زیبا جا به جا میشود تا دیدن نمایشگاه قابل تحمل شود. در آخرین سرسرای موزه، صحنههای زیبای نگارههای گیاهان و درون خانه است از جیووانا گارزونی (Giovanna Garzoni). انار را چنان با جزییات کشیده که میتوان دانههاش را لمس کرد. نمادی از باروری ِ زن. که در آخر نمایشگاه بسیار معنادار نیز هست.
جذابیت نگاره نه شمشیر است و نه خون که از گلوی مرد در نگارهی ‘جودیت سر از تن هولوفرنس جدا میکند’ میپاشد. نگاه ِ مصمم جودیت و خشم او برای به دست آوردن عدالت از درون نگاره بیرون میزند. آرتمیزیا جنتیلسکی واکنش نشان داده به تجربهی بی عدالتی از سوی مردان: تجاوز، بالا کشیدن پول و فشار. #MeToo از دوران باروک.
اعتراضی آشنا: نشان دادن نقش کمارزش زنان در تاریخ هنر غرب. اگر بخواهید سه نگارگر مشهور زن نام ببرید، از پاسخ راضی نخواهید بود. یکی از موفقترین زنان نگارگر باروک آرتمیزیا جنتیلسکی است که شوربختانه در طول تاریخ مورد بیمهری و بیاعتنایی مردان بوده است.
آرتمیزیا جنتیلسکی سال ۱۵۹۳ در رم زاده شد. پدرش نگارگر مشهور دوران رنسانس اوراتزیو جنتیلسکی (Orazio Gentileschi) و پیرو شیوهی کاراواجیو بود. یکی از نخستینکارهای آرتمیزیا – سوزانا و پیران (۱۶۱۰) – تا مدتهای به پدرش نسبت داده میشد. پدر به سال ۱۶۱۱، دوست نگارگرش اگوستینو تاسی (Agostino Tassi) به کار گرفت تا به دخترش ژرفنمایی بیاموزد. این تجربهای بس ناگوار بود برای آرتمیزیا. تاسی با قول ازدواج، بارها به او تجاوز کرد. کار به دادگاه کشیده شد که حق به آرتمیزیا داده شد، گرچه برای اثبات تجاوز باید مورد معاینه جسمی قرار میگرفت، که خود شکنجه بود براش. تاسی به یک سال زندان محکوم شد، اما پس از زمان کوتاهی آزاد شد. رأی دادگاه هر چه بود، از آسیب آرتمیزیا نکاست و در همهی زندگی مُهر ‘زن ِ بی بند و بار’ بر پیشانی داشت.
برای رهایی از بار تهمت با پیترو آنتونیو د وینچنزو استیاتسی (Pietro Antonio de Vincenzo Stiattesi) – نگارگر- ازدواج کرد و به فلورانس رفت. به سال ۱۶۱۶ به عنوان نخستین زن در آکادمی هنر طراحی (Accademia di Arti del Disegno) فلورانس پذیرفته شد. یکی از اعضای خانوادهی مدیچی- کوزیمو مدیچی دوم (Cosimo Medici II) مهمترین سفارشدهندهی کار به او شد. کارهای این دوراناش همه از زنان قوی کتاب مقدس و تاریخاند. چهرههای بسیار از خود نگارید که اکنون خوب میدانیم چه زیبا بوده است. اندکی پس از ماجرای دادگاه یکی از شناختهشدهترین نگارههاش را آفرید: جودیت سر از تن ِ هولوفرنس جدا میکند (۱۶۱۲-۱۶۱۳) خشم ِ زن در نگاره نشان از درد خود ِ نگارگر دارد.
رفتار تاسی در همهی زندگی آرتمیزیا حضور دارد. در نگارههاش با سوء استفاده جنسی روبهرو میشویم. پنج نگاره از داستان سوزانا و پیران (از داستانهای کتاب مقدس) کشیده است. سوزانا در حال شستشوی خود است و دو قاضی پیر پنهانی نگاهاش میکنند. سوزانا در بسیاری نگارههای دوران باروک در شکل زنی فریبانگیز به تصویر آمده است. اما در کارهای آرتمیزیا جنتیلسکی، سوزانا است که از نگاه ِ کثیف مردان پیر میگریزد. همان گونه که آرتمیزیا میکوشید از تاسی بگریزد.
آرتمیزیا با همهی موفقیت در آکادمی و محبوبیت نزد اشراف فقیر ماند. کارهاش بسیار ارزانتر از همکاران مرد به فروش میرفت و گاه نیز هیچ به او نمیدادند. سال ۱۶۲۰ تصمیم گرفت به رم بازگردد که هنر نگارگری زیر نفوذ کاراواجیو بود. در ترکیببندی کارهاش از رم این نفوذ دیده میشود. شیوهی سایه روشن (clair-obscure) و لحظههای دراماتیک از ویژهگی کارهای این دوراناند. از او بیش از صد نگاره و بسیاری طراحی بر جای مانده است.
آنا بانتی (Anna Banti) تاریخ هنرشناس رمان تاریخی از زندگی او نوشته و او را نخستین زنی نامیده که ‘واژه و عمل با توان به هم آمیخته تا حق برابری دو جنس’ به دست آورد. نیز کارگردان فرانسوی آگنس مرله (Agnès Merlet) فیلمی بر اساس زندگی او ساخته است در جست و جوی پاسخ بر این پرسش که ‘چه کسی قربانی است؟’
زندگی در به در داشت. مدام در پی سفارش دهندهی کار بود. پس از فلورانس به جنوآ رفت. بعد به رم، ونیز و لندن تا همراه پدر برای کارل نخست کار کند. پس از مرگ پدر در ۱۶۳۹ چند سال در انگلستان ماند و سال ۱۶۴۰ به ناپل بازگشت. سال ۱۶۵۳ درگذشت، اما تاریخ دقیق و علت مرگ ناشناخته ماند.
شهرت او در پرداختن به داستانهای کتاب مقدس و اسطورهی یونان است. زنان قوی و گاه قربانی و نیز قهرمانان انتقامجو.
در آغاز پژوهشهای جنسیت در سدهی بیستم – دههی هفتاد – به کار او توجه شد. روشن شد که کارهای شناخته به نام پدر، از او هستند. تجربهی ناگوار زندگی و شخصیتهای قوی زن در نگارهها سهم داشتند در بازشناسی و کشف نگارههای او. کارهاش اکنون در موزههای مهم جهان پراکندهاند.
نگارخانهی ملی لندن به سال ۲۰۲۰ نمایشگاهی از کارهای او برپا خواهد کرد که گردآوری شصت نگاره از موزههای گوناگون جهان خواهد بود.
دستمایگان:
Ashby en D.G. Ohrn (red.), Herstory: Women who changed the world (London 1995), pag. 50-51
Ward Bissell, ‘Artemisia Gentileschi: A new documented chronology’, The Art Bulletin ۵۰٫۲ (۱۹۶۸) ۱۵۳-۱۶۸٫
Christiansen en J.W. Mann, Orazio and Artemisia Gentileschi. (New York 2001), pag. 262-282
www.britannica.com, Artemisia Gentileschi. Italian Painter
کوشیار پارسی