یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

بی شرف” کیست؟ در زمین رژیم بازی نکنیم! – علی کشتگر

پیروزی رنسانس انقلابی ایران و تحقق دموکراسی از جمله مشروط است به جلب هرچه وسیع تر مردم به جنبش و فهم آن که هر کس امروز می خواهد به اندازه ظرفیت خود در کنار جنبش علیه رژیم مبارزه کند، صرفنظر از گذشته اش و اشتباهات و لغزش ها و حتی همراهی گذشته اش با رژیم حاکم مورد استقبال قرار گیرد. چرا که بدون چنین فرهنگ مدارا و عاقلانه ای هرگز جنبش اعتراضی علیه رژیم به قدر کافی فربه و نیرومند نخواهد شد

پیروزی رنسانس انقلابی ایران و تحقق دموکراسی از جمله مشروط است به جلب هرچه وسیع تر مردم به جنبش و فهم آن که هر کس امروز می خواهد به اندازه ظرفیت خود در کنار جنبش علیه رژیم مبارزه کند، صرفنظر از گذشته اش و اشتباهات و لغزش ها و حتی همراهی گذشته اش با رژیم حاکم مورد استقبال قرار گیرد. چرا که بدون چنین فرهنگ مدارا و عاقلانه ای هرگز جنبش اعتراضی علیه رژیم به قدر کافی فربه و نیرومند نخواهد شد. و تا زمانی که جنبش سراسری کنونی، توده های میلیونی را به خود جلب نکند سرکوب آن هزینه کمتری به رژیم تحمیل می کند و در ارگانهای سرکوب شکافی که به فروپاشی منجر شود پدید نمی آید.

بدون فرهنگ مدارا و شعارها و ادبیات خاص آن، بخش خاکستری و مردد مردم و نیز کسانی که در گذشته کنار رژیم بوده اند، اما امروز دل و جانشان با جنبش اعتراضی است اکثرا در تردید و انفعال باقی می مانند و این به نفع تروریسم حاکم است. شوربختانه و بدبختانه در این جنبش سراسری امید بخش ، کسانی که تعدادشان هم کم نیست رویکردی تنگ نظرانه، دفعی و حتی چماقدارانه نسبت به آنهائی که به اندازه خودشان رادیکال نیستند و یا لغزشی از آنان سر زده، دارند. و خیلی راحت به دشنام و طرد و دفع متوسل می شوند. و از این طریق در زمین رژیم بازی می کنند چرا که باعث تفرقه و تضعیف جنبش می شوند.

برای نمونه برخورد با  خانم گوگوش که خود از قربانیان سرشناس رژیم و از هنرمندان محبوب مردم ایران است برخوردی تفرقه آمیز و شرم آور بود. فرض کنیم که او خطا کرده و در شرایطی که ملت ایران داغدار است کنسرت خود را در استرالیا لغو نکرده. او را “بی شرف” نامیدن و نسبت دادن  واژه هایی که شایسته رژیم است به هنرمندی مثل گوگوش نه فقط کمکی به جنبش انقلابی کنونی نمی کند، بلکه به آن آسیب می رساند، و بسیاری از مردمی که به این هنرمند علاقه مندند از جنبش نومید می کند.

 یک نمونه بسیار مهم دیگر چگونگی برخورد با تیم ملی فوتبال است. بله عده ای از افراد این تیم زیر فشار رژیم وادادند و با رئیس جمهور رژیم جنایتکار ملاقات کردند که طبعا کار بسیار زشتی کردند و باید هم محکوم شود. اما اولا اینها همه افراد تیم ملی نبودند، ثانیا در این تیم افرادی مثل سردار آزمون عضویت دارند که از آغاز قاطعانه در کنار مردم ایستاده اند، ثالثا در نخستین مسابقه تیم ملی که با انگلیس برگزار شد اکثریت قریب به اتفاق اعضای تیم ملی از خواندن سرود جمهوری اسلامی امتناع کردند، ثالثا احسان حاج صفی در مصاحبه اش که از طرف همه تیم صحبت کرد سخنان خود را با “به نام خدای رنگین کمان” که اشاره به کیان پیرفلک کودک کشته شده بود آغاز کرد و گفت که ما در کنار مردم و در کنار خانواده های داغدیده هستیم.

 رضائیان که دومین گل ایران را به تیم ولز زد اعلام کرد آن گل را به مردم ایران بویژه خانواده های اخیرا رنج دیده تقدیم می کند، با این همه عده ای با فحاشی و “بی شرف” نامیدن تیم ملی و برخوردهای دفعی به انفعال و تفرقه در میان مردم کمک کردند، و عملا تیم ملی را تیم جمهوری اسلامی خواندند و رژیم مستاصل هم به خوبی از آن بهره برداری کرد. در صورتی که می توانستند پس از مصاحبه احسان حاج صفی شیوه مدارا نسبت به تیم ملی اتخاذ کنند و یا حداقل در این باره سکوت کنند. تیم ملی فوتبال ایران تیم جمهوری اسلامی نیست، هرچند کسانی در میان آنان همراه با جنبش مردم نباشند.

 و یا مثلا برخورد بسیار زننده با خانم گل شیفته فراهانی از جانب فردی متعصب بخاطر سخنانی که در مورد پرچم گفته بود که به نظر من هم صحبت های خانم گل شیفته فراهانی درست نبود.

 با خانم مسیح علی نژاد نیز برخی برخوردهای خصمانه می کنند و از کاه اشتباه او کوه می سازند. این برخوردها انرژی ها را که باید تماما علیه تروریسم حاکم به کار گرفته شود تلف می کند و بسیاری را از جنبش اعتراضی نومید می کند. مثالها در این باره کم نیست. و به اعتقاد من حتی جاسوسان رژیم نیز می کوشند به این گونه گرایش های جاهلانه و ناخردمندانه در جنبش آزادیخواهانه که باید سمبل فرهنگ مدارا و نمونه تلاش برای از میان بردن تفرقه ها و سوء تفاهم ها به سوی اتحاد ملی باشد دامن بزنند.

ما نه تنها نباید کسانی که هیچ سنخیتی با رژیم نداشته و ندارند، بخاطر لغزش های آنان و سوء تفاهماتی که پیش می آید به برخوردهای توهین آمیز متوسل شویم بلکه باید همان گونه که اشاره رفت برای هر کس که تا دیروز با رژیم بوده و امروز با پشیمانی به سوی جنبش مردم می آید نیز فرش قرمز پهن کنیم، ما باید کاری کنیم که افراد مردد و همکاران پشیمان رژیم که هزاران هزار ایرانی را تشکیل می دهند یا به سوی جنبش بیایند و یا دست کم بیطرفی اختیار کنند، ما باید از فرهنگ مبتذل دشنام گویی دوری کنیم و همواره با نگرش مدارا برخورد کنیم که رژیم هرچه منزوی تر شود و در بدنه نیروهای سرکوب شکاف ایجاد شود. ما باید با ایمان به فرهنگ مدارا و اتخاذ روش های جذاب و جلب کننده از هرگونه انتقام گیری و تحقیر بری باشیم تا پشیمان شدگان را به مبارزه با رژیم تروریستی حاکم و به سوی این جنبش جلب کنیم. ما بدون چنین فرهنگی و چنین نگرشی چگونه می توانیم رژیم تا دندان مسلح جمهوری اسلامی را سرنگون کنیم؟ فراموش نکنیم که “بی شرف” ، “خائن” و همه واژه هایی در این سطح فقط شایسته رژیم مذهبی حاکم و مزدوران آدم کش آن است. و اگر از این گونه واژه ها و روش ها بر علیه ایرانیان با هر لغزشی که از آنان سرزده باشد، استفاده کنیم ظرفیت و اعتبار جنبش را خدشه دار می کنیم و این مطلقا بازی در زمین رژیم و به سود رژیم است. و مرز میان تروریسم حاکم بر کشور را با بخش خاکستری، مردد، و همه آنانی که در مراحل مختلف جنبش به این نتیجه می رسند که باید حساب خود را از رژیم جدا کنند، مخدوش می کند.

https://akhbar-rooz.com/?p=182379 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

17 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
الف باران
1 سال قبل

آفای کشتگر شما در یکی از مقالات خود نوشته بودید که ” بدون شرکت مجاهدین ” انقلابی در ایران صورت نخواهد گرفت . اگر از یادتان رفته باشد در این مقاله یاد آورده اید که ” همه گرگ و میش ها ” بمنظور فربه شدن جنبش می‌توانند اجازه دخول داشته باشند .
آقای کشتگر همراه نمودن گرگ میش به مقصد رنسانس انقلابی شما به تکه پاره شدن و بلعیدن ” میش ها ” می‌انجامد . شما حتی نمی توانید با مخالفان فکری خود بطر موقت هم اطاقی یا همسفر باشید . معیار سنجش ارزش های شما از فربه و قدرتمند بودن که همان ” سیاهی لشگر ” می‌باشد در موقعیت کنونی ایران جواب نمی‌دهد . شعار بی محتوای ” زن ، زندگی ، آزادی ” و یا : ” همه باهم ” تبدیل شد به ؛
” ما تماشاگر نمی‌خواهیم ، بما ملحق شوید ” . چرا ؟
تلاش که چه عرض کنم ، رویای تخیلی شما در تشکل دادن به اپوزیسیون هائی از ؛ سلطنت طلبان ، مجاهدین ، تجزیه طلبان ، و کلیه مخالفان از آقای اسماعیلیون تا علی‌نژاد ها … و شبکه های سعودی اینترنشنال ها ، فاک نیوزها … می باشد . بقول آقای بختیار که می‌گفت ؛
” اگر از قطب شمال تا قطب جنوب برای سرنگونی نظام ج.ا. بمن کمک کنند ، من قبول می‌کنم . شما چطور آقای کشتگر ؟

peerooz
peerooz
1 سال قبل

اگر چه باده فرح بخش و باد گُل‌بیز است
به بانگِ چنگ مخور می که محتسب تیز است
به آبِ دیده بشوییم خرقه‌ها از می
که موسمِ ورع و روزگارِ پرهیز است

کامنت جوک مانندی نوشته بودم – شبیه داستان دخو و قورباغه و بلبل – در باره اینکه ریش و سبیل از مشخصات مردهاست و زنها معمولا بدون ریش و سبیل اند که البته تا کنون سانسور شده است. جهت اطمینان از وقوع تاریخی به ویکیپدیا رجوع و نتیجه به قرار زیر است:

مسیح یک نام و نام خانوادگی‌ست. افراد شاخص با این نام از این قرارند:

نام کوچک
مسیح علی‌نژاد خبرنگار، روزنامه‌نگار، نویسنده، مجری تلویزیونی و فعال حقوق زنان اهل ایران
مسیح مهاجری روحانی، روزنامه‌نگار و سیاست‌مدار ایرانی
مسیح دانشوری اولین پزشک متخصص ریه ایران
مسیح مسیح‌نیا بازیکن سابق و مربی فوتبال ایران
مسیح و آرش یک گروه موسیقی ایرانی در سبک پاپ و آر اند بی
مسیح زاهدی بازیکن فوتبال اهل ایران
میرزا مسیح مجتهد میرزا مسیح استرآبادی از علمای قرن سیزدهم
مسیح سلیم بهرامی نماینده دوره ششم مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابی شهرستان ساری

نام خانوادگی
فریبرز مسیح مهندس سازه،پژوهشگر سیستم‌های میکرو الکترومکانیکی، نیکوکار و سرمایه‌گذار ایرانی مقیم آمریکا

“چه بگویم؟

امیر ایرانی
امیر ایرانی
1 سال قبل

پرسشی است:
برنده ی این دوگانه سازی در این مرحله برای جام جهانی کدام گروه بوده، مردم بودند یا باند حاکم بر کشور؟
بعد از اعتراضات که در این اعتراضات مشخص شد مردم دیگر از نظام سرکوب مانند گذشته ترس ندارند و در شرایط فعلی بصورت محدود گاهی مقابله به مثل می کردند و فرسایش در نیروهای مزدور و سرکوبگرشان دچار وحشت حاکمیت شده بود چنانچه موضوع صعود تیم به مرحله دوم محقق شود و این موضوع باعث هیجان مثبت در جامعه شود و چون اکثریت جامعه علیه باند حاکم هستند آنگاه این هیجان تبدیل به حرکت اعتراضی سراسری می شد؛ از نظر حاکمیت به هر ترتیبی که شده نباید جامعه دچار هیجانی فوتبالی آنهم از نوع تیم ملی شود که می بینی شرایطی بر بازی های و رفتار باند حاکم و بعضی از معترضین شکل می گیرد که نهایت کار نه سیخ سوخت و نه کباب و موضوع هیجانی فوتبال که می توانست دردسر بزرگی برای باند حاکم شود بدون مشکلی طی شد و رفت پی کارش و…

نصرت درویش
نصرت درویش
1 سال قبل
پاسخ به  امیر ایرانی

منظور جنابعالی این است که حاکمیت به تیم ملی دستور داده بود که باید ببازد تا هیجان کاذب ایجاد نشود؟

نوشته اید که از نظر حاکمیت به هر ترتیبی که شده نباید جامعه دچار هیجانی فوتبالی آنهم از نوع تیم ملی شود.

یعنی جنابعالی اعتقاد دارید که باز هم «کار خودشونه» ؟

بنابراین تحلیل افرادی که از باخت تیم ملی خوشحال شدند به این دلیل که فکر می کردند که حاکمیت از پیروزی بر آمریکا به سود خودش استفاده می کند، از نظر جنابعالی پایه و مبنائی ندارد؟

همان «کار خودشونه» گویا از نظر جنابعالی معقول تر است.
احتمالا در مورد شاه چراغ هم می گوئید که کار خودشون بود.

امیر ایرانی
امیر ایرانی
1 سال قبل
پاسخ به  نصرت درویش

هم میهن،در نظرقبلیم نگرش حاکمیت به موضوع تیم ملی را بیان کردم اینکه معترضینی چه هدفی مدنظرشان بود
مورد توجه قرار ندادم.
با توجه به شرایط اعتراضی در کشور که فرسایشی در نیروهای سرکوبگر حکومت ایجاد کرده بود حاکمیت نگران این شده بود که اگر تیم ملی عامل یک هیجان ملی در کل کشور شود این هیجان ملی برایش مشکل آفرین می شود؛ چون حاکمیت این هیجان ملی را در خدمت خودش نمی دید بل مردم این هیجان ملی را در خدمت اعتراضات انجام شده تعریف می کردند و حاکمیت بر خورد با شرایط اعتراضی را برای خودش سخت می دید. که تنها اقدام برای جلوگیری از هیجان ملی که ممکن بود ازطریق تیم ملی ایجاد شود، خنثا کردن توان هیجان آفرینی تیم ملی دید. که در عمل خنثا سازیش، اولین تلاشی که کرد این بود که تیم را از حالت ملی خارج کند و آنرا تبدیل به تیم حاکمیت و باند حاکم کند. و با یک دوگانه سازی توانست گروه هایی در تله ای بیندازد که در زمین خودش بازی کنند که نتیجه کار همانی شد که حاکمیت می خواست و تیم ملی بانی هیچ حرکت اعتراضی گستره نشد
اگر هم حرکاتی شکل گرفت از جانب این حرکات احساس خطری نکرد.
در بازی با امریکا، حاکمیت می خواست تیم برنده شوند با توجه به دوگانه سازی قبلی، حاکمیت خودش را برنده نشان می داد
اما از باخت هم ناراحت نشد چون حاکمیت به هدف بزرگتری رسیده بود و آنهم
اعتراض گستره ای شکل نگرفت که مجبور به برخورد شود.
در مورد شاهچراغ باید گفت
ادعا های متناقض و صحنه سازی های بالیودی تیم های رقیب امنیتی و اطلاعاتی چنان کمیک و خنده آور شده بودند که کلیت حاکمیت دید
ادامه دادنش منجر به نتیجه ای می شود که نتیجه هم خواهد گفت رد پای نیروها امنیتی حاکمیت در ماجرا ست، پس چاره ای ندیدند که سکوتی را بر ماجرا حاکم کنند و موضوع به حاشیه برود. از پرداختن به باند اطلاعاتی و امنیتی طائب و باند رقیبش بنام پایداری هایی که باند امنیتی و اطلاعاتی احمدی نژادی گفته می شود که چگونه این دو باند همدیگر را افشا می کنند و هر دو هم اتهام جاسوسی اسرائیل را دارند بخاطر طولانی شدن مطالب صرف نظر می شود

مهرداد
مهرداد
1 سال قبل

آب از آسیاب افتاد و بدترین کابوس رژیم محقق شد: باخت به امریکا! رجوع شود به تیتر دیگر اخبار روز تا به همه تفهیم شود چرا کودک قمی در پیروزی امریکا پرچم ان کشور را بالای سر چرخاند نه ایران! جمهوری اسلامی به درستی شایسته مدال های فراوان است و این آخری در بلاهت.

آرش
آرش
1 سال قبل

با درود و تشکر از مقاله خوبتون

نهادها و سازمانهای مختلفی که در جنبش مبارزه بر علیه جمهوری اسلامی به فعالیت مشغولند دارای رهبری یا سخنگو می باشند , مثل بخشی از کارگران , بخشی از معلمان , خانوادهای قربانیان هواپیمای اوکریینی , معترضان به حجاب اجباری و خانوادههای قربانیان آبان ….. و این جنبش با یک رهبریت متمرکز بجای رهبری پراکنده می تونه نقطه ضعفها و اشتباهات را جبران و جنبش را متمرکزتر و قویتتر کند .
جریان چپ فعال در جنبش زن زندگی آزادی , بدون سخنگو نمی تواند تاثیر لازم را برای مبارزه داشته باشد . امیدوارم شناخت شرایط امروز نه از زاویه ایدئولوژی یا منافع گروهی و نه حتی از ترس انگ خوردن , بلکه بر اساس خواسته های مردم درک و بررسی شود و یک سخنگو برای خود انتخاب وبا دیگر رهبران و نمایندگانشان وارد گفتگو و یک جبهه مردمی را تاسیس نمایند .
با آرزوی سلامتی و پیروزی

مرداویج
مرداویج
1 سال قبل

در نوشته صحبت از تیم ملی فوتبال شد . عده ای تیم ملی را تحریم میکنند ولی برق و اینترنت وبورس و خدمات دیگررا شجاعانه استفاده میکنند . طرف دیگر صاحب قدرت هم که اصلا تو باغ نیست که جامعه دارد بیمار میشود و ابدا هیچ چی را برسمیت نمی شناسد . مخالف و موافق حوادث یعنی بخشی از جامعه فعال بر اثر پروپاگاندای پلید و غریب طرفین بیمار شده است . چپ اگر نمیتواند روی حوادث تاثیر بگذارند و موافقین و مخالفین را از این منجلاب در آوردند پیشنهاد میشود خود را کنار بکشند و مدتی سکوت اختیار کنند . پلیدیان جو را آماده میکنند که مردمی که در سال ۵۷ استبداد ۳ هزار ساله را بزیر بکشند را روبروی هم قرار داده اند . بیخود نیست زیدآبادی ها کنار میکشند و همچنین نیروی کار نظاره گر است .

نیک
نیک
1 سال قبل

جناب کشتگر بنظر میرسد که شما از اصلی درست نتیجه ای اشتباه گرفته اید. شکی نیست که مخالفان رژیم به هرآنکه از رژیم بریده و به ملت بپیوندد خوشامد خواهند گفت. واژه “بیشرف” شاید در موارد نادری بیجا استفاده شده باشد اما بطور کلی در وصف کسانی بکار گرفته شده که در شرایط سرکوب و کشتار زنان و کودکان این سرزمین نه بیطرف که سمت سرکوبگر و شکنجه گر را گرفته اند. بازیکنان تیم ملی نمیتوانند دامان خود را از دیدار و کرنش به یک قاتل در زمانی که رژیم بدنبال هم صنفان خود آنان چون علی کریمی و وریا غفوری ست با نخواندن سرود پاک کنند. اینان همچون دانشجویان بسیجی بین مردم و رژیم دومی را گزیده اند و خود را سزاوار همان صفت نیز گردانده اند. 

نصرت درویش
نصرت درویش
1 سال قبل
پاسخ به  نیک

جناب نیک ، چند سظر زیر را خطاب به مسئولان سایت اخبار روز نوشته ام.شما هم می توانید مخاطب این نوشته باشید.

مسئولان محترم اخبار روز ، به نظر می رسد که گاهی نفرت و خشم آنچنان چشم ها را می بندد که منجر به خود زنی می شود.

تیتر زده اید: تنفر ملی از حکومت اسلامی.اما فراموش می کنید که ایران مقابل تیم امریکا باخت.

زمانی که پس از باخت مقابل آمریکا شادی می کنیم، یعنی از خودمان نفرت داریم.

کودتای ۲۸ مرداد و تمامی تاریخ معاصر از تجاوز به ویتنام ، شیلی، عراق و…را از یاد برده ایم.

دیروز هم تیتر زده بودید که مردم به خامنه ای تو دهنی زده اند.
تو دهنی به خامنه ای است یا تو دهنی به خود؟

فکر می کنید یک آمریکائی وطن پرست ، شادی یک ایرانی پس از شکست در مقابل تیم آمریکا را یک حرکت انقلابی و تو دهنی به خامنه ای می بیند؟

از حکومت متنفریم ،چرا پس از شکست مقابل آمریکا شادی می کنیم؟
توی دهن خامنه ای می زنیم یا توی دهان خودمان؟

چه پیامی به دنیا مخابره می کنیم؟
باور کنید یک ایرانی که برای شکست تیمش شادی می کند ، قدر و ارج بیشتری نزد مردم سایر کشورها نخواهد داشت.
بالعکس.

خود زنی تا کجا؟

نصرت درویش
نصرت درویش
1 سال قبل
پاسخ به  نیک

جناب نیک شما در کامنت دیگری در ارتباط با رای منفی کوبا و ونزوئلا نوشته بودید که نیت مهم نیست.
یعنی نیت کشورهائی مانند آلمان و…مهم نیست.مهم آن است که این نیت به سرنگونی رژیم کمک می کند یا نه.

به نظر می رسد که عبارت معروف « با نیات حسنه نیز می توان راه جهنم را مفروش کرد» ، دیگر قدیمی و دمده شده است.
رهنمود شما در حال حاضر این است که با نیات خبیثه هم می توان راه بهشت را مفروش کرد.

حال به تیم ملی هم مانند یک جریان سیاسی نگاه می کنید.
افراد را مجبور به اعلام موضع می کنید.
این شیوه ، شباهت با «اعلام برائت از مشرکین» همان رژیمی ندارد که از آن تنفر دارید؟

اگر قدرت در دست شما باشد چه می کنید؟
گمان دارم که با اتحاذ این روش ها ، افراد سرگردان و مردد را نیز به سوی آنانی که مورد نفرت شما هستند سوق می دهید.

در ضمن چه مرجعی به شما این اختیار را داده است که به نمایندگی از سوی مخالفان رژیم صحبت کنید؟

بهتر نیست که برای نمونه بگوئید که نظر و برداشت من این است، تا اینکه بگوئید که مخالفان رژیم فلان نظر را دارند یا چنین و چنان خواهند کرد؟

نادر
نادر
1 سال قبل

ممکن است که با هزار زور قبول کرد که انسان ها جایز الخطا هستند ولى آیا این انسان ها خطا کار براى یکبار هم که شده صادقانه تمامى گژى ها و خطا ها یشان را فبول میکنند و درباره آنها بتفصیل سخن میگویند که درس عبرتى باشد براى آینده گان؟
براستى على کشتگر نگران گوگوش، مسیح علینژاد، و بازیکنان فوتبال و غیره هست و بهمین خاطر، مخالف برخورد مردم علیه آنهاءى هست که براى پول هر کارى میکنند و یا نگران آینده خود و همفکرانش که بعد از سقوط جمهورى اسلامى ممکن هست همراه با افراد رژیم در یک دادگاهى با سطح بین المللى بخاطر همکارى و حمایت از جنایتکاران اسلامى و علیه مبارزین از جان گذشته بخصوص در سالهاى ۶٠ محاکمه شود؟. قبول اینکه على کشتگر متمدن شده و از برخوردهاى زشت برخى نسبت به اشخاص معلوم الحال دلگیر شده، بسیار سخت هست چرا در دو دهه بعداز جنبش۵٧ حتى از اعدام انسان ها بدست آدمکشان اسلامى نه تنها دلگیر نمیشد بلکه براى امام ضد امپریالیست هورا هم میکشید
ممکن است که با هزار زور قبول کرد که انسان ها جایز الخطا هستند ولى آیا این انسان ها خطا کار براى یکبار هم که شده صادقانه تمامى گژى ها و خطا ها یشان را فبول میکنند و درباره آنها بتفصیل سخن میگویند که درس عبرتى باشد براى آینده گان؟

alan
alan
1 سال قبل

اقای کشتگر  
حکومت تیم ملی رو مصادره کرده و دیدیم مردمم در طرد این تیم تردیدی به خود راه ندادند و توهمی براشون ایجاد نشذ 

Daraa Golestan
Daraa Golestan
1 سال قبل

آقای کشتگر دیر آمدی بازی تمام شد،”ایران برد، جمهوری اسلامی باخت!” از خیرش بگذر.

مهرداد
مهرداد
1 سال قبل

آقای کشتگر

تا همین سال گذشته هروقت تیم ایران برد و مردم برای شادی به خیابان آمدند توسط همین لباس شخصی‌ها مضروب شدند. حالا که رژییم توسط همان مردم تحقیر شده، علی خامنه‌ای شخصا اعلامیه صادر می‌کند. او هر شکست ایران بخصوص از آمریکا را یک حقارت شخصی میداند.

فوتبال یک بهانه بیش نیست. جام جهانی یک پدیده چند هفته‌ای است و زود گذر. ولی بی‌شرفی رژیم خونریز همیشگی است. علینژاد‌ها هم ماندنی هستند.

کیا
کیا
1 سال قبل

دقیق، منطقی و کامل.

نصرت درویش
نصرت درویش
1 سال قبل

آقای کشتگر نوشته اند :  با خانم مسیح علی نژاد نیز برخی برخوردهای خصمانه می کنند و از کاه اشتباه او کوه می سازند.

بزعم آقای کشتگر، دیدار با پمپئو، درخواست حذف تیم های ایران از بازی های جهانی(نه تنها از بازی های قطر، حتی درسال های گذشته) ، شرکت در کنفرانس امنیتی بین المللی هالیفاکس و …فقط یک «اشتباه » است.

آنهم احتمالا «اشتباه » از نوع لپی.

تو خود حدیث مفصل بخوان ازین مجمل.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


17
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x