سايت سياسی - خبری چپ - تريبون آزاد

سرنوشت مردم و کشور ایران، تنها باید به دست خود مردم ایران باشد نه اتاق فرمان کاخ الیزه – رضا

سخنی با دولت های اروپایی و آمریکا

کوتاه بگویم که من دوست ندارم به زبان سیاسی بنویسم، از دل می گویم، به این امید که بر دل نشیند.

در این روزهای سرنوشت ساز که مردم ایران در مبارزه برای آزادی و برابری فریاد برآورده و در خیابان ها با نیروهای سرکوبگر دولت جمهوری اسلامی در درگیر هستند، گروهی از دولت های بیگانه، بیشتر اروپایی و آمریکا و برخی از همسایه ها، برای نمونه عربستان، با پشتیبانی از برخی گروه ها و افراد، در پی موج سواری و شاید دست کاری و جهت دادن به این مبارزه هستند.

اگر دولت عربستان را با رفتارش با جمال خاشقچی تنها بگذاریم، این که دولت های اروپایی و آمریکا به خود اجازه می دهند در امور دیگر کشورها دخالت کنند، این بسان سیاست استعمارگرانه و سروری در جهان بوده  وهست. این دولت ها هنوز خواب روزگار استعمار را می بینند، و اندیشه دموکراسی گری تبلیغ می کنند، و این ها با هم در تضاد هستند.

سرنوشت مردم ایران تنهای تنها به دست پرتوان همین مردم رقم خواهد خورد، نه در کاخ ها و یا زیرزمین های اتاق فرمان دولت های بیگانه.شمایی که مدعی دموکراسی و خواهان گسترش اندیشه آزاد در جهان هستید، آیا این دخالت شما نادیده گرفتن حق تعیین سرنوشت این مردم نیست؟ چرا مردم ایران نه باید آزادانه و در آرامش کار خود را پیش ببرند. این که شما  دارید موج سواری مى کنید  و در تکاپوی رهبرتراشی و دخالت هستید خود نمایان گراهداف پنهان شما است، و این اقدام از سوی دیگر بهانه ایی است در دست دولت جمهوری اسلامی برای سرکوب هر چه خشن تر مردم است . از زاویه دیگر، آیا این رفتار شما، هم کاری با حکومت جمهوری اسلامی در سرکوب مردم برداشت نخواهد شد؟

مگر درفرانسه و بریتانیا و آمریکا دیگرکشورهای اروپایی،  مردمان شان در اعتراض به سیاست های اجتماعی، اقتصاد و سیاسی دولت های شان به خیابان ها نمی ریزند، سنگ پرانی و شیشه نمی شکنند، مگر دیگر کشورها در زیرزمین های سازمان امنیت خود با رهبران این گروه ها نشست برگزار می کنند که شما چنین رفتار می کنید؟

این برای من و مردم ایران یک پرسش بزرگ است که، به راه اندازی این همه رسانه برای مردمی که کشورشان هزارها کیلومتر دورتراز کشورهای شما قرار دارد، برای شما چه سودی می تواند داشته باشد؟برای نمونه دولت بریتانیا سالانه میلیون ها پوند خرج بنگاه بی بی سی می کند و سرمایه مردم خود را بیهوده بیرون می ریزد.

مگر شما دوست دار اندیشه پرسش گر نیستید؟

من می پرسم برای چه؟ و چرا؟

اگر دولت کنونی بریتانیا فراموش کرده و کم هوش شده و به یاد ندارد، باید بگویم که بریتانیا و آمریکا در سال ۱۹۵۳ در پس کوتادیی در برابر دولت مردمی، خوب یا بد، مصدق بودند.

شما یک نمونه بیاورید که زندگی یک شهروند خود را برای پشتیبانی بی منظور از مردم ایران به خطرانداخته اید.شما اگراز رفتار گذشته خود پشیمان هستید، کدام روز، رو در رو، در پیشگاه همین مردمی که امروز ادعای پشتیبانی شان را دارید، از آنها پوزش خواسته اید؟ من از پرداخت غرامت سخنی به میان نمی آوریم، آن به عهده مردم و دولت مردمى آن است.

وانگهی، آیا شما باز می خواهید من به بی طرفی بنگاه بی بی سی باور داشته باشم؟دل نگرانی های من، سخنی با شخصیت ها و گروه های مخالف حکومت جمهوری اسلامی

همان گونه که همگی آگاه هستیم این روزها مردم ایران به سیاست جاری دولت ولایی نه گفته  و با گام های استوار بر سنگ فرش خیابان ها کوبیده و با مشت های گره کرده، در برابر آهن و زور، سروگون ایستاده و فریاد آزادی و برابری و عدالت سر می دهند.
این کار زار، تنهای تنها با هم دلی، هم گرایی و هم گام بودن می تواند به فردایی بهتر بینجامد.ولی برخیزیدن، تنها کافی نیست، درست برخیزیدن، ارزش مند است.
این هم گرایی و هم دلی، از احترام به خود سرچشمه می گیرد، من اگر احترام به خود داشته  و دوست دار زندگی باشم، تو اگر احترام به خودت داشته و دوست دار زندگی باشی، برآیندش این خواهد بود که همه شانه به شانه، هم سان، به سوی فردایی بهتر گام بر خواهیم داشت.

این شما و من هستیم که باید به روی پاهای خود بایستیم و با توان بازوان خود و اندیشه باز جامعه ایی بهتر از امروز دراندازیم و بر دست آیندگان نهیم.
این شما و من هستیم که می بایستی بر سرنوشت خود، سرزمین خود، تصمیم بگیریم، نه سران کشورهای بیگانه از گوشه و کنار جهان.

هر تغییری نیاز به زمان و آرامش و احترام دارد. احترام به خود، برای چه؟ برای این که، من که برای خود ارزش و احترامی ندارم، چگونه می توان از من چشم داشت احترام به دیگری داشت؟
مگر این پایه و بنیان آزادگی و برابری اجتماعی نیست؟در فردای ایران این من و تو هستیم که می بایستی با همه نا هم گونی هامان، در کنارهم و با هم زندگی کنیم، نه سیاست مداران دیگر کشورها.پس بیا با همه دوگانگی ها، چندگانگی ها، دست در دست، هم صدا، بر سر این دولت ولایی فریاد برآریم که دیگر  بس است.  در این کار زار نه باید شتاب کرد، همه می دانیم که تا گرمای آب به صد درجه نرسد، نخواهد جوشید. 

باید بردباری پیشه کرد، تا آب به جوشش برسد، این جوشش با سخن زشت و دشنام و هل دادن و بد دهنی، شتاب نخواهد گرفت، باید با آرامش و احترام به دیگران، آن ها را آگاه و با خود هم گام کرد.باورداشتن به مهربانی قصاب، چون کاسه آبی پیش گوسفند می نهد، بسیار ساده انگارانه و از سر نادانی است. کار او نه از بهر دوستی و دل سوزی، که از سر دورنگی و نیرنگ است، و می دانیم که چرا. چون برای قصاب، پوست و گوشت گوسفند ارزش مند است نه چیزدیگر.

آیا هرگز از خود پرسیده ایم که بنگاه های بی بی سی  و اینترناشیونال، منو و تو وو برای چی این همه هزینه و برنامه های شبانه روزى دارند؟ آیا گمان می کنید که این  رسانه ها  بی طرف هستند؟ آن ها ساز خودش را می زنند، این من و شما هستیم که باید با هوش و اندیشگر باشیم.
آیا به راستی آن ها دل نگران ما هستند؟ دل شان برای ما می تپد؟ برای ما، مانند خودشان آرامش و شادی و پیشرفت می خواهند؟آیا هم این که من و شما را به دفترهای خود فرا می خوانند، نشانى  از رفتار آن قصاب ندارد؟
از نگاه من، ما نه باید گول سخن های گاه دل نشین و نگاه های شاید گرم آن ها را بخوریم،  چون که تیغ برنده آن ها در پس خنده های شان نهفته است و ما آن را نه امروز که  فردای فردا ها خواهیم دید.آیا بر این باوریم که این دولت های بیگانه برای چشم و ابروی سیاه من و توست که این همه نیرو و سرمایه می گذارند؟
من این جا و آن جا می بینم که سیاسیون و آگاهان جامعه ما هول شده و برای یه عطسه جامعه ایران، زودی می پرند تو آغوش دولت هایی که خواب پیش برد خواسته های سیاسی، اقتصادی و نظامی خود را در ناآرام  بودن جامعه ما می بینند.بر کسی پوشیده نیست و درجه دکترا هم نمی خواهد که  بدانیم چرا یک دولت بیگانه که فرسنگ ها از کشور ما و مردمان آن دور است و هیچ هم گنی فرهنگ، تاریخ و جغرافیا با آن ندارد، سالانه میلیون ها در این گونه بنگاه ها و کار زارها سرمایه گذاری می کند؟ بسیارند این ها و نام های گوناگون و گاه دل پسند هم دارند، رادیو فردا و پرشین اندیپندنت وو…؟

 پاسخ این پرسش در یک چرا نهفته است. 

آیا این من و شما نیستیم که هول شدیم و به توان خود و مردم خود باور نداریم؟

آیا این خانم مسیح علی نژاد نیست که هول شده، که از راه نرسیده، سراسیمه سر از دفتر وزیر امور خارجه پیشین آمریکا و فرانسه  درآورد. چرا؟و یا آقای مسعود و خانم رجوی که با جان بولتون و دیگر دوستانش خوش و بش می کنند، که دیدگاه های صلح خواهانه شان برای همه آشکار است. چرا باید این گونه باشد؟

باید گوش زد کنم که همه ما در رفت و آمد، نشست و برخاست، با هرکس که باشد، آزادیم، ولی نه با نام و پرچم مردم.
از هر سو که بنگریم، این ها در پی منافع کشورهای خود هستند. 
شاید در پی رهبر تراشی اند، شاید هم در دل خواب این را می بینند که من و تو بر سرهم به زنیم، و دل شان برای این پراکندگی ما پرپر می زند.

باید دانا و آشنا به کار بود و بیهوده به دیگران انگ نزد، راستش این دولت های بیگانه همه خوبند، ولی  برای خودشان.گره کار این جا است که این من و تو هستیم که تاب یک دیگر را نداریم، چاره کار این است که باید خودمان را بیابیم. .کسی دلش برای چشم ابروی سیاه تو نمی سوزد، مگر خود تو.بایستی به نیرو و توان خود باور داشت. این بی احترامی، نخست به خود و سپس به مردم است، و می نماید که شما آن ها را باور نداری.

از نگاه من چه بد قواره است اندام آن حکومتی که سر و گوش و نگاهش از ما و پاهایش از بیگانه است.

من از مرگ بر این و مرگ بر آن خسته شده ام، از من از زندگی بگو، از دوستی بگو، من را در دل خود جای ده، بیا زندگی کنیم، همین امروز، کوشش نکن که من را فریب دهی، به گمان این که من پی نه خواهم برد. من نگاه گرم و سخن یک رنگ و هم پایی تو را زود پی خواهم برد، بیا، بیا با هم دوست باشیم، دوست دار زندگی. پشت و یار هم باشیم.

پر توان و پاینده باد راه مردم، راه آزادی، راه برابری، راه عدالت.

https://akhbar-rooz.com/?p=184395 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

11 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
mardom
mardom
1 سال قبل

مردم مبارز ایران 

بیایید خود را برای یک نبرد سرنوشت ساز آماده کنیم.

ما  ,در ۱۰ روز سرنوشت ساز در۳ میدان نبرد و همزمان، به رویارویی با دشمن میرویم

 

میدان یکم: تظاهرات خیابانی 

میدان دوم: اعتصابات سراسری و گردهمایی در محل کار 

میدان سوم: اعتصاب عمومی و در خانه ماندن برای کسانی که بنا به نوع شغلی که دارند و نمیتوانند بصورت گروهی در یک مکان جمع شوند

 ۷ تا ۱۷ دی ماه ۱۴۰۱

نبرد نهایی 

۱۰ روز سرنوشت ساز

 

قیام مردم در سال ۱۳۹۶ 

در روز های ۷ تا ۱۷ دی ماه 

بوقوع پیوست

رضا
رضا
1 سال قبل

باسلام آقا کیا
چی بگم، هم بستگی و کمک، دو واژه جداگانه اند.
گمانم شما چند چیز را با هم قاطی می کنید.
منظور شما از کمک (و دست خالی بودن) این است که نیرو سرباز از بیرون بیادش؟
ما باید بپذیریم که بسیاری از مردم ایران دین باور هستند و مسلمان و در هر زمان و با هر حکومتی که سر کار باشد، ما باید در کنار هم زندگی کنیم، تنها چیزی که باید از سوی همه پذیرفته و در جامعه پیاده شود این که باورهای دینی هر کس به خودش مربوطه و به دیگران نه باید زور کند که چه و چه.
روز خوش رضا

کیا
کیا
1 سال قبل
پاسخ به  رضا

جناب ر ضا!
من قاطی نکرده ام شاید منظورم را دقیق عنوان نکردم!
ولی شما دقیقا آگاهانه و یا از دید ایدئولوژیک ناقص انتظار دارید که مردم بدون دفاع در مقابل حکومتی تا دندان مسلح و خشن بایستند، حکومتیکه در صدد نابودی نسل ایرانی بشکل فاشیستی است ” درست مانند هلوکاست” و موفقیتی هم حاصل نکنند!
حمایت و حتی کمک معقول گرفتن حق مردم است همانطوریکه حاکمیت از ثروت خود مردم وبدون اجازه آنها مزدور از منطقه می خرد و سازمان می دهد و مردم کشور و کشور های دیگر را بدینوسیله سرکوب می کند و یا با هر کشوریکه بخواهد معامله کرده و حمایت طلب می کند!

رضا
رضا
1 سال قبل
پاسخ به  کیا

با سلام دوباره دوست گرام
من هیچ ادعایی از گرایش خودم نکردم، این شاید از سر پیش داوری های شماست. من همه مردمان، بدون هیچ مرزی، را دوست دارم و خب چیز طبیعی ایی هم هست که مردمان کشورم و سرزمین مان را دوست داشته باشم، ما همه برادروخواهر هستیم….دشمنی ایی هم با هیشکی ندارم…
من هیچ جا در نوشته ام درباره بی دفاعی مردم سخن نگفتم، شیره نوشته من این است که این مبارزه میان مردم و دولت ولایی ست و به هیچ کس بیگانه ربطی ندارد، ما باید دست در دست راه چاره ایی برایش پیدا کنیم، این که مردم در گذر زمان چگونه مبارزه شان را پیش می برند، خودش می دانند… فراموش نکنیم که پشتیبانی مردمی و جهانی با دخالت و ارسال بسته ترقه دوچیز جداگانه اند (شما نام می برید حمایت و کمک، این ها دو واژه کوناگون هستند، منظور شما از این دو چیست؟)

کیا
کیا
1 سال قبل
پاسخ به  رضا

من فکر میکنم که شما با صداقت سخن می‌گویید ولی توازن نیرو بین مردم بی دفاع و حاکمیت ولایی را در نظر و جدی نمی‌گیرید !
و راه حلتان هم برای این مهم عشق و همیاری است ، گر چه مهم است ولی کافی بنظر نمی آید

رضا
رضا
1 سال قبل
پاسخ به  کیا

با سلام دوباره به شما آقا کیا
من از شما پرسشی دارم، اگر برای نمونه شما روزی در خانه با پدرت بگو مگو و یا در افتادی، می رفتی درخانه همسایه که بیاد و پدر شما را بزند؟
گمانم کینه دید و نگاه درست ما را می بندد.
اگر ما در کار زار روزانه فرهنگ امر به معروف، به خوان دخالت در کار و زندگی دیگران، را از پندار و کردار و گفتار خودمان دور کنیم، منظورم همه ماها، زندگی رنگ و شور دیگری به خود می گیرد.
آزادی با گفتن پیاده نمی شود، که با رفتار و کردار. آزادی رنگ و مرز ندارد، برای همه، همه.
اگر من آن چه را که برای خود می خواهم، برای شما نه خواهم، یا برای اون خانم نه خواهم، فریاد آزادی آزادی، من از بزای چیست؟ آزادی باید فرهنک شود…سخن بسیار.
کام روا باشید.
رضا

مهرداد
مهرداد
1 سال قبل

ظاهرا اقا رضا یا نمیداند یا عامدانه فراموش میکند که در”فرانسه و بریتانیا و آمریکا دیگرکشورهای اروپایی” مردم اگر شیشه بشکنند شکنجه واعدام نمیشوند. گرچه ارجاع دوباره به خاشقچی همان ذکر مصیبت پیشین است. چون همه دولت های جهان از جمله امریکا و اروپا به عربستان عتراض کردند. ایرانیها هم برای جلوگیری از سرکوب به هر کاخی که لازم باشد میروند.

رضا
رضا
1 سال قبل
پاسخ به  مهرداد

با سلام آقا مهرداد
سخن من تنها و تنها در باره ایران و مردمش است و به هیچ جای دیگری اشاره ایی ندارم. اونا هستند که با مردم من و سرزمین من کار دارند، من با این دولت ولایی با توان خودم مبارزه می کنم و به هیچ کس، بیگانه، نیامده، که چکونه. من و شما با هم برادر و هم میهن هسیم، این شیره سخن من هست، نه چیز دیگر.
من اگر در خانه با پدرم درگیر شوم به همسایه اجازه نمی دهم که بیادش و پدر من را به زند.
من گفتم که: همه ما در رفت و آمد، نشست و برخاست، با هرکس که باشد، آزادیم، ولی نه با نام و پرچم مردم.
مهر شما بسیار
رضا

مهرداد
مهرداد
1 سال قبل
پاسخ به  رضا

اقا رضا سلام،

این بار این مردم ایران هستند که مستقیما به کشور های خارجی مراجعه میکنند و دلیل ان خونریزی بی حد و حصر خامنه ای هاست. با تسلیم ناپذیری رژیم، ما هم از دخالت غرب برای تحت فشار گذاشتن حکومت ایران حمایت کامل میکنیم.

رضا
رضا
1 سال قبل
پاسخ به  مهرداد

با سلام آقا مهرداد
من آگاهی و دسترسی به دیدگاه های مردم ایران ندارم، و برای همین نگرش خودم را گفتم. و من پاسخ شما را پسندیده و درست نمی بینم. و این که شما می گویید “ما” این خود پرسش برانگیز است. این ما چه کسانی هستند؟
بهروز باشید
رضا

کیا
کیا
1 سال قبل

آقا رضا منکه قانع نشدم!
ما برای مبارزه علیه این وحشی ها به کمک و همبستگی نیاز داریم ، این حکومت ولایی از حکومت فاشیستی هیتلر هم فاشیستی تر است. و مردم با دست خالی و حمایت جهانی میشن کوشت دم گلوله مثل همین الآن!

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


11
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x