در دفاع از سوسیالیسم (۶۵)
گرامی باد چهل و نهمین سالگرد زایش جنبش فدایی
جمعی از هوادارن سازمان فداییان خلق ایران – اکثریت (داخل کشور):
رفقا و همرزمان فدایی!
نوزده بهمنی دیگر فرا رسید و ۴۹ سال از تولد جنبش فداییان خلق در جنگلهای پر برف و یخزده سیاهکل که به گرمی جانشان سکوت مرگبار استبداد سلطنتی را شکستند و روشنایی بخش تاریکی و رخوت مبارزات ضد سلطنتی شدند، گذشت. نیم قرنی با فراز و فرودهای فراوان، با شادیهای و رنجهای بیشمار.
امروز در سالگرد حماسۀ سیاهکل بپا میخیزیم و در برابر رزمندگانی که در آن روزهای سرکوب و ستم با مبارزۀ عاشقانه بر سر پیمان ماندند و از جان خویش دریغ نکردند، سر تعظیم فرود میآوریم.
رفقای فدایی!
در شرایطی چهل و نهمین سالگرد ۱۹ بهمن و رستاخیز سیاهکل را ارج مینهیم که کشورمان روزهای پر التهابی را میگذراند و بحرانی عمیق و همه جانبه تمامی عرصههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی و ایدئولوژیک حاکمیت دینی را فرا گرفته است. امروز رژیم درماندهتر از همیشه با بزرگترین بحران حیات خود در ۴۱ سال گذشته دست به گریبان است. هنوز خون جانباختگان دی ماه ۹۶ از سنگفرش خیابانها پاک نشده بود که حکومت در اعتراضات مردمی آبان ۹٨ صدها تن از زحمتکشان، زنان و جوانان کشورمان را در جای جای ایران به خاک و خون کشید. اقدامی که بار دیگر نشان داد حاکمیت استبداد دینی و سردمداران نظام ضد مردمی شیوه سرکوبگرانه چهل ساله خود را با وحشیگری تمام همچنان ادامه میدهند و راه دیگری جز سرکوب صدای آزادیخواهی و عدالت طلبی مردم ایران نمیشناسند.
سرکوب خیزش دی ماه توسط رژیم، مشروعیت آن را در مقیاس ملی و بینالمللی و استمرار حاکمیت استبداد دینی را نزد اکثریت مردم ایران با چالشی بمراتب بیشتر نسبت به چهل سال گذشته روبرو ساخته است. کشته شدن قاسم سلیمانی فرصتی بود تا رژیم برای مدت کوتاهی هم که شده بر این بحران مشروعیت فائق آید. به همین خاطر شوی تابوت گردانی کشته شدگان اقدام تروریستی فرودگاه عراق را در چندین شهر کشور براه انداخت تا بر این بحران سرپوش گذارد، اما با سرنگون شدن هواپیمای اوکراینی توسط پدافند ضد هوایی سپاه پاسداران نتایج شوی تابوت گردانی رژیم رنگ باخت و امروز رژیم همچنان در این گرداب دست و پا میزند. اگر اعتراضات و اعتصابات روزانه کارگران و کارمندانی که ماههاست حقوق دریافت نکردهاند و هر روز از سرکارهایشان رانده میشوند را به گرانی و رکود کمرشکن اضافه کنیم و دزدیها و اختلاسهای کلانی اقتصادی را همراه با عدم امکان فروش نفت و بازگرداندن پول آن به کشور هم بدان بیافزاییم و بدانیم که منابع نیمی از بودجه سال آینده کشور نیز دستنیافتنی است، آنگاه در میبابیم که این بار راه برون رفت رژیم از بحران موجود بسیار سخت خواهد شد.
رفقای فدایی!
جنبش فدایی که روزگاری نه چندان دور بزرگترین جریان چپ خاورمیانه بشمار میآمد و در هر کوی و برزن و در هر شهر و روستایی نام و آوازه رزمندگان فدایی طنین افکن بود و در تمامی عرصههای اجتماعی شاهد حضور عنصر فدایی بودیم، امروز با مشکل دیرین تشتت و پراکندگی صفوف روبروست و این سؤال به تکرار مطرح میشود که؛ آیا رسالت تاریخی جنبش فدایی به پایان رسیده؟ و تلاش برای احیای جنبش فدایی تلاشی است ذهنی؟ واقعیتها حاکی از آن است، علیرغم تشتت و پراکندگی صفوف و ضعف سازمانی جریانات فدایی بویژه در داخل کشور، باز هم رد و اثر فداییان خلق در تمامی حرکتهای اجتماعی کشور دیده میشود؛ فداییانی که به ابتکار خویش و با انگیزههای انسانی که در هر فدایی نهادینه شده، به وظایف اجتماعی و تاریخی خود عمل میکنند. برخلاف خواست بسیاری هنوز در حافظه تاریخی هر ایرانی فداییان خلق بدلیل همان مشخصههایی که در دهههای چهل و پنجاه موجب اعتلای نام و موقعیت جنبش فدایی و فرارویی آن به یک جنبش اجتماعی گردید، همچنان بزرگترین نماد چپ ایران به شمار میآیند؛ جنبشی که با غلبه بر پراکندگی صفوف، سازماندهی و برنامهریزی همچنان میتواند جریان تاثیرگذار، جدی و تعیین کننده در جریان مبارزات ضد استبدادی، آزادیخواهی و عدالت طلبی مردم، زحمتکشان و طبقه کارگر ایران باشد.
رفقای فدایی!
به باور ما، فداییان خلق میتوانند محور اتحاد و همگرایی احزاب و سازمانهای چپ کشورمان باشند. هرچند جریانات مختلف فدایی به تنهایی فاقد چنین پتانسیلی هستند، ولی جنبش فدایی در کلیت خویش ظرفیت لازم برای تبدیل شدن به محوریت اتحاد چپ کشورمان را دارد. اگر مشخصههای جنبش فدایی را بازخوانی کنیم چرایی آن مشخص خواهد شد. فداییان خلق قبل ار هر چیز کمونیست بودند و «فرهنگ فدایی» با استقلال، صداقت، جسارت، شجاعت و ایمان به مبارزه، ایستادگی بر سر آرمانها، باورمندی به مبارزه طبقاتی و مخالفت با هر گونه سازش طبقاتی، مبارزۀ خستگیناپذیر و توأمان علیه نظام سرمایهداری و امپریالیسم جهانی تعریف میگردید. به باور ما، امروز نیز کشور ما برای برون رفت از این وضعیت نکبتبار حاکمیت استبداد دینی بیش از هر زمانی نیازمند «فرهنگ فدایی» در مبارزات جاری خلقهای ایران است.
رفقای فدایی!
مشخصه جنبش فدایی با پویایی و خلاقیت آن در استفاده از موقعیتها و اشکال نوین مبارزاتی گره خورده است. جنبش فدایی امروز نیز میتواند با غلبه بر پراکندگی صفوف و تشتت سازمانی و با حفظ پرنسیبهای آرمانی و کمونیستی خود، و با تکیه بر قدرت کارگران و تودههای زحمتکش، و اقشار ترقیخواه و عدالت طلب نقش تاریخی خود را در مبارزات مردم ایران بازی کند. سخت نخواهد بود که باور کنیم در فرایند ایفای این نقش تاریخی در مبارزات مردم ایران و در جریان مبارزه جنبش فدایی رهبران خود را تربیت خواهد کرد؛ رهبرانی پویا و خلاق. چنین سرانجامی دور از دسترس نیست که بار دیگر جوانانی از نسل جوانان دهۀ ۴۰ و ۵۰ که جنبش فدایی را بنا نهادند پا به عرصۀ مبارزه بگذارند و با عبور از نسلی که دیگر توان رهبری جنبش فدایی را ندارند، سکان این جنبش بزرگ را بدست گیرند. یقین که زایش و پویایی جنبش فدایی را دگرباره در انطباق با شرایط امروزین جهان و کشورمان به نظاره خواهیم نشست. ما نیز خود را در کنار آنان خواهیم یافت و در این مبارزه بعنوان سربازی از جنبش فدایی دوشادوش آنان گام برخواهیم داشت.
رفقای فدایی!
در چهل و نهمین سالگرد حماسه سیاهکل بار دیگر یاد تمام رفقای جان باخته فدایی و دیگر مبارزین راه آزادی، عدالت طلبی و سوسیالیم را گرامی میداریم. و به عنوان «جمعی از هوادارن سازمان فداییان خلق ایران – اکثریت (داخل کشور)» معتقدیم در شرایط امروزین کشورمان و در شرایطی که چشمانداز فروپاشی ساختاری نظام اسلامی و حاکمیت استبداد دینی بیش از هر زمان دیگری خودنمایی میکند، غلبه بر پراکندگی صفوف و تشتت سازمانی جریانات فدایی، حضور متشکل و با برنامه مشخص در مبارزات اجتماعی و سیاسی اقشار ترقیخواه و عدالت طلب و مبارزات صنفی و طبقاتی زحمتکشان و کارگران داخل کشور با تکیه بر «فرهنگ فدایی» باید در دستور کار جنبش فدایی و کلیه فدائیان خلق ایران قرار گیرد. چه بسا این راه سخت و خونین خواهد بود، اما پیروزی نهایی از آن مردم ستمدیده و زحمتکشات ایران است.
جمعی از هوادارن سازمان فداییان خلق ایران – اکثریت (داخل کشور)
۱۹ بهمن ماه ۱٣۹٨
از دیگر مطالب سایت
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- جمعی از هوادارن سازمان فداییان خلق ایران – اکثریت (داخل کشور): «نه» به نمایش انتخابات، «نه» به کلیت حکومت اسلامی
- جمعی از هواداران سازمان فدائیان خلق ایران – اکثریت (داخل کشور) – در فراق رفیق فریبرز رئیس دانا
- پیام جمعی از هواداران فدائیان خلق – اکثریت (داخل کشور) به مراسم یادمان جانباختگان سال ۶۷
- پیام به کنگرهی ۱۸ سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) – جمعی از هواداران سازمان فدائیان خلق ایران – اکثریت(داخل کشور)
با درود
شرایط برای رشد سازمانها و احزاب ملی وخلقی صادق در داخل روز به روز مهیاتر خواهد شد.
مبارزه فقط حول محور فدایی را نمیتوان اختصاصی کرد ، ولی روی نکته همگرایی بخوبی و به حق انگشت نهاده اید ،با آرزوی موفقیت هرچه بیشتر برای دلسوزان مردم.
دوستان و همراهان گرامی, درود بر شما!
آرزوی دلخواه اما آویخته بر پیشنیازهای بی لگام و سرکشی را در میان نهاده اید:
“جنبش فدایی در کلیت خویش ظرفیت لازم برای تبدیل شدن به محوریت اتحاد چپ کشورمان را دارد… (این جنبش) امروز نیز میتواند با غلبه بر پراکندگی صفوف و تشتت سازمانی و با حفظ پرنسیبهای آرمانی و کمونیستی خود، و با تکیه بر قدرت کارگران و تودههای زحمتکش، و اقشار ترقیخواه و عدالت طلب نقش تاریخی خود را در مبارزات مردم ایران بازی کند… چنین سرانجامی دور از دسترس نیست که بار دیگر جوانانی از نسل جوانان دهۀ ۴۰ و ۵۰ که جنبش فدایی را بنا نهادند پا به عرصۀ مبارزه بگذارند و با عبور از نسلی که دیگر توان رهبری جنبش فدایی را ندارند، سکان این جنبش بزرگ را بدست گیرند… (تردیدی نیست که اگر چنین شود) زایش و پویایی جنبش فدایی را دگرباره در انطباق با شرایط امروزین جهان و کشورمان به نظاره خواهیم نشست.”
در برآورد این آرزو, دشوارترین کوه یخی که باید از جا کنده شود همان “غلبه بر پراکندگی صفوف و تشتت سازمانی” است. بگواه تاریخ, از سال ۵۷ تا کنون, پراکنش تنها نیروی موثر در گستره ی جنبش فدایی بوده است. چگونه میتوان امیدوار بود که در آنسوی گستره جنبش فدایی گروه هایی مانند “چریکهای فدایی خلق”, سازمان چریکهای فدایی خلق ایران”, “سازمان اقلیت”, “هسته اقلیت” و “سازمان اتحاد فداییان کمونیست” بتوانند از خواب چهل ساله برخیزند و گام در راه اتحاد بگذارند؟ وانگهی, آنجا که امید دست کم کورسویی داشت, با پدیداری “حزب چپ (فدائیان خلق)” انتظار میرفت که اجزاء سازنده آن به پایان موجودیت خود برسند. اما شوربختانه دیدیم که از یکسو سازمان اتحاد فدائیان دو تکه شد و از سوی دیگر سازمان اکثریت (با چند دستگی نیروهایش) به موجودیت بی دلیل خود همچنان ادامه داده است! نامی که گروه شما برخود نهاده است نیز به سردرگمی میان فداییان پراکنده دامن میزند. اگر پدیداری حزب چپ گامی به پیش بود, چرا خود را با هواداری از آن حزب به جنبش نمی شناسانید؟
در پایان, امیدوارم آنچه من گفته ام نادرست باشد و همه چیز آماده ی آنکه با هم “زایش و پویایی جنبش فدایی را دگرباره در انطباق با شرایط امروزین جهان و کشورمان” شاهد باشیم.
دوستان هواداران سازمان فدائیان خلق ایران ـ اکثریت ( داخل کشور) در پایان اعلامبه شماه ۶۵ خود نوشته اند :
“به عنوان «جمعی از هوادارن سازمان فداییان خلق ایران – اکثریت (داخل کشور)» معتقدیم در شرایط امروزین کشورمان و در شرایطی که چشمانداز فروپاشی ساختاری نظام اسلامی و حاکمیت استبداد دینی بیش از هر زمان دیگری خودنمایی میکند، غلبه بر پراکندگی صفوف و تشتت سازمانی جریانات فدایی، حضور متشکل و با برنامه مشخص در مبارزات اجتماعی و سیاسی اقشار ترقیخواه و عدالت طلب و مبارزات صنفی و طبقاتی زحمتکشان و کارگران داخل کشور با تکیه بر «فرهنگ فدایی» باید در دستور کار جنبش فدایی و کلیه فدائیان خلق ایران قرار گیرد. چه بسا این راه سخت و خونین خواهد بود،” پایان نقل قول
چندین بار این متن را خواندم ولی نمی توان از کنار سئوالات و ابهامات موجود در آنها گذشت.
یک ـ منظور دوستان نویسنده اعلامیه در داخل کشور از «غلبه بر پراکندگی صفوف جریانات فدائی ، حضور متشکل و با برنامه مشخص …….» نیروهای باقوه و بالفعل جنبش فدائی در داخل کشور می باشد یا کّل جنبش فدائی ؟
دو ـ نظر هواداران سازمان اکثریت داخل کشور نسبت به جزب چپ ( فدائیان خلق ) که از چند جریان مختلف جنبش فدائی از جمله سازمان اکثریت تشکیل شد چیست؟ آیا پراکندگی صفوف و تشتت جریانات فدائی را کاهش داد یا بی نتیجه بود؟چشم انداز را چگونه می بینند ؟ این اعلامیه در سایت حزب چپ ( فدائیان خلق ) ـ به پیش نیز منتشر شده ست .
سه ـ چرا بین نیروهای هوادار جنبش فدائی و کلیه فدائیان خلق ایران در داخل و خارج از کشور الویتی در نظر گرفته اید؟
مگر نه اینکه نیروهای حاضر در داخل کشور، با توجه به نزدیکتر بودن به مردم و واقعیت ها بهتر می توانند در اتخاذ سیاست های درست وظیفه ی تاریخی خود را انجام دهند و نیروهای خارج از کشور از انها الهم بگیرند؟
چهارم ـ درست ست که شرائط مبارزه ی چپ ها در جوامع دیکتاتوری همیشه «سخت و خونین» بوده ست .ولی برای فدائیان خارج از کشور چنین مشکلاتی وجود ندارد علت انفعال و پراکندگی را نباید در مسائل بغرنج تری جستجو کرد؟
با امید به بهروزی و پیروزی مردم ایران
هومن دبیری
درود به رفقای داخل کشور، و سپاس از زحمات شما. شرایط برای هدایت نارضایتی و ارایه رهنمود برای برون رفت از بختک نطام جهل و جنایت فرارسیده است. در راه انحلال این نظام بکوشیم. شرایط حاضر تائیدی است برارزیابی برخی از رفقای داخل با من در سال ۲۰۱۷،مبینی بر پایان توهمات جریان “اصلاح طلبان” رژیم است. این رفقا معتقد بودند که ۸۰ درصد مردم آماده پذیرش تغییر نظام هستند. اما در شرایط کنونی کمتر از ۴۰ درصد حاضر به آمدن به خیابان هستند. و دیگر گزارشات.
حسن نادری،عضو سابق شورای مرکزی. مستعفی چندین باره و سرانجام عدم امکان ادامه در پذیرش اعلامیه “تبریک به مردم برای تغییر” هئت سیاسی ـ اجرائی وقت سازمان اکثریت در خارج از کشور.
پیروز باشید