بلبل اگر به طرف چمن دشمن گل است
گل نیز در خیال خیانت به بلبل است
لو داد زاغکی که قرار دو مرغ عشق
یکشنبه عصر روی درخت سر پل است
پروانه بال خویش به آتش کشید و سوخت
خندید شمع و گفت که بیچاره اُسخل است
ای باغبان دَم گل خشخاش را ببین
این نازنین مبشّر جیر جیر و قلقل است
ما در پیاله عکس فتوشاپ دیده ایم
حافظ نخند! کار جهان در تحول است
شیخی به باجناق خودش بند کرد و گفت
پیوند خانوادگی ما تبادل است
هادی! بگو مناسب روز است و روزگار
گر دوست طعنه زد که چه طرز تغزل است
هادی – لندن – ۱۲ مرداد ۱۴۰۲