مردم رنج دیده ومبارز ایران درطول تاریخ پرفراز و نشیب میهن، به خصوص دوران معاصر، مبارزاتی مستمر برای نجات از
بندهای استبداد داخلی و استعمار خارجی داشته اند. تلاش های درخشانی که در نتیجه خودآگاهی و ایستادگی ملی، ارکان قدرت
را در تمامی سطوح حکومت های غیر مردمی تحت تاثیر قرار داده و پایه هایش را متزلزل کرده است. این مبارزات، همچون
انقلاب بزرگ مشروطیت، تشکیل نخستین مجلس شورای ملی، غلبه جمعی ایرانیان بر استبداد صغیر و پس از آن شکل گیری
نهضت ملی به رهبری زنده یاد دکتر محمد مصدق، حتی در تحولات بین المللی نقش تعیین کننده ای ایفا نمود و در نهایت منجر
به شکل گیری جنبش کشورهای غیر متعهد در دوران جنگ سرد شد. با این زمینه پررنگ، باید به دستاوردهای مردم ایران از
زاویه دیگری نگریست.
هموطنان عزیز:
اکنون به نخستین سالروز کُشته شدن ژینامهسا امینی توسط گشت ارعاب، نزدیک می شویم. مرگ تراژیک و دردناکی که باعث
شکل گیری جنبش سراسری ملت ایران مقابل رژیم سفّاک ولایت فقیه شد و جنبشی پدید اورد که به راستی تحسین همه آزادگان
جهان را برانگیخته است و کماکان بازتاب های گسترده ای دارد.هر چند جنبش های اعتراضی مردم ایران علیه استبداد کور
جریان دارد و در طول چهل و چند سال گذشته چندین و چند بار زمینه بروز یافته است. G حاکم سالهاست در زیر لایه های جامعه
جریان دارد،چرا که به راستی در G امروز هم جنبش مترقی زن زندگی آزادی چون اخگری زیر خاکستر گرم، در بطن جامعه
تداوم مبارزات روشنفکران و کنشگران جامعه مدنی داخل و خارج کشور در دهه های گذشته بوده است. به باور ما این حرکت
مستمر از ناخودآگاه جمعی مردم ایران جوشیده و اکنون از قوه به فعل بدل شده است.
فعلی شده است. پس حکومت به شیوه های وحشیانه و قرون وسطایی G جنبش انقلابی اخیر، موجب وحشت و سراسیمگی حاکمیت
خصوصا زنان G قدیمی “النصر بالرعب”، همه طیف های فعال جامعه G متوسل گشته و سعی دارد با شدت عمل و توسل به سیاست
را سرکوب، و همه صداهای مخالف را در گلوها خفه کنند.
هموطنان و همفکران عزیز:
یکی از اصلی ترین برنامه های حکومت برای مقابله با امواج توفنده آزادی خواهی به اسارت بردن زنان است. ما به این
موضوع واقفیم که زنان، جوامع آزاد را می سازند و خود سنگری مستحکم در برابر اندیشه های ارتجاعی هستند.عمال ارتجاع
را با قوانین ضد انسانی به اسارت کشیده اند، اما زنان ایرانی از کوچکترین روزنه G سیاه برای تداوم حکومت شان نیمی از جامعه
ها برای مقابله با نابرابری و تبعیض سیستماتیک و ساختاری بهره جسته و زن زندگی آزادی را در همه عرصه های حیات
فردی و جمعی خویش فریاد می زنند.
ایرانی را برجسته تر می کند. رواج سوداگری و G نگاهی به تجربیات تاریخی سده اخیر، بی ثباتی و عدم امنیت روانی جامعه
دلالی لجام گسیخته در لایه های مختلف اجتماع، نتیجه ای جز شکل گیری طبقه بورژوازی بالای رژیم نداشته است. طبقه
دروغینی که عملکردش موجب نابودی منابع طبیعی، محیط زیست، رکود صنایع، افول علم و دانش و خروج شتابان میلیونها
شهروند متخصص ایرانی شده است و از سویی دیگر، بخش بزرگی از شهروندان را به روش های مختلف به سوی استثمار
شدن و بردگی نوین سوق داده است.
اوضاع مردم البرز نشین) گیلان مازندران گلستان ( نیز به مانند سایر نقاط کشورمان وخیم است. فقر بیداد می کند و مردم هیچ
چشم انداز روشنی برای آینده متصور نیستند.انان شاهد نابودی سرزمین خویش و اتلاف ثروت های منطقه هستند و خود را در
برابر نیروی اهریمنی و ویرانگر مافیای حکومت بی دفاع می بینند.
ساکنین این مناطق ، صاحب غنی ترین ثروت های طبیعی هستند، اما رژیم اسلامی طی چهار دهه گذشته نه تنها ذره ای از
ثروت های این مناطق را برای رفاه مردم هزینه نکرده، بلکه عملکرد سراسر مخرب ایادی اش، موجب سلب کرامت انسانی
های جاهلانه اقتصادی حکومت، تن به فروش مزارع، باغ ها و G انان نیز شده است وباز بسیاری از مردم منطقه در اثر سیاست
مراتع شان داده اند تا تبدیل به ویلا، هتل و…شوند. زندگی بخش بزرگی از مردم به پایین ترین سطح فرهنگی و معیشتی سقوط
کرده است. عدم توانایی مردم در برآورده کردن ابتدایی ترین نیازهای خود از جمله خوراک، پوشاک و سرپناه امن، زنگ خطر
بزرگی را به صدا درآورده است. نابودی عامدانه جنگل ها، تراشیده شدن کوهها،خشک شدن بستر رودخانه ها، آلوده شدن آب
های زیر زمینی و جاری، خشکیدن تالاب های منحصر به فرد و بدل شدن مناطق ساحلی به برهوتی مملو از نخاله های
ساختمانی، گذار به سوی بحرانی عمیق است.بحرانی که به تنهایی می تواند به نابودی کلیت زیست بوم منطقه و حتا سقوط
زیست ایرانی منجر شود و زندگی هشتاد و پنج میلیون نفرساکن این سرزمین را تا کمتر از دو دهه دیگر با خطر فروپاشی و
نابودی حتمی مواجه سازد.
آگاه هستیم و باور داریم زندگی توده مردم که زحمتکشان حقیقی جامعه ایران هستند، به جز مزدوران اندک شمار وابسته به
مافیای حکومتی، مدت هاست که رنگی جز سیاهی و تباهی نداشته است. نومیدی، این بزرگ ترین مصیبت انسانی، چون بذری
شوم در دلهای مردم رنج کشیده سرزمین مان، پاشیده شده است و در نتیجه نرخ شاخص امید به زندگی، در پایین ترین حد ممکن
طی پنج دهه اخیر قرار گرفته است.
مشاهده دقیق و میدانی شرایط فعلی کشور و تحلیل وضعیت منطقه، ما را به این نتیجه رسانیده است که امروزه، سکوت انفعالی،
دستاوردی جز تباهی ارزش جان آدمی در عمل نخواهد داشت.
ما نیز که خود را بخشی از بدنه رنج دیده و زحمتکش جامعه ایران می دانیم، به این نتیجه رسیده ایم که برای نجات میهن از
اوضاع اسفناک فعلی و ایجاد چشم اندازی روشن برای نسل های آینده راهی جز مبارزه اگاهانه با رژیم مافیایی کنونی نداریم.
این مهم جز با پیوستن نیروها و اقشار لطمه خورده، رنج دیده و زحمتکش جامعه به یکدیگر ممکن نخواهد شد. ما نیز چون
سایر اقشار ملت ایران در کنار آسیب دیدگان، کشته شدگان و خانواده های مقاوم و داغدار آنان هستیم و با همه وجود، خواهان
جنایتکاران علیه مردم ایران، خصوصا کشتگان تابستان شصت و هفت، جنبش سال هشتاد وهشت، دی ماه G دادخواهی و محاکمه
نود و شش، آبان ماه نود و هشت وانقلاب بزرگ “زن زندگی آزادی” خواهیم بود. به باور ما،نیروهای اجتماعی متشکل و
سازماندهی شده چون حلقه های زنجیر، می توانند در برابر استبداد و ارتجاع حاکم قرار بگیرند و با پراکندن جوانه های امید و
تاباندن روشنایی در شب تاریک میهن، زمینه مبارزه بی امان و سراسری را پدید آورند. مبارزه ای که به یقین یکی دو روزه و
کوتاه مدت نخواهد بود،چرا که می دانیم برای بر خاک مالیدن پشت دیو استبداد، به زمان کافی، مداومت در عمل سیاسی و
استمرار تجربه های موفق تاریخی نیازمندیم. ما با درس گرفتن از مبارزات راهگشای پیشینیانمان، قصد داریم سرمایه اجتماعی
جوان ایرانی را حول محور های مشترکی چون خواست آزادی و ایرانِ سکولار، فدراتیو و دموکراتیک متشکل کنیم و خود نیز،
بی گفتگو و ادعای واهی، قطره کوچکی باشیم در این اقیانوس. ما می خواهیم صدایمان،بخشی از پژواک تاریخی همه مردم رنج
کشیده سرزمین ایران باشد. در راستای تحقق این مهم، به عنوان یکی از نیروهای متعهد در سپهر سیاسی اکنون، خواهیم کوشید
تا روز آزادی نهایی، در کنار یکدیگر باقی بمانیم. از نگاه ما، همه ایرانیان برابر و دارای حقوق اساسی مشترک هستند و با
آگاهی به این مساله مبارزه ما با ساختار جاهل و غیرانسانی حاکم، جنبه ای تازه خواهد یافت.
زنده باد آزادی
برقرار باد جمهوری فدراتیو ایران
