یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

بیانیه‌ی حزب چپ ایران پیرامون تحولات جنگی در قره‌ باغ: قربانی، مردمان‌اند‌! مرزهای موجود بمانند و بدل به حلقات دوستی شوند!

یکبار دیگر عفریت جنگ و ویرانی و متعاقب آن هراس از انتقام و انتقام‌کشی بر فراز «قره باغ کوهستانی» به پرواز درآمد. دولت آذربایجان از ۹ ماه پیش با بستن کریدور لاچین – این تنها راه ارتباطی منطقه با جمهوری ارمنستان، برنامه‌ی تعیین تکلیف «مسئله‌ی قره‌باغ» را تدارک دیده بود. برنامه‌ای که با اعزام بست‌نشینان «زیست محیطی» به دالان (کریدور) لاچین زیر عنوان جلوگیری از تخریب معادن آذربایجان به اجرا درآمد، تا اعمال قدرت نظامی بعدی در قره‌باغ تحت عنوان دفاع از اینان موجه جلوه نماید. خواست باکو تسلیم بی قید و شرط نیروی مسلح داشناکی و انحلال «حکومت غیرقانونی» آرتساخ است که حتی ایروان نیز تاکنون حاضر به شناسایی‌ آن نشده است.

کنترل این کریدور حیاتی مطابق قرارداد آتش بس ۲۰۲۰ به نیروی نظامی بالای ۲ هزار نفره روسیه واگذار شده بود تا به عنوان حایل، نقش محافظتی ایفاء کند. ولی این نیروی میانجی در جریان عملیات جنگی اخیر موضع انفعالی داشت و روسیه از توصیه به خویشتن‌داری طرفین فراتر نرفت. دولت آذربایجان با آگاهی از ۲ عامل مهم، یکی درگیری روسیه در جنگ اوکراین و دیگری سردی مناسبات میان مسکو و ایروان، که با برگزاری مانور مشترک ارتش ارمنستان با واحدهایی از ارتش آمریکا در خاک ارمنستان و فاصله آشکار ایروان با «پیمان دفاعی منطقه‌ای» بیشتر آشکار گردید، زمان را برای انجام این عملیات مناسب دید و با پشتیبانی سیاسی ترکیه به آن تحقق بخشید.

جنگ ارمنی – آذری که برای بار سوم است درمی‌گیرد و چه بسا آخرین آن در قره‌باغ کوهستانی باشد، جدا از عللی که ریشه در کشاکش‌های ناسیونالیستی سالهای حوالی ۱۹۲۰ دارد، نخستین بار در سال‌های آغازین دهه ۹۰ و کشتارهای متقابل طی فجایع سومگائیت، اقدم و شوشا به ثبت رسید. دومین بار نیز در سال ۲۰۲۰ بود که با تحمیل تلفات سنگین بر ارامنه به‌وقوع پیوست و نهایتاً هم ختم به جنگ اخیر شد، که علیرغم کوتاه بودن زمان عملیات، تاکنون بالای دویست تن تلفات انسانی به‌جا گذاشته است. این سلسله جنگ‌ها میان دو ناسیونالیسم افراطی و گاه نیز با رنگ و لعاب مذهب، در تداوم خود با رسیدن به فاجعه انسانی امروز، باعث شده که بیش‌ از ۵۰ درصد از جمعیت ۱۲۰ هزار نفری ارامنه ساکن قره‌باغ، در هراس از آینده‌ای ناروشن و ترس جان، زادگاه و خانه و کاشانه‌ی خود را ترک کرده‌اند تا بر حسب امکانات، راهی ارمنستان و یا روسیه بشوند.

یک نگاه تاریخی به این معضل پیچیده‌ی ناسیونالیستی نشان می‌دهد که مسئله‌ی قره‌‌باغ صرفنظر از جنبه‌ی درون‌زای آن‌، طی تاریخ دستاویز قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای هم بوده و بری از تحریکات خارجی نبوده است. اکنون نیز علاوه بر گذرگاه لاچین، دعوا و ادعای اصلی بر سر کریدور ۳۶ کیلومتری زنگزور است که نخجوان متعلق به آذربایجان را با گذر از دل خاک ارمنستان، وصل سرزمین اصلی می‌کند. گذرگاهی که فقط هم باکو نیست، که سودای تصاحب آن در سر دارد، بلکه آنکارا پشتیبان این رویا هم هست که زنگزور را پل ارتباطی با آذربایجان و از طریق آن دریای خزر و آسیای میانه بخواهد. این گذرگاه برای چین نیز بخشی از کمربند – جاده‌ی ابریشم به شمار می‌رود و از نظر روسیه جزو معابر واصل شمال – جنوب به حساب می‌آید. ضمن اینکه برای آمریکا و اروپا هم نقطه‌ی حساسی از منطقه‌ی استراتژیک محاط در دریای خزر و دریای سیاه و ناحیه‌ای واقع در جنوب روسیه، شمال شرق ترکیه و شمال غرب ایران تلقی می‌شود.

موضوع در رابطه با کشور ما حتی ابعاد فرا اقتصادی و سیاسی دارد و مشخصاً به مرزهای ژئوپلتیک آن با ارمنستان و امتداد ترانزیتی ایران تا دریای سیاه برمی‌گردد. همینجا هم باید تصریح کرد که جمهوری اسلامی همانند بسیاری دیگر از عرصه‌ها در سیاست خارجی، در این گرهگاه هم یا سیاست منفعل و متناقض داشته و یا مرتبط با طرح ۳+۳ مرکب از روسیه، ترکیه، آذربایجان، ارمنستان، گرجستان و ایران که زمانی در این زمینه پیش کشید، هیچگاه هم نتوانست ناشی از نگاه غرب‌ستیزانه‌اش اهرم  و راهکار ابتکاری معینی عرضه کند. از نگاه دشمن محور، ابتکار ملی در نمی‌آمد و دردا که اینجا نیز بخاطر سلطه‌ی هستی‌سوز جمهوری اسلامی بر کشور، باخت دیگری در کمین ایران نشسته است.

معضل کریدور زنگزور ابعاد ژئوپلیتیکی حساسی را با خود حمل می‌کند. از یک‌سو بخشی از این کریدور در خاک کشور ارمنستان قرار دارد، که هرگونه اقدام جهت جداسازی آن به‌مثابه‌ی تغییر مرزها در این منطقه است و پیامدهای غیر قابل پیش‌بینی خواهد داشت. در واقع امر اگر کنترل این کریدور به دست کشور آذربایجان بیفتد، نطفه‌ی یک درگیری منطقه‌ای دیگر میان آذربایجان و ارمنستان، از هم اکنون بسته خواهد شد. هم‌چنین، با توجه به اهمیت اقتصادی این کریدور برای ایران، اردوغان پس از دیدار با الهام علیف در نخجوان، به منظور جلب رضایت ایران اعلام کرد که این کریدور اقتصادی می‌تواند از خاک ایران نیز عبور کند، اما تضمینی برای میزان جدی بودن این وعده ارائه نداد. لذا کشور ما در موقعیت حساسی قرار گرفته‌است و هرگونه مقابله‌ی ممکن نظامی، به فلاکت هرچه بیشتر مردم منطقه منجر خواهد شد و کشور ما را نیز در معرض خسارات آن قرار خواهد داد.    

حزب چپ ایران بر این‌ است که گرچه میراث تاریخی مرتبط با ساختار جغرافیایی آذربایجان و ارمنستان و بغرنجی درآمیزی‌های آن‌ها، بگونه‌ای بوده که آبستن منازعات باشد، اما مقدر هم نبود و نیست که این منطقه بارها چنین دردناک در آتش نقار و نفاق ناسیونالیستی بسوزد. در جهان منافع متقابل، راه‌های کافی وجود دارند که بتوان ناسیونالیسم تنگ نظر جنگ طلب را مهار زد و مبنا را بر منافع مشترک مردمان گذاشت. باید توجه داشت که ممکن است با جنگ در لحظه مردمی را آواره و سرکوب و خفه کرد. اما خواست آن مردم در دل‌ها به نفرت بدل می شود و زمینه ساز جنگ بعدی خواهد شد. این جنگ نیز مثل هر جنگ دیگری، ده‌ها هزار تن را آواره و بی خانمان کرده‌است. وظیفه‌ی مقدم برقراری صلح و تامین امنیت و‌ آسایش برای آوارگان این جنگ و خانواده‌های قربانیان آن است.

قره‌‌باغ جزئی از خاک آذربایجان است، اما نه در انحصار ترک‌های آذربایجانی‌. ارامنه‌ی ساکن در خان‌کندی و شوشا صدها سال حق زیست برابر‌حقوق با ترک‌زبان‌های آذربایجانی‌ دارند و محق‌اند که از این پس نیز امور داخلی خود را ادارە نمودە و از آموزش به زبان مادری و از زندگی مطابق آیین‌ و فرهنگ خویش برخوردار شوند. ما هم به زیاده‌طلبی «داشناکسیون» و امتداد امروزین آن نه می‌گوییم و هم به «مساوات» دیروزی و امتداد پان ترکیسم کنونی. در این برهه‌ی حساس بر وظیفه و نقش سازمان ملل متحد، به‌منظور جلوگیری از گسترش فجایع انسانی در این منطقه آلوده به نفرت ملی تاکید مضاعف داریم.

حزب چپ ایران که علیه هرگونه شوونیسم و دیگر ستیزی است، از حقوق دمکراتیک‌ همگان، فارغ از تعلق ملی و قومی و در هر کجا که باشند، دفاع می‌کند. ما، برای دو کشور شمال غربی ایران، دوستی با همدیگر را آرزومندیم و برای کل منطقه امنیت همگانی را خواهانیم. حزب ما هم‌چنین مخالف هرگونه تعدی به مرزهای موجود و از جمله مرزهای ایران با همسایگان است و از جایگاه صلح و سازندگی فراگیر، بر حفظ مرزها و تبدیل آن‌ها به حلقات دوستی پای می‌فشارد و از حقوق انسانی و امنیت آوارگان جنگی دفاع می‌کند.

هیئت سیاسی حزب چپ ایران

 ۶ مهر ۱۴۰۲ – ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۳   

https://akhbar-rooz.com/?p=218182 لينک کوتاه

2 8 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

2 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
حسن صباح
حسن صباح
7 ماه قبل

یک مشت شعار دلفریب داده اید . مردم جمهوری ارمنستان و ارامنه قرهباغ و مردم جمهوری آذربایجان نشسته اند که به توصیه های پیامبرگونه شماها تکبیرگویان گوش فراداده و مو به مو اجرا کنند . هفتاد سال تبلیغات به اصطلاح انترناسیونالیستی نتوانست ناسیونالیسم کور را بینا کند .دارند همدیگر را لت و پار میکنند . اگر میخواهید زیر پای دشواریهای منطقه ای و بین المللی له نشوید باید قدرتمند شوید تا حداقل از سرزمین خود و منافع ملی بتوانی دفاع کنی و صلح برقرار کنید . بنابرین به جای این شعارهای قرن بیستمی توخالی راهکار قدرتمند شدن کشور را متناسب با شرایط قرن بیست و یک ارائه دهید تا مورد بحث و چالش در عرصه ملی قرار گیرد قترتمند نشدن مساوی به فنا رفتن است . روش های آن باید در اولویت بحث بین همه گروههای ملی قرار گیرد .مانند جنگ است که تهیه سلاح و بسیج نیرو باید در اولویت باشد . بقول نظامی گنجوی آن خشت بود که پُر توان زد .

مازیار
مازیار
7 ماه قبل

گرداننگان حزب چپ “دریای خزر” دیگر چه صیغه ائیست!
اعراب در پی یورش و در هم شکستن دولت ایران و رسیدنشان به کناره های دریای طبرستان به دولتی برخورد کردند بنام خزر از آنرو اعراب آن دریا را دریای خزر نامیدند و مذهبیون “ایرانی”آن واژه را وارد فرهنگ ما نمودند. شما چرا؟!
بی جهت نیست که سهم ۸۵ میلیون ایرانی از آن دریا از سهم ۶ میلیون ترکمن و ۹ میلیون باشندگان تحت کنترل رژیم دست نشانده صهیونیستها در بادکوبه کمتر است.
قوم خزر سوا از اینکه از کجا ریشه داشته فقط ۶۰۰ سال در بخش کوچکی از آن دریا زیستند که امروزه تحت کنترل روسیه است و دیگر نام و نشانی از آنها نیست. حال آنکه ما ایرانیها در بخش بزرگی از کرانهای آن دریا و برای چند هزار سال زیسته و هنوز هم هستیم. آیا منصفانه است شما که خود را ایرانی می دانید آن واژه جعلی و تحمیلی را بکار برید؟!
پس از فروپاشی شوروی نوعی پان ترکی در کل منطقه از جمله در رژیم حاکم بر کشور ما ریشه دوانده و رسمیت یافتن واژه خزر و سر انجام شوم مردم ارتساخ از ارمغانهای آنست.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x