حمله غافلگیر کننده حماس پس از سالها به حاشیه رانده شدن مسئله فلسطین و تضعیف موقعیت فلسطینیها در صحنه جهانی و بویژه در میان کشورهای عرب منطقه، علیرغم کشتار بی گناهان یک پیروزی برای فلسطینیها و روحیه اعراب سرخورده و تحقیر شده در این ماجرا، محسوب میشود. اما این صبح پیروزی گذار از مرز و غافلگیری تاریخی نیروهای امنیتی و ارتش اسرائیل، بخاطر کشتار و به اسارت گرفتن غیرنظامیان، دیری نپایید. اگر حماس بجای نمایش خشونت با غیرنظامیان اسرائیل و اسارت گرفتن ۲۰۰ غیرنظامی ۱۰ سرباز اسرائیلی را اسیر گرفته بود، امروز چهره دیگری در افکاری عمومی جهانی داشت.
حمله حماس اما به شکل بیسابقهای به فضای دوقطبی در سطح جوامع غربی دامن زده است. در دانشگاه سواز لندن ظاهرا تعدادی از دانشجویانی که برای همبستگی با فلسطینیها جلسه برگذار کرده بودند را تعلیق کرده است. هفت نفر از خبرنگاران بیبیسی عربی که از حماس تجلیل کرده بودند، اخراج شدهاند. روزنامه گاردین قرارداد یکی از کاریکاتوریستهای معروف خود که کاریکاتوری از ناتانیاهو کشیده بود را تمدید نکرده است. حتی برخی سیاستمداران معمولا معتدل نیز به سمت موضعگیریهای تند چرخش کردهاند. رئیس جمهور سوسیال-دموکرات اسرائیل اسحاق هرتزوک در کنفرانس مطبوعاتی در پاسخ به خبرنگارانی که از فشار و محاصره مردم بیگناه غزه از سوی اسرائیل پرسیده بود عصبانی میشود و میگوید “اینکه مردم غیرنظامی غزه مقصر نیستند صحیح نیست چراکه آنها میتوانستند علیه حماس تظاهرات کنند” و حنان اشراوی سیاستمدار دولت خودگردان فلسطینی در کرانه غربی حاضر نمی شود در تلویزیون سوئد اعمال حماس در کشتار غیرنظامیان اسرائیلی را محکوم کند. بسیاری از احزاب و سیاستمداران غربی نیز تحت تاثیر کشتار بیگناهان توسط حماس، در محکوم کردن محاصره غزه و رفتار اسرائیل با بیش از دو میلیون از ساکنان آن، یا ساکت هستند و یا بسیار محافظهکارانه از اسرائیل انتقاد می کنند.
این فضای دو قطبی و تجمیع احساسات شدید برای حمایت یا محکوم کردن یک سوی درگیری حماس-اسرائیل فضای سیاسی کشورهای اروپایی و امریکای شمالی در شکل تظاهرات مختلف، درگیری میان گروههای مختلف تظاهرکنندگان، توصیه به جوامع یهودی به عدم پوشیدن یا با خود داشتن علائمی که تعلق دینی آنها را آشکار کند و یا عدم صدور مجوز تظاهرات برای طرفداران حماس یا فلسطینیها در فرانسه منحر شده است. این فضای دو قطبی درمیان ایرانیان داخل و خارج کشور و از جمله در فضای مجازی اوج گرفته است. طرفداران حکومت از عملیات حماس حمایت می کنند، چنانکه در روز عملیات حماس یعنی ۷ اکتبر در تهران شیرینی پخش کردند. در آنسو بخش مهمی از اپوزیسیون برانداز کاملا طرف اسرائیل را گرفتهاند و هرگونه دفاع از حقوق فلسطینیها را دفاع از کشتار غیرنظامیان از سوی حماس ارزیابی می کنند. در این میان نه در بیانیه محمد خاتمی و نه در مطلبی که مهدی کروبی درباره درگیری اخیر میان حماس و اسرائیل منتشر کرده است کشتار غیرنظامیان اسرائیلی محکوم نشده است. آنها فقط بر دفاع از مردم غزه و حقوق فلسطینیان تاکید کردهاند. بیانیه جبهه اصلاحات نیز هرچند بهتر از مواضع آقای خاتمی و کروبی بود و خشونت حماس و نقص حقوق بشر شهروندان اسرائیلی از سوی آنها محکوم شده بود، اما ناشیانه کشتار غیرنظامیان اسرائیلی که درمیان آنان کودکان و سالخوردگان نیز بودند را «حاشیه»ای در این پیروزی فلسطینیها نامید. فضای دوقطبی ذکر شده را حتی در برخی از مطالب و کامنتهای خوانندگان در همین سایت اخبار روز نیز شاهد هستیم.
بهرحال مسئله فلسطین و منطقه خاورمیانه وارد دور جدید و مهمی از تحولات شده است و چشم انداز صلح و آرامش نه برای فلسطینیها و نه برای اسرائیلیها فعلا در افق خاورمیانه دیده نمیشود. باید دید سفر جو بایدن به اسرائیل تا چه میزان به کاهش مخاصمات کمک خواهد.
وارد کردن ارمان های ایده لوژیکی در این در گیری ها به واقعیت ها نمی توان اشاره درست کرد؛
اگر به تاسیس کشوری بنام اسرائیل توجه کنیم
یکی از اهدافش که بقایش را تضمین می کنند گسترش سرزمینی است
اسرائیل هر برنامه ای که او را محدود به سرزمین فعلی کند تن در نخواهد داد پس ابتدا
باید غزه را اسرائیلی کند
و سپس بخش های از قسمت دیگر فلسطینی ها را به کنترل خود در اورد و در نهایت یک کشور کوچک فلسطینی با مرز ها محدود در درون اسرائیل بسازد
در این پروژه حماس هایی را بصورت مشکوک می سازد و حذف می کند و….
پیدا کردن خوب و بد در جنگ بین حماس و اسرائیل ممکن نیست چون هم دو بعلت سرمایه دار بودن ارتجاعی هستند. حمایت کارگران فلسطینی غزه از حماس و حمایت کارگران یهودی اسرائیل از دولت اسرائیل بر اساس دانش کافی از انسان و جامعه نیست بلکه بر اساس مهندسی فکری شدن توسط ارتجاعیون حاکم بر آنهاست. وقتی نعیین کننده سرنوشت توده های کارگر خودشان نباشد، ارتجاعیون سرنوشت آنها را تعیین میکنند و جنایاتی را که مشاهده میکنید نتیجه آن است. نتیجه جنگ میان ارتجاعیون از طریق درجه هوشیاری و قدرت نظامی و سیاسی تعیین می شود نه بر اساس خوب و بد. خوب و بد در جنگ داخلی ایران بین “مردم” و دولت اسلامی چطور؟ اپوزیسیون جمهوری اسلامی یا بلشویک هستند که خوب نیستند، یا، سوسیال دموکرات هستند که میدانیم بعلت نوکری برای غرب هیچ وقت خوب نبوده اند.آنهایی هم که ادعای سوسیالیسم ندارند، همگی جاده صاف کن غربی ها هستند. پس وضع ما هم مثل فلسطینی هاست. روند همین خواهد بود تا روابط کمونیستی اقتدارگریز از پائین شکل بگیرد.
پاراگراف زیر بخشی از بیانیه حزب کمونیست اسرائیل است که در روز ۷ اکتبر یعنی روز حمله حماس نوشته شده و اشاره به حملات افراطیون اسرائیلی سساکن شهرکها یک هفته قبل از حمله حماس در ۷ اکتبر میکند . که نشان میدهد شروع کننده افراطیون اسرائیلی بوده اند که بعد حماس میزنه به سیم آخر. داستان چیست ؟
“شهرکنشینان در هفته گذشته، با حمایت دولت، در منطقههای اشغالی آشفتگی و هرجومرج و ویرانی بهبار آوردند، به مسجد الاقصی هتک حرمت کردند و در خیابانهای حواره واقع در نابلس دست به اقلیت کشی زدند. از امروز صبح اوجگیری شدید خصومتها را شاهد بودهایم که خطر چرخش و تبدیل شدن به جنگی منطقهای را در پی داشتهاند. به تهدید چنین جنگی از همان نخستین روز بر سر کار آمدن این دولت دستراستی پیوسته دامن زده شد و تقویت گردید.”
پس میفرمایید اول شهرک نشینان صهیونیست در کرانه غربی دست به کشتار زدند, بعد در عرض یک هفته حماس در نوار غزه دست به عملیاتی زد که نیاز به حد اقل یک سال برنامه ریزی و آمادگی داشت؟ این منطق حزب کمونیست اسرائیل است و بعد تعجب میکنند چرا هواداران کمونیست ها در حال افولند.
مثل این است که شما بگوئید اسرائیلیها برای بمباران بی وقفه غزه یکسال برنامه ریزی لازم داشته اند در حالیکه همانروز ۷ اکتبر عکس العمل نشان دادند. شما احتمالا نمیدانید هر دو طرف به علت ۷۵ سال درگیری مداوم همیشه آماده نبرد هستند و در شرایط معین فقط منتظر یک جرقه اند. بر اساس بیانیه آن حزب ،عناصر راست افراطی در حکومت اسرائیل به تحرکات فرقه گرایان مسلح و افراطی شهرکها میدان داد و با عکس العمل حماس این داستان گسترش پیدا کرد.لعنت به جنگ که در شرایط نابرابر همه چیز وارونه میشود . مسئله این است که هیاهوی غرب در دفاع از اسرائیل فضا را غبار آلود کرده است. حتی در خانه هم کسی جرأت ندارد بگوید بانی جنگ لعنتی دولت اشغالگر و فاشیستی اسرائیل است که به فرقه های افراطی سوپرمذهبی مجوز هر کاری را میدهد چه برسد به فضای عمومی.