یکشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳

یکشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳

شعر “دیگر” – علی اردلان

صدای بستن در

ازپشت سر

چون شروع ضربه ای دیگر

درچرخشی دوباره است.

ازخطی به خطی دیگر

صداها بسته میشوند

و ازچرخش هرضربه

خطی تباه می گردد.

*

باید راهی باشد

که ازوحشت آخرین ضربه بگذرد  

چون جنگلی

که گم‌ شدن درآن تکرارنمی گردد.

*

خطوط بهم ریخته توفان  

 زبان را نمی گشاید

و فاجعه

 در خاک سکوت

دفن میگردد.

-صدایی که با دستان کودکانه اش

نقشی کشید

و نگاهی که موسیقی مرگ را نواخت-

باید راهی باشد

برای عبورازناگشودگی آخرین راز

و پی بردن به سرگذشت

رهنوردانی که

درکسوف گم‌ شدند…

*

چه دردناک است

اگرزمان دوباره بکارافتد

تا مفهوم بی نهایت

با توهم انسان درمانده

یکی گردد.

یا دستی پیدا شود

که زهره را

برلمبرشب

خالکوبی کند

تا برشهوت پس ازمرگ

چیره گردد.

*

دراین گوشه

که درب نیم گشوده،

به تلخکامی تکرار

نزدیک تراست،

دریای وحشت زده ای دیده میشود

که نباید به اینجا بازمیگشت.

*

پیش ازآنکه به رازهای “دیگر” پی ببرد

به میهمانی تنهاشدگان رفت.

جایش خالی بود

-چون یادش-

*

در امتداد فراموش شده صخره ها

آیینه ای گشوده میشود :روبه تکرار

و رود سکوت

باز میماند از

آخرین دیدار.

*

 باید ازعشق

پیکری بسازد

کامل تر از

ایده گناه

و درخشانتر از تصویر نیستی

درلبه ی

 آخرین تابش ماه.

علی اردلان – ۲۲ آبان ۱۴۰۲

https://akhbar-rooz.com/?p=223585 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x