من از دل سنگ
تا حرف های درهم دریا
و من از آسمان
تا سایه آفتابگردان
زردم.
من از جنگلی سوخته برآمدم
باران نشانم داد
که بی تو
من
آسمانی پر از دردم.
آسمان پر از درد است
و اینبار
بی نگاه تو
زندگی سرد است.
*
به منظومه ی خورشید
راه می گشود
چشم تو در شعر من
ماه میسرود،
چون پرنده ای
که بر خرابی ساحل
نشسته بود.
علی اردلان – ۸ تیر ۱۴۰۲