![](https://www.akhbar-rooz.com/wp-content/uploads/2024/05/307.jpg)
این مقاله نشریه فارن پالیسی به بررسی نفوذ چین بر ایران و پیچیدگیهای موجود در روابط این دو کشور میپردازد. واشنگتن از پکن میخواهد تا با استفاده از نفوذ اقتصادی خود، فعالیتهای ایران را محدود کند. این مقاله می گوید علیرغم ارتباطات اقتصادی گسترده بین چین و ایران، پکن نمی خواهد به فشار آمریکا تن دهد و ترجیح میدهد در مسائل منطقهای یک نقش محافظهکارانهتر ایفا کند. این مقاله اندکی بعد از حمله ی ایران به اسرائیل نوشته شده است.
حتی قبل از اینکه ایران هفته گذشته صدها پهپاد و موشک به اسرائیل پرتاب کند، مقامات آمریکایی از چین که یکی از بزرگترین شرکای تجاری ایران است، خواسته بودند تا از نفوذ خود برای متقاعد کردن تهران به کاهش اقدامات تحریکآمیز خود و نیروهای وابستهاش در خاورمیانه استفاده کند.
حمله تلافیجویانه روز شنبه که نخستین حمله مستقیم ایران به اسرائیل بود، توجه آمریکا به احتمال نفوذ پکن در خاورمیانه را بیش از پیش افزایش داده است. چین به مدت طولانی بزرگترین شریک تجاری ایران بوده است و مقامات ارشد آمریکا، از جمله رئیسجمهور جو بایدن، به طور علنی از پکن خواستهاند به کنترل تهران کمک کند، بهویژه با توجه به حملات ماههای اخیر شورشیان حوثی که به حمایت ایران در دریای سرخ، به تجارت جهانی آسیب زده اند.
جان آلترمن، مدیر برنامه خاورمیانه در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی می گوید: «چین تقریباً یکسوم کل تجارت ایران را تشکیل میدهد و حامی مهمی برای منافع ایران در شورای امنیت [سازمان ملل] است،» او می افزاید: «به نظر من، چین تنها کشوری است که بیشترین توانایی را برای تأثیرگذاری بر ایران دارد، اگر بخواهد این کار را انجام دهد.»
با ادامه تنشها میان اسرائیل و ایران، قانونگذاران آمریکایی فشار خود را [بر ایران و چین] بیشتر میکنند. در آخرین اقدام، مجلس نمایندگان آمریکا روز دوشنبه به اتفاق آرا لایحه تحریمهای انرژی ایران-چین را تصویب کرد. هدف این تحریم ها شرکتهای چینی است که نفت خام ایران را خریداری میکنند و در نتیجه پول زیادی به اقتصاد ایران تزریق میکنند. این لایحه اکنون به سنا فرستاده شده است.
«همانطور که میدانید، ایران از تجارت نفت خود با چین تا روزانه ۱۵۰ میلیون دلار درآمد کسب می کند،» نماینده آمریکا، جاش گاتهایمر، روز دوشنبه گفت. «با وارد کردن میلیونها بشکه نفت در روز، چین رژیم ایران را سر پا نگاه داشته و بودجه حیاتی برای برنامه آشوبگرانه تهران، از جمله توسعه موشکی و سلاحهای هستهای، فراهم میکند.»
اما با اینکه آمریکا به طور فزایندهای به چین فشار می آورد تا بر ایران تأثیر بگذارد، برخی کارشناسان هشدار میدهند این مسئله به آن سادگی که به نظر میرسد نیست.
تعداد کمی از کشورها روابط اقتصادی مثل پکن با تهران دارند. چین بیش از یک دهه است بزرگترین شریک تجاری ایران است، رابطهای طولانی مدت که عمدتاً بر تجارت نفت متکی است. بین سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۳، شرکتهای چینی واردات نفت ایران را بیش از سه برابر کردهاند، و فروش آنها به بالاترین حد در ده سال گذشته رسیده است.
اما رابطه اقتصادی آنها نیز یک رابطه نامتوازن است. به عنوان مثال، سال گذشته، بیش از ۹۰ درصد صادرات نفت خام ایران به چین رفت. با این حال، چین تأمینکنندگان دیگری به غیر از ایران دارد. نفت ایران تنها ۱۰ درصد از کل واردات چین را شامل میشود.
پاتریشیا کیم، از موسسه بروکینگز، می گوید: «پکن به عنوان بزرگترین شریک تجاری و حامی قدرتمند ایران، از کانالهای ارتباطی ممتازی با تهران برخوردار است و قطعاً نفوذ بیشتری نسبت به ایالات متحده یا متحدانش بر این کشور دارد». وی می افزاید: «سخت است بگوییم اگر رهبران چین تصمیم به اتخاذ رویکرد مداخلهجویانهتری بگیرند، چین تا چه اندازه میتواند تهران را کنترل کند.»
در حالی که چین در زمینه فروش نفت و تجارت بر ایران نفوذ دارد، این نفوذ از نظر سیاسی و لجستیکی چالشبرانگیز است، ویلیام فیگوروا، کارشناس روابط چین-ایران در دانشگاه گرونینگن هلند، می گوید، به عنوان مثال، بخش زیادی از نفت ایران را پالایشگاههای خصوصی چینی که به صورت غیرقانونی در بازار سیاه عمل میکنند، خریداری میکنند، نه پالایشگاههای دولتی. این پالایشگاههای خصوصی «به سختی قابل کنترل هستند» او می گوید این موضوع کنترل مستقیم واردات نفت ایران را برای پکن چالشبرانگیز میکند.
ویلیام فیگوروا اشاره می کند سرمایهگذاریهای چین در ایران، که عمدتاً توسط شرکتهای خصوصی انجام شده، تاکنون ناکافی بوده و به یک مسئله ناراحتکننده و دائمی در روابط بین دو کشور تبدیل شده است. چین به طور پیوسته و برای مدت زمان طولانی در ایران سرمایهگذاری کمتری نسبت به انتظارات ایران انجام داده است. این عملکرد نه تنها باعث شده شکایاتی از سوی تهران مطرح شود، بلکه تمایل ایران را برای پذیرش و تمکین به فشارهای چین نیز تحت تأثیر قرار داده است.
او می گوید: در کوتاه مدت، چین چه کاری میتواند انجام دهد؟ سرمایهگذاریهایی که بتوان تهدید به لغو آن ها کرد وجود ندارد و آنها به تعهدات قبلی خود عمل نکردهاند، پس سیاست هویچ و چماق تاثیر محدودی دارد.
اریک اولاندر، سردبیر پروژه چین-جنوب جهان، یک سازمان غیرانتفاعی متمرکز بر روابط چین با آفریقا و جنوب جهان، می گوید: ایران پیش از این نشان داده که حاضر است تا واکنشها و محدودیتهای بزرگترین مشتری خود یعنی چین را آزمایش کند. به عنوان نمونه، در دسامبر گذشته، ایران محمولههای نفتیای که به چین صادر میکرد را کاهش و قیمت آنها را افزایش داد. این اقدامات منجر به کاهش شدید فروش نفت شد و به این ترتیب ایران نشان داد روابط اقتصادی با چین نیز محدودیتهای خاص خود را دارد.
اولاندر گفت: «در واشنگتن فکری وجود دارد که قدرت اقتصادی، به معنای قدرت سیاسی است، این مورد برای ایرانیان صادق نیست. ایرانیان دههها تحت تحریمها مورد آزمایش قرار گرفتهاند. آنها امنیت ملی و ملاحظات سیاسی خود را به خاطر ملاحظات اقتصادی به چینیها تسلیم نخواهند کرد.»
در همین حال، هیچ نشانهای از تسلیم شدن چین به فشارهای واشنگتن وجود ندارد. پکن مراقب بوده است تا عمدتاً در حاشیه جنگ اسرائیل-حماس بماند، از این درگیری برای همسویی خود با کشورهای جنوب جهان استفاده کرده و زمانی که حرفی زده است، مانند زمانی که از ایران خواست تا حملات حوثیها در دریای سرخ را کاهش دهد، تمرکزش تنها بر کاهش آسیبها به منافع خود چین بوده است.
واشنگتن و پکن دیدگاههای بسیار متفاوتی نسبت به درگیریهای گستردهتر در خاورمیانه دارند. در پی حمله آخر هفته ایران به اسرائیل، به نظر می رسد پکن از اقدامات تهران پشتیبانی کرده و اعلام کرده است همیشه آماده «پیشبرد همکاریهای عملی» است.
سخنگوی وزارت خارجه چین، لین جیان، که واکنش ایران را به عنوان «عمل دفاع از خود» توصیف کرد، گفت: «چین به شدت حمله به سفارت ایران در سوریه را محکوم کرده و معتقد است این حمله نقض جدی و غیرقابل قبول قوانین بینالمللی است.» او افزود: «چین از تاکید ایران بر عدم درگیری با کشورهای منطقهای و همسایه و تکرار تعهد خود به سیاست دوستانه منطقه ای قدردانی کرده است،».
یون سان، مدیر برنامه چین در مرکز استیمسون هم می گوید: «برای چین، بمباران سفارت یک کشور دیگر غیرقابل قبول است، پس قبل از اینکه جامعه بینالمللی در مورد چگونگی متوقف کردن ایران صحبت کند، فکر میکنم سوال متقابل چینیها این است: خب، چگونه اسرائیل را متوقف کنیم؟»
در مجموع، پکن علاقهای به مداخله و نشان دادن تسلیم شدن به فشارهای آمریکا ندارد.
اریک اولاندر می گوید: پیشنهاد واشنگتن مبنی بر اینکه چین باید از نفوذ خود برای کنترل یا کاهش فعالیتهای ایران استفاده کند، از نظر منطقی قانعکننده نیست. این سیاست برای چین نامناسب است زیرا رئیسجمهور چین، شی جینپینگ، نمیخواهد تحت فشار و دستورات ایالات متحده عمل کند، به ویژه در مورد ایران که شریک تجاری مهمی برای چین است.
کریستینا لو، خبرنگار سیاست خارجی در نشریه فارن پالیسی – ترجمه فارسی برای اخبار روز
چین و روس بر اساس منافع خودشان و در راستا منافع خودشان به حاکمیت فشار می آورند و خواهند آورد.
چین و روس می داند تمام باند های حاکم با روشی که پیش گرفته اند بقایش در بازی کردن برای روس و چین است
این دو حامی حاکمیت برخوردشان را باحاکمیت فقط بر اساس منافع خود
تنظیم می کنند در جایی که این دو حامی ببینند از رقبای بین المللی اشان می توانند از برگ ایران استفاده کنند آنوقت به حاکمیت امر و نهی خواهند کرد و…
مسئله مقدار نفوذ نیست زیرا هیات حاکمه ی ایران از مافیاهای مختلفی که دارای منافع مشترک تعیین شده هستند از اینرو توصیه و فشارهای جانبی تاثیری در روند حرکت این حکومت ندارد حتی خامنه ای تصمیم می گیرد برجام را امضا کند و طی ۲۰ دقیقه مجلس تائید می کند اما چون سپاه و دو مافیای دیگر راضی نبودند برجام با سر زمین خورد حتی سالها جمهوری اسلامی به تعهداتش عمل می کرد ولی روند حرکت به سمت بی اعتباری برجام رفت تا ترامپ آنرا ناکارآمد کرد و دیدیم که جمهوری اسلامی هم دیگر نتوانست انرا احیا کند لذا اگر منافع تمام مافیاها همسو شود امکان اینکه چین نتیجه بگیرد هست ولی در عمل اگر طرح برخلاف میل و منافع مافیاها باشد خود پیامبر اسلام هم در نظر خامنه ای و شرکایش کافر مطلق تلقی شده و او را متهم به جاسوسی اسرائیل می کنند