یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

نسل کشی درغزه و سیاست طبقه کارگر در ایران

نسل کشی درغزه توسط دولت اسرائیل  به یک بحران جهانی تبدیل و سیاست  دولت ها، احزاب و گروهبندی های اجتماعی را تحت الشعاع خود قرار داده است. جامعه فلسطین از دیربازبا خود تناقضات عدیده ای را به همراه داشته و با تشکیل دولت اسرائیل غامض تر شده است. ازهفتاد و پنج سال گذشته با استقرار دولت اسرائیل، که بر پایه قومی و مذهبی و حمایت دولت های امپریالیستی شکل گرفت، مقاومت درمیان گروهبندی های جامعه فلسطین درمقابل سیاست های اشغال و تعرض دائمی آن اشکال متنوعی بخود گرفته است که خود درعین حال تابعی ازتوازن قوای سیاسی درسطح جهان بوده است. درعرصه سیاسی ایران نیز جنگ درغزه رویکردهای متفاوتی را در میان طیف راست و چپ جامعه با خود به همراه داشته است. بدون شک ارزیابی از مسئله جنگ غزه در شرایط حاضرونیز راه حل مسئله فلسطین درتامین منافع توده های ستمدیده وایجاد صلحی پایدار اززاویه منافع طبقه کارگردر جهان ونیز درایران حائز اهمیت است که اینجا، با در نظرگرفتن مشخصات بحران حاضر و روند عینی اوضاع سیاسی در جهان به رئوس اصلی آن اشاره می شود:

ـ بحران کشتارانسانی درحال حاضر نه صرفن بحران فلسطین ویا منطقه ای، بسیار فراتر ازآن انعکاس بحران جهانی می باشد. هولوکاست یهودی که توجیهی برای ایجاد دولت اسرائیل بعد از جنگ دوم جهانی بود، خود بر هولوکاست دیگری بنا شد و آن هولوکاست فلسطین بود. راه حل دو دولت در دوران جنگ سرد و پس از آن عملن نشان داد که  مسئله فلسطین نه تنها پاسخی نگرفته بلکه شرایط برای قدرت گیری و یکه تازی دولت اسرائیل هموارتر شده اشت. اکنون اعتراضات اجتماعی بر علیه دولت اسرائیل و نسل کشی در سطح جهانی بار دیگرموید این است. دولت های غربی، امریکا و شرکای اروپایی اش با حمایت تمام قد از کشتارانسانی در غزه توسط اسرائیل درتوجیه سیاست هایی برآمده اند که سرمنشاء اش دردولت ها که با اسم رمز برقراری امنیت، با اتکاء به  نظامیگری و تولید انواع سلاح های کشتار انسانی آن را بازتولید می کنند. به عبارت دقیق تر تروریسم، ماحصل سیاست ها و عملکرد دولت های سرمایه داری است. جنبش اجتماعی و اعتراضات سراسری در سطح جهانی نشان از به بن بست رسیدن و افشای طرح سیاسی آمریکا و اسرائیل می باشد.

ـ با توجه به این که رقیب دولت اسرائیل در منطقه رژیم جمهوری اسلامی است، در واقع وجود یکی آن دیگری را توجیه می کند، طیف راست اپوزیسیون ایران درجنگ غزه، تمام قد پشت سر نسل کشی اسرائیل و سیاست های دولت امریکا صف کشیده اند. طیف چپ اپوزیسیون خواهان قطع فوری جنگ هستند ولی سیاست های خود را ازارتجاعی بودن دو رقیب دولت اسرائیل و رژیم جمهوری اسلامی (واکنون حماس، که در تطبیق با سیاست آن در منطقه قرار گرفته است) را استخراج می کنند. این سیاست به عبارتی، روش طبقاتی نیست و صرفن سیاست ضد رژیمی می باشد، ارزیابی طبقاتی نه از اشکال حکومتی بلکه از مبارزه علیه سرمایه داری و سیاست های اقتصادی آن سرچشمه می گیرد.  

ـ سیاست طبقه کارگردرایران در قبال بحران حاضردرجهت قطع فوری جنگ وتقویت توازن قوای آن نیروی اجتماعی در فلسطین و اسرائیل است که دربرابر نسل کشی و سیاست های سرمایه داری ایستاده است. بدون شک مبارزه علیه سرمایه داری و رژیم جمهوری اسلامی در ایران تنها با اتکا به تشکل یابی اجتماعی و سازماندهی سیاسی طبقه کارگردر ایران به هدف خواهد نشست. با توجه به وزن اجتماعی طبقه کارگر ایران در منطقه، در صورت تحول اجتماعی در ایران، سیاستی که دربرگیرنده منافع مستقل مردم ستمدیده فلسطین است نیز تقویت خواهد شد.

در عین حال که اعتراضات اجتماعی در قطع فوری و بدون قید و شرط نسل کشی مردم ستمدیده فلسطین را می بایست تقویت کرد، ضروری است نیروی اجتماعی موجود در فلسطین و اسرائیل که در صلح و همزیستی باهم منافع مشترک  دارند، خود را متشکلتر و جامعه را برای اداره مشترک و متکی بر اراده کارگران و مردم ستمدیده فلسطین و اسرائیل سازمان دهند. چنین نیروی اجتماعی می تواند تحولات سیاسی در منطقه را دربرابر سرمایه داری، جنگ طلبی و تروریسم تقویت کند. طبقه کارگر در ایران همچون گذشته نیز متحد چنین نیروی اجتماعی خواهد بود.

شورای همراهی با آلترناتیو کارگری در ایران

آذر ۱۴۰۲ – دسامبر ۲۰۲۳

https://akhbar-rooz.com/?p=226101 لينک کوتاه

1 5 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x