شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳

شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳

عروس غزه – مسعود. ر

عروس خانم اشنا’
بیگمان تو را جایی دیده ام.
سفر کردم بار ها’
به دهلیز های خاطرات.
وبه هم ریختم داشته های’
دورو نزدیک.
اما نیافتم تو را.
نا امیدانه عزم بازگشت گرفت دلم’
با چهره ات در دست.
در مسیرم بود’ درگاه خانه رویا ها.
صدایی شنیدم:
رها کن کنج خاطرات.
من اینجام.
من در رویای توام .
چه خانه شلوغی’
غرق شدم ‘
درخیال های شیرین کودکانه’
تارویا های جسورانه جوانی.
آشفته بازاری بود صندوقچه پیری.
خیال هادرهم’آرزو ها ناتمام.
اماتو آنجا بودی ‘آخرین رویایم’
با همان پیراهن بلند نقش دار’
باتاجی ازگل بر سر ‘
وناخنهای لاک زده به رنگ قرمز’
که زندگی را می خندیدی.
حال که تو رایافته ام ‘
ایمان آورده ام دو باره به رویا.
مبارک است عروس غزه.
گل شکفته در اتش.
صدای عشق در شهر سوخته.
هلهله زندگی’ چشم در چشم مرگ.
سفیر امید.
بوی تولد’بوی آینده می دهد سفرات.
افشان باد برف شادی’
بر سر تو’
بر کودکان ذوق زده’
بر آوارگان’
بر رویای من.

مسعود_ر

۱۴۰۲/۱۰/۲۳

https://akhbar-rooz.com/?p=230213 لينک کوتاه

3.3 3 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x