مدیر جشنواره فیلم تسالونیکی: درک میکنم که پوستر تبلیغاتی فیلم “بدنهای بیسرپرست” شاید دیدگاههایی مخالف با دیدگاههای شما را بیان کند. همین اطمینان را دارم که این مورد با سایر آثار هنری که در سینماها، شبکههای تلویزیونی، گالریهای هنری و موزهها نمایش داده میشوند، نیز صادق است. من نیز آثاری را میبینم که مورد پسندم نیست و دیدگاههایی را میشنوم که با دیدگاههای من مخالف هستند. اما در هیچ شرایطی نمیتوانم خواستار ممنوعیت یا برداشتن آنها باشم…
یونان جامعه ای محافظه کار است که هر چند از مزایای حکومتی سکولار بهره می برد، اما مبارزه با مذهب در آن هنوز با قدرت پیش می رود. حتی گرایشهای چپ در این کشور عمیقا مذهبی هستند و سیاست های خود را تا جایی که ممکن است با آن هماهنگ می کنند. حزب محافظه کار «دموکراسی نوین» که سیاستهای اقتصاد نئولیبرالی اش وضعیت اقتصادی در یونان را بدتر کرده است، خود بزرگترین حامی و برجسته کننده مطالبات کلیسا در این کشور است. هر چند، سیاست های این حزب در مواردی بحث برانگیز بوده است. مانند قانون ازدواج همجنسگرایان که باعث واکنش سنگین کلیسا شد در سطحی که کلیسای رسمی، خواستار ممنوعیت ورود نمایندگان «هنجار شکن» به کلیسا شد که به این قانون رای مثبت داده بودند. طی قانون جدید که دو هفته پیش تصویب شد، همجنسگرایان حق ثبت رسمی ازدواج و درخواست به سرپرستی گرفتن کودک دارند. جامعه قطبی شده یونان در دو گروه متفاوت موافق و مخالف این قانون بودند. نظرسنجی ها حاکی از مخالفت بیش از نیمی از جامعه یونان با این قانون بود.
اما موضوع به اینجا ختم نشد. در جدیدترین دخالتگریهای کلیسا، آنها خواستار حذف فیلمی مستند از جشنواره بین المللی فیلم تسالونیکی شدند که در مورد زنان و حقوق آنهاست. موضوع این است که پوستر این فیلم، مریم، مادر عیسی را در حالت برهنه نشان میدهد که به صلیب کشیده شده است. این فیلم مستند در مورد حق سقط جدید، حق باردار شدن و بطور کلی حق بر بدن است. این موضوع باعث واکنش خشمگین کلیسای رسمی شد که در ادامه خواستار حذف این فیلم شده بودند. در زیر، پاسخ دبیر فستیوال فیلم را می خوانید. پاسخی که در دو سطح حقوقی/سکولار و اعتقادی به کلیسا داده شده است.
هر چند در اینجا، مدیرکل جشنواره لحنی آرام و در موارد متعددی مسالمت جویانه و مذهبی دارد و تلاش می کند تا با قانون گرایی، به دست درازی و دخالت کلیسا پاسخ دهد، اما همین موضوع اهمیت وِیژه «سکولاریسم» و احترام به «آزادی باورها» را برجسته می کند.
——
پاسخ از طرف مدیر کل جشنواره فیلم تسالونیکی، الیز زالاندو، به متروپولیت تسالونیکی، فیلوتئو
«پاناگیوتیس، با دقت نامهای که برایم فرستادید را خواندم، و همانطور که بسیار مودبانه اشاره کردید، هیچگونه زحمتی به من تحمیل نکرد. برعکس، خوشحال شدم که نظرات بسیار جالبتان را با من در میان گذاشتید. در ابتدا، برای آرزوهای گرم شما برای موفقیت بیست و ششمین جشنواره مستند تسالونیکی، و همچنین برای اینکه «فعالیتهای هنری ما، ابتکاراتمان برای تقویت جامعه سینمایی، دیدارهای خالقان و هنرمندان – بهویژه جوانان» شما را پر از شادی و امید میکند، تشکر میکنم.
موضوع اصلی نامه شما درباره مستند خانم الینا پسیکو با عنوان «بدنهای بیسرپرست» است که در بخش مسابقه بینالمللی جشنواره امسال ما شرکت میکند. خوشحال خواهم شد که پس از پایان جشنواره، ما ملاقات کنیم و از نزدیک در مورد این موضوع بحث کنیم. تا آن زمان، اجازه دهید من نیز، با ذوق زیباشناسی و صداقت، برخی از فکرهایی که هنگام خواندن نامه شما به ذهنم رسید، بیان کنم. در واقع، افکار من بر دو محور استوار است. اولی کاملاً حقوقی و قانونی است. همانطور که به درستی اشاره کردید، مستند خانم پسیکو «استقلال جسمانی در اروپا، آزادیهای فراوان را بررسی میکند».
شما را به تماشای فیلم دعوت میکنیم تا با چشمان خود ببینید که این مستند با آرزوی خالق آن برای ثبت نگرانیهای افرادی که از محدود شدن آزادیهایشان رنج میبرند، سرشار است. به عنوان یک زن، مادر و کارگر، من نیز نگرانم که دنیا، در سال ۲۰۲۴، به نظر میرسد به عقب برمیگردد. خشونت، حملات علیه زنان و زن کشی به طور مداوم در حال افزایش است. همچنین حملات علیه افراد ضعیف و متفاوت افزایش مییابد. تنها دیروز، در میدان آریستوتلوس، فقط چند قدم دورتر از محل برگزاری جشنواره ما، با وحشت و خشم شاهد حملهای ناپسند و خشونتآمیز علیه دو فرد دیگرجنسگرا بودیم، که صرفاً به خاطر شانس نجات یافتند. همچنین شاهد رشد کشورهای استبدادی هستیم که آزادیها را محدود میکنند، حقوق اساسی انسانی را نقض میکنند و مفهوم دموکراسی را به چالش میکشند.
دموکراسی نهادی شگفتانگیز است که ما را به همزیستی با افرادی دعوت میکند که ممکن است دیدگاههای متفاوتی از ما داشته باشند. اگر این دیدگاهها به نفرت وادار نکنند و به اعمال غیرقانونی فراخوان ندهند، اگر اصول اساسی آزادی و دموکراسی را تهدید نکنند و اگر قوانین موجود را نقض نکنند، آنگاه ما باید آنها را در چارچوب جامعهای که بر پذیرش و عشق استوار است، بشنویم.
درک میکنم که پوستر تبلیغاتی فیلم “بدنهای بیسرپرست” شاید دیدگاههایی مخالف با دیدگاههای شما را بیان کند. همین اطمینان را دارم که این مورد با سایر آثار هنری که در سینماها، شبکههای تلویزیونی، گالریهای هنری و موزهها نمایش داده میشوند، نیز صادق است. من نیز آثاری را میبینم که مورد پسندم نیست و دیدگاههایی را میشنوم که با دیدگاههای من مخالف هستند. اما در هیچ شرایطی نمیتوانم خواستار ممنوعیت یا برداشتن آنها باشم، زیرا این کار با اصل حقوقی کشور مغایرت دارد. همین مسئله در مورد پوستر فیلم “بدنهای بیسرپرست” نیز صدق میکند. به عنوان یک اثر هنری، میتوان به روشهای متعددی آن را تفسیر کرد و ممکن است واکنشهای مختلفی را برانگیزد. بدون اینکه هیچ ارتباطی با خلق آن داشته باشیم، در جشنواره شاهد دیدگاههای متفاوتی بودهایم: از مثبت و ستایشآمیز تا توهینآمیز و تهدیدکننده. با این حال، نه من و نه هیچ مقام رسمی دیگری نمیتواند آن را ممنوع کند زمانی که قانون اساسی و قوانین را نقض نمیکند. بنابراین، نگرانی شما در مورد این پوستر خاص را درک میکنم.
لطفا شما نیز درک کنید که اعمال ممنوعیت یا سانسور نه تنها با ارزشهای من، بلکه با قوانین کشور ما نیز مغایرت دارد.
اما یک محور دیگر نیز وجود دارد که افکار من بر آن استوار است و آن بیشتر نظری است. شما به من نوشتهاید که در سالهای اخیر برخی هنرمندان «از شخصیتهای مقدس و اعتقادات مردم برای تبلیغ رویدادها و آثار هنری استفاده میکنند که فراتر از حدود تحریکآمیز و با نیت آسیبرسانی است». حقیقت این است که چنین اتفاقی نیز میافتد، اما نه با پوستر خانم پسیکو، که فکر نمیکنم آزادی، «عشق ما به مسیح، کلیسای او و به شخصیتهای مقدس و اعتقادات ما» توهین کند. هیچ چیز توهینآمیز یا مسخرهآمیزی در این پوستر وجود ندارد. البته از سبک هنری کلیسایی متداول پیروی نمیکند، اما صدها هنرمند از دوران رنسانس تا به امروز، از سبکهای متفاوتی برای نمایش رنجهای مسیح و تشبیه آنها به صورت استعاری به رنجهای انسانهای جاودانه رنجکش استفاده کردهاند. به اعتقاد من، این پوستر خاص، همانطور که شما نیز نوشتهاید، «تلاشی برای بلند کردن و رحی بلندمرتبه رستاخیز، بازگرداندن انسان به زیبایی اولیه خدایی» است.
اجازه دهید در نهایت، پاناگیوتیس، نظرم را بیان کنم که صلیب خداوند تنها یک نماد اعتقادی، یا تصویری ساده که به صورت استاتیک در طول قرون تکرار شده نیست، بلکه همچنین اشاره به فضایی فراگیر و روشی در حال حرکت است که انسان رنجدیده، انسان رنجبر، غریبهی ابدی را در آغوش میگیرد، که ما باید با فروتنی، درک و عشق پذیرای او باشیم. همانطور که ما عیسی را با سرود زیر استقبال کردیم: «این ناآشنا را به من بده تا در قبر پنهانش کنم، کسی که همچون یک غربتی جایی برای سر به خاک ساییدن ندارد».
———–
جدیدترین فیلم الینا پسیکو، “بدنهای بیسرپرست” یک مستند به شکل فیلم جادهای است. قهرمانان آن در اروپایی که به تدریج محافظهکارتر میشود سفر میکنند، و چیزی کمتر از استقلال و تعیین سرنوشت بدنهای خود را طلب نمیکنند. سفر آنها به شدت جدی و بطور غیرمنتظرهای کمدی است، خواستههایشان فوری، مخالفتها ضعیف اما اغلب پرسروصدا و نتیجه نامشخص. یک مستند درباره پارادوکسهای حقوقی، محدودیتهای تصنعی و نابرابریهای اجتماعی اما بیش از همه، مستندی درباره زندگی، مرگ و بیشتر از همه، حق انتخاب بین این دو.