دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳

دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳

اتحاد جمهوری خواهان ایران: با مرگ رئیسی، پرونده جنایات او و حکومت اسلامی بسته نخواهد شد

روز یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور حکومت اسلامی ایران در حال بازگشت از مراسم افتتاح یک سد بر اثر سقوط بالگرد حامل او کشته شد. در این حادثه چندین مقام حکومتی از جمله وزیر امور خارجه، امام جمعه تبریز و استاندار آذربایجان شرقی نیز کشته شدند. تاکنون علت حادثه و اینکه چه عواملی منجر به آن شده است روشن نشده است و ابهاماتی در این زمینه وجود دارد.

بعد از به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی در بهمن ۱۳۵۷، ابراهیم رئیسی که در آن زمان یک طلبه رتبه پایین حوزه علمیه قم بود، بلافاصله به خدمت نظام جدید درآمد. در ابتدا همزمان به دادستانی دادگاه انقلاب در شهرهای کرج و همدان منصوب شد. در این مقام، او در سالهای اولیه دهه ۱۳۶۰ در صدور احکام ظالمانه، بویژه اعدام، بر علیه دگراندیشان نقش اصلی را بازی کرد و بدین طریق توجه «بالا» را به خود جلب کرد، به طوری که در سال ۱۳۶۴ به مقام جانشین دادستانی تهران منصوب شد و در این سمت در سال ۱۳۶۷ از سوی روح‌الله خمینی به عنوان یکی از اعضای «هیئت ۴ نفره مرگ» انتخاب شد که در تابستان و پاییز آن سال فرمان به اعدام هزاران زندانی سیاسی داد. زندانیانی که هیچ گناهی به جز دگراندیشی نداشتند و مشغول گذراندن احکام ظالمانه خود بودند.

تحت رهبری علی خامنه‌ای، ستاره اقبال رئیسی بیش از پیش درخشید و او به مقام‌های مختلفی منصوب شد از جمله تولیت امپراتوری مالی آستان قدس رضوی و ریاست قوه قضائیه. در «انتخاب» ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰، هسته سخت قدرت در سایه مهندسی انتخابات و حذف همه رقبایی که می‌توانستند برای «انتخاب» ابراهیم رئیسی مشکل‌زا باشند، او را به ریاست جمهوری رساند.

در جریان اعتراضات در سالهای ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸ در دوران ریاست ابراهیم رئیسی بر قوه قضائیه و در جریان جنبش «زن، زندگی، آزادی» در زمان ریاست جمهوری او، رئیسی یکی از عوامل اصلی در اجرای منویات علی خامنه‌ای و نهادهای امنیتی و نظامی رژیم مبنی بر سرکوب وحشیانه و بیرحمانه اعتراضات به هر قیمت بود. او در واقع مناسب ترین کارگزار برای خامنه‌ای و فرماندهان سپاه بود: یک مباشر مطیع دستورهای بالاتر. به جرات میتوان ادعا کرد که ابراهیم رئیسی یکی از نمادهای آشکار شرارت، رذالت و جهالت حکومت اسلامی ایران بود.

ابراهیم رئیسی فرد سیاستگذاری نبود و در نتیجه، مرگش باعث تغییری در سیاست‌های داخلی و خارجی نظام جمهوری اسلامی نخواهد شد، اگرچه فقدان او می تواند پیامد های سیاسی مهمی در روند تحولات آتی این نظام در زمینه جانشینی علی خامنه‌ای داشته باشد. ابراهیم رئیسی برای هسته سخت قدرت یک فرد قابل پیش بینی بود: یک اولترا محافظه‌کار فرمانبردار که برخلاف روسای جمهور پیش از خود هیچگاه نظام را، چه در مورد مسائل سیاست داخلی یا خارجی، به چالش نکشید.

با مرگ رئیسی، حکومت اسلامی تصمیم گرفته تا مطابق قانون اساسی خود در روز هشتم تیرماه انتخابات ریاست جمهوری برگزار کند. اگر چه باید منتظر لیست کاندیداها و افراد تایید صلاحیت شده از سوی شورای نگهبان بود، اما بر اساس شناخت از مواضع خامنه‌ای و هسته سخت قدرت، و تجربه انتخابات اخیر مجلس نمی‌توان انتظار داشت که تغییری در این سیاست ها داده شود و اگر قرار بر «انتخاباتی رقابتی» باشد، حداکثر در دایره نیروهایی خواهد بود که در انتخابات گذشته مجلس نیز حضور داشتند.

شکی نیست که حکومت تلاش خواهد کرد طرفدارانش را با استفاده از این حادثه به شرکت در انتخابات ترغیب کند. با در نظر گرفتن نارضایتی مردم از حکومت که در عدم شرکت در انتخابات اخیر هم مشخص شد و نفرت مردم از جنایاتی که توسط رئیسی و حکومت اسلامی انجام گرفته، بعید است که این نقشه حکومت موفق آمیز باشد.

با مرگ ابراهیم رئیسی، چه حادثه باشد و چه توطئه، نقطه پایان بر زندگی فردی گذاشته شد که با توجه به ویژگیهای بر شمرده در بالا، شاید بتوان با زبان هانا آرنت، او را «ابتذال شر» نامید. فردی که با همه ابتذال و حماقتی‌ که از خود به نمایش می‌گذاشت، مرتکب جنایات بیشماری علیه بشریت شده بود. در جامعه ایرانی، واکنش‌های توام با خوشحالی بازماندگان قربانیان جنایات او و به طور کلی بخشی از مردم به جان آمده از این حکومت  مشاهده شده است. اگر چه بر اساس فرهنگ ما، شادی از مرگ دیگری پسندیده نیست، اما می توان این واکنش‌ها را درک کرد بدون تلاش در توجیه آن. در شرایط جهنمی که حکومت اسلامی بر کشور ما و‌ مردم آن حاکم کرده و کوچکترین اعتراض آنها به این شرایط را تنها با سرکوب و گلوله پاسخ میدهد، شادی بر مرگ رئیسی می تواند به عنوان تلاش مردم جهت فریاد کردن پیام انزجارشان از این شرایط و مسببان آن تعبیر گردد.  هدف و آرزوی اتحاد جمهوری‌خواهان ایران این است تا همه افرادی که در دوران حکومت جمهوری اسلامی مرتکب جنایت شده‌اند، بعد از پایان این حکومت، در دادگاههای صالح به شکلی عادلانه محاکمه و به سزای اعمال خود برسند. این روند کم هزینه ترین راه جهت برخورد به و پردازش این دوران پر از جنایت و رنج است، بهترین شیوه جهت ترمیم زخم های انباشته و مرهم نیافته مردم و مدنی ترین رفتار جهت جلوگیری از برخوردهای خشم آلود و توام با انتقام، در واقع ضامنی جهت همزیستی مسالمت‌آمیز  و بدون هراس فردای ما در جامعه‌ای آزاد. بدین مضمون، ما معتقدیم که ایکاش ابراهیم رئیسی همچون مقامات آلمان نازی و دیگر جنایتکاران علیه بشریت، بر صندلی اتهام می‌نشست و به سزای اعمال خود می‌رسید. با مرگ او این امکان از بین رفته، اگرچه پرونده جنایات او و حکومت اسلامی بسته نخواهد شد

هیئت سیاسی اجرایی
اتحاد جمهوری خواهان ایران

۴ خرداد ۱۴۰۳، ۲۳ ماه مه ۲۰۲۴

https://akhbar-rooz.com/?p=242076 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x