اخبار روز: دور اول انتخابات برگزار شد، بیشتر از ۶۰ درصد مردم در انتخاباتی که علی خامنه ای «آبروی» نظام خوانده بود شرکت نکردند. یک نفر از اصلاح طلبان و یک نفر از اصولگرایان به دور دوم راه یافته اند.
اکنون دور دوم کمپین های انتخاباتی شروع شده است. انتظار می رود در یک هفته پیش رو، «تحریمی»ها، یعنی همان اکثریت بیش از ۶۰ درصدی مورد آتش سنگین هر دو جناح و کل حکومت جمهوری اسلامی قرار گیرند. “نه” پرطنین بالای ۶۰ درصد جمعیت ایران به حکومت، به ایرانیان مخالف در خارج از کشور تقلیل و عربده کشی های معدودی مرتجع مثل خودشان در برابر حوزه های رای گیری به حساب میلیون ها ایرانی در خارج از کشور نوشته شود.
تمام امکانات رسانه ای و تبلیغی قانونی و رسمی جمهوری اسلامی در اختیار این دو جناح است که آتش سنگین خود را متوجه ی مخالفان این نمایش انتخاباتی کنند. صدا و سیما، ده ها روزنامه، صدها سایت قانونی که از حمایت حکومت برخورداند، «تریبون های انتخاباتی» و دیگر مجامع و همه ی مقامات ریز و درشت حکومت به میدان آمده اند تا بزرگترین آتش تهمت و افترا را متوجه ی اکثریت مردم ایران کنند، در حالی که سخن گفتن بر خلاف این فضای خطرناک و این آتش سنگین به طور آزادانه در داخل کشور ممکن نیست.
چنانچه در دور اول انتخابات شاهد بودیم و از روز گذشته تا به حال نیز دیده ایم، این آتش تهمت و افترا از سوی کمپ اصلاح طلبان علیه «تحریمی» ها شدیدتر است. چشم امید حکومت هم به همان هاست. رای محافظه کاران مشخص است، بر آن نمی توانند بیفزایند. اما اصلاح طلبان در خیال ایجاد «موج» به امید دو قطبی «خیر و شر» هستند.
مردم مخالف و «تحریمی»ها را به «قهر»، «انفعال»، «بی خیالی»، «بی مسئولیتی»، «بی توجهی به سرنوشت کشور»، «سهیم شدن در بدبختی ها .و مشکلات»، و انواع برچسب های دیگر متهم می کنند. حتی تا به آن جا جلو رفته اند، که ادامه فقر، گرانی، سرکوب، مرگ و اعدام را غیرمستقیم به گردن «انفعال» و «بی مسئولیتی» آن ها می اندازند. در دروغ گویی با کمپ رقیب خود رقابت می کنند. اخلاق در کمپین آن ها جایی ندارد.
کسانی پیشتاز این جنگ روانی و نابرابر و غیراخلاقی هستند که دیروز و امروز سهیم در این حکومت بوده اند و در وضعیتی که کشور ما گرفتار آن است کم یا زیاد نقش داشته اند.
اصلاح طلبان در جنگ روانی خبره هستند. سال ها کارشان این بوده است. اساس سیاست تبلیغاتی و جنگ روانی آن ها علیه مردم؛ تکیه بر «ترس» است. آن ها بی امان این «ترس» را به جامعه تزریق می کنند و تا خرد و فکر را تعطیل کنند:
«اگر جلیلی بیاید…»
فضایی ترسیم می کنند که تا به حال ایران «گل و بلبل» بوده است و اگر جلیلی بیاید با خود فقر و سرکوب و اعدام را به همراه خواهد آورد و در آن صورت مردم باید شکرگذار رئیسی و احمدی نژاد باشند. آن ها به طور عمد به روی خود نمی آورند که جلیلی جای دوری در بیرون از این سیستم نبوده است که بخواهد بیاید، او و امثال او همواره بوده اند، حکومت دستشان بوده است و حتی اگر او انتخاب نشود، باز هم خواهند بود. باز هم به روی خود نمی آورند که رهبر و متقدایشان گفته بود رئیس جمهوری، هر کس باشد، جز تدارکچی نظام نیست.
«سیاست ایجاد ترس» که اصلاح طلبان استراتژی انتخاباتی خود را بر روی آن قرار داده اند، یک سیاست فاشسیتی است. سیاستی است که فاشیست ها به آن تمسک می جویند تا آرامش روانی جامعه را به هم بریزند و رای جمع کنند. به اروپا نگاه کنید. در فرانسه که امروز انتخابات برگزار می شود، در آلمان که راست افراطی هر روز قدرت می گیرد، در همه جا اساس سیاست های انتخاباتی راست افراطی ایجاد ترس در مردم است. ترس از مهاجران، ترس از خارجیان، ترس از مسلمانان، ترس از سوسیالیست ها و کمونیست ها… طنز قضیه در این جاست که در ایران می خواهند «ترس» را در مورد کسانی به جامعه تزریق کنند، که خود در راس قدرت نشسته اند!
بیش از ۶۰ درصد از مردم در این انتخابات شرکت نکردند، اما این انتخابات یک معنای بسیار بیشتری در خود دارد. به فهرست کسانی که برای شرکت در این انتخابات گلو پاره کرده اند نگاه کنیم، کسانی مانند جواد ظریف تا احمد زیدآبادی و تا عباس عبدی و تا دیگرانی که همه شان تا مغز استخوان به این حکومت وابسته و جیره خوار آن هستند.
در برابر این صف، پیشروترین و مبارزترین و مسئول ترین نیروهای سیاسی و اجتماعی جامعه ایران قرار گرفتند. تشکل های فرهنگیان، تشکل های کارگران، تشکل های بازنشستگان که فریاد «ما دیگه رای نمی دهیم»شان هر روز در خیابان ها شنیده می شود، تشکل های پرستاران. زندانیان سیاسی، از نرگس محمدی تا سپیده قلیان تا ده ها زندانی دیگر، فعالین شناخته شده و محبوب جنبش کارگری نظیر اسماعیل بخشی ها، تا خانواده های دادخواه، از میرحسین موسوی تا سعید مدنی و مصطفی تاج زاده و…
اصلاح طلبان چشم های خود را بسته اند و چنین کسانی را به «بی خیالی» و «نفهمیدن» و «بی مسئولیتی» متهم می کنند و جواد و ظریف و امثالهم به عنوان قهرمانانشان ظهور می کنند.
دور دوم انتخاب یک فرصت دوباره برای پرطنین تر کردن”نه” بالای ۶۰ درصد مردم است، جامعه را نباید دعوت به عقب نشینی کرد. آرزوی ما این است که این «نه» رساتر شود. پیشروان مبارزه چه در داخل ایران و چه در خارج از ایران، فرصت باقی مانده را برای هم صدا کردن این مخالفت مورد استفاده قرار دهند.
رای «نه» روز جمعه نشان داد «زن زندگی آزادی» در جامعه ی ما حاضر است، ادامه دارد، مخالفت های گسترده پابرجاست. می توان دوباره تکرارش کرد.
مردم هوشیار در دور اول باآگاهی تمام انتخابات راتحریم کردند.مهندسی رژیم در دور دوم انتخاب عبارت است از: تحریم انتخابات قطعا برابراست با رای به سعیدجلیلی.لذا یک فردسیاست ورز و روشنفکر در درجه اول به مقتضای موقعیت زمانی
میتواند و باید ،در برهم زدن برنامه های راهبردی
رژیم عمل نمایدو بازی آنرا برهم زند،لذا بدیهی است
که شرکت،یاعدم شرکت درانتخابات درموقعیت
کنونی،معنایش تائید رژیم نیست اما مردمان حق
دارند از روشهای کم خشونت وحتی قانونی برای حق تعیین سرنوشت بهره ببرند.
من رضا فانی یزدی، زندانی سیاسی دهه شصت که شش سال از بهترین سالهای عمر و جوانیم را در زندانهای نظام اسلامی سپری کرده ام و بسیاری از اعضای خانواده و بهترین دوستانم در آن سالها قربانی جنایت های نظام دینی در ایران شدند و در ۳۵ سال گذشته نیز گرچه در خارج از ایران ولی همیشه بطور فعال در تلاش برای تغییر و تحول در کشورم ایران مبارزه کرده ام، امروز بخاطر شرایط استثنایی موجود می گویم که اگر در ایران زندگیمی کردم حتما همراه و در کنار دوستانم چون کیوان صمیمی عزیز در دور دوم به پزشکیان رای می دادم
به آقا یا خانم خواننده و خطاب ایشا به آقای تابان: با درود! اولندش: حتمن میداتید که بیش از ۶۰ درصد مردم ایران، یعنی بیشترینه واجدین شرایط رای دهی در انتصابات مهندس علی خامنه ای شرکت نکرده اند. این امر بمعنای اینست که، حکومت اسلامی، در بین بیشترینه مردم ایران، مقبولیت و مشروعیت ندارد. در عین حال این نتیجه، خود نیز رفراندومی به این حکومت، « نه بزرگ » مردم ایران بوده است. دومندش: شما به همه این انسان های فرهیخته و خردمند که بطور مستدل و مستند و منطقی بیان میکنند، یعنی همه کاربران و اقای تابان، اهانت میکنید و آنها را به «بی مسئولیتی» و «کج فهمی عوامانه » متهم میکنید. آقای تابان و کاربران خردمند آن، در جهت درست تاریخ قرار گرفته اند، و مواضع آنها باعث افتخار جامعه ایران و سایت «اخبار روز» است.نوشته اید که، دیگر به این سایت تعلق خاطری ندارید. قهر کردن از خصلت های دوران کودکی است. نترسید! نظرات خود را بنویسد، نظرات دیگرا ن را هم بخوانید، و هنگام اندیشیدن، عواطف و احسات را، دخالت ندهید. سومندش:
بر خلاف سال ۸۴ که نظر ” حضرت آقا ” به احمدی نژاد نزدیک بود و به او رآی داد ، این بار نظرش به ” احمدی نژاد ثانی ” یعنی ” محسن پزشکپور ” نزدیک است و صبح اول وقت در جماران رایش را به او خواهد داد به همراه سیگنال همیشگی که ای ایها الناس من به او دادم و شما هم به او بدهید . چرا که او در عرصه داخلی خدای دهه شصت را مثل رئیسی زنده خواهد کرد و در سیاست خارجی مثل خاتمی و روحانی درمقابل عقب نشینی های مورد نظر ” حضرت آقا ” را در مقابل آمریکا و اسرائیل به کرسی خواهد نشاند و وضعیت ملک و ملت باز هم وخیم و وخیم تر .
و چاره کار : تحریم شعبده بازی انتخاباتی با حدت و شدت بیشتر
که مثلاً هدف خامنهای از اجازه دادن به شرکت پزشکیان، داغ کردن تنور انتخابات باشد یا نه.
چنین رویکردی نشانه ی عدم بلوغ سیاسی، و بسیار نابخردانه است.
چه خبره؟
همهی این کامنت نویس ها خارج از کشوری هستن؟
واقعاً که فقدان رشد سیاسی توسط کسانی که با فحش های رکیک رأی دهندگان را مورد حمله قرار می دهند به نمایش گذاشته نشده است.
اصلاً چه ربطی داره که فقط بر این اساس یک تصمیم سیاسی گرفته شود که مثلاً عده ای از امکان انتخاب جلیلی قصد ایجاد هراس داشته باشند؟
هرکسی می تواند بگوید که من اگرچه در دور اول در انتخابات شرکت نکردم و سیلی محکمی به بیت رهبری زدم، اما حالا ترجیح می دهم که جلیلی انتخاب نشود و سیلی دیگری به گوش اصولگرایان بزنم.
در تاریخ انتخابات در سراسر جهان چنین موقعیت های تاکتیکی پیش آمده و باز هم خواهد آمد. بعلاوه،
نه فقط مرگ نابهنگام رییسی بسیاری از برنامه های بیت رهبری را دچار دست انداز نمود، بلکه امکان مرگ خامنهای در طول دوره ریاست جمهوری آیند بعید نیست و عدم انتخاب جلیلی می تواند بیت رهبری را بازهم دچار مشکل نماید.
وضعیت کنونی خود ناشی از ضعف رژیم در مهندسی نمودن اوضاع سیاسی می باشد و در تحلیل های سیاسی مهم نیست که مثلاً هدف
آقای تابان،
خودتان را سهیم بازی های تلویزیون به احتمال زیاد اسراییلی ایران انترنشنال نکنید و جوگیر نشوید.
چگونه ممکن است که یک انسان سیاسی مثل شما متوجه نباشد که آمدن جلیلی چه به روز باقی مانده ایران خواهد آورد؟ یا متوجه نباشد که جبهه پایداری چی ها چه نقشه هایی برای فردای در دست گرفتن ریاست قوه اجراییه کشیده اند؟
بله امدن جلیلی ترس دارد، و حیف است که فردا بگویند که شما به سهم خودتان در به روی کار آمدن او نقش داشته اید.
دلتان را به این کامنت ها و به به و آفرین گفتن ها خوش نکنید. مسسئولیت شما بسیار بیشتر از بی مسئولیتی و کج فهمی های عوامانه این و آن است.
گرچه مدت هاست که دیگر هیچ تعلق خاطری به شما و سایت شما ندارم، ولی هنوز تعلق خاطرم را به مردم میهنم از دست نداده ام!
با درود
امیدوارم که نداشتن تعلق خاطر باعث نشه که ما از کامنتهای شما محروم بشیم.
دوست عزیز ما می گیم نره ، شما ها ۴۵ ساله هی می گید بدوش .
وقتی می گی” جبهه ی پایداریها ” ، انگار خامنهای و بیتش ، سپاه و اطلاعاتش ، مجلس خبرگان ، شورای نگهبان ، وزارت اطلاعات ، قوه قضائیه، قوه مجریه و مجلس ، متحد خلق اند .
برای هم میهنانی که دوست دارند مناظرات منصوبین خامنه ای را ببینند و بشنوند، برنامه آنها را میفرستم.
دوشنبه ۱۱ تیر از ساعت ۲۱.۳۰ تا ۲۲.۳۰ مناظره اول
سه شنبه ۱۲ تیر از ساعت ۲۱.۳۰ تا ۲۲.۳۰ مناظر دوم
سه شنبه ۱۲ تیر از ساعت ۱۹ تا ۱۹.۳۰ مستند نامزد شماره ۲
سه شنبه ۱۲ تیر از ساعت ۲۰ تا ۲۰.۴۰ مستند نامزد شماره ۱
چهار شنبه ۱۳ تیر از ساعت ۱۹ تا ۱۰.۳۰ نطق نامزد شماره ۱
چهار شنبه ۱۳ تیر از ساعت ۲۰ تا ۲۰.۳۰ نطق نامزد شماره ۲
همه انها در شبکه یک صدا و سیمای جنتی، یا همون « نمیرالمومنین » پخش میشوند. زمان ها بوقت ایران هستند، و در هر گوشه ای از این کره خاکی بسر میبرید، تفاوت وقت در ایران و محل سکونت خود را در نظر بگیرید. درود به همه شما، و به امید رهائی از سلطه فاشیستی حکومت ارتجاعی حاکم بر میهن و مردم ما.
سعید جلیلی و حامیان او هم همین حرف های نویسنده مقاله اخبار روز را تکرار می کنند. می گویند نباید بیهوده مردم را ترساند .امروز روشن شده است که کاندیدای نظام جلیلی است تایید صلاحیت پزشکیان چاره بی چارگی و به امید افزایش مشارکت بود آقای خامنه ای به نمایندگی از هسته سخت نظام از حالا با در نظر گرفتن امکان پیروزی پزشکیان برای او خط و نشان می کشد ، مشارکت بالا و پیروزی پزشکیان قبل از هر چیز پیام اعتراضی روشن به هسته سخت قدرت است مبنی بر اینکه مردم سیاست های آنها را قبول ندارند
حرف ندارد،عالیست.
“دور دوم انتخاب یک فرصت دوباره برای پرطنین تر کردن”نه” بالای ۶۰ درصد مردم است، جامعه را نباید دعوت به عقب نشینی کرد. آرزوی ما این است که این «نه» رساتر شود. پیشروان مبارزه چه در داخل ایران و چه در خارج از ایران، فرصت باقی مانده را برای هم صدا کردن این مخالفت مورد استفاده قرار دهند. “
این نه ۶۰ درصد را هم حاکمیت دیده و هم جامعه جهانی اما حاکمیت چه خواهد گفت
دستتان درد نکند
من پروژه خودم را دارم
هدف گرفتن قوه مجریه است تا تمام سیستم و ادارات را پر می کنم از همین نیروهای مورد نظر خودم و خالص سازیم را بدین طریق ببندم
دیکه نه اعتصاب اداری هست و نهدمزاحم های اینچنینی بعد از مرگ این رهبر هم کار خودمان را می کنیم
و شما هم مجبورید در سیستم اداری به همین خالص های ما رجوع کنید البته کارهای دیگه هم داریم که یا قطره چکانی انجامشان می دهیم و یا بصورت انفجاری و …
بعدش هرچقدر قدر خواستید اپوزیسیون بازی کنید.
اینهم توجه ای بود که توجه توجه کند
گیریم که چنین است
مبارزه مناسب را باید طرح ریزی کرد و آن رفتن و رای دادن نیست !
باید تلاش مذبوحانه اصلاح طلبان برای دوگانه سازی کاذب را خنثی کرد.
نه حجاب و نه فیلترینگ در حوزه اختیارات قوه مجریه نیست.
با درود
۶۰ درصد + رای های باطله + تقلب حاکمیت = حدودن ۷۰ درصد مردم ،کلیه جناح های حاکمیت را که همیشه در حال اسم عوض کردن هم هستن یک مدت “چپ و راست “،
یک مدت دیگه” اصولگرا و اصلاح طلب”، بعد هم “میدان و دیپلماسی” را تحریم کردند.بله کلیه نظام ، نه فقط” اصلاح طلبان”.
حالا نمی دونم این روسوفیلهای وطنی و دو تا سازمان آمریکا ستیز، که بعد از ۴۵ سال در روز روشن چراغ بدست بدنبال” روزنه “می گردنند ، در کجا قرار می گیرند.در قلب مردم یا ……؟
جناب میر نادر (که هم از قبیله محمد و اسلام عزیز هستى هم “ایرانى”) عجب تضادى در نامت هست که باعث شده واقعیت هاى جامعه را در تضاد اصلاح طلب و اسولگرا ببینى!! لطفن بجاى تهمت و ادعاى بى پایه، تنها بگوید کدام از نکات نویسنده مقاله اشتباه هست که خواننده گان را “ارشاد” کنید (البته نه با شلاق)
لطف کنید بگوئید چه تفاوتى بین اصلاح طلبان و اصولگرایان هست؟ اگر بیاد داشته باشیداصلاح طلبان یا خط امامى ها در اوائل حکومت اسلامى از بازجویان و شکنجه گران بودند که به مال و متال هنگفتى رسیدند (مثلا آخوند خاتمى صاحب خانه مصادرى ویلائى شد که در خواب هم نمیدید) و حالا براى از دست ندادن آن به حربه ترس و وحشت انداختن در جامعه مشغولند تا یک حزباللهى (پزشکیان، توجیه کننده قتل زهرا کاظمى) رئیس جمهور تدارکچى رهبر شود
در کشور رای گیری انجام شده است که نشان از یک مهندسی خاصی هم می دهند تا در مهندسی انجام شده، بشود نگرشی که براساس امام زمانی است آنهم نگرشی که می گوید باید در جامعه دزدی و چپاولگری و جنایت چنان زیاد شود تا امام زمان ظهور کند بر قوه مجریه حاکم شود
که کم کم مردم متوجه پیامد های ویرانگر این نگرش شده اند که بفکر این هستند که در دور دوم بطریقی عمل کنند که مهندسی انجام شده را بهم بزنند و پزشکیان را برگزینند و….
این که بیایم با تحلیلی خیلی آبکی، موضوع به این مهمی را به خواسته اصلاح طلبی حکومتی تقلیل دهیم
باید به نگارندگان این نوشتار ارائه شد گفت:
عجب!
و خسته نباشید دلاوران تحلیل گر
سطحی
بنظر میرسد سیاست تبلیغاتی جدید خط تحریم انتخابات حمله گسترده به اصلاح طلبان است تا بدینوسیله مانع افزایش مشارکت مردم و در نتیجه افزایش آراء پزشکیان شوند. از شباهت این سیاست با سیاست جورج بوش در مقابل ایران در دوره خاتمی در عجبم.
“اصلاح” طلبان مشاطه گر چهره حکومت جهل و جنایت هستند و بازوی جانیان در ترساندن مردم از سرنگونی حکومت ارتجاعی جانیان و وقتی از کار بیفتند حکومت خلع سلاح میشودوتنها و عریان در برابر مردم.به عربده های آقای ظریف که در دوران وزارتش به قول خودش در پی علاج جنایات حکومت در دنیای بین الملل و دیپلماسی بود بنگریدکه چگونه امروز یقه می دراند تا رای گدایی کند.
نه خیر. از آنجا که کارگزاران اصلاح طلبی نقاب دروغین عدالتخواهی- دمکراسی را بر چهره زده اند وظیفه یِ برداشتن نقاب ونشان دادن ماهیت واقعی آنان شما را آشفته کرده است که اینچنین در ودیوار را به هم میدوزی ودرتونل زمان میگردی و در پی تکرار روزگار سپری شده ای!