جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

سرایت اقتدارگرایی؟ نه به اندازه ای که شما فکر می کنید – امانوئل جیوردانا؛ برگردان: داود جلیلی

دعوت به آتش بس تا حدودی تنها در فیلیپین و میانمار جدی گرفته شد. در میانمار، اگر چه آتش بس، در 10 ماه می در یانگون مورد توافق قرار گرفت، اما مناطق واقعی را که در حال جنگ بود (از توافق) حذف کرد. به طور کلی گفتن آن که کووید-19 آسیا را به سوی یک چرخش اقتدار گرایانه راند نمی تواند نا درست باشد. اما، خوشبختانه، این روند به گسترش ویروسی دست نخواهد یافت

آسیا قاره بزرگی است، و تلاش برای ارزیابی کلی از واکنش آن به ویروس تقریبا امکان پذیر نیست. اما، برخی گرایش ها و به ویژه نمونه های خوب می تواند مورد ارزیابی قرار گیرد- و اگر ما چین را که به خودی خود یک دنیا است استثنا کنیم می توانیم برای یک طبقه بندی بکوشیم.

اول، کشورهایی در “کمربند” جغرافیایی جنوبی آن، هم مرز با چین وجود دارند: کامبوج، لائوس، ویتنام و میانمار همسایه مستقیم چین اما در راس کشورهای با کمترین آلودگی به ویروس در جهان قرار دارند.  بعد، کشورهای با جمعیت زیاد، از اندونزی تا کشورهای پر جمعیت جنوب آسیا، با موارد آلودگی “نسبتا کم” هستند. بعد، کشورهای ثروتمند، از لحاظ فن آوری پیش رفته قرار دارند، که همیشه از لحاظ سطح اجتماعی قابل ستایش نیستند (کره جنوبی، مالزی، سنگاپور). سرانجام مناطقی که کم و بیش با صراحت اعلام شده است که در آن ها جنگ حاکم است، از افغانستان گرفته تا ستیزه های بومی در اطراف میانمار.  

نخست، ما بایدبه “افسانه کمربند چینی” توجه کنیم. با نگاه به جدول آمار، قابل توجه است که تنها ۵ کشور در آسیا ثبت مرگ صفر دارند. به استثنای تیمور شرقی(۲۴ مورد، صفر مرگ) و ترکمنستان (صفر مورد، صفر مرگ) دیگر کشورها عبارتند از ویتنام، کامبوج و لائوس، که می توانیم میانمار (تنها با ۶ مورد مرگ) را نیز به آن اضافه کنیم. این ها کشورهای “کمربند” جنوبی چین هستند، در حاشیه امپراطوری و از این رو نزدیک ترین کشور ها به کانون (ویروس)در ووهان هستند (آسیای مرکزی،  بیشتر به سمت غرب، نیز آلودگی اندک، اما نسبت به  کانون آلودگی، افراد آلوده به بیماری بیشتری داشت).

ما از تقریبا ۲۰۰ میلیون مردم ساکن در چهار کشوری که میزبان جامعه های قابل توجه چینی هستند و حرکت گسترده چینی ها و دیگر کارگران از آن کشور ها به چین و از چین به آن کشورها وجود دارد صحبت می کنیم. آن کشورها، پیش از هرکاری، بی درنگ مرزهایشان را با چین بستند: تصمیمی از لحاظ اقتصادی دردناک  اما هوشمندانه. 

بعد، تمام روستاها را از اولین مورد (آلودگی به ویروس) ایزوله کردند (ویتنام این کار را در فوریه آغاز کرده بود) و با علم به این که زیر ساخت های بهداشتی ضعیفی دارند در محل هایی مانند صومعه ها (میانمار) قرنطینه برقرار کردند. موارد مثبت بی درنگ در بیمارستان بستری شدند، و از نظر جنس و سن و محل اقامت مورد شناسایی قرار گرفتند و تعداد آن ها (بدون ذکر نام) منتشر شد. به این طریق، هرکسی محل هایی را که نباید می رفت می شناخت و افراد محلی بیمار را شناسایی و به مقامات گزارش می کردند.

گفتن آن که این رژیم ها اقتدارگرا یا دیکتاتوری های نقاب دار (کامبوج تنها کشوری بود که  مظنون به کم اعلام کردن تعداد مبتلاها بود) هستند ساده انگاری است. اگر کسی بتواند به عامل ویژه ای اشاره کند، به نظر می رسد منطق فرهنگی تادیب نفس سطح روستایی، با توجه به آن که بهداشت یک خیر عمومی تلقی می شود که باید حفظ شود، در این امر تاثیر داشته است.

در میانمار، در هرمحله یک ایست بازرسی “مدنی” برقرار شده است که همه می توانند دست هایشان را در آن جا بشویند. اگر ماسک نزده باشید، مردم اعلام نارضایی خواهند کرد. تمام این ها، علاوه بر تجربه کشور در گذشته در زمان سارس، موضوع انظباط و تادیب نفس است. کمک ها و توصیه های زیادی هم از سوی چین، که علاقه ای به خراب کردن رابطه اش با نخستین همسایگانش در جاده ابریشم ندارد وجود داشته است.

پرفسور پیترو ماسینا از دانشگاه شرق ناپل به ما می گوید، “در مورد ویتتام، بحثی که در داخل گروه مطالعاتی ویتنام، که گروهی متشکل از دانشگاهیان و پژوهشگران است، درگرفت جالب است. غیر از برخی جنجال ها در باره ماهیت اقتدارگرای رژیم، بحث این واقعیت را که کشور داده های خود را پنهان نکرده است اساسا تایید کرد. ما با پیگیری مورد یک محققی که بیمار بود، به محض بازگشت او از لندن به ویتنام تجربه مستقیمی از این واقعیت داشتیم. به علاوه، ویتنام تنها با داشتن ۱۰۰ مورد فعال، ۹۰.۰۰۰ نفر را قرنطینه کرده بود.”   

در اندونزی ۱۷.۰۰۰ جزیره  قرنطینه وجود دارد، که مدیریت ویروس، با قوانین نامشخص و نزاع بین دولت مرکزی و استان ها، و نیز فرماندار پایتخت خیلی خوب سازماندهی نشده بود.

یک محقق رویترزدر آوریل ادعا کرد که تعداد کشته ها حداقل دو برابر بیش از تعداد اعلام شده رسمی است. گوئناوان محمد نویسنده به ما می گوید: “ویروس را سبک گرفته بودند، اما بعد از یک آغاز پاچلفتی، رئیس جمهور جوکووی متهم شده است و در حال حاضر برنامه هایی برای نشان دادن مشکل وجود دارد. اما ۲۵۰ میلیون نفر هم وجود دارند که در بیش از ۱۷.۰۰۰ جزیره پراکنده هستند: اندونزی کشوری مرکزیت زدایی شده است که دولت های محلی آن از سوی مردم انتخاب می شوند و بوروکراسی نامطمئنی دارد. قرنطینه نهایتا یک اقدام اجتناب ناپذیر است، و کشور از لحاظ مالی به اندازه کافی قوی نیست تا با آسیب اقتصادی مقابله کند، از این رو مردم بی قرار می شوند. تاکنون، دولت به خاطر گذشته ای نظامی و اقتدارگرا، از روش های سختگیرانه اجتناب کرده است، اما فکر نمی کنم در آینده خبرهای خوبی بشنویم. ولی، فکر نمی کنم اندونزی به وضعیت در برزیل هم نزدیک تر شود.”

فیصول رضا، عضو پارلمان اندونزی و فعال سابق که در زمان سرنگونی دیکتاتوری سوهارتو (۱۹۹۸) از سوی ارتش زندانی شده بود به دفاع از جوکووی تمایل دارد:”او سه مشکل دارد: ظرفیت مالی دولت، فقدان اعتماد مقامات و موانع قانونی. جوکووی نسبت به چگونگی برخورد با ویروس اعتماد به نفس دارد، اما در رابطه با اقتصاد اعتماد به نفس کمتری دارد. او بار دولت مرکزی را با دولت های استانی و منطقه ای تقسیم کرده است و فاصله گذاری اجتماعی گسترده ای را با امکان بازگشت خانواده ها به روستایشان به اجرا گذاشت. مشکلی با مقامات و وزرا وجود دارد که به خاطر تجربه گذشته در رابطه با مشکلات قانونی جرات اتخاذ هیچ تصمیمی را ندارند و کسانی هستند که خواستار تضمین هستند از این رو نمی توانند بدون هر مخاطره ای اقدام کنند. مانند موانع قانونی، آن ها نگران قانون خودمختاری منطقه ای هم هستند که اقدام های دولت مرکزی را محدود می کند، قانونی که جوکووی خواستار تغییر آن است.”

اما بعد، این پرسش مطرح می شود: آیا این امر برای هند یا پاکستان، با جمعیت های بزرگ و ستیزه بین قدرت مرکزی و قدرت غیرمتمرکز هم حقیقت دارد؟

آیا تعداد بالای جمعیت به طور خودکار به معنی ویروس بیشتر است؟ گوئناوان چنین فکر نمی کند: “در مقایسه با هند، که هزاران کارگر مهاجر از ممنوعیت حرکت رنج می برند، اندونزیایی ها در وضعیت بهتری قرار دارند. هیچ خانواده ای مجبور به زندگی در زیر پل ها یا زیرزمین ها نیستند. حمایت اجتماعی و توزیع مواد غذایی برای به تازگی بیکار شده ها تا کنون نسبتا خوب عمل کرده است.”

در هند، همان طور که به خوبی معلوم است، ویروس چکاندن ماشه ای برای اسلام هراسی، به علاوه پرداخت قیمت بالایی برای مهاجران داخلی بوده است. اما تعداد (کشته ها) پرسش های دیگری را مطرح می کند. زمانی که تعداد سرانه تنظیم می شود، تمام کشورهای بزرگ جنوب آسیا- و نیز اندونزی- در چهار چوب جمعیت زیاد موارد بیماری کمتر و مرگ کمتری را ثبت کرده اند: هند با تقریبا ۱.۵ میلیارد، پاکستان با بیش از ۲۰۰ میلیون، بنگلادش با ۱۶۰ میلیون نفر جمعیت.

این کشورها به پنهان کردن داده های واقعی متهم شده بودند. داوید لوایز استاد مدرسه اقتصاد لندن و نویسنده ی کتاب “بنگلادش: اقتصادسیاسی و جامعه مدنی”، در میان دیگر آثار خود، می گوید به عنوان مثال باید به بنگلادش توجه کرد: “فرضیه من آن است که تعداد در بنگلادش به صورت چشمگیری به خاطر ضعف سیستم بهداشتی و تعداد بسیار اندک تست کم شمارش شده است.”

این فرضیه با همکار بنگلادشی او ابولحسین از دانشگاه سبز داکا در میان گذاشته شد: “تعداد اندک تست ها ما را در تاریکی قرار می دهد، و فکر می کنیم که داده های منتشر شده در باره کشته ها نیمی از رقم واقعی است، چون تعداد زیادی از مردمی که از ویروس مرده اند در آمارها به حساب نیامده اند. در نهایت، ما اعتقاد داریم در کشوری که سال گذشته بودجه بهداشت آن تنها ۰.۹ درصد تولید ناخالص ملی بود، تعداد زیادی از افراد بدون علامت (بیماری) وجود دارند.”

بعد، مقوله “غنی و ظالم” وجود دارد. در میان کشورهای ثروتمند (از جمله توکیو، که به تازگی از وضعیت اضطراری خارج شده است)، موارد (ابتلا) درکره جنوبی، مالزی و سنگاپور به لحاظ تعداد بیماران، با وجود قرار داشتن در خط مقدم فن آوری، با اعتبارهایی مانند دموکراسی، با رفاه گسترده و بیمارستان های خوب پایدار ماند.

آن ها خودشان را از طریق پرکردن حفره های سیاه در پارچه اجتماعی برجسته کردند. وقتی که سئول تجدید حیات بیماری را که در ماه می، با شیوع در باشگاه های دگرباشان جنسی آغاز شد دید، واکنش نژادپرستانه نسبت به “دیگران”، متهم کردن رفتارهای جنسی غیراستاندارد به ماشینی حامل بیماری بودن گسترش یافت. سنگاپور و مالزی همان کار را – به صورت بدتری- با مهاجران کرده بودند.

کشور کره مهاجران را در خوابگاه های بزرگ که شیوع کووید-۱۹ ثبت شده بود (زندانی) قفل کرده است. مالزی بسیاری از مهاجران را به زندان انداخته و روزنامه نگارانی را که رویکرد اقتدارگرایانه علیه ضعیف ترین های جامعه را افشا کردند محاکمه کرد: نیروی کار مهاجری که کوالالامپور، مانند سنگاپور، نمی تواند بدون آن ها کار کند، اما تلاش کرده است همه آن (برخورد ها) را زیر فرش جارو کند.

پس، جاهایی وجود دارند که ویروس با جنگ همزیستی می کند. آن جا یاد آوری می کند به عنوان مثال، باید دید چگونه کووید-۱۹ به دولت در کابل کمک کرده است تا پس از ماه ها بن بست و مناقشه بر سر نتیجه انتخابات به موافقت نامه داخلی دست یاید، و اکنون آتش بس بین دولت (اشرف) غنی و طالبان چگونه صرفا به حساب ویروس نوشته می شود.

به نظر می رسد قطعیت همه گیری به قهرمانان مختلفی کمک کرده است تا ذره ای از پراگماتیسم سالم را به کار برند: در یک بحران گسترده ی حمایت، هیچ کسی از دست دادن حمایت حتی بیشتری را به خاطر بیماری دوست ندارد. اگرچه دعوت سازمان ملل به آتش بس در ماه مارس، از سوی پاپ تکرار شد، اما در جاهای دیگر: مثلا، در هند یا تایلند بدون توجه ماند.

دعوت به آتش بس تا حدودی تنها در فیلیپین و میانمار جدی گرفته شد. در میانمار، اگر چه آتش بس، در ۱۰ ماه می در یانگون مورد توافق قرار گرفت، اما مناطق واقعی را که در حال جنگ بود (از توافق) حذف کرد. به طور کلی گفتن آن که کووید-۱۹ آسیا را به سوی یک چرخش اقتدار گرایانه راند نمی تواند نا درست باشد. اما، خوشبختانه، این روند به گسترش ویروسی دست نخواهد یافت.

منبع: ایلمانیفستو بین الملل

۱۷/۰۴/۱۳۹۹

https://akhbar-rooz.com/?p=39696 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x