پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳

پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳

رای به زور ترس! – ف. تابان

انتخابات تمام شد. مردم «وظیفه»ی خود را انجام دادند و به خانه هایشان بازگشتند. این خصوصیت و کارکرد دموکراسی پارلمانی است که هر چند وقت یک بار مردم را به میدان سیاست و انتخاب در میدان های معینی بیاورد و سپس آن ها را به خانه هایشان برگرداند. میدان سیاست می ماند برای «سیاست مداران حرفه ای». اکنون بعد از انجام انتخابات، چند تجربه ی این انتخابات را در ذهن دارم که امیدوارم بتوانم به نوبت مطرحشان کنم.

رای به زور ترس

اول. اگر رئیسی بیاید نه چهار سال که چهل سال می ماند (مصطفی تاج زاده). این گزاره بدون بحث و تردید جدی روی آن، در طول انتخابات بر زبان ها جاری بود و به یک باور رای دهندگان تبدیل شد.

دوم. اگر رئیسی بیاید در خیابان ها دیوار می کشد، این گزاره نیز به باور جمعی از رای دهندگان تبدیل شد.

سوم. اگر رئیسی بیاید جنگ می شود (یا خطر جنگ بسیار بالا می رود). این گزاره تقریبا اکثریت رای دهندگان، حتی روشنفکران چپ رای دهنده را با خود همراه کرد.

چهار. برای این که رئیسی بیاید، خطر کودتای انتخاباتی توسط سپاه پاسداران وجود دارد.

برای این آخری برخلاف آن سه تای دیگر، گزارش های زیادی منتشر می شد. در مورد حضور تحریک آمیز نیروهای امنیتی در خیابان ها و معابر… این گزارش های از مراکز معینی پخش می شد و عده ای هم باور می کردند که:
چون ولی فقیه می خواهد به هر قیمتی رئیسی را روی کار بیاورد، باید جلوی آن را گرفت حتی به قیمت رای دادن به روحانی…

یکی از اهداف تروریسم، ایجاد ترس در مردم به منظور مرعوب کردن آن هاست. این گزاره ای است که همه با آن موافق هستند و احتیاج به اثبات ندارد. اصلاح طلبان و معتدل ها در این انتخابات با هدف مرعوب کردن مردم، به جنگ روانی – تبلیغاتی دست زدند تا بتوانند با ترساندن مردم، رای آن ها را جمع کنند. برای اجرای موفقیت آمیز این «استراتژی» آن ها از «پاس گل طلایی» که محافظه کاران به آن ها دادند – یعنی فرستادن چهره ی بدنام و ترسناکی به نام رئیسی به میدان انتخابات – به خوبی استفاده کردند. نتیجه آن شد که آن ها به جای آگاهی بر موج ترس سوار شوند.

این استراتژی بر قدرتمند بودن نقش و نهاد ریاست جمهوری در جمهوری اسلامی متکی بود. هر زمان به هنگام انتخابات اصلاح طلبان چنان چهره ای از رئیس جمهور تصویر می کنند که می تواند بیاید و به جای چهار یا هشت سال، چهل سال بماند. می تواند در خیابان ها دیوار بکشد. حتی می تواند جنگ به پا کند و…
موسم اجرای وعده ها که می رسد این هیبت قدرقدرت، مثل گلوله ی برفی در زیر آفتاب داغ، آب می شود. وقتی به وعده هایی که داده است عمل نمی کند، غالبا از همین اصلاح طلبان می شنویم که رئیس جمهور اختیار ندارد، او را نمی گذارند و…

سیاست هایی که بخواهد بر پایه دروغ و ترس متکی باشد، عوامفریبانه و فسادآور است. باید با این فساد و عوامفریبی نه در ایام انتخابات، که در همه وقت مبارزه کرد.

     از : حمید آصفی

عنوان : به بهنام باغبان
دوست محترم ،باعزل بنی صدروکشته شدن رجایی،جناب آقای خامنه ای در تمام دوران مهندس میرحسین موسوی دودوره رئیس جمهور بود….البته بادوسه مااختلاف ،وقتی عرض میکنم ازشرایط ایران پرت شده ای به این خاطر است…..باشدانتساب آقای خامنه ای بنابه فرمایش شما هشت ساله بوده نه چهارساله!!!!!!!! این مقدارازتاریخ رانمیدانید؟؟؟؟؟؟؟ من اگرجای شمابودم اینقدرشتاب درپاسخ گویی نمیکردم……بله روحانی هم انتصاب شد،خاتمی هم انتصاب شد….معدل خردمردم ایران همین است که شمامیغرمایی،همه مردم اشتباه کردندوشماباتیزاب سلطانی عقل کل ات ،اشتباه نکردی واساسأشمانبایداشتباه کنید…..بزودی خیلی از فعالان مدافع آقای روحانی بازداشت میگیرندچون انتخابات رامثل شماتحریم نکردند! ازمقطع جنبش سبز هزاران نفر مشارکت کننده درانتخابات بازداشت شدند……شماقربان یکنفر،تکرارمیکنم فقط یک نفررابه جرم تحریم انتخابات یا انتصابات به قول شما،به زندان افتاده باشد؟لطفانام ببریدوزندانیان حقوق بشری را بعنوان تحریم کننده معرفی نکنیدکه دیگربایدیک دوره درمان روانپزشکی راطی کنید! …….فعالان حقوق بشری به همین جرم زندان میشوند،فارق ازاینکه خواهرعزیزم نرگس محمدی ازداخل زندان پیام به دعوت مشارکت درانتخابات میکند…..میدانی که نرگس خانم همسرتقی رحمانی فعال ملی مذهبی باپانزده سال زندان میباشد،خودنرگس جان هم درمکتب سحابی ،شریعتی و…..رشدوپرورش یافته است. یاعلی. ایام به کام
۷۹۷۶۰ – تاریخ انتشار : ٨ خرداد ۱٣۹۶       

     از : بهنام باغبان

عنوان : اگر دقت کرده باشید، فکر کنم یک بار در نظام جمهوری اسلامی ، ریس جمهور فقط یک نفر ۴ سال انتخاب شده.
اقای اصفی
اگر دقت کرده باشید و تا انجا که من یادم هست ، فقط یک بار ریس جمهوری برای ۴ سال انتساب شده، ان هم خامنه ای بوده ، بقیه بر مصدر کار ۸ سال بودند. پس من بر مبناء ان گفتم ۸ سال شما “قهرمان” انتساب می کنید .

اما چنانکه کفتم این ادبیات شما استفاده می کنید ، برام اشناست.

در ضمن : زند باد انتخابات ازاد.

ایام به کام
۷۹۷۵٨ – تاریخ انتشار : ٨ خرداد ۱٣۹۶       

     از : حمید آصفی

عنوان : تذکری به بهنام باغبان عزیز
ازبس که ازشرایط ایران دورهستی که توجه نداری درایران هرچهارسال یکبار انتخابات ریاست جمهوری برگذارمیشودونیزبدلیل فاصله باانتخابات مجلس ،انتخابات مجلس تقریبأبایک سال ونیم اختلاف،برگذارمیشود،حیف است ازشماکه تاریخ انتخابات کشورخودت رابدقت ندانی……ماکه مشارکت میکنیم پهلوانی اش راهرگزبرای خودمان تبلیغ نکرده ایم ،همراهی بامردم وپروسه گذاربه شرایط زیست سیاسی ،اجتماعی بهترکه پهلوانی نداردزیرابنابرتفسیرشمادرخدمت اصلاح طلبان هستیم! البته مثل سال۸۸باچاشنی ۱۱۰سال زندان برای دوستان طیف ما……..مامرغ عروسی وعزاهستیم……ادعای پیشتازی نداشته ونداریم،سعی کرده ایم پستازنباشیم ویاآماده خواری تحول وسیرتاریخ! ……که قطارتاریخ به آنجابرسدکه روزی درایران به دموکراسی برسدبعدبگوئیم دیدی پیشگویی مادرست ازآب درآمد!…..ماازآفات بینش سحرگاهی بدوریم چون آن تاریخ راذره ذره اعتقادداریم بسازیم ……البته باهمین کنش های سانتیمتری،متری،ماراتن،گاهی و….دنبال عملیات متهوارانه چریکی تحریم وقهرازروال های سیاسی،اجتماعی ،انتخاباتی کشورنیستم ومشارکت نمودن دراین روندنیازبه عملیات انتحاری سیاسی نداردپس پهلوان نیستیم ،آخرزندان رفتن مثلاپنج ساله در جمهوری اسلامی راامری عادی کرده ایم وبرای خودفرض نموده ایم…….والله پولیمک کردن راهم ازطیف دوستان و عزیزان شماوامثال عزیزی مانندشمایادگرفته ام …..پیروزوموفق باشید
۷۹۷۵۷ – تاریخ انتشار : ٨ خرداد ۱٣۹۶       

     از : بهنام باغبان

عنوان : شما قهرمان هر ۸ سال یک بار دارید.
اقای اصفی،
زیاد تند هم ننوشتید، فقط خواستید نشان بدید،شما” أهل پولمیک” هستید. اما از شما تندتر هم شنیدیم، هم خواندیم.
این ادبیادت برای من اشناست، بعضی ها مثل شما از این ادبیات استفاده می کنند ،تعجب هم نمی کنم.
“قهرمان ” شما زیاد دارید، فعلاً روحانی” قهرمان” و ظریف هم ” امیر کبیر” و ،،،، شما.
نوشته شما ، “جوابیه کوتاه” شما برای من هم اشناست و یکنواخت.

در ضمن : زند باد انتخابات ازاد!

شاد باشید
۷۹۷۵٣ – تاریخ انتشار : ۷ خرداد ۱٣۹۶       

     از : حمید آصفی

عنوان : کوتاه سخنی باجناب بهنام باغبان
درنقدولایت فقیه شمارراارجاع میدهم به نقد ایدئولوژیک مرحوم بازرگان،مهندس سحابی ،دکترپیمان……مرغ طیف مادرباره ولایت فقیه یک پادرایدئولوژی داردیک پاازمنظرحقوق دموکراتیک وازاین زاویه هم مرتب نقارونقدخودرامرتب بازتولیدمیکنیم.اگرانشالله درایران زندگی میکنی وباتلسکوپ ازخارج به ساختار قدرت درایران وجامعه ایران نگاه نمیکنید،براحتی پی به دوگانگی قدرت سیاسی ایران فی مابین مجلس،ریاست جمهوری( بخصوص ریاست جمهوری)میبرید.البته فرادستی قدرت رهبری ونهادهای انتصابی سرجای خودش برقرارامامقایسه دهه شصت واینکه رهبری نظام قدرت قانونی فعلی رهبری کنونی رانداشتولی ایشان سخنش نافذوفصل الخطاب بودامادررهبری دوم اینگونه نبوده ونیست وبه مروربخش انتخابی وجامعه مدنی،بابخش انتصابی ورهبری درچالش،منازعه منفی،مثبت و….قرارداردوحرکات وپیشروی هاسانتیمتری،متری ودرماراتن قراردارندکه اگرشماوجناب تابان وامثالهم وارد ایران بشویدووضعیت زندگی مردم درعرصه های اجتماعی،سیاسی،فرهنگی،مدنی مشاهده کنیدمیشودگفت برای یک دهه درتجدیدآرا ونظرات خودتان کوشش خواهیدکردکه ساختارقدرت،جامعه ایران رادقیق تربشناسید! …..قصدبهشت جلوه دادن ازایران راندارم ،اماآن جهنمی هم که شماهادرذهن داریدوجودندارد….مبارزه،کنش،تقلا،تلاش جامعه مدنی ایران ادامه دارد.شمادرتمام مواضع اصلاح طالبان توجه کنید هیچگونه نظر،موضع ،وتحلیل بنده وامثال بنده درباره نظام،رهبری نظام،جامعه ایران را مشاهده نخواهیدکرد.اصلاح طلبان در قدرت سانتیمتری پشت اینگونه تفکرات طیف ماوجامعه مدنی درحرکت هست(به لحاظ گفتمانی) آگاهی هم متری حرکت میکنند….جامعه مدنی سانتیمتری،متری،ماراتن،گاهی هم مسابقه دو سریع رابرای خودشان واجبارأبه اصلاح طلبان،ونیزبخش انتصابی تحمیل بادوزکمتری تحمیل میکنند.شماپرنسیبال های انقلابی خودت راحفظ کن وپهلوان رأی ندادن وتحریم باش!….. ازدوم خرداد۷۶تاکنون هیچ کس رابرای تحریم وفراخوان تحریم انتخابات بازداشت نکرده اند….اینکه میگویم رادیکالیسم بی پشتوانه برای همین است……من نافی حقوق تحریم کنندگان نیستم اماشماهم ازاین اتهامات کلیشه ورایج سازشکاری وساخت وپاخت کردن مابااصلاح طلبان دست بردارید……دیری است درایران این فحش،انگ درقفسه های بایگانی سیاسی جامعه مدنی ،خاک میخورد…..شعارانتخابات آزاد،ودموکراسی آرمان شماوماهم هست .منتهاشمامنتظرظهورمعجزه هستیدولی مادرگیرساختن آن! …..عزیزانی چون تابان بایدبدنبال راهکارهای بهتری برای این اتصال دوطیف تحریمی_مشارکتی وکشودن بیشسترباب گفتکوبردارند.جناب باغبان پوزش میخواهم ازلحن تندم فقط خواستم متوجه بشوید که من هم درجای خوداهل پولمیک هستم!
۷۹۷۴٨ – تاریخ انتشار : ۷ خرداد ۱٣۹۶       

     از : حمید آصفی

عنوان : سلام برنادر
زشت است من ملی مذهبی برای شماکه تاج چپ برسرخودگذاشته ایدفاکت ازلنین برای شمابیاورم!! ….کتاب بیماری کودکی چپ روی لنین ونامه به رزالوکزامبرک رابخوانیدوطعنه لنین رابخودتان (بخوان تفکروروش سیاست ورزی تان) را ببینید.اگردوست داری تاج چپ برسرخودگذاشته باشی،یاتوهم این راداری که تاج چپ بسرتان هست! این دیگربخودتان مربوط است ووارددیالگوک نشویم بهتراست……برای همین هم هست ازجناب تابان عزیز درخواست میکنم ترتیب یک سلسله مناظرات مکتوب رابدهندتااین بحث ره بجایی ببرد
۷۹۷۴۷ – تاریخ انتشار : ۷ خرداد ۱٣۹۶       

     از : بابک مهرانی

عنوان : نه به تمامیت خواهی !
آقای حمید آصفی، اگر حکومت کودتائی آریامهری تمام دست آورد های انقلاب مشروطه و جنبش قانون ملی شدن صنایع نفت را نابود نمی کرد و فعالیت احزاب ملی ، لیبرال ، دموکرات و چپ را ممنوع نمی کرد و جنبش دانشجوئی را سرکوب نمی کرد تا با مجلس بله قربان گو و احسنت گو حکومت سلطانی و[ تمامیت خواه] را بر پا کند نیازی نمی بود که بیژن جزنی ها در دهه ۴۰ با یارانش به مبارزات مخفی و زیر زمینی روی بیاورند .
در بهمن ۴۶ زنده یادان بیرن جزنی و داریوش فروهر و صد ها دانشجو همزمان در قزل قلعه “میهمان بودند.

بعدا سازمان چریکهای فدائی خلق و مجاهدین خلق مشی مسلحانه را پیش بگیرند کاری که در اکثر کشور های دیکتاتوری و تحت سلطه و حتی دموکراتیک چون ایرلند ،آلمان ، ایتالیا ، ژاپن و ،و، صورت گرفت.

بعداز انقلاب نیز حکومت دینی بمراتب خشن تر از حکومت پادشاهی و با ابعاد گسترده تری دگر اندیشان را قلع و قمع کرد. سازمان چریکهای فدائی خلق ایران از اولین گروه ها در جهان بودند که از مشی مسلحانه فاصله گرفت . ولی [تمامیت خواهی ]حکومت خمینی مرزی نمی شناخت دیدیم که از همان روز ۲۲ بهمن تصفیه حساب خونین را شروع کردند. با سران حکومت گذشته شروع کردند و بقیه نیروهای ملی ، دموکرات و چپ و حتی مذهبی شمول مجاهدین را یکی پس از دیگری تعقیب و دستگیر و هزاران نفر را از بین بردند.

حتی چند گر اندیش مانند تیمسار مدنی، دکتر قاسملو و خسرو قشقائی را که از حوزه های انتخاباتی به مجلس اول راه یافته بودند را تحمل نکردند سرنوشت اولین رئیس جمهور بنی صدر را نیز دیدیم. از سال۶۰ تا امروز ۳۶ سال گذشته است و این حکومت سفت و سخت از مشارکت دگر اندیشان در انتخاب شدن و انتخاب کردن نهادهای به اصطلاح انتخابی جلوگیری می کند حتی در انتخابات شورای های شهر و روستا. تصفیه خودی ها و “اصلاح طلبان ” بعداز وقایع ۸۸ را را نیز دیدیم.


مسئله ساده و روشن است مردم قیم نمی خواهند و نظارت استصوابی شورای نگهبان باید لغو شود. تا آن زمان این “انتخابات ” لایق مشروعه خواهان می باشد. به کسی بر نخورد! اگر شرکت کنندگان در این نوع “انتخابات” حکومت را در آینده نزدیک یا میان مدت وادار به عقب نشینی نمودند و تغییرات معینی در ساختار سیاسی حکومت مشروعه و اصل ۱۷۷ قانون اساسی صورت گرفت . کسانی که تا امروز به اشکال مختلف از شرکت در انتخابات خودداری می کنند ـ تحریم فقط یکی از اشکال عدم شرکت می باشد ـ در دیگاههای خود تجدید نظر خواهند کرد. دلیلی وجود ندارد که امروز ؛ بعداز ۳۹ سال تمامیت خواهی ، به تداوم این سیستم کمک کرد. کمی مهربان تر باشیم.
۷۹۷۴۲ – تاریخ انتشار : ۷ خرداد ۱٣۹۶       

     از : حمید آصفی

عنوان : جناب تابان سلام،فقط عصبانی نشو
رفیق،دوست،برادربزرگ کوتاه نقدی برنقدشما: من اگردقیق بدانم شما درچه حوزه ای رسالت خودراتعریف میکنیدراحت ترمیتوانم باشمادیالوگ کنم.درحوزه وقلمروروشنفگری که وظیفه کشف حقیقت بردوش این نوع روشنفکران است کشف ،درک،فهم،امورات اجتماعی،سیاسی،فلسفی و….وبدون پیامدآن رسالت آنان حکم میکندکه بدون هیچ ملاحظه ای کشفیات خودرابه جامعه عرضه نمایند.دراین حوزه عمومأمابامتفکران حرفه ای سرکارداریم ومسلم است این متفکرین درعالم انتزاع نظریه سازی محض نمی‌کنندوالبته منطقه انتزاع هم خودموضوع تفکراست.این متفکران ازمارکس،انگلس،روسو،روتر،کالون و…..برتمام حوادث روزگارخوداشراف ودغدغه ودردی که جان و دل آنان رامیسوزاند،سوژه ناب اندیشه ورزی آنان است امافعال سیاسی به مفهوم متعارف وحرفه ای نیستند.درباره خصائل این طبقه متفکرحرفه ای باب گسترده ای برای بحث وجودداردکه دراین نوشتارگنجایش طرح اش نیست وبه یک بحث درازدامنه ای نیازدارد.امانوع دیگری از روشنفکران هستند که درحوزه اندیشه بیشترمروج گفتمان هاهستندآن هم دربسترکنش سیاسی،مبارزات اجتماعی،تشکیلات های سیاسی و…..من خودم ازنوع دوم اش هستم وآن شاگردتنبل این بخش!وبه همین دلیل است باروش طیف دوم روشنفکران وکنشکران سیاسی بامباحث ازنوع شمامواجهه میشوم.بنده عرض میکنم که تحریم حق مسلم هرفردسیاسی،غیرسیاسی واساسأانسان به مثابه انسان است وازحقوق مسلم شهروندی،حقوق بشری،حقوق سیاسی است.نیز مشارکت کردن در امرانتخابات ومشارکت کنندگان نیز دارای این حقوق هستندوهمه برای این حقوق بایدبجنگیم وبه رسمیت بشناسیم.پس لطفأ دراین خصوص مجادله تی نکنیدواین قسمت موضوع فیصله یافته است! امادرخصوص انتخابات درایران واینکه شماکاندیدنداریدحرف درستی است ونیز انتخابات درایران بااستانداردهای دموکراسی برگذارنمیشودبازسخن کاملأ درستی است.درپست قبلی به پاره ازشرایط جهان،منطقه وایران اشاره کردم که تکرارنمیکنم.فقط جهت شناخت شماوخوانندگان عرض میکنم طیف ملی مذهبی نذرنکرده اندکه در هرانتخاباتی چشم وگوش بسته مشارکت نمایند.طیف مادردهه شصت که درتحریم بودندواین وامرتحریم ناقض این امرنیست که برای به چالش کشاندن حاکمیت خودکاندیدوالبته تآییدهم نمیشدندوبعدتحریم .دردهه هفته دردوم خردادمشارکت،درمجلس ششم باداشتن کاندیداهای اختصاصی مشارکت نمودندونیزدردوانتخابات شورای شهراول ودوم.درسال۸۸هم مشارکت نمودندوهمراه جنبش سبز…..تاسال۹۲ازتحریم خارج شدندوتاسال۹۶…..درتمام این مشارکت هاهم مشارکت انتقادی داشتندونیزدرتمامی انتخابات مجلس خبرگان ازدهه شصت تاسال۹۴درتحریم بودندامابه دلیل مسله جانشینی وحساسیت شرایط درانتخابات مجلس خبرگان شرکت کردندوخودشماومابهترمیدانیم که درلیست مجلس خبرگان که آقای هاشمی بسته بودچه کسانی وباچه سوابقی قرارداشتندامابرمبنای تحلیلی که براساس منافع ملی داشتیم برای اولین بار پای انتخابات مجلس خبرگان رفتیم.امادرخصوص سخن شماکه بایدازحقوق شماوطیف شماکوتاهی نکنیم سخن درستی است وتمام این مشارکت های انتقادی برای رسیدن به شرایطی است که هرکس ایرانی است حق کاندیدشدن وانتخابات کردن وانتخابات شدن وتحریم راداشته باشندومحل اختلاف من باشماونقطه عزیمت فعالیت وکنش های سیاسی ماازنوع اتخاذاستراتژی سیاسی ماست.روش شما،کنش سیاسی شماازجنس استراتژی نیست بلکه ازجنس حجت است،یعنی حجت تمام کردن !…..استراتژی ایثاری فدائیان،مجاهدین خلق زمان شاه ازجنس استراتژی ایثاروتکلیف والبته به امیدموتورکوچک ،موتوربزرک رابه حرکت درآوردن بود.استراتژی جبهه ملی ونهضتی آزادی نیزازجنس حجت تمام کردن بودکه هردوفارق از تأثیرات معین برجنبش مردم ،نقشی موثری در رهبری واقعی جنبش مردم نداشتن ……بعدازچهل سال مابه استراتژی مشی پیروزیانزدیک به پیروزی نیازداریم واین رامردم درعملکردوکنش های سیاسی وانتخاباتی خودنشان میدهند…….درهمین جاازشمادرخواست میکنم ترتیب یک مناظره مکتوب فی مابین بنده وجنابعالی وسایردوستان درهمین رابطه بگذاریدمن باضرص قاطع میگویم جواب های منطقی دریافت میکنیداگرالبته مرغ پاهایمان یک پانباشد! ….من به سهم خودم قول میدهم اگرمنطق شماودوستان موجب خلع سلاح نظری ام شودبه طیف تحریمی خواهم پیوست…..مناظرات باپرسش های مشخص ……بااینکه درایران وتهران زندگی میکنم وشمادرخارج ومحدودیتی نداریدشماوسایردوستان طیف شمارادعوت به این مناظره دوستانه دعوت میکنم
۷۹۷٣۷ – تاریخ انتشار : ۶ خرداد ۱٣۹۶       

     از : بهنام باغبان

عنوان : اقای أصفی شما هم یک نمونه در دنیا بیاورید ، همانند نظام جمهوری اسلامی ایران باشد.
اقای أصفی شما هم یک نمونه در دنیا بیاورید ، همانند نظام جمهوری اسلامی ایران باشد.
دلیل شما”چون در هیچ کشور دنیا تحریم انتخاباتی صورت نگرفته و امتحان نشد، ،،، نباید در ایران نیروهای اپویسیون چینین خواست داشته باشند”. و چون شما “۸۰٪‏ ” ها به این نتیجه رسیدید که نمی شود و ما باید هم صدای شما شویم، و گرنه سکتاریسم هستیم ، و ،،،
دیگران هم باید زیر چتر “شما” قرار بگیرند.
ولی ما نمی خواهم گپی شما باشیم، ولی شما حق دارید گپی اصلاحطلبان حکومتی باشید.
اما اگر این ۶ نفر کاندید ریاست جمهوری در یکی کشورها اورپا کاندید می شدند -که “شما” ادعا می کند بیشتر از دیگران شناخت دارید- من براحتی می توانم هم ادعا و هم بگویم، این ۶ کاندید در جا به دادکاههای حقوق بشری ، دادکاهها عالی برای جنایت و فساد،،،، تحویل داده می شدند.

شما احمدی نژاد را مثال اوردید، ریس جمهوری چه قدرتی می تواند داشته باشد، احمد نژاد چه ویرانی ها نکرد،،،، . من هم یک سوال می کنم، چه کسی میدان را باز کذاشت که احمد نژاد هر چه دلش خواست انجام دهد؟ قانونی و غیره قانونی .مگر خامنه ای نگفت من نظراتم با احمدی نژاد یکی هست. اکثر تصمیم احمد نژاد با تاید بیت رهبری بود ، اگر نبود دور دوم چرا پا فشاری کرد، که احمد نژاد باشد! اقا اصفی پیچ و مهره و اچار اصلی دست بیت رهبری و نهادهای قدرت هست.
چراغ سبز را بیت رهبری و رهبری ،، نهاد های قدرت به احمد نژاد نشان می دادند. وگرنه جلوش می گرفتند! بگفت احمدی نژاد یک سال اخر دور دوم ریاست جمهوری دیگر از همه چی بی خبر بوده، حتی در مورد مذاکرات اتمی هیچ خبری نداشت.

البته شما را می شود درک کرد ، چون شما از اصحلاطلبان حکومتی دفاع و همسوی می کنید، سعی دارید همه ویرانها بکردن احمدی نژاد بندازید، که رهبری زیر ضرب نرود. ولی تمام ویرانیها ،، عیره مسولیتش به گردن رهبری ، بیت رهبری، نهادها قدرت هست.
۷۹۷٣۵ – تاریخ انتشار : ۶ خرداد ۱٣۹۶       

     از : نادر

عنوان : خرج کردن از کیسه لنین در مهمانی جمهوری اسلامی
از همه مضک تر توسل برخی به لنین برای توجیه شرکت در نمایش جمهوری اسلامی است.
آقایان! لنین می گوید “ما” باید در انتخابات شرکت کنیم تازه آن هم به شرطها و شروطها.
لنین نمی گوید که دنبال این یا آن باند ارتجاعی درون حکومت بیفتیم می گوید “ما” یعنی حزب سوسیال دمکرات کارگری روسیه – و بعدها بلشویک – در انتخابات شرکت کنیم.
امیدوارم کسی سیاست اپورتونیستی خود را با آویختن به لنین موجه جلوه ندهد.
۷۹۷٣۴ – تاریخ انتشار : ۶ خرداد ۱٣۹۶       

     از : بابک مهرانی

عنوان : رای حلال و “کاسبی ” در “انتخابات”
آقای تابان ، موضوع نبود انتخابات آزاد را می فهم و تلاش برای لغو نظارت استصوابی شورای نگهبان را بعنوان یک کارزار دائمی تا پیروزی را ارج می نهم. در استان تهران باردیگر مشارکت ۵۵ در صد شد. خیلی ها بروی خودشان نمیاورند تا شکست رئیسی را مهّم جلوه دهند. همانهائیکه ری شهری و دری نجف آبادی را در لیست ها “انتخابات” مجلس نمی دیدند و دلشان را خوش کرده بودند که از اورود یزدی ، جنتی و مصباح به مجلس خبرگان رهبری جلوگیری کنند . پور محمدی همدست رئیسی ۴ سال وزیر دادگستری دولت آقای روحانی است آب از آسیاب تکان نخورد و با وقاحت مثل خیلی های دیگر از کشتار رهه ۶۰و سال ۶۷ دفاع می کند.
وضع آنقدر افتضاح است که دبیر کل جامعه روحانیت مبارز محمد علی موحدی کرمانی ادعا می کند: آرای رئیسی “حلال ” است و از وزرارت کشور میخواهد که آرای او را به ۱۹ میلیون افزایش دهد. چه وحشتناک ! البته با پاسخ تند وزیر کشور روبرو شد.
http://news.gooya.com/۲۰۱۷/۰۵/post-۴۰۵۷.php

در کجای دنیا چنین فضاحت هائی علنی در رسانه ها وجود دارد ؟ اصلا شرم و حیا ندارند این ها در رسانه ها منعکس شده است . چگونه میشود به آمار “انتخابات” اطمینان کرد؟
صحبت های غیر رسمی نیز وجود دارد که رای مردم را میلیون ملیون بالا و پائین برده اند و سران حکومت به به چه چه می کنند. واقعا تاسف انگیز است که بعضی از دوستان چشم و گوش خود را بسته اند که رئیسی شکست خورد بدون اینکه بعداز ۱۱۱ سال از انقلاب مشروطه از ابتدائی ترین ملزومات دموکراسی پارلمانی برخوردار باشیم و مشروعه خواهان هر کار ی میخواهند می کنند.
نه ! این که در این جریان دارد انتخابات نیست. “کاسبی” او بده بستون ست و از نوع خیلی عقب مانده ی آن .
آقای تابان خسته نباشید.
۷۹۷٣٣ – تاریخ انتشار : ۶ خرداد ۱٣۹۶       

     از : ف. تابان

عنوان : برای آقای آصفی
جناب آصفی. چه خوب شد این را نوشتید. البته اگر به جای واژه «لجاجت» از واژه ی «اصرار» استفاده کرده بودید، آن وقت بهتر می توانستیم همدیگر را بفهمیم. آری من بر برگزاری انتخابات آزاد در ایران لجاجت یا همان اصرار می کنم. اما بیایید از زاویه ی دیگری به این موضوع نگاه کنیم. از یک زاویه ی انسانی تر. من این موضوع را می خواستم در نوشته ی بعدی مطرح کنم و خلاصه اش را اینجا می نویسم.
جناب آصفی. چه خوب شد این را نوشتید. البته اگر به جای واژه «لجاجت» از واژه ی «اصرار» استفاده کرده بودید، آن وقت بهتر می توانستیم همدیگر را بفهمیم. آری من بر برگزاری انتخابات آزاد در ایران لجاجت یا همان اصرار می کنم. اما بیایید از زاویه ی دیگری به این موضوع نگاه کنیم. از یک زاویه ی انسانی تر. من این موضوع را می خواستم در نوشته ی بعدی مطرح کنم و خلاصه اش را اینجا می نویسم.

عده ای آدم در ایران زندگی می کنند که این حکومت را قبول ندارند، کاندیداهایی را هم که برای انتخابات ریاست جمهوری معرفی می شود قبول ندارند. این عده نه با صندوق رای قهر هستند و نه منفعل، کسی را ندارند که به آن رای بدهند. به همین سادگی. شاید شما نتوانید این را متوجه شوید زیرا احتمالا در انتخابات کسی را دارید که به او رای بدهید. فرانسه را هم مثال نیاورید. هر فرانسوی می تواند در انتخابات (مرحله ی اول) نماینده ی خود را داشته باشد، اما هیچ ایرانی (به غیر از جناح های حکومت) نمی تواند در انتخابات نماینده ی خود را داشته باشد.
حالا جناب آصفی شما و دوستانتان اینجا چه باید بکنید؟ آیا من که نماینده ای ندارم به آن رای بدهم باید به «تنزه طلبی سیاسی، رادیکالیسم بدون پشتوانه، مواضع برای ثبت در تاریخ گرفتن» از جانب شما متهم شوم، یا باید از شما بشنوم که او حق دارد نماینده ی خودش را داشته باشد و باید این حق تامین شود. نگویید که شما و دوستانتان این کار را می کنید. نکرده اید. در این انتخابات شما و دیکران برای تامین حقوق دیگران تلاش نکرده اید. ما صدایی نشنیده ام. همین امروز آقای یزدی دبیر کل نهضت آزادی این انتخاباتی را که جز برگزیدگان حکومت هیچ کس حق شرکت در آن نداشته، گامی در راه آزادی و دموکراسی نامیده است.
وضعیت این است. حالا شما بیاید و آن ها را که رای نداده اند به جدائی از مردم و توده و امثالهم متهم کنید. از لنین مثال می آورید قبول دارم. اما حرف همان یک نماینده ای است که من بتوانم به جایی بفرستم و آن یک نماینده را پیدا نمی کنم.

جناب آصفی، از شما انتظار داریم در مبارزه برای تامین حقوق ابتدایی بخش های محذوف جامعه با ما هم صدا باشید. به جای محکوم کردن «تحریمیان» حق آن ها را به رسمیت بشناسید و نقد خود را متوجه کسانی بکنید که مانع می شوند مردم بتوانند آزادانه در انتخابات شرکت کنند. چیز بیشتری نمی خواهیم.
۷۹۷٣۱ – تاریخ انتشار : ۶ خرداد ۱٣۹۶       

     از : حمید آصفی

عنوان : نکته درلجاج تابان عزیز
رئیس جمهور درایران ۲۵درصدقدرت داردامااگرهمسوباراست افراطی قرابگیریدصددردصدقدرت دارد(بخوان قدرت ویرانی ایران دردوره احمدی نژاد)پس اگرریاست جهمورنزدیک به مطالبات مردم باشدآن ۲۵ درصدفزونی میگیریدوتقریبأ توازنی هرچندشکننده بوجودمیآیدکه ماشین ترمزبریده راست افراطی نباشد! شرایط ومعادله قوادرایران برای یک انتخابات آزاد فراهم نیست،اگرفقط یک نمونه درتاربخ نظامات انتخاباتی درجهان نشان دادید که باتحریم آن حاکمیت نامشروع شده باشد وبه دلیل شرم ازنامشروعیت گفته باشد اپوزیسیون عزیزمن خجالت میکشم که نامشروع باشم بفرماییدقدرت مال شما! من ازهمین امروزبه صف نیروهای همیشه تحریمی میپیوندم.اماتاریخ رابزکاویدبه چنین تجربه نمیرسید.حزب کارگرانکلیس صدسال مبارزه سیاسی کردتاتوانست یک نفررابه پارلمان بفرستد،لنین هم درجایی میگویداگرمابتوانیم یک نماینده به مجلس تزاربفرستیم امااین کاررانکنیم بلاهت سیاسی است.نامه معروف لنین به رزالوکزامبرک دراین باب بسیارگویاست.آقای تابان جهان به راست غلطیده،منطقه به راست وارتجاع غلتیده،راست افراطی ایران آخرین راه نجات خودش رایک جنگ منطقه ای میداند،ترامپ فقط بایک جنگ منطقه وچندمنطقه ای میتواندبحران آمریکاراحل کند.اگرمردم روحانی را انتخاب کرده اندکه تاآنجاکه ممکن است ایران درورطه فلاکت جنگ نیفتد،اشتباه کرده اند؟میشودبفرماییدمابه ازای تحریم که درشرایط بدون بدیل آلترناتیو بیشترین یک رادیکالیسم نومیدومنفعل شبیه هست،چه راهکاروراهبردی که توان عملیاتی داردراروشن وماتریس سیاسی آن رابرای خوانندگان ترسیم،توضیح دهید؟تنزه طلبی سیاسی،رادیکالیسم بدون پشتوانه،مواضع برای ثبت در تاریخ گرفتن،کدام جامعه ای رادرتاریخ نجات داده؟اگرمردم ایران این فهم کوچک وشعاربزرک !شمارابفهمندکه باتحریم،نامشروع نمودن حاکمیت،سبب میشودجامعه جهانی ودول بزرگ وکوچک جهانی وازهمه مهمتردولت ایران باقبول یک انتخابات آزادزیرنظرسازمان ملل متحد،به اجماع میرسندودودستی حاکمیت رابه اپوزیسیون ومردم میدهند،تاکنون این تحریم را انجام داده بودن وبه رهایی رسیده بودند!مگراینکه اکثرمردم راناآگاه،نادان،پخمه بدانیم که درآن صورت عرض کنم به نسل من وشماونوه های ما،ندیده،نبیره،نتیجه ماهم وصال انتخابات آزادنمیدهد،…ٔ.فکرکنم چپ،اپوزیسیون،مردم بایداعتقادخودشان رایابی اعتقادی خودشان را به ظهورآقاامام زمان اول معتقدوبعددراین اعتقادباظهورباوران متحدوبعدبه ایمان مطلق جهت رسیدن به رهایی همه گریه،ندبه،زاری،زهدوتقواپیشسه گیریم تافرج حاصل گردد!!رفیق وبرادرعزیزم باپیشینه وعملکردشمااین نوع لجاجت هانمیخورد،نمیدانم چرامرغ خودتان رایک پاکرده ایدوالله مرغ یک وبی پاهیچ فرقی با هم ندارند،قدری صبورباشیدوباب بحث وکفتگورانبندید
۷۹۷۲۷ – تاریخ انتشار : ۶ خرداد ۱٣۹۶       

https://akhbar-rooz.com/?p=8960 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x