جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

مذاکره یا عدم مذاکره مسئله این نیست، وسوسه این است – کامران سپهری

چو حافظ در قناعت کوش و کنج عافیت بنشین
که یک جو منت دونان به صد من زر نمی ارزد

مذاکره بر سر چه ؟ مذاکره برای بدست آوردن چه ؟

از طرف آمریکا مذاکره بر سر به زانو درآوردن و سر براه کردن ایران و تبدیل ایران به یکی از کشورهای مطیع تمام سیاستهای سیاسی و اقتصادی آمریکا در جهت حفظ و گسترش منافع خود است .

اگر آمریکا فکر میکند که عوارض و محدودیت های ناشی از ایجاد تحریم ها فقط و فقط بر ایران و اقتصاد ایران و مردم ایران تاثیر می گذارد پس چرا باید این تحریم ها را حذف کند؟

اگر ایران فکر میکند که با انجام مذاکره تحریم ها برداشته خواهد شد و موج سرمایه گذاری های بین المللی (از طرف آمریکا و اروپا) به ایران سرازیر خواهد شد وموجب رونق اقتصادی و رفع بیکاری و از بین رفتن یا حتی کاهش اختلاف طبقاتی میگردد باید نگاهی به مکزیک بیندازد.

کشور مکزیک همسایه جنوبی آمریکا است. دولت های مکزیک در تمام دوران دست نشانده وگوش به فرمان آمریکا بوده اند . کشور مکزیک مسیحی است . کسور مکزیک هیچگاه مورد تحریم قرار نگرفته است .تمام شرکتهای امریکایی بدون هیچ محدودیتی سالها است که در مکزیک سرمایه گذاری کرده و میکنند. کشور مکزیک بسیار وسیع و دارای منابع طبیعی فراوان می باشد. کشور مکزیک نفت هم دارد.

ایا تمام این فاکتور ها که ایده آل دستاورد مذاکره با آمریکا است برای مکزیک شکوفایی اقتصادی و برای مردمانش رفاه پدید آورده است ؟

مسئله مذاکره و روابط با آمریکا و اروپا نیست . مسئله سیستم اقتصادی سرمایه داری است که بنیادش بر نابرابری و عدم عدالت است .

 هر چیز در دنیا فانی است ִ بدین معنی که عمری دارد و این عمر به پایان می رسد ִ از آن جمله است سازمانها, نهادها, بنیادها , اجتماعات, دولت ها و امپراطوری ها.

 سیستم افتصاد سرمایه داری همانند همه پدیده ها ، سیستم های اجتماعی و اقتصادی دوران ابتدایی ( ده ۱۹۳۰ میلادی ) دوران رونق (دهه ۱۹۷۰-۱۹۶۰ میلادی ) را پشت سر گذاشته ووارد دوران مرگ خود رسیده است . همانند دوران مرگ همه پدیده ها ، آنها که از وجود این سیستم بهره میبرند با تمام توان میخواهند که این دوران مرگ را  به تاخیر بیندازند.

ایران پس از انقلاب تجربه جنگ و تحریم را همزمان از سر گذراند . تنها تفاوت آن زمان با حال حاضر این است که مردم در آن زمان هنوز تحت تاثیر اثرات روانی اتحاد و اتفاق دوران انقلاب بودند . به عبارت دیگر هنوز مردم با هم رفیق بودند نه رقیب . یکی از دستاورد های کشنده سیستم سرمایه داری این است که انسانها را رقیب هم پرورش میدهد نه رفیق همدیگر.

 در آن زمان هنوز سرمایه داران جدید جایگزین سرمایه داران قبل از انقلاب نشده بودند .

 به تقسیم بندی کشورها به پیشرفته و توسعه یافته و در حال توسعه و عقب مانده و جهان اول و جهان سوم بپردازیم ִ

تمام این مفاهیم زمانی معنی پیدا می کنند که تاریخ و تمدن را بصورت یک خط فرض کنیم ִ

 در حقیقت این مفاهیم و تعریف ها با همین فرض توسط انسان شناس انگلیسی در قرن هیجدهم بیان و آغاز گردیدִ این انسان شناس تمدن و مدنیت را بصورت یک خط ترسیم کرد که در پائین نامتمدن ترین ملتها و در بالا متمدن ترین ملت قرار دارند ִ برای مشخص کردن درجه تمدن هم معیارهاو شاخص هایی را تعریف کرد ִ بالطبع این شاخصها و معیارها براساس ملت انگلستان تهیه شده بود بطوریکه بر طبق آن ملت انگلستان بعنوان متمدن ترین ملت در بالا ترین نقطه خط قرار می گرفت و دیگر ملتها بر اساس امتیازی که کسب می کردند بدنبال هم بر روی خط قرار می گرفتند ִ نکته جالب در این مورد این است که این انسان شناس انگلیسی امتیاز ملت ایرلند را طوری محاسبه کرده بود که در پائین ترین نقطه و بعنوان نامتمدن ترین ملت رده بندی شده بود ִ

این دیدگاه یکی از ابزار های قوی و بسیار موثر استعمار بوده و هست ִ زیرا ابتدا به بقیه میقبولانند که آنها متمدن تر و پیشرفته تر از همه هستند و دیگران هم می پذیرند ִ همچنین به ملتهای عقب مانده یا در حال توسعه و یا در حال پیشرفت می گویند که نا راحت نباشید ما هم زمانی مثل امروز شما ها عقب مانده و نا متمدن بودیم ولی توانستیم بوسیله کار و هوش خود به تمدن و پیشرفت برسیم بنا بر این اگر شما ها هم به حرفهای ما گوش کنید و راه و برنامه هایی را که ما به شما ها یاد میدهیم ( چون ثابت شده که ما عقلمان و هوشمان و تمدنمان از شما ها بیشتر است ) شما ها هم روزی متمدن ,پیشرفته و جهان اولی خواهید شد و در روی خط به جلو خواهید رفت ִ از طرف دیگر در این مدت که شما مشغول پیشرفت و متمدن شدن هستید ما ها هم بیکار ننشسته ایم و متمدن تر و پیشرفته تر شده ایم و در روی خط بالاتر رفته ایم پس همچنان شما ها عقب تر از ما هستید و این روند تا ابد ادامه خواهد داشت یعنی شما هیچوقت متمدن , پیشرفته و جهان اولی نخواهید شد ִ زیرا تا زمانی که ما معیارها و شاخص های تمدن و پیشرفت را تعریف و تعیین می کنیم این معیارها در جهتی خواهند بود که به آنچه که ما داریم بیشترین امتیاز و نمره را بدهندִ درست مانند شرکت در مسابقه ای است که یک طرف شرکت کننده همه قوانین بازی را تعریف می کند و هر زمان هم خواست این قوانین را به نفع خود تفسیر کرده و تغییر می دهد بنا براین امکان ندارد که بتوان پیروز از این مسابقه بیرون آمد ִ

 فرمولها و نسخه های اقتصادی سیستم سرمایه داری که در کشورهای سرمایه داری استعمار گر تهیه میشوند براساس شرایط و نقش و عملکرد سیستم سرمایه داری استعماری است.ִ بنابراین هیچگاه سیستم اقتصادی سرمایه داری در کشورهای استعمار شده و تحت استعمار مفید و مناسب نبوده و نیست و همیشه نتایج معکوس داشته است.

حتی در کشورهای استعار گر (آمریکا واروپا) سیستم اقتصادی سرمایه داری موجب رفاه اکثریت مردم نشده است . در این کشور ها هم نابرابری و بیعدالتی بسیارفراوان است .

کشور کوبا مورد تاریخی دیگر از تحریم های حداکثری است . کشورکوبا پس از انقلاب نیز مورد تحریم قرار گرفت . تنها تفاوت انقلاب کوبا با انقلاب ایران این بود که کوبا پس از انقلاب سیستم اقتصادی سرمایه داری را حذف و سیستم اقتصادی سوسیالیستی را جایگزین کرد .

منتقدین می گویند که کوبا فقر را تقسیم کرد . کشوری با اختلاف درامدی و طبقاتی حداقل حتی اگر همه مردم ( با معیار غرب ) فقیر باشند بهتر از جامعه ای است که به ۹۹ درصد فقیر و یک درصد ثروتمند تقسیم شده است .

مردم از نابرابری و بی عدالتی در درامد ها و امکانات رنج میبرند . اگر اختلاف درامد ها و امکانات در حد معقول باشد مردم احساس خوشبختی می کنند.

https://akhbar-rooz.com/?p=94718 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x