سه شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

سه شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

تجربه دموکراتیکی که ۳۰ سال پیش با سرنگونی محمد نجیب الله پایان یافت

نجیب الله در اکتبر ۱۹۸۶هنگام خروج نیروهای شوروی از افغانستان

افغانستان یکی از عقب مانده ترین کشورهای جهان در نیمه دوم قرن بیستم بود. 90 درصد جمعیت در دهه ۱۹۷۰ هنوز بی سواد بودند و تنها ۳۶۰۰ تخت بیمارستانی در سراسر کشور وجود داشت. شرایط اجتماعی مانند قرن هجدهم باقی مانده بود: آمیزه ای از جامعه قبیله ای و فئودالیسم در روستاها حاکم بود. سه چهارم کشاورزان افغان زمینی نداشتند و در مزارع زمین داران بزرگ کشت می کردند. مطابق برآورد کارشناسان شوروی تنها یک ششم درآمد نیروی کار نزد خانواده‌های دهقانی باقی مانده بود. این امر همراه با بهره وری پایین نیروی کار، میزان کامل فلاکت در کشور را نشان می داد. کسانی که مقداری زمین داشتند معمولاً به مالکان یا رباخواران بدهکار بودند.

در دهه ی ۱۹۶۰ یک گروه روشنفکری کم شمار، راه خود را از بورژوازی تجاری جدا کرد و یک حزب کوچک کادرهای کمونیستی در دهه ۱۹۶۰ را تاسیس کرد: «حزب دموکراتیک خلق افغانستان» (PDPA). گفته می شود که حزب کمونیست اتحاد شوروی سابق به آن مستقیم کمک ارائه کرده بود. حزب دموکراتیک خلق به سرعت به دو جناح رقیب تقسیم شد: «خلق» و «پرچم». “پرچم” بیشتر از طبقه روشنفکر و “طبقات مدرن” که رئیس جمهور بعدی نجیب الله نیز از میان آن ها آمد تصور می شد. پدر نجیب دیپلمات بود.  رقابت های شخصی در حزب غالب شد که زیربنای آن تفاوت های قومی و فرهنگی در درون رهبری بود. کودتایی که در جریان آن حزب دموکراتیک خلق در آوریل ۱۹۷۸ قدرت را به دست گرفت، به گفته KGB، «انقلاب کاخ با حمایت ارتش و بخشی از خرده بورژوازی» بود.

اشتیاق به مدرن شدن

کمبودهای عظیم مدرنیزاسیون کشور حزب دموکراتیک را بر آن داشت تا به شرایط موجود در همه جبهه ها به طور همزمان بپردازند. اصلاحات ارضی زمین های صاحبان زمین را بین دهقانان تقسیم کرد، تمام بدهی های دهقانان لغو شد، قانون خانواده جدید، حقوق زنان را با مردان برابر کرد، آموزش در مدرسه برای همه اجباری شد، حداقل سن ازدواج دختران را به ۱۶ سال افزایش یافت و آداب و رسوم مردانه که چند قرن برپا بود، ممنوع شدند.

نه تنها قدرتمندان با این اقدامات دشمنی می کردند حتی اکثریت مردم تهیدست نیز این اصلاحات را درک نمی کردند، روحانیون مردم را علیه این گونه اصلاحات بر می انگیختند.. علاوه بر این، اصلاحات نتوانست موفقیت سریعی به همراه داشته باشد. نتایج اصلاحات ارضی این را نشان می داد. در سال اول دموکراسی خلق افغانستان، ۷۴۰۰۰۰ هکتار زمین از ۳۵۰۰۰ مالک زمین سلب شد. از این مقدار زمین ۶۶۵۰۰۰ هکتار در اختیار تقریبا ۳۰۰۰۰۰ خانوار کشاورز قرار گرفت. همچنین، در حالی که دولت زمین ها را مجدداً توزیع کرده بود، حق آبه را مجدداً توزیع نکرد، بنابراین بسیاری از کشاورزان نتوانستند از زمین های خود به درستی بهره برداری کنند.

یک کمپین ضد مذهبی توسط دولت، که منجر به بسته شدن مساجد متعدد و انتقام‌جویی‌های دسته‌جمعی علیه ملاها شد به راه افتاد. در برخی موارد ملاها در مقابل دیدگان مؤمنان تیرباران شدند، علیه «کفار» در روستاها و حامیان حزب دموکراتیک خلق‌ها مبارزه ی سختی به راه افتاد. همراه با مقاومت طبقات حاکم در برابر اصلاحات ارضی، اولین گروه‌های اسلام‌گرا فعال شدند و به مبارزه مسلحانه علیه حزب دمکراتیک خلق دست زدند – کمک‌های مالی و تسلیحاتی گسترده از سوی ایالات متحده آمریکا، عربستان سعودی و پاکستان مانع از این شد که دولت چپ بتواند وضعیت خود را تثبیت کند و نفوذ خود را فراتر از چند شهر بزرگ گسترش دهد. در پایان سال ۱۹۷۹، اتحاد جماهیر شوروی وارد افغانستان شد تا در کنار دولت افغانستان به جنگی پرهزینه کشیده شود.

با چشم انداز، اما تنها

اتحاد جماهیر شوروی به حامیان افغان خود توصیه کرده بود که از تلاش‌های بیش از حد بلندپروازانه برای مدرن کردن جامعه دست بردارند. محمد نجیب الله از نظر اتحاد جماهیر شوروی ضامن چنین سیاست اصلاحی محدود شده ای به نظر می رسید. دکتر نجیب که آموزش دیده و به دلیل مهارت های سازمانی خود به عنوان رئیس سرویس مخفی خاد برگزیده شده بود، با حمایت شوروی ها، هنگامی که اتحاد جماهیر شوروی در زمان میخائیل گورباچف ​تصیم به خروج از افغانستان گرفت، در پایان سال ۱۹۸۶ به عنوان رئیس جمهور انتخاب و “آشتی ملی” را هدف اصلی خود قرار داد. او پیش نویس قانون اساسی جدیدی را تهیه کرد که ملاحظات دینی را در خود جای داده بود، و حتی به نمایندگان مجاهدین پیشنهاد داد در حکومت سهمی داشته باشند. اما این تلاش ها به موفقیتی نرسید.

پس از خروج نیروهای شوروی در اوایل سال ۱۹۸۹، حکومت نجیب الله توانست مدتی در برابر شورشیان مقاومت نظامی کند و حتی آنها را شکست دهد. اما درون حزب متشنج و اختلافات زیاد بود. در همان زمان، اتحاد جماهیر شوروی تامین سلاح و سوخت برای ارتش افغانستان را متوقف کرد. آندری کوزیرف، اولین وزیر خارجه یلتسین، کمک به “دوستان” در کابل را “میراث شوروی” خواند که مانع از “حل و فصل” مناقشه می شود.

در مارس ۱۹۹۲، دو ماه پس از پایان کمک های شوروی، نجیب الله استعفای خود را اعلام کرد. تلاش برای فرار با شکست مواجه شد و در آوریل ۱۹۹۲ ائتلافی از مبارزان مجاهد کابل را تصرف کرد. نجیب الله توانست به مقر سازمان ملل بگریزد و در آنجا چهار سال تحت شرایطی مشابه شرایط جولیان آسانژ که در سفارت اکوادور در لندن زندگی کرد، به سر برد. در ۲۷ سپتامبر ۱۹۹۶، یک کماندوی طالبان به مقر سازمان ملل در کابل یورش برد، نجیب الله را دستگیر و چند ساعت بعد او را به دار آویخت. جسد دکتر نجیب در مقابل کاخ ریاست جمهوری به نمایش گذاشته شد. خبرگزاری رویترز او را «آخرین قربانی پرسترویکا» نامید. یولی ورونتسوف، آخرین سفیر شوروی در کابل قبل از عقب نشینی، در خاطرات خود می نویسد که اگر «۹۹ نفر از قد و قواره نجیب الله» در افغانستان بودند، این کشور از خیلی اتفاقات در امان می ماند.

منبع: Junge welt

https://akhbar-rooz.com/?p=149873 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

4 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دیدار
دیدار
2 سال قبل

یک آقا و یا خانمی با عنوان کارگر کمونیست اخیرا به طور مرتب کامنت گذاری می کند. این کاربر بر خلاف عنوانی که انتخاب کرده است ضد کمونیست دوآتشه هم می باشد. تا اینجای قضیه هم مشکلی نیست. اما ایشان مرتب تقریباً برای هر مطلبی یک کامنت می گذارد و معمولا هم طولانی،خسته کننده و نامفهوم است. باید به ایشان تذکر داد کامنت های ایشان همگی فرصت انتشار یافته‌است. بسیاری از سایت های اینترنتی که اکثریت آنها ضد چپ و ضد کمونیست هستند بسیاری از نظرات را که باب میل آنها نیست منتشر نمی کنند اما سایتی که با صدای بلند اعلام می کند گرایش به چپ دارد تنها سایت موجود است که نظرات گوناگون در آن انتشار می یابد. کاربر گرامی، کارگر به اصطلاح کمونیست، لطفاً به سایت ایران امروز و گویا سری بزنید و نظرات خود را هم ارسال کنید تا متوجه شوید غیر ممکن است نظری خلاف نظر آنها انتشار یابد. سایت گویا که کلا ستون نظرات خود را بسته و بلندگوی سلطنت طلبان شده است. سایت ایران امروز هم به یک سایت ضد کمونیستی تمام عیار تبدیل شده است. سایت های پر بیننده و شنونده مانند بی بی سی و رادیو فردا و ایران اینترنشنال در بست در اختیار یک جریان خاص است. مشخصه مشترک تمامی آنها چپ ستیزی است. فکر می کنم علیرغم جو ضد کمونیستی دو سه دهه اخیر در نهایت ما اعتقاد و عمل به دمکراسی را در نهایت باید از کمونیست ها و نیروهای چپ و سایت هایی که منعکس‌کننده نظرات چپ هستند یاد بگیریم.

کارگر کمونیست
کارگر کمونیست
2 سال قبل
پاسخ به  دیدار

خوشحال می شوم بدانم که چرا من ضد کمونیست دو آتشه هستم اما شما نیستید؟ فکر میکنم که شما ضد کمونیست دوآتشه هستید. از همان کلمه دموکراسی بدون ذکر خصلت طبقاتی آن در گفتار شما معلوم است که از ضد کمونیست هم بدتر ید چون ضد کارگر هستید. فکر کردید که دموکراسی بازی یعنی چپ؟ باید یاد بگیرید که تکرار تبلیغات امپریالیستهای غربی اصلا چپ نیست.

کارگر کمونیست
کارگر کمونیست
2 سال قبل

فکر کنم نجیب الله به انقلابی بودن شوروی آن دوره اعتقاد داشت و بیشتر یک ارباب بود تا یک کارگر انقلابی. صدام و قذافی هم مقاومت کردند اما افکار ارتجاعی داشتند.
کامنتهائی که ما می نویسم مثل جیک جیک پرندگان است، بی معنی نیست.
این جیک جیک ها ما و جو ایده کمونیسم را پرورش میدهد و هر فرد ما در دنیای روزمره خودش ایده هایش را به کارگران دیگر منتقل میکند و اعمال ما را موثر تر و سازنده تر میکند.
بیشتر ما فعالین کمونیست گذشته بوده ایم. مثل سربازان شکست خورده و فراری شده ای هستیم که میخواهیم خودمان را جمع جور کرده و برای مبارزه بعدی آماده شویم.
شما هم میتوانید به ما بپیوندید. ایده بسیار مهم است، هر عملی دارای یک ایده راهنماست، حتی در بسیاری از حیوانات. اگر ایده اهمیت نداشت، کلمه دیوانه درست نمی شد. دیوانه معمولا نمیتواند عملی درست انجام دهند چون ایده راهنما در ذهنش تخریب شده. دیوانه به ما احتیاج دارد ولی ما به ذهن خود و شور و مشورت احتیاج داریم. ما شور و مشورت میکنیم تا در زندگی روزمره حرفی بهتر برای گفتن و عملی موثر تر داشته باشیم.
مطمئنن ما از ایده های شما استفاده خواهیم کرد. ولی باید ذهن باز داشته باشید و انتقاد پذیر باشید و از انتقاد کردن نترسید.
میتوانید اسم خودتان را عوض کنید، کسی شما را مجبور نکرده. رعایت اخلاق مرسوم را بکنید و به ما بپیوندید. خود من ممکن است بزوری اسمم را عوض کنم تا شخص معینی غیر از ایده هایم نباشم.
در اینجا ایده مهم هستند نه اشخاص. ما نوعی از روابط کمونیستی داریم. کمونیسمی که در آن هر کس خودش است و وابسته به کسی نیست و انسانیت دیگری را برسمیت می شناسد.
لطفا وارد دیالوگهای ما شوید.

مقیم افغانستان
مقیم افغانستان
2 سال قبل

کاش اندکی از کامنت نویسان مقالات این سایت سرانگشتی از جنم و شجاعت و وطن دوستی و احساس مسئولیت نجیب الله را داشتند تا به جای به هم پریدن و یقه هم را گرفتن که تو بودی و تو کردی و… بحث ها را به مسیر های سازنده هدایت می کردند. نقاط اشتراک را می یافتند و در نزدیک کردن نظرات قدمی برمی داشتند. افسوس که این مجادلات عمدتا برای ارضای این حس است که ” ما هم داریم مبارزه می کنیم” یا به قول بی پایه ای که اکنون خیلی ها در خارج کشور دلشان را با آن خوش می کنند” تفاوت خارج و داخل الان فقط یک کلیک است” و دل خیلی ها خوش است که کلیکی کرده اند و مبارزه ای انجام داده اند. نه دوستان آنچه کم است صداقت و شجاعت و ایستادگی امثال نجیب است که برای فرونشاندن آتش اختلاف در وطنش همه سیاستی را به کار گرفت.
روزی یک بار یا چندبار سایت اخبار روز را بازکنید و کامنت های بی مایه و تفرقه انگیز بنویسید و یکدیگر را تحقیر کنید و سپس نفس عمیقی بکشید که بله وظیفه انقلابی امروزم را انجام دادم. خوش باشید

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


4
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x