سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳

سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳

ارکان باش، دبیر کل حزب کارگر و نماینده ی مجلس ترکیه از نگاهش به سیاست می گوید (بخش دوم)- برگردان بهرام غفاری

ارکان باش در جوانی به حزب کمونیست ترکیه پیوست و در سال ۲۰۰۹ در کنگره نهم به سمت دبیرکل حزب انتخاب شد. وی در سال ۲۰۱۷ حزب کارگر ترکیه را تاسیس و به دبیرکلی این حزب برگزیده شد. در سال ۲۰۱۸ برای انتخابات مجلس ترکیه در ائتلاف با حزب دمکراتیک خلق ها کاندیدا و از طرف استانبول به نماینده گی در مجلس برگزیده شد

ارکان باش در جوانی به حزب کمونیست ترکیه پیوست و در سال ۲۰۰۹ در کنگره نهم به سمت دبیرکل حزب انتخاب شد. وی در سال ۲۰۱۷ حزب کارگر ترکیه را تاسیس و به دبیرکلی این حزب برگزیده شد. در سال ۲۰۱۸ برای انتخابات مجلس ترکیه در ائتلاف با حزب دمکراتیک خلق ها کاندیدا و از طرف استانبول به نماینده گی در مجلس برگزیده شد

آنچه در زیر می خوانید متن گفتگوی “جانداش تولقا ایشیق، مجری برنامه ی زنده ی تلویزیونی در ترکیه ” کمی قبل صحبت کردم”، با ارکان باش است که توسط بهرام غفاری پیاده و از ترکی به فارسی برگردانده شده است.
این مصاحبه در نوزدهم ماه آوریل ۲۰۲۲ بصورت زنده انجام گرفته است. این ترجمه درسه قسمت تهیه شده است که یک قسمت آن در سایت (اخبار روز) در تاریخ سه شنبه ۲۴ خرداد ماه منتشر شده است. قسمت سوم و آخر آن بزودی در دسترس خوانندگان قرار خواهد گرفت.

******

جانداش: اساسا شما هم سیستم حکومتی ریاست جمهوری ترکیه را یک سیستم اشتباهی میدانید و تغییر آنرا می خواهید. “اتحاد ملت” [ ائتلاف شش حزب دولتی حول محوریت پارلمان برای انتخابات سال آینده با نام اتحاد ملت که در خود ترکیه به نام “ملت اتفاقی” معروف است] نیز همان را میگوید، اما شما از “اتحاد ملت” نیز انتقاد می کنید. یعنی از احزاب آن اتحاد هم نیستید؟

ارکان: بلی ما قطعا با سیستم حکومتی رئیس جمهوری مخالف هستیم. اینگونه بگویم که، در همین اول کار با “اتحاد ملت” بر سر رفتن این دولت همنظر هستیم ولی در مورد آنچه که به جایش خواهد آمد اتفاق نظر نداریم.

جانداش: در مورد [انتخاب] کاندیدا می گوئید؟

ارکان: نه، اصلا. در مورد دیدگاه هایمان صحبت می کنم. ما می گوییم که در برابر ترکیه دو مسئله اساسی قراردارد. یکی مبارزه برای رهایی [از این دولت] است. ترکیه باید خود را از این رژیمِ کاخ [ اشاره به رژیم اردوغان است و کاخ تازه ی هزار اتاقه ی او به سبک دربار عثمانی] برهاند. حالا با اسمهایی مانند سیستم حکومتی رئیس جمهور و یا هر اسم دیگری که باشد اینها می خواهند با این نامها رژیمِ کاخ را بزک کنند. ترکیه باید از این رژیم کاخ رهایی یابد.

دوم اینکه ترکیه به بر آمدنی تازه احتیاج دارد که دیگر بار به این چنین حوادثی [آمدن اردوغان و دار و دسته اش به حکومت] دچار نشود. ترکیه را باید دوباره بازسازی کرد تا بتواند این بیست سال گذشته را تلافی بکند. ما با اتحاد ملت در خصوص مبارزه و رهایی از رژیم کاخ تا آنجایی که دیده میشود، متفق هستیم آنها نیز همین را می گویند. باید الان روشن بگویم که اگر دوباره این اتحاد، اینبار نیز[مثل انتخابات دوره قبل] به خطا نیفتد. مانند معرفی ” اکمل الدین سراج اوغلو” برای نامزدی ریاست جمهوری، یا مثلا [در انتخابات تلاش بکنند] در مقابل یک فرد [حکمران]، یک فرد دیگری را [برای حکمرانی] قرار بدهند، در برابر این [شخص] مرتجع ، یک مرتجع دیگری را بیاورند، در مقابل فرد محافظه کاری، یک محافظه کار دیگر را، ناسیونالیستی را در برابر ناسیونالیست دیگری بگذارند و غیره… این خطا است. بگذار اینطوری بگویم بجای اینکه در صندلی ریاست جمهوری [در سیستم فعلی ریاست جمهوری که بدست اردوغان تمامی قدرت را داده است] یک خودکامه را بنشانیم، اگر[ اتحاد ملت] با کاندیدی بیایند که بجای آنکه بر صندلی رئیس جمهور تکیه بزند، بتوانیم آن صندلی را به زباله دانی بیاندازیم، قبل از اینکه ما با [اتحاد ملت] مذاکره و بده بستان بکنیم با هیچ مذاکره ای، حتی بدون یک تماس تلفنی هم، ما از آن کاندیدا حمایت می کنیم.

جانداش: اگر این کاندیدا “منصور یاواش” باشد از وی حمایت می کنید؟

ارکان: ببینید روی افراد بحث نخواهم کرد. روی برنامه…
[در این قسمت مصاحبه اسامی برخی از سیاستمداران از طرف جانداش و ارکان به میان می آید، که آیا از این حمایت می کنید یا نه؟ برای اینکه درترجمه فارسی لازم دیده نشد، این قسمت کوتاه از دقیقه ۱۹:۴۵ تا دقیقه ۲۱:۳۸ حذف شد.]
…این را الان از اینجا در برنامه زنده میگویم همه هم بدانند و ضبط کنند به عنوان دبیرکل حزب کارگر می گویم: اگر اتحاد ملت کسی را که احساسات تمامی خلق را، زنان و جوانان، کارگران و بی چیزانی را که در عرض این بیست سال علیه اقتدار
کنونی مبارزه کرده اند را می بیند و با هدف از میان برداشتن آن تخت خودکامه کاندیدا میشود را معرفی کند، ما بدون هیچ بحث و مذاکره ای از وی حمایت کرده و به او رای خواهیم داد. ما این کار را در انتخابات شهرداری هم انجام دادیم و بدون هیچ مذاکره ای در حزب تصمیم گرفتیم و در برابر کاندیدای دولت عدالت و توسعه به “اکرم امام اوغلو” رای دادیم. اعمالش را تضمین نمی کنیم ولی آنچه اهمیت دارد شکست دادن حزب عدالت و توسعه است. یعنی اگر کشور به این نیاز داشته باشد بدون هیچ مذاکره ای انجام می دهیم. از اینجا هم به “اتحاد ملت” می گویم: شما هم منافع حزبی، گروهی و شخصی را کنار گذاشته و به مسایل به چشم مسایل مملکت نگاه کنید و حمایت خلق را به دست آورید تا مردم نیز با یقین رای بدهند. کسی را نامزد کنید که بتواند این تخت (خودکامه گی ریاست جمهوری) را واژگون کند. امیدوارم چنین قدمی بردارند و مثل دفعه ی قبل اشتباه عمل نکنند.

[در این بخش نیز به همان دلیل بالا دقایق کوتاهی از مصاحبه از دقیقه ی ۲۳:۱۷ تا دقیقه ی ۲۵:۳۵ حذف شده است]

جانداش: چی بر سر اتحاد جمهوری [ائتلاف حزب اردوغان و حزب ناسیونالیست حرکت ملی حول محوریت رئیس جمهور که در ترکیه “جمهور اتفاقی” نامیده میشود] خواهد آمد؟

ارکان: “اتحاد جمهوری” بعد از انتخابات از هم می گسلد. این اتحاد برای منفعت و سود بردن تشکیل شده است.

جانداش: یعنی “اتحاد ملت”، دولت را تشکیل خواهد داد و شما [در مجلس] مخالفین اصلی خواهید بود؟

ارکان: از نظر من اینچنین خواهد شد. چونکه به حزب اردوغان که نگاه می کنیم این حزب شماری از اعضای خود را از دست داد. این موضوع در تاریخ حزب اردوغان برای اولین بار بود. همیشه اعضایش بیشتر میشد و این بار بصورت جدی کم شد.
چرا؟ بیست سال پیش واقعا در حزب عدالت و توسعه انسان های مبارزی بودند. من آن موقع هم به این حزب عدالت و توسعه اصلا اعتماد نداشتم ولی بودند انسان هایی که از جیب خود خرج می کردند و برای حزب تبلیغ می کردند و غیره… تا به آن چیزی که ایمان داشتند آن را سرکار بیآورند ولی امروز که به این حزب نگاه می کنیم می بینیم فقط اشخاصی مانده اند که از سرکار بودن این حزب منفعت و سود می برند. حزب عدالت و توسعه اقتدار خود را از دست بدهد دیگر درآن حزب کسی باقی نخواهد ماند. من فکر نمی کنم که این حزب بعد از اینکه از اقتدار افتاد بتواند زیاد دوام بیاورد.

جانداش: میتوانید این را برای من توضیح دهید چطور با سه درصد بیست نماینده را می توانید به مجلس ببرید؟

ارکان: ما نگفتیم که این کار شدنی است. روزنامه نگاران از ما پرسیدند: که هدف شما چیست؟ در ترکیه [روزنامه نگاران] به این عادت کرده اند که یک روز قبل از انتخابات از دبیر کل حزبی که یک در صد هم رای نخواهد آورد می پرسند هدفتان چیست؟ و آن ها می گویند: از حد نصاب گذشته ایم و داریم می آئیم. ما چنین حرفی نمی زنیم. آن چه را می بینیم، آن چه را که بهش ایمان داریم، به آنچه که برایش مبارزه می کنیم آن را می گوییم. ما نگاه می کنیم و می بینیم که در ترکیه سوسیالیست ها بعد از دهه شصت و هفتاد [در انتخابات] به بالای بیش از سه در صد رای نرسیده اند. [با خود گفتیم] که ما این را رد می شویم و این برای ما هدف مهمی است. با فعالیت هایی که کردیم متوجه شدیم که این امکان پذیر است. خوب اگر بالای سه درصد رای بیاوریم چی می شود؟ ما وقتی وارد این پارلمان شدیم دو نفر بودیم و بعد [ با پیوستن دو نماینده دیگر در مجلس به ما ] به سه و چهار نفر تبدیل شدیم.

متاسفانه در مجلس ترکیه گروه نمایندگان اساس [کار] است و نماینده به تنهایی هیچ اهمیتی ندارند. باید گروه داشته باشید و برای داشتن یک گروه باید از بیست نماینده برخوردار باشید. اگر بیست نفر باشید می توانید پیشنهاد بدهید، نطق بکنید و غیره… ما پنج روز، بعضی وقت ها تا پانزده روز تلاش می کنیم تا شاید پنج دقیقه وقت بگیریم تا حرفمان را بزنیم. اگر گروه داشته باشی می توانی هر روز یک ساعت [در مجلس] صحبت کرده و مخالفت بکنی و پیشنهاد [تصویب] قانون بدهی. دوستانمان چنین محاسبه ای کردند و گفتند: اگر این سه درصد [آرا] درست پخش شود، میشود با آن یک گروه بیست نفره در مجلس درست کرد. چگونه ممکن است؟

اینطوری که اگر اتحاد احزاب همفکر ما بتواند از مرز هفت درصد بگذرد، برای احزاب داخل اتحاد دمکراسی مرز نصاب وجود نخواهد داشت…

جانداش: کدام احزاب در داخل “اتحاد دمکراسی” هستند.

ارکان: حزب دمکراتیک خلق ها، حزب زحمتکشان، خانه های خلق، حزب حرکت زحمتکشان، حزب آزادی اجتماعی، فدراسیون شوراهای سوسیالیست و می خواهیم که از این هم بیشتر گسترش بدهیم.

جانداش: اکنون مذاکرات این اتحاد به کجا رسیده است؟

ارکان: ما خود را در مذاکرات محدود به زمان انتخابات نکرده ایم و برای ترکیه ی قبل و بعد از دوره ی انتخابات، سعی کرده ایم تا مرکزیتی را به نام خلق بوجود آوریم که میلیون ها انسانی که نادیده گرفته می شوند، بتوانند در سیاست مداخله بکنند. دو سه جلسه ای برگزار کرده ایم، یک کمیته ای درست شده است و دوستانمان در آنجا فعالیت می کنند. مثلا در هشت مارس و در تجمعات جشن نوروز باهم بودیم و الان هم اول ماه مای نزدیک است. به ما می گویند که شما چرا میز و دفتری برای دیدار ندارید؟ ما هم می گویم که میز و دفتر دیدارهای ما در میدان ها و مکان های عمومی است و این را متداوم می خواهیم که گسترش دهیم. هدف ما این نیست که سعی کنیم که در ترکیه مثلا حزب سوم بشویم. ما تلاشمان این است که حزب دوم بشویم. در ترکیه کسانی که در دوره ی حزب عدالت و توسعه به دنیا آمده اند و فقط حکومت آ نها را دیده اند، دیگر به اکثریت رسیده اند. این ها می خواهند که دیگر از سلطه ی این حزب عدالت و توسعه رها بشوند. اما وقتی به “اتحاد ملت ” نگاه می کنند [ائتلاف شش حزب حکومتی مخالف دولت اردوغان]، آن انرژی و هیجان را در آن اتحاد نمی بینند و یا اینکه جایی برای خودشان در آنجا پیدا نمی کنند. در حال حاضر در ترکیه ی امروز بزرگترین حزب، حزبِ “رجب طیب اردوغان باید برود” است. اما حزبی [ یا تشکلی] که این [ضرورت] را نمایندگی بکند وجود ندارد و ما کاندیدای این [تشکل] هستیم. حرف ما این است که: ما می توانیم این نیرو را به حرکت در بیاوریم. یک مثال کاملا روشن می گویم.

مجادله با نمایندگان موافق دولت اردوغان در مجلس

در ده سال گذشته ی ترکیه، بیشترین مبارزه را در این کشور بر علیه حزب عدالت و توسعه چه کسانی پیش برده اند؟ زنان. آنها در یک مجادله [ روزمره ی] باورنکردنی هستند. ولی به سیاست که نگاه می کنید زنان جایی در سیاست ترکیه [تصمیم گیری های دولتی] ندارند. زنان باید در سیاست حضور داشته باشند. نگاه کنید و ببینید در یک سال گذشته کلا چه کسانی مبارزه را علیه حزب عدالت و توسعه پیش می برند؟ آکادمیسین ها و دانشجویان. چه کسانی این ها را در سیاست نماینده گی می کنند؟ هیچ کس. در داخل سیاست دولت [مجلس و حکومت] نماینده ای ندارند. ما می خواهیم که خود این ها وارد سیاست [مجلس و ارگان های دولتی] بشوند. اگر بتوانیم این نیروها را به حرکت بیاوریم، من باور دارم که این، جنبشی خواهد بود که به راحتی می تواند بیش از پانزده – بیست در صد آرا را بدست آورد و در داخل این جنبش می خواهیم تا آنجایی که می شود حزب کارگر ترکیه را به جای بالاتری برسانیم. ما، می خواهیم هم این اتحاد را بزرگترش کنیم و هم نیروی حزب خود را بیشتر کنیم.

اگر ما از حد نصاب مقرر بگذریم با هر صد هزار رای بیشتر می توانیم یک نماینده ی زیادتر به مجلس بفرستیم. این خیلی اهمیت دارد، واقعا مثل یک انقلاب است. بیایید یک بار هم [مثل ما] تصور کنید، آن موقع با این تصور می بینید که چرا ما این قدر هیجان زده هستیم. با دو- سه نفر [بعدا شدیم چهار نفر] و با چهار نفری که ما در مجلس هستیم و اینگونه فعالیت می کنیم، اگر ما یک گروه بیست نفره در مجلس باشیم چه کارها که می توانیم انجام بدهیم. دوما ما چنین تصمیمی نداریم که دوستانمان از فلان جا و بهمان جا نماینده مجلس بشوند. تصمیم ما این است که زنان زحتمکشی که مجادله می کنند و اذیت می شوند و فحش می شنوند، آن ها باید نماینده ی مجلس بشوند. یا [مثلا] جوانانی که برای مبارزه، یک یا دو سال تمام رفتند در دامنه ی کوه ” کاز” در چادر خوابیدند و آخر سر مانع کار آن شرکتی که از کانادا آمده بود و دنبال طلا می گشت و جنگل های ما را نابود می کرد، شدند و آن ها را به کشورشان بازگرداندند. در مجلس باید کارگران [نماینده] باشند، زحمتکشان، کشاورزان، زنان، جوانان باید [نماینده] باشند. مردمان واقعی باید [در آنجا] باشند. کسانی که واقعا [نماینده] محیط خودشان هستند. حالا شما چنین گروهی را در مجلس تصور بکنید. ما این خیال را می خواهیم همگی با هم تصور بکنیم.

جانداش: نمی دانم به خودتان نیز گفته اند یا نه، ولی الان که داریم باهم صحبت می کنیم در تویتر مخالفین دولت دارند می نویسند که ما شما را [ارکان و دوستانش در مجلس را] خیلی دوست داریم و خیلی سخنان خوبی دارید می گویید ولی آرای مخالفین دولت را لطفا تقسیم نکنید.

ارکان: می خندد. این خواسته را خیلی می شنویم. دوباره با خنده … خود مادر من نیز همین را می گوید. نه، ما آرا [مخالفین] را تقسیم نمی کنیم . خیلی ساده و روشن می گویم: فکرتمامی دوستان راحت باشد ما در مبارزه برای از میان برداشتن حزب عدالت و توسعه هیچ عملی را انجام نمی دهیم که آن کار مبارزه را تضعیف بکند. تا به امروز چنین کاری انجام نداده ایم و از این به بعد نیز انجام نخواهیم داد…

جانداش: پس چرا وارد “اتحاد ملت” نمی شوید؟

ارکان: آخر ما چطور وارد آن اتحاد بشویم؟ وقتی “داود اوغلو” و “علی باباجان” [اولی نخست وزیر سابق اردوغان و دومی وزیر اردوغان بودند] در آن اتحاد هستند؟ اگر ما وارد آنجا بشویم آن اتحاد را از هم می پاشانیم. ما با آن ها که همفکر نیستیم. [هر دو شروع به خنده می کنند.] ببینید ما به مردم در مقابل سوالشان می گوییم: در واقع مردم [با یک رای] دو رای خواهند داد. یکی علیه ریاست جمهوری اردوغان، و وقتی از اردوغان رهایی یافتیم، رای دیگر برای پرسیدن حساب از این دوره ی بیست ساله ی حزب عدالت و توسعه خواهد بود. به هموطنانمان می گویم که ما اگر این نیروی حسابرس را نتوانیم بوجود آوریم بعد از ده سال حزب عدالت و توسعه با یک اسم دیگر پیدایش می شود و این برای کشور خیلی خطرناک است. به همین خاطر ما اصلا رای ها را نخواهیم شکست و در برابر اردوغان نیز شکست نخواهیم خورد.

بعد از اردوغان نیز در پارلمان نماینده گان واقعی مردم که از درون خودشان برخاسته اند و خود مردم را نماینده گی می کنند در یک گروه نیرومند بوجود خواهند آمد. این گروه هر چه قدر بزرگ باشد برای مردم ما بهتر خواهد بود. ما الان بخاطر اینکه نمی خواهیم با مخالفین دولت مخالفت بکنیم وارد جر و بحث با آن اتحاد نمی شویم و دولت نیز خیلی می خواهد که ما را مجبور کند تا وارد بحث و جدل با “اتحاد ملت” بشویم. ولی این خواسته ما نیست. ما این حقیقت روشن را می بینیم  که مقصر آن چیزی که امروز کشور با آن دست به گریبان است نه احزاب مخالف دولت، بلکه دولتِ عدالت و توسعه است. [به همین خاطر] الان ما نباید خود را با همدیگر مشغول کنیم و دولت نیز با مطرح کردن خیلی از مسایل جزیی می خواهد که ما مخالفین در بین خود به غوغا و دعوا بپردازیم.

اما این را نیز بگویم که با وضعیت فعلی مخالفین [احزاب دولتی مخالف اردوغان] نیروی آن را فعلا ناکافی میدانیم.

[از دقیقه ۳۵:۱۵ تا دقیقه ۳۶:۲۵ صحبت از احزاب کوچک و غیر معروف میرود که این دقایق در ترجمه حذف شده است.] 

جانداش: در سایت اینترنتی تان یک فیلم تبلیغی است، می گویند که حزب شما پول زیادی دارد که توانسته همچین فیلمی را تهیه کند. در این میان خیلی هم فیلم زیبایی است هرکی درست کرده دستش درد نکند…

ارکان: در اصل قانونی را که آن فیلم تبلیغش می کند خیلی زیباست. فیلم، پیشنهادی است در مورد از میان برداشتن موانع پیش رویِ متشکل شدن کارگران، که میخواهد آنرا بصورت قانون در آورد، این فیلم برای معرفی آن پیشنهاد ساخته شده است. دست دوستان درد نکند. این را هم در رابطه با پول بگویم. ما با سرمایه داری مخالفیم و شکست آن را می خواهیم اما قوانین آن را [سرمایه را] نیز می دانیم. می دانیم که در سرمایه داری همه چیز را می شود با پول خرید. ما کسانی نیستیم که از گروه های سرمایه داری (اصلا به ما نمی دهند هم) پول بگیریم و سیاست ورزی بکنیم. به همین خاطر خیلی هم راحت می توانیم حرفهای مان را بیان کنیم. بر دوشمان بار آن ها نیست که به دهان آن ها نگاه کنیم تا [ببینیم از ما] آن سرمایه دار چی می خواهد یا این یکی چی؟ چنین چیزی امکان ندارد.

از تخت ها پائین افتاده و به مردم حساب پس خواهند داد

ما به غیر از حق عضویت اعضا و کمک های مالی مردمی هیچ درآمدی نداریم و در اینجا نیز به این موضوع با شدت اعتراض می کنم که کمک هزینه ی احزاب هم خیلی نا عادلانه [تقسیم شده] است، دوستان اساسا حزب عدالت و توسعه کلی پول دارد و خیلی از گروه های سرمایه داری از آنها حمایت می کنند و تازه از مالیات پرداختی مردم، از مالیاتِ من و تو سالانه سیصد میلیون پول دریافت می کند و تا آنجایی که میدانم “حزب نیک” که کمترین کمک هزینه را می گیرد که شصت، شصت و پنج میلیون لیر است و ما که با اینها در رقابت هستیم یک لیره هم از اینها [از دولت] کمک هزینه دریافت نمی کنیم. به غیراز کمک اعضا و زحمتکشان هیچ در آمدی نداریم. اما ماها تلاشگریم، خیلی سعی می کنیم و کارها را پیش می بریم. به ما می گویند الان کارتان خیلی سخت شده است که قوانین را هم [در مجلس] عوض کردند. می گویم: ما حزبی هستیم که از جوانان ترکیه تشکیل شده ایم هر کاری می خواهند بکنند با تغیر دو قانون [قانون انتخابات] که نمی توانند مانع ما بشوند. ما تمامی موانع را با افکار پویای خود برکنار می کنیم. 

جانداش: از شما چیزی می خواهم بپرسم با سیاست ارتباطی ندارد ولی خیلی کنجکاوی من را جلب کرده است. باخنده: در رسانه های مجازی یک چیزغریبی جریان دارد، در بیرون هرجا که شما هستید جوانان از خودشان سلفی گرفته اند و این عکسها دارد رد و بدل میشود. 

ارکان می خندد…

 در اینجا چند تصویر از لحظات مختلفی که “ارکان باش”در خیابان در حال تردد و یا نشسته در کافه ای و یا در حال سیگار کشیدن است، از صفحه تلویزیون پخش میشود که اشخاصی با دیدن “ارکان” از خودشان سلفی گرفته و ” ارکان ” نیز در تصویر است.

جانداش می خندد و می گوید: این تصاویر خیلی زیبا هستند.

ارکان: امروز در ” کادی کوی” یک هموطن جوانی پیش من آمد و نگاهم کرد و پرسید: شما نماینده ی مجلس هستید؟ دبیر کل حزب کارگر؟ گفتم بلی. گفت: به نظرم آمد ولی زیاد مطمئن نبودم. گفت: شما خیلی نماینده متفاوتی هستید. گفتم: نه من متفاوت نیستم، آنهای دیگر [نمایندگان دیگر] فرق دارند. یعنی چون آنها در اکثریت هستند آنطوری دیده میشوند [ که رفتار نماینده چنان است] والا کارهای من معمولی است. من سوار متروبوس میشوم، سوار کشتی شده و در کافه می نشینم، چه می دانم مثل شما، هرآنچه را که مردم انجام می دهند من نیز آنرا انجام می دهم. حال بخاطر این کارها که من متفاوت نیستم، آن دیگری ها فرق دارند.

جانداش با خنده: در زیر این عکسها نیز خیلی کامنت های جالب و خنده دار نوشته اند. این هفته در دفتر داشتیم با همکاران صحبت می کردیم که ” ارکان باش ” این دفعه به برنامه خواهد آمد، [از او] چی بپرسیم و چه جوری برنامه را پیش ببریم. همکارمان “کورآی” گفت: من دیروز عصر ارکان باش را دیدم. گفتم کجا دیدی؟ در کدام جلسه؟ گفت: نه، جایی داشتیم غذا می خوردیم او هم آنجا بود. 

ارکان با خنده: آخر چی بگویم؟ نمی دانم. مگه شما [در بیرون] غذا نمی خورید؟

جانداش: آخر اینقدر هم تصادف؟ مثل این میماند که مخصوصا از قبل…

ارکان: من دارم در استانبول زندگی میکنم. برای مجلس به آنکارا می روم و می آیم، الان چه بگویم؟ با قطار در رفت و آمد هستم. بنزین گران شده، اتومبیل برای یک نفر صرف نمی کند، سوار قطار شده و می روم و بر می گردم. با ترافیک استانبول که نمی شود ماشین راند، مجبورم با مترو و وسایل دیگر رفت و آمد کنم. بعضی مواقع هم در ایستگاهی نشسته چایی یا قهوه ای می خورم، همین. می خندد… یعنی یک زندگی عادی دارم. حالا اگر نماینده شدیم دیگر به یک دنیای متفاوتی که نرفته ایم. هرطوری که قبلا زندگی می کردیم الان نیز به همان صورت ادامه می دهیم. واقعا هم در این مورد تاکید می کنم که ما فرقی [با مردم] نداریم. دوستان [نماینده گان] دیگر متفاوت هستند. چون آن ها تعدادشان زیاد هست به نظر می آیند  که کارهایشان [آن طوری] معمولی است. اما خیر همیشه در اکثریت بودن به مفهوم معمولی بودن نیست. با خنده…: آن ها غیر معمولی هستند و ما معمولی هستیم.

جانداش می خندد: شما قبل از اینکه نماینده مجلس شوید چکاره بودید؟ 

ارکان: من [در دانشگاه] “تاریخ علم” تحصیل کرده ام. یک دوره ای هم ناشر بودم و مجلات تاریخ علم را در می آوردم. یک دوره ای هم در دانشگاه تدریس می کردم که دست دولت درد نکند، توسط این دولت اخراج شدم. یعنی از مبارزات کارگران غذاخوری دانشگاه حمایت می کردم که بخاطر توهین به مدیریت دوسال حکم تعلیق گرفتم که دو سال تعلیق در دوره پایانی فوق لیسانس، دیگر یعنی بعد از آن نمی شد ادامه داد…

جانداش: توهین کرده بودین؟

ارکان با خنده: خیر. معنی تاراج مال مردم را توضیح داده بودم. 

هر دو می خندند…

جانداش: ما دوستی داریم که نویسنده است و ادبیات خوانده است و در مجله ی ما نیز مطلب می نویسد، “بدیحه جیلان گوزل” هم دانشکده شما بوده است. قبل از شروع برنامه گفت که: من “ارکان” را می شناسم. ارکان از دوران جوانیش و دانشگاه، انقلابی بوده هر وقت او را می دیدیم در دستش یک پلاکارتی و نوشته ای بود و برای چیزی اعتراض می کرد… با هم می خندند…

ارکان: آنموقع ایشان به اعتراض های ما نمی آمد الان حتما می گوید که اینها حق داشتند. حتما…

جانداش: من گلایه تان را برایش خواهم رساند.

ارکان: آنروزها استادها و مدرس ها حق را به ما نمی دادند [حرف های ما را باور نمی کردند] اما امروز دیدند که ما چقدر حق داشتیم. کاش آن روزها همین دوستمان و این استادها بیشتر در کنار ما بودند و با هم می توانستیم جلو اعمالی که ترکیه را به تاریکی برد، بگیریم. آره من از دوران دبیرستان با سوسیالیسم آشنا شدم و از آن دوره تا به امروز به مبارزه خود در این راه بصورت اساسی و تشکیلاتی ادامه می دهم و فقط از این طریق به بهتر کردن وضع مملکت باور دارم. چند دقیقه قبل گفتم که نمیشود منتظر ماند تا یکی پیدا شود و وضع را بهتر کند… 

 جانداش: با آقای “کیلیجدار اوغلو” [رهبر حزب جمهوریخواه خلق بزرگ ترین حزب مخالف اردوغان] دیداری داشتید، در آن دیدار چه گفتگویی انجام دادید؟

ارکان: … نظریاتمان را در میان گذاشتیم و تحلیل های آن ها را از اوضاع روز ترکیه فهمیدیم. نتیجه اینکه متوجه شدیم که با همدیگر در یک اتحاد نمی توانیم قرار بگیریم ولی با همدیگر دشمنی نیز نخواهیم کرد. در طی صحبت هایمان به این نتیجه رسیدیم که دیدگاه های متفاوتی داریم. از نگاه خود بگویم حزب جمهوری خواه خلق یک اتحادی را درست کرده که در سمت چپ این اتحاد فقط خودش هست و بقیه ی دیگر احزاب متحد آن همگی راست هستند.

جانداش: یعنی چپ تر از خودش را نیز [در آن اتحاد] نمی خواهد؟

ارکان: این ترجیح آن ها است و ما این را درست نمی دانیم ولی محترم می شماریم. خیلی از مردم هستند که در خارج آن اتحاد هستند ما نیز با آن مردم “اتحاد خلق” را پیش خواهیم برد.

جانداش: برای من سوالاتی در این بین می رسد اگر اجازه بدهید بعضا از آن سوالات نیز بپرسم.

ارکان: بلی خواهش می کنم.

جانداش: چه فرق اساسی بین حزب کارگر ترکیه و احزاب چپ دیگر وجود دارد؟

ارکان باش: ما بعداز جنبش ” پارک گزی” به وجود آمدیم. جنبش ” گزی” یکی از مهم ترین عصیان های خلق در تاریخ ترکیه است. جنبشی با رنگ چپ که نشان می داد چپ در بین مردم چه جایگاهی دارد. اما نیروهای چپ تا آن روز نتوانسته بودند به خواسته های مردم سمت و سو دهند و در اصل ما در آنجا وارد این موضوع شدیم که به چه نوعی از حزب سوسیالیست در این کشور احتیاج است. ما نتیجه ی این موضوع هستیم و مهم تر از همه این که از نظر من آن تصویر جدیدی که با جنبش ” گزی” از ترکیه به میان آمده است، ما در سمت و سوی همان تصویر هستیم.

جانداش: در رابطه با جنگ روسیه و اوکراین چه می گویید؟ به نظر این طور آمده است که حزب شما از روسیه حمایت می کند.

ارکان: اول از همه این را بگویم که ما از روسیه حمایت نمی کنیم و از پوتین هم نفرت داریم. خیلی واضح…

جانداش: این دیگر خیلی واضح شد. با خنده…

ارکان: چرا چنین تصوری به میان می آید؟ چون که روسیه امروزی بر روی شوروی سابق بوجود آمده و در ترکیه نیز تا اسم چپ و سوسیالیست را می شنوند فکر می کنند که طرفدار مسکو و روسیه هستی، این یک نگاه قدیمی است که هنوز هم ادامه دارد. دوستان این آدم ها [امثال پوتین] اتحاد شوروی را، یکی از مهم ترین حکومت های کارگری دنیا را ویران کرده و جایش یک حکومتِ غیر انسانی [ساخته اند]. این را روشن بگویم، طبیعی است که من بیشتر از دیگر مردمان ترکیه از پوتین نفرت داشته باشم. ببینید صلح یک کلمه جادویی است اما من صلح را فقط برای یک جنگی که در دورترها است، نمی خواهم. در اولین بیانیه ی ما در این مورد که هنوز حمله ی روسیه شروع نشده بود و ناتو مسئله را داغ می کرد و ما می دیدیم که ناتو تهیج می کند [گفته ایم]: مثلا من می گویم که اگر قرار است دعوایی و جنگی صورت بگیرد [بعنوان یک صلح طلب] من باید در جایگاهی قرار بگیرم که بتوانم از وقوع آن جلو گیری کنم. ترکیه عضو ناتو است و ناتو نیز تهییج کننده این جنگ. طبیعی است که اول از همه من رویم را به آنجا [به ناتو] برگردانده و بگویم که چکار می کنید دارد جنگ راه می افتد، انسان ها همدیگر را خواهند کشت و میلیون ها انسان کشته خواهند شد، دست نگهدارید. روشن بگویم که ناتو برای چی بوجود آمد؟ ناتو در حرف چنین است که برای دفاع از دنیای آزاد علیه تهدید شوروی ساخته شده است. سی سال است که شوروی از بین رفته اما با وجود این ناتو پیوسته توسعه یافته است و موجودیت و توسعه اش ادامه دارد. باید از ناتو پرسید که، چرا؟  

من علیه ناتو هستم و می دانم که آن یک تشکل صلح خواه نیست. چه بگویم؟ می دانم که آن یک انجمن دوستدار حیوانات هم نیست بلکه یک تشکل جنگ افروز است.

جانداش: می گویید یک تشکل ترور است؟

ارکان:  به خاطر همین دارم می گویم که [ناتو] تشکلی است که او در همه جای دنیا جنگ ها را راه می اندازد. این را به کناری بگذاریم، از زمانی که جنگ شروع شده است از حمله روسیه به این طرف، ما می گوییم در برابر حمله روسیه باید موضع روشنی داشت. بگذار کمی باز کنم. در اصل از نگاه من، می گویم که ارتش ترکیه در خارج از مرزهای ترکیه نباید عملیاتی انجام دهد و نباید نیز اجازه دهد تا سرباز ارتشی بیگانه وارد ترکیه شود. این خواست من برای همه دنیا است و این را من اصل می دانم. من نمی گویم که ما در آنجا اشغالگران را تقبیح می کنیم و در اینجا حمایت می کنیم. نه چنین چیزی نیست. در هر کجای دنیا علیه اشغال هر کشوری باید اقدام کرد. ولی طرفداران ناتو در ترکیه اینقدر نیرومند هستند که با شنیدن این سخنان سریع به تخریب تان در اذهان عمومی می پردازند. در خصوص این جنگ باید گفت که [این جنگ] دو طرف دارد، یک طرف آن روسیه ی اشغالگر است و در طرف دیگرش ناتو قرار دارد که در اصل بخاطر اعمال سیاسی خود، مردم اکرایین را طعمه روسیه کرده است.  باید در مقابل این واقعه ایستاد و موضع ما چنین است. 

https://akhbar-rooz.com/?p=158406 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x