
یک ارزیابیِ موقّت از نمایشگاهِ جهانیِ کتابِ فرانکفورت – آلمان – اکتبر ۲۰۲۲
ولی متأسّفانه سخنرانانِ “کانونِ نویسندهگانِ برلین” در همآوازی با سیاستِ چند پهلوی حکومتِ آلمان – چه سیاستِ آن در برابرِ حکومتِ ایران و چه سیاستِ آن در برابرِ خیزشِ مَردُمیِ کنونیِ ایران – تلاش کردهاند که موضوعِ “محکومساختنِ رفتارِ سرکوبگرانهی حکومتِ ایران در قبالِ این خیزش” را با موضوعِ “محکومساختنِ حکومتِ ایران به سببِ فرستادنِ سلاح (پهبادهای نظامی) به روسیه” در هم بیامیزند
(ـ)
این فقط یک ارزیابیِ تاکنونی و کوتاه و موّقت از نمایشگاهِ جهانیِ کتابِ فرانکفورت در امسال است و آن هم فقط در رابطهی این نمایشگاه با دو موضوع: الف: در رابطهی این نمایشگاه با موضوعِ صلح، که یکی از شعارهای اجتماعیِ اصلیِ این نمایشگاه است؛ ب: در رابطهی این نمایشگاه با موضوعِ ایران، که این نمایشگاه پرداختن به آن را در این دوره اعلام کرده بود. امروز دوّمین روز از ۵ روزی است که این نمایشگاه در جریان خواهد بود. امید است که ارزیابیِ پایانی از این نمایشگاه در رابطه با این دو موضوع، دارای جنبههای مثبتتری باشد.
الف- ارزیابیِ موقّت از نمایشگاهِ کتابِ فرانکفورت در رابطه با موضوعِ صلح:
نمایشگاهِ کتابِ فرانکفورت از سالِ ۱۹۴۹ هر سال در ماهِ اکتبر از سوی “انجمنِ ناشرانِ آلمان” برگزار میشود. در اشپیگِل آن لاین، سه روز پیش، آمده است که فروشِ کتاب در کتابفروشیهای آلمان در حالِ پسرفت است، با این حال، این نوعِ فروش، در سالِ ۲۰۲۱ نزدیک به ۴ میلیارد یورو (۳۹ در صدِ کلّ فروشِ سالانه) بود. ولی فروشِ کتاب در اینترنت در حالِ افزایش است و نزدیک به دو و نیم میلیارد یورو در سال (۲۷ در صدِ کلّ فروش) است. کلّ فروشِ کتاب در آلمان، در سال نزدیک به ۱۰ میلیارد یورو است.
(ـ)

(ـ)
رییسِ کنونیِ نمایشگاهِ کتابِ فرانکفورت یورگِن بوس (Juergen Boos) است، ۶۱ ساله، کتابفروشِ و ناشر، که از سال ۲۰۰۵ در این سِمَت است. او همزمان، رییسِ LITPROM (ا نجمنِ پشتیبانی از ادبیاتِ آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین، مدیرِ عاملِ LitCam (برنامه برای مبارزه با بیسوادی – وابسته به کتابِ فرانکفورت)، و همچنین، عضوِ کمیتهی علمیِ “جایزهی کتابِ شیخ زایِد” (Sheikh Zayed Book Award) وابسته به حکومتِ اماراتِ متّحدهی عربی، و … است. او همچنین، همانطور که رسم است، جایزههای چندی را هم دریافت کرده است.
سپردن جایگاه و دادن غرفه به ناشرانِ راستگرای افراطی از سوی این نمایشگاه، امسال هم انتقادهای زیادی به دنبال داشت.
این نمایشگاه، یکی از موضوعاتِ مهمِ این دوره از کارِ خود را “اوکراین” و “جنگِ اوکراین” اعلام کرده است. یورگِن بوس (Juergen Boos) مدیرِ نمایشگاه در بخشی از “بیانیهی نمایشگاهِ کتابِ فرانکفورت در بارهی جنگِ روسیه در اوکراین” گفت:
“برگزارکنندهگانِ نمایشگاهِ کتابِ فرانکفورت، یورشِ روسیه به اوکراین را که با فرمانِ رییسِجمهور پوتین انجام شد به شدّت محکوم میکنند…”. او ضمنِ ردِ هرگونه همکاریِ این نمایشگاه با نهادهای فرهنگیِ روسیه، که به گفتهی او، با حکومتِ روسیه همآوا هستند، گفت: “این نمایشگاه، پشتیبانیِ کاملِ خود را از اتّحادیههای ناشرینِ اوکراینی اعلام میکند”.
و این در شرایطی است که حکومتِ آلمان از همان آغازِ لشکرکشیِ سُلطه جویانهی روسیه به اوکراین ( ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ )، بهجای ایستادنِ در برابرِ جنگطلبی و تلاش برای صلح، از این لشکرکشی بهرهگیری کرد و در گامِ نخست برای تقویتِ ارتشِ آلمان دست به کارهایی زد که از جنبهی مالی و نظامی، در پس از جنگِ جهانیِ دوّم و شکستِ فاشیسمِ آلمان بیسابقه است. این حکومت با همهی توان برای دمیدن در کورهی آدمسوزیِ این جنگِ ضدّ انسانی تلاش کرد و می کند.
این پرسش که آیا محافلِ جنگطلبِ سُلطهگر، که در حکومتِ آلمان دستِ بالا را دارند، خواهند توانست این نمایشگاه را به ابزاری برای این سیاستِ جنگطلبانهی خود بَدَل کنند، و آیا محافلِ صلحطلبِ این کشور خواهند توانست جلوی این رسوایی را بگیرند، پرسشی است که پاسخِ کاملِ آن را در روزهای آینده میشود داد. ولی تا امروز، پنج شنبه دوّمین روزِ از کارِ پنج روزهی این نمایشگاه، احتمالِ اوّلی بیشتر بوده است.
(ـ)

(ـ)
دادنِ جایزه ی صلحِ پانزده هزار یوروییِ این نمایشگاه به سرگئی ژادان، (Serhij Zhadan)، ۴۸ ساله، نویسنده شاعر، و آهنگسازِ اوکراینی، به یقین، در راستای همین سیاستی است که رییسِ نمایشگاه اعلام داشته است. جنگِ اوکراین یکی از جنگهای خانهمان برانداز سدهی ۲۱م است که در هر دو سوی آن، جنگطلبان سُلطهجو جای دارند. از یکسو حکومتِ روسیه و از سوی دیگر، سازمانِ ناتو و کشورهای عضوِ آن. مواضعِ س. ژادان همواره دفاعِ از جنگِ در کنارِ حکومتِ اوکراین بوده و هست. او اخیراً در واکنش به اهدای جایزهی صلح از سوی نمایشگاهِ کتابِ فرانکفورت به خود گفته است: “ما درخواستِ اسلحه داریم، ولی پشتیبانیهای اطّلاعاتی را نیز طلب میکنیم “. RND. این که آیا این هنرمند حق دارد تا در برابرِ یورش نظامیِ سُلطهجویانِ حاکم بر روسیه از خود دفاع کند یا نه، حرفی دیگر است؛ ولی ان که آیا میشود او را هوادارِ صلح در این جنگِ از هر دو سو ضدّ انسانی نامید، پذیرفتنی نیست. این هنرمند هرگز در جنگِ اوکراین هوادارِ صلح نبوده است. او همیشه خواهانِ دخالتِ سازمانِ ناتو در این جنگ و “ادامهی این جنگ تا پیروزیِ کاملِ اوکراین” بوده است. کجای این سخنها ربطی به صلح دارد؟ و یا، این سخنها کجا ربطی به صلح دارند؟
ب – ارزیابیِ موقّت از نمایشگاهِ کتابِ فرانکفورت در رابطه با موضوعِ ایران.
موضوعِ ایران در این نمایشگاه، دارای دو جنبه است:
۱- موضوعِ محکومساختنِ حکومتِ ایران: همانطور که در گزارشِ کوتاهِ خبری در ” اخبار روز ” اشاره شد، حکومتِ ایران از شرکت در این نمایشگاه خودداری کرد. در حقیقت این نمایشگاه، اعتراضی به شرکتکردنِ حکومتِ ایران در این نمایشگاه نکرد ولی در همانحال، چندان هم از شرکتنداشتنِ حکومتِ ایران در این نمایشگاه انتقاد و یا حتّی گِلِه نکرد. و همان راه و سیاستی را در پیش گرفت که حکومتِ آلمان آن را در پیش گرفته است. آیا این شرکتنکردن، بر پایهی یک توافقِ ضمنی میانِ دو حکومتِ ایران و آلمان بود تا به اینترتیب، هر دو حکومت سود ببرند: یعنی ۱- حکومتِ ایران توانست بدونِ این که از سوی این نمایشگاه طرد شود، از شرکت در آن خودداری کند؛ و ۲- حکومتِ آلمان هم توانست از یک سو از به راهافتادنِ اعتراضها در فرانکفورت و یا جاهای دیگر نسبت به خود جلوگیری کند و هم از سوی دیگر حکومتِ ایران را نرنجانَد؟ چنین احتمالی چندان هم دور نیست زیرا که حکومتِ آلمان – که تاکنون هیچ موضعگیریِ رسمیِ آشکاری بر ضدّ حکومتِ ایران به سبب سرکوبکردنِ خیزشهای مَردُمیِ کنونی در ایران از یکسو، و در دفاع از این خیزشِ مَردُمی از سوی دیگر، نگرفته است- نمیخواهد که این موضع گیریِ پُر ابهام از هیچ سو تهدید شود.
۲- موضوعِ دفاع از خیزشِ مَردُمیِ کنونی در ایران: در کنارِ موضوعِ اصلیِ این نمایشگاه، یعنی اوکراین، این نمایشگاه کوشید که موضوعِ “خیزشِ مَردُمیِ کنونی در ایران” را هم به موضوعِ مهمِ خود تبدیل سازد، موضوعی که البتّه ایننمایشگاه، به لحاظِ دفاعِ کلامیاش از حقوقّ بشر و آزادیها، ناگزیر به پرداختنِ آن است. ولی این که این نمایشگاه، به “کانونِ نویسندهگانِ برلین” متوسّل شده است تا برای این موضوع به انجامِ برنامههایی بپردازد، از همان آغاز پرسشهایی را بر انگیخت. در همانحال، از همان آغاز، با توجّه به اصلیبودنِ موضوعِ اوکراین در این نمایشگاه، و نیز با توجّه به مواضعِ افراطیِ جنگطلبانهی برخی از شناختهشدهترین سخنرانانِ این “کانون” در جنگِ اوکراین، مانندِ امید نوریپور و دَنیز اوجل، بیمِ آن میرفت که موضوعِ “دفاع از خیزشِ مَردُمیِ کنونیِ ایران” و موضوعِ “محکوم ساختنِ حکومتِ ایران به سببِ سرکوب این خیزش”، در زیرِ سایهی موضوعِ اوکراین به مُحاق رَوَد. برجستهشدنِ بحثِ “نقشِ حکومتِ ایران در جنگِ اکراین” – که درست به تازهگی در رسانههای آلمان مطرح میشود – این بیم را ده چندان کرد.
“کانونِ نویسندهگانِ برلین” تازه چند صباحی نیست که تشکیل شده است. کسانی که آن را تشکیل دادهاند پیش از این در “کانونِ نویسندهگانِ آلمان” عضو بودهاند. زمانی که لشکرکشیِ روسیه به اوکراین در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ آغاز شد، گروهی از اعضاء، از جمله دِنیز اوجل، که آنزمان رییسِ آن کانون بود، هوادارِ شرکتکردنِ “سازمان ناتو” در این جنگ و “برقراریِ منطقهی پروازممنوع” در اوکراین بودند. “کانون” دو شقّه شد، و سرانجام در یک رأیگیری، دِ. اوجل از مسؤولیتاش برکنار شد. او بیدرنگ از این کانون بیرون رفت و با همکاریِ برخی از نویسندهگان، “کانونِ نویسندهگانِ برلین” را ساخت. آن کسانی که این “کانون” از آنها برای انجام برنامهها در این نمایشگاه نام برده است – از جمله و بهویژه امید نوریپور و دِنیز اوجل – کسانی هستند که دارای مواضعِ مشترکی در دفاع از دخالتِ سازمان ناتو در جنگِ اوکراین و فرستادنِ سلاحهای مهمّ نظامی برای حکومتِ اوکراین و کوبیدن بر طبلِ جنگطلبی در اوکراین هستند. مواضعِ اجتماعیِ راستروانهی این دو تن نیز دارای نقاطِ اشتراکِ نیرومندی است. در همینحال، هیچکدامِشان از ارج و ارزشی فرهنگی/ سیاسی/ اجتماعی در محافلِ فکری/فرهنگیِ آلمان برخوردار نیستند.
(ـ)

(ـ)
“کانونِ نویسندهگانِ برلین“، که ظاهراً تنها نهادی بود که اعلام کرد با همکاریِ این نمایشگاه میخواهد در زیرِ عنوانِ “ایران، به کدام سو؟” برای دفاع از خیزشِ مَردُمی در ایران و برای فشار آوردن بر حکومتِ ایران، کارهایی انجام دهد، بهجز چند مصاحبهی نسبتاً کوتاه، “کاری” نکرده است. البتّه برخی از آنها در این چند مصاحبهی کوتاه هم، به درستی از خیزشِ مَردُمی در ایران دفاع کردهاند و این خیلی با ارزش است. ولی متأسّفانه سخنرانانِ “کانونِ نویسندهگانِ برلین” در همآوازی با سیاستِ چند پهلوی حکومتِ آلمان – چه سیاستِ آن در برابرِ حکومتِ ایران و چه سیاستِ آن در برابرِ خیزشِ مَردُمیِ کنونیِ ایران – تلاش کردهاند که موضوعِ “محکومساختنِ رفتارِ سرکوبگرانهی حکومتِ ایران در قبالِ این خیزش” را با موضوعِ “محکومساختنِ حکومتِ ایران به سببِ فرستادنِ سلاح (پهبادهای نظامی) به روسیه” در هم بیامیزند.
البتّه شرکتِ حکومتِ مَردُمستیزِ ایران در جنگِ سُلطهجویانهی اوکراین و فرستادنِ سلاح به روسیه به درستی محکوم است. به هماناندازه، که فرستادنِ سلاح از سوی هر حکومتی به طرفهای درگیر در این جنگ – و یا در جنگهای ویرانگرِ دیگر در گوشه و کنارِ این جهان جنگزده – باید محکوم شود. کاری که هیچ یک از سخنرانانِ این “کانون” تا کنون انجام ندادهاند.
ولی آیا این درهم آمیزی، درست در این روزها، برای این نیست که موضوعِ “محکومساختنِ نقشِ حکومتِ ایران در سرکوبکردنِ جنبشِ مَردُمی” را کم رنگ کنند؟ و در عوض، موضوعِ “محکومساختنِ نقشِ حکومتِ ایران در اوکراین” را – که با منافعِ آلمان گِرِه خورده است – پُر رنگ سازند؟
ـــــــــــــــ
محمّدرضا مهجوریان
خبرها، گزارش ها و تصاویر بیشتر را در تلگرام اخبار روز ببیند!