شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

فراخوان به فراخوان دهندگان! – شهاب برهان

به جز محافظه کاری معیشتی و ترس از سرکوب، چه موانع ساختاری و دموگرافیک برای به حرکت درآمدن طبقۀ کارگر وجود دارد؟ چرا جنبش های کارگری و فرهنگیان و بازنشستگان که تا شب قبل از قتل دولتی مهسا امینی سال ها در خیابان بودند و مدام خطر می کردند، از ابتدای جنبش جدید به محاق رفته اند؟ آن ها  حتما منتظر ارشاد اخلاقی و فراخوان وجدانی ما نیستند، پس مشکل شان چیست؟

شما هر روز فراخوان می دهید که کارگران دست به اعتصاب بزنند تا رژیم سرنگون شود؛ تهران قیام کند و کردستان شود تا ایران گلستان شود؛ خوزستان و لرستان بپاخیزند؛ آذربایجان و لرستان به دفاع از کردستان برخیزند؛ ایران برای رهائی توماج صالحی قیام کند؛ مردم زندانیان سیاسی را آزاد کنند؛ پادگان ها را خلع سلاح کنند و غیره و غیره. من که خود را هرگز در جایگاه فراخوان دهنده از بیرون گود ندیده ام، اما فکری ام که چرا فراخوان های شما جواب نمی گیرند؟

امروز، پس از دو ماه به جائی رسیده ایم که امیدهای پرشور هفته های نخست، جای خود را به بیم و امید داده اند و این که چه خواهد شد؟  فکر می کنم وارد مرحله ای شده ایم که شور و شعار کفایت نمی کند، تحلیل ها و تفسیرهای رویدادهای روزانه، گرهی نمی گشایند و آنچه لازم است در دستور باشد، تأمل و تعمق در این پرسش است که چرا فراخوان های ما پاسخ نمی گیرند؟ کاری به این ندارم که آیا ما در جایگاهی هستیم که کسی منتظر فراخوان ما باشد یا نه، پرسش این است که خود آن ها چرا آنطور که ما فکر می کنیم باید و ضروری است، به حرکات میلیونی، به اعتصابات عمومی گسترده، به همبستگی عملی و واقعی با یکدیگر اقدام نمی کنند؟  نگاه اخلاقی و وجدانی به این موضوع و تصور آن که با فراخوان و تحریک حس مسئولیت و شرمسار ساختن وجدان می شود مسئله را حل کرد، ناشی از نشناختن مسائل است. وقت آن رسیده است که این همه را اخلاقی و معرفتی ندانیم و یا تنها با شدت سرکوب و ترس توضیح ندهیم و نگاه مان را از سطح وقایع روزمره به اعماق جنبش و جامعه معطوف کنیم و ببینیم به جز در چهارچوب مناسبات پائین و بالا، در بطن پائین چه خبر است؟ چرا جنبش موسوم به ” زن زندگی ازادی” عمق پیدا نمی کند و هیچ یک از مطالبات اساسی تلنبار شدۀ اقشار مختلف مردم به جان آمده از ظلم و ظلمت اقتصادی و سیاسی را به زبان نمی آورد؟ به جز محافظه کاری معیشتی و ترس از سرکوب، چه موانع ساختاری و دموگرافیک برای به حرکت درآمدن طبقۀ کارگر وجود دارد؟ چرا جنبش های کارگری و فرهنگیان و بازنشستگان که تا شب قبل از قتل دولتی مهسا امینی سال ها در خیابان بودند و مدام خطر می کردند، از ابتدای جنبش جدید به محاق رفته اند؟ آن ها  حتما منتظر ارشاد اخلاقی و فراخوان وجدانی ما نیستند، پس مشکل شان چیست؟ چه تضاد منافع، چه شکاف ها، چه تنش ها، چه زخم ها و هراس هائی هم اکنون در مناسبات بین ملل کرد و ترک و کرد  و  لر و غیره عمل می کند که فراخوان های همبستگی ما پاسخ دلخواه مان را نمی گیرند؟ چرا یک شعار تک افتادۀ تبریز ( آذربایجان بیدار است حامی کوردستان است) و ارسال سمبولیک دارو از تبریز، نه شعار و نه همبستگی واقعی تبریز و آذربایجان با کردستان است؟ چرا تضادها و تنش های موجود در بطن جنبش به بهانه موزیانۀ ” پرهیز از اختلاف افکنی” در رسانه ها سانسور می شوند و بازتاب نمی یابند؟ از خود بپرسید آیا سر در برف کردن به بهانه حفظ ” اتحادی”ی ناموجود در پائین، بی فایده تر از نوار چسب بهداشتی زدن بر زخمی نیست که چرک کرده است؟ از خود بپرسید چه عواملی سبب شده اند که جنبش ” زن زندگی ازادی” در عین حال که در تداوم جنبش آبان ۹۸  است، از جانمایۀ طبقاتی و مطالبات رادیکال آن عقب بماند؟ چرا این بار پس از چند هفته موضوع حجاب اجباری، مسئلۀ ملی برجسته شده است؟ به جز مقاومت چشمگیر متکی به موقعیت ژئوپلیتیک و تحزب و توان بسیجگری منحصر به فرد کردستان که شدت سرکوبِ آن را توضیح می دهد، چرا امروز جنبش موسوم به ” زن زندگی آزادی”، در داخل  و خارج از کشور و نیز مسئله ملی روی موضوع کرد  کانونی شده است؟

خلاصه کلام: واقعیت در بطن جامعۀ بسیار پر تناقض و تضاد منافع، انباشته از مشکلات واقعی زمینی ( و زیر زمینی) گوناگون است که نباید آن را با ساده گیری فقط به تضاد پائین با بالا، تنها به مسئلۀ سرکوب و ترس و جسارت خلاصه و راه حل اش را در فراخوان های ارشادی و تحریک وجدانی جستجو کرد. یا مثل من باشید که پاسخی به پرسش های خود اش ندارد و خود را صالح به رهنمود و فراخوان دادن نمی داند، یا از اینجا آغاز کنید که مخاطبان تان را بشناسید و از موقعیت و مسائل شان شناختی واقعی پیدا کنید.  مسئلۀ کلیدی این مرحله از جنبش، شناخت گیر و گرفت ها و  تضادهای درونی پائینی ها و  راه یابی برای حل آن هاست.

https://akhbar-rooz.com/?p=182196 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

11 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امیر ایرانی
امیر ایرانی
1 سال قبل

تجربه به ما می گوید
وقتی در کشور حرکت اعتراضی خود جوشی شکل می گیرد گروهی در پی مصادره آن بنفع خود می روند که این حرکات اگر چه باعث تفرقه است اما در نهایت نمایشی دلقک گونه ایست که از طرف این گروه ها ی خاص بنمایش گذاشته می شود.
باز تجربه به ما می گوید
از طرف حاکمیت بعداز آن حرکت اعتراضی اقداماتی انجام خواهد گرفت که اهداف اصلی حرکات اعتراضی منحرف شود یا به حاشیه رانده شود و چیزهای دیگری جایگزینشان شوند.
یکی از اهداف انحرافی می تواند فراخوان های متعدد و مشکوک باشد
در این مواقع
آنهایی که در بطن موضوع اعتراض نبودند برای حمایت از حرکت یک فراخوان کلی و حمایتی انجام می دهند که این فرا خوان را در راستای همان اعتراض می توان دید و مفید.
اما فراخوان هایی دیگری که بعد از آن حرکت انجام می گیرد
می توانند تفرقه افکنانه باشد و یا انحراف برنده شود.
معمولن گروهایی که می خواهند میزان وزن خود را به رخ رقبایشان بکشند فراخوان های مستقلی را اعلام می کنند که گاهی خود را ضایع می کنند که این فرا خوان ها را می توان در خدمت تفرقه و رو در رو هم قرار گرفتن تعبیر کرد نه حرکتی براساس پذیرش دمکراسی خواهی …
فرا خوان هایی داریم
که یاد بود حرکات اعتراضی قبلی است که این فرا خوان ها گاهی در خدمت روند تحولخواهی است و گاهی برای به حاشیه بردن حرکات اعتراضی خاصی که در گذشته انجام گرفته است و حاکمیت از آنها وحشت دارد
که اگر فراخوان برای آن حرکات اعتراضی خاص مورد استقبال قرار گیرد حاکمیت مرگ خود را زودتر می بیند
حاکمیت دو فرا خوان را برای خودش بسیار مضرر می داند چون تمام حرکاتش بر این اساس بود که یاد این دو حرکت اعتراضی را برای همیشه محوکند و یا به حاشیه ببرد
چون این دو حرکت بخش از درون نظامیان را با خود داشته و دارد که ترکیب این بخش از نظام با مردمان بیرون نظام می تواند راهپیمایی چند میلیونی را در شهرها بوجود آورد که آنوقت کار حاکمیت تمام است؛ مهمترین حرکت
مربوط به سال ۸۸ است که معروف به جنبش سبز شد فرا خوان برای این یابود این جنبش و انجامش در داخل کشور کار را برای حاکمیت سخت خواهد کرد و….

ناهيد نصرت
ناهيد نصرت
1 سال قبل

بنظر من فراخوان در این جنبش نقشی ندارد. این جنبش نیاز به روشنگری دارد.
این جنبش هرچند در تداوم جنبش های قبلی أست ولی در کیفیت بسیار بالاتری أست. میخواهد که ستم جنسیتی عادی شده اجتماعی، که از جمله بین کارگران هم اعمال میشود، از بین برود.

این جنبش نه تنها نظام جنایتکار اسلامی، بلکه مرد سالاری جا افتاده اجتماعی را هم به چالش میکشد.

فرهنگ درونی شده اجتماعی که رژیم اسلامی به برکت وجود آن چهل و اندی سال آپارتاید جنسیتی را با کمترین مخالفت اجتماعی اعمال کرده أست.

خیلی عجیب نیست که اقشار گوناگون اجتماعی چنین واکنشی را نشان بدهند. این جنبش نیاز به روشنگری دارد که بتواند صدای خود را رساتر کند،
تا نه تنها در ایران، بلکه در منطقه قدرتی شود.

شما باید از خودتان سیوال کنید، که چه در رساتر کردن صدای این جنبش کرده اید و چرا در چنین موضعی قرار گرفته اید؟

نصرت درویش
نصرت درویش
1 سال قبل
پاسخ به  ناهيد نصرت

خانم نصرت گرامی ، جنابعالی می فرمائید که فراخوان نقشی ندارد و باید روشنگری کرد.
اما سئوال این است که چگونه؟

شما چندی پیش در تجمعی در شهر بن آلمان شرکت داشتید و در سخنرانی خود اشاره کردید که چند روز پیش اوین به آتش کشیده شده است و میزان تلفات مشخص نیست.

به اعدام هزاران زنانی سیاسی اشاره می کنید و اضافه می کنید که این زندان چند روز پیش هم آتش گرفته است.
شنونده خودبخود برایش محرز می شود که زندان را آتش زده اند تا زندانیان سیاسی را به قتل برسانند.

اخبار را حتما از منابع گوناگون دنبال کردید.
امروز به این نتیجه رسیده اید که می خواستند مثل سال ۶۷ زندانیان سیاسی را به قتل برسانند؟

روشنگری زمانی نتیجه مثبت دارد و آگاهی بخش است که به مخاطبان اطلاعادت دقیق و درست داده شود.
اگر سخنرانی ها از دقت لازم برخوردار نباشد، روشنگری نیست.این شیوه، نام های دیگری دارد.

ناهيد نصرت
ناهيد نصرت
1 سال قبل
پاسخ به  نصرت درویش

من متوجه منظور شما نمیشوم. سخنرانی من در بن چند روز پس از آتش سوزی اوین بود و من گفتم که ابعاد فاجعه روشن نیست. متن صحبت عینا در فیس بوک هست. گفتم که در اوین تاکنون هزاران نفر زندانی و صدها تن اعدام شده اند. این اطلاعات کلی برای شنوندگان آن تجمع عموما غیر ایرانی در میدان شهر بود. آیا شما اطلاعات روشنگرانه تری دریک صحبت پنج دقیقه ای در زمینه اوین دارید؟

الف باران
1 سال قبل

نفرت ضد ایرانی و اردوکشی جهان غرب علیه ایران در عرصه جهانی بخاطر گردش حکومت ایران به شرق است و نه ادعاهای حقوق بشری یا حمایت از مبارزات زنان ایران . کلیه جریانات و اتفاقات اعم از : تسلسل فراخوان های درون و برون مرزی ، حمله داعش به شاه چراغ ، آتش‌سوزی در اوین ، بوجود آوردن فضای غیر اخلاقی ، فحش های نا متعارف و ربط تمامی آنها به نظام درجمله ” کار خودشونه ” ، منشعب از همین سیاست است …
آیا قیام کردستان ، خوزستان و سیستان بلوچستان برای دفاع و خونخواهی خانم مهسا امینی و یا دفاع از آزادی برای زنان ایران است ؟ مطمئنا چنین چیزی نیست …

Azad
Azad
1 سال قبل
پاسخ به  الف باران

آذربایجان و ترکمن صحرا ، از قلم افتاد

همیشه پیشگیری بهتر از درمان است!!!

امیر ایرانی
امیر ایرانی
1 سال قبل
پاسخ به  الف باران

اینکه حرکات اعتراضی را به بازی گردش به شرق نوکرمابانه حکومت حاکم بر کشور بدانیم که غرب، برای خنثا سازی این گردش به شرق، این حرکات اعتراضی را سازماندهی کرده است از آن تحلیل های آبگوشتی به سبک کیهان حسین شریعتمداری و باندش وهمفکرانش بیشتر شباهت دارد تا به تحلیلی که برمبنای واقعیات حاکم بر کشور : آنهم واقعیاتی که بروزشان ناشی از خواسته هایی است که ریشه در نهاد وجودی انسان ها دارد؛ آنهم آزادی و حق انتخابشان که در سرزمین ایران با روح ملی ایرانیشان در آمیخته شده است و در صد وچند سال اخیر در اهداف مبازرات تحولخواهیشان نمود یافته است و پیگیر آنان هستند.

کیا
کیا
1 سال قبل

جنبش خواسته هایش را کاملا عنوان کرده است .
جنبشی ملی دمکراتیک با حذف جمهوری اسلامیست.
جنبش از انتخاب یک رهبر و یک حزب هم فعلا خودداری کرده است شاید تنوع مبارزه و همه گزینه ها روی میز را دنبال می کند خلاصه دستهای خود را با انتخاب یک حزب نبسته است.
اقشار و طبقات و سندیکاها هم کم وبیش در مبارزه‌ وارد شده اند.
جنبش به خوبی و هوشیارانه تشخیص داده است که کردستان را برای موفقیت خود حمایت کند ، جنبش درک کرده است که در منطقه باید گسترش یابد.
جنبش در گیر با تمام نیروهای حاکمیت است در خارج” نیروهای نیابتی” و در داخل تمام ارگانهای زالو صفت حکومتی و با دست خالی ، در نتیجه در ابتدای حرکت قرار دارد ، باید حوصله داشت ، جنبش راه سختی را در پیش دارد ولی توانی عظیم!

Azad
Azad
1 سال قبل

جناب برهان
روند،اعتراضات را بررسی کنید
چه تفاوتی از روز اوّل آن ناکنون می بینید؟؟؟
نوع مقابله با جنبش را ببینید
نیروهای مقابل استعداد های همدیگر را بررسی کرده و طرح می ریزند
وقتی هزینه های مطالبات بالا می رود
این نیروی مقابل است که با طرح افزایش هزینه،جنبش را به چالش می کشد
جنبش چه طرح و برنامه ای دارد؟؟
هیچ
چرا هیچ به دلایلی که خود بهتر به آن واقفید.
در پشت کلمات جنبش بی سر،جنبش افقی،جنبش دهه هفتادی و هشتادی ها وحتّی نودی ها!!پنهان شدن،وهمه چیز را به جنبش اینتر نتی تقلیل دادن حاصلش این است.

اگر فقط کارگران و دانشجویان ودانش آموزان را ببینید و بقیّه اقشارجامعه را نبینید،لاجرم این جنبش فقط در تاریخ ثبت خواهد شدتا در آینده از
تجربیات آن استفاده شود!!!

آگاه باشید که همه فراخوان دهندگان،ستمدیگان و در گذشتگان در کنار هم یادشان ماندگار است.ودیگران فقط تحلیل کنندگان!!
فراخوان دادن جرآت و جسارت می خواهد.

Mandehzad
Mandehzad
1 سال قبل

یه امر جزوی از قلم افتاده : خیزش بزرگ یک-دو هفته پیش در ایران و جهان بمناسبت سالگرد ٢۴_٢۵_٢۶_ آبان با هزینه های سنگین و اسم رمز کیان_پیرفلک و فریب بزرگ رژیم در روایت تروریست هراسی و تجزیه طلبی هراسی از جنایات در ایذه و دیگر شهرها
 «دو چیز طیره عقل است: دم فرو بستن/ به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی»

مرداویج
مرداویج
1 سال قبل

یک سری بزنید به سهامداران شرکتهای عظیم سود آور نفتی وپتروشیمی و فولادی و سیمانی و نیروگاهی و غیره مبینید اکثریت سهام آنها متعلق به سازمانها و صندوقهای تامین عموم مردم است که اکثریت مردم را در زمینه تامین اجتماعی و درمانی ساپورت میکنند .

گروههای اپوزیسیون راست که شبیه لشکر ژنرال دنیکین هستند و به چیزی جز به تیرچراغ برق بستن مخالفین فکر نمیکنند و برنامه ای جز آن ندارند ولی بخصوص چپ مسئولیت پذیر احتمالا اطلاع دقیقی از فعل و افعالات داخل ایران ندارند و به عبارتی فرنگیزه شده اند .
گروههایی که در متن نام برده شده ترس از مبارزه ندارند ترس از ان دارند که شخصیتی حقیقی و حقوقی نیم بند و غیرکاملی که انقلاب ۵۷ به آنها تقدیم کرد توسط اپوزیسیون راست و چپ روی کودکانه بر باد رود . خرد جمعی از همه گروههای روشنفکری هشیارتر بیدار تر است .

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


11
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x