سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

نامه سرگشاده به رضا پهلوی – حسن فرهنگی

شاهزاده رضا پهلوی با ادب و احترام

پیش از اینکه با مقدمه چینی سخن به دراز بکشد وارد بحث اصلی می شوم و امیدوارم که ملاحظات خیرخواهانه بنده و بخش بزرگی از جامعه فرهنگ و ادبیات ایران را مرور کرده و در صورت صلاحدید بخشی از آنها را به کار ببندید تا سرزمین خسته و رنجور ما بتواند از طریق تدبیر شما و دیگر سیاسیون و اندیشمندان به آرامش و آبادانی دست یابد. غرض از نوشتن این نامه نهادن آیینه ای در مقابل شما و انعکاس باور کنشگران سیاسی بر آن آیینه ست تا از این رهگذر هم خود را بهتر مشاهده کنید و هم تاثیر رفتار خود را بر جامعه سیاسی ایران رصد نمایید. لذا بدون تعارفهای مرسوم سخن را آغاز می کنم.

بنده بر این باور هستم که شما با ثبات سیاسی بیش از چهار دهه است که بر طبل مدارا کوبیده و به درستی دخالت در امور سیاسی ایران بدون درخواست مردم کشور را ناکارآمد قلمداد کرده اید و تصمیم گیر نهایی را مردم ایران می دانید که این باور و ثبات اندیشه بسیار ارزشمند است و می تواند سرانجام باشکوهی برای آن سرزمین رقم بزند، اما چنان که اشاره خواهم کرد در عمل نقیض این باور اتفاق افتاده و مردم ایران در بزنگاه های حادثه به هیچ انگاشته شده اند. برای اثبات مدعی خود مواردی را بازگو می کنم.

عدم شفافیت شما در مورد سیستم سیاسی مورد نظرتان باعث شکاف در بین آحاد مردم می شود: هرچند که طرفداران شما باری به هرجهت در صدد نهادن تاج بر سر وارث قانونی پادشاهی ایران برآمده اند اما شما بارها تاکید کرده اید که سیستم سیاسی ایران باید توسط مردم تعیین گردد و من با مرور بخش بزرگی از سخنرانی ها و مصاحبه های شما هیچوقت ندیده ام که از سیستم پادشاهی دفاع کنید. قسمت آسیبزای قضیه اینجاست که حضرتعالی از بیان صریح سیستم سیاسی مورد قبولتان خودداری می کنید، هرچند که چندبار به تلویح تمایل خود را به «جمهوری» نشان داده اید، اما در این تمایل صراحتی نیست که شکاف بین طرفداران سلطنت و دیگر گروهی سیاسی پر شود. مردم داخل ایران و بخش بزرگی از جامعه سیاسی عملکرد شما را نوعی ترفند قلمداد کرده و بر این باورند که با این ترفند شما هم طرفداران پادشاهی را حفظ می کنید و هم درصدد جذب بخشی از جامعه خاکستری هستید. اما این رفتار نه تنها باعث اجماع نمی شود بلکه شکاف را عمیق تر می کند. در حقیقت عدم شفافیت شما آسیب های بزرگی بر جامعه وارد می کند که به چند مورد اشاره می کنم.

۱-۱: جامعه سیاسی ایران که در قیام ۵۷ آسیب های بزرگی متحمل شده تکلیف خود را با شما روشن نمی بیند. آیا شما فردی هستید که رفتارهای سیاسی رژیم فعلی و رژیم پادشاهی را نقد می کنید و طرح نوی در سر دارید یا رفتار نیاکان خود را تآیید می کنید و در صدد برافراشتن پرچم آنها هستید. به دلیل اینکه به روشنی سیستم سیاسی مورد نظر خود را مطرح نمی کنید نخبگان جامعه ایران نمی توانند تکلیف خود را با شما روشن کنند. آیا شما در صدد احیای پادشاهی نیاکان خود هستید یا با نقادی آن راه نوی را در پیش پای جامعه سیاسی قرار می دهید؟

۱-۲: فاصله سلطنت طلبان از شما معنادار نمی شود و هر رفتار غیردموکراتیک آنها را به حساب شما می گذارند. مثلا اگر سلطنت طلبان در گوشه گوشه دنیا به گروه های دیگر سیاسی توهین می کنند این توهین مورد تآیید شما قلمداد می شود چرا که شما هیچوقت در هیچ بیانیه ای اعلام نکرده اید که نماینده و کاندید پادشاهی نیستید. تجربه چندماهه اخیر نشان داد که متاسفانه بیشترین هجمه ها به گروه های سیاسی توسط سلطنت طلبان صورت گرفت و آنها با رفتار تکانشی سعی کردند تجمعات را به نفع خود مصادره کنند. عدم شفافیت شما در مورد سیستم سیاسی مورد نظرتان نقش سیاسی بالاتر از شاهزادگی را به شما محول نمی کند. در نتیجه شما کاندیدای سلطنت طلبان محسوب شده و هر حرکت تفرقه اندازانه آنها به شما منتصب می شود. شما در هیچ بیانیه ای آنها را محکوم نمی کنید و از اینکه در راهپیمایی ها به جای عکس شهدای جنبش عکسهای شما را حمل کرده و شعار مترقی «زن – زندگی – آزادی» را به «زن – زندگی – رضاشاه» تغییر می دهند هیچ اعتراضی نمی کنید.

۱-۳: گفتمان شما با گروه های سیاسی مختلف بی فرجام باقی می ماند: هرچند شما با چند فرد غیرسیاسی همانند حامداسماعیلیون- مسیح علینژاد… ائتلاف غیررسمی انجام داده اید اما واقعبینانه باید اذعان کرد که این افراد هیچکدام سیاسی نیستند و هیچ حزب سیاسی را نمایندگی نمی کنند، بلکه سلیبریتی هایی هستند که به نحوی با حاکمیت زاویه دارند. بدون هیچ تعارفی باید اذعان داشت که شما در گفتمان بین گروه های سیاسی جایگاهی ندارید و دلیل آن بلاتکلیفی سیاسی شماست که هم خود شما را رنجور می سازید و هم مخاطب خود را در بلاتکلیفی رها می کنید. هرچند که بدنه جنبش ها و احزاب سیاسی پیر و فرتوت است اما شما بهتر از من می دانید که بسیاری از این احزاب ریشه دار هستند و پیش از ائتلاف با چند فرد باید با سیستم و احزاب گفتگو را آغاز کنید و برای این کار حتما باید شما از مرحله فراجناحی که نوعی حس تفوق ایجاد می کند بیرون آمده و سیستم سیاسی خود را تعریف کرده و از آن دفاع کنید.

تکلیف جامعه ایران را با مطالبه سیاسی خود به روشنی بیان نمی کنید: در بسیاری از مصاحبه ها بر این مهم انگشت نهاده اید که شما تنها یک شهروند هستید و وظیفه شهروندی خود را انجام می دهید و برای فردای ایران مطالبه ای ندارید، اما در عمل چنین نیست. مردم ایران شاهد مصاحبه های اخیرتان هستند که در نقش یک رهبر ظاهر شده و حتی با گرفتن وکالت از مردم در صدد رهبری جنبش برآمده اید. اگر شما به عنوان یک فعال سیاسی قصد کسب قدرت را داشته باشید گرفتن وکالت به نوبه خود عالی است، اما شما هیچوقت مبارزه جهت کسب قدرت را مطرح نکرده اید که این مسئله تضاد رفتار و گفتار شما را نشان می دهد و مردم می پرسند اگر ایشان قصد رهبری و کسب قدرت سیاسی را ندارند از چه رو وکالت مردم را طلب می کنید. آیا بهتر نیست به جای وکالت گرفتن فردی با اجماع گروه های سیاسی از مردم بخواهید که به گروه اپوزیسیون ائتلافی وکالت بدهند تا در مجامع بین المللی فعال شده و حقوق مردم ایران را مطالبه کنند؟ آیا قدرت وکالت سیاسی به یک جمع مبارز بهتر از یک فرد نیست؟ آیا وکالت به فرد دادن به معنای انداختن ردای رهبری بر گرده های او نیست؟ آیا تک تک افراد سیاسی مانند حامد اسماعلیون ها قدرت لابگری با کشورهای اروپایی را ندارند و حتما باید شما وکالت داشته باشید تا با دنیای غرب وارد گفتگو شوید؟  آیا هیچ نظرسنجی کرده اید که بدانید بعد از درخواست وکالت چه اندازه شکاف بین مردم ایجاد شده است؟

اتحاد مورد نظر شما استثناپذیر است و همه گروه های سیاسی را در برنمی گیرد: جناب شاهزاده زیستن در جامعه آزاد به ما آموخته است که آرا و نظرات افراد را نمی توان سانسور و یا نفی کرد. صرف اینکه یک گروه به تجزیه باور دارد نباید از شمول اتحاد با شما بیرون بیفتد. معنی ضمنی این طرد این است که شما در صورت کسب قدرت سیاسی می توانید با آنها بجنگید، در حالی که این افراد به عنوان باشندگان جامعه ایرانی باید به رسمیت شناخته شده و در ائتلاف شما نقش بازی کرده و روز پیروزی مانفیست خود را به داوری مردم بگذارند. هر انسان منصفی می داند که این افراد آنقدر موثر نیستند که قوم ها و ملیت های مختلف درون ایران را به تجزیه وادار کنند. اما در یک جامعه آزاد باید مطالبه آنها شنیده شده و توسط مردم داوری شوند. لذا گشوده نبودن شما به روی همه مردم ایران یا همه گروه های سیاسی می تواند پایه گذاری استبداد نوین باشد. اینکه شما باورمندان به تمامیت ارضی را در اتوبوس خود جا می دهید،‌ دشمن سازی پیش از پیروزی است. همچنان که اشاره کردم، بعد از روز پیروزی این گروه ها باید بتوانند آزادانه تمنای خود را به رای مردم بگذارند و اگر شما به بلوغ سیاسی مردم ایمان داشته باشید باید پذیرای نظر آنها نیز باشید.

تکلیف مردم با گذشته شما روشن نیست: جامعه سیاسی و جامعه مدنی در دنیای غرب زمانی به رشد و شکوفایی رسید که افراد پوزش طلبیدن را آموختند. سن و سال من اجازه نمی دهد که در مورد حکومت پهلوی ها نظر بدهم اما هر فرد منصفی اگر تاریخ را خوانده باشد علی رغم خدمات این خاندان متوجه اشتباهات بزرگشان هم می شوند. ارزش شما در شاهزادگی شما نهفته نیست، بلکه در انصاف و مروت شما نهفته است. بخش بزرگی از جامعه آسیب دیده از نظام پادشاهی در حسرت آن هستند که شما به نقد اشتباهات آن دوران پرداخته و نشان دهید که تعصب خانوادگی موتور محرکه شما نیست بلکه به عنوان یک فرد رشید همان اندازه که به رژیم وحشی جمهوری اسلامی نقد وارد می کنید جسارت نقد خاندان خود را هم دارید. این نقد بر محبوبیت شما خواهد افزود و باعث رشد جامعه مدنی و جامعه سیاسی داخل و خارج از ایران خواهد شد. هرچند جسته و گریخته در مصاحبه های خود بعضی از رفتار غلط رژیم پادشاهی را اشاره کرده اید اما در این برهه از زمان اگر آشکارا این نقادی را انجام بدهید از سایه خاندان خود بیرون آمده و به عنوان یک کنشگر سیاسی مورد احترام جامعه سیاسی ایران قرار خواهید گرفت.

با عنایت به مطالب مطروحه بنده پیشنهاد می کنم که موارد زیر را در کارگاه ذهن خود نقادی کرده و در صورت صلاحدید بخشی از آنها را اجرایی کنید.

الف: سیستم سیاسی مورد نظر خود را با صراحت مطرح کرده و مانفیست خود را مطرح کنید تا طرفداران و مخالفان خود را از سردرگمی برهانید. با این کار خطاهای سلطنت طلبان که متاسفانه بسیار زیاد است و شکاف عمیقی را باعث می شود به حساب شما گذاشته نخواهد شد.

ب: از طرفداران خود بخواهید که به اتحاد حداکثری با تمامی گروه های سیاسی باور داشته و از انجام هر کنش تفرقه براندازانه همانند حمله به گروه های دیگر- برافراشتن عکس خاندان شما – شعار دادن برعلیه دیگر گروه ها خودداری کرده و بر این باور باشند که شما به قصد رهبری وارد میدان نشده اید بلکه قصد نجات ایران آن هم از طریق اتحاد حداکثری دارید.

ج:  از طریق تریبون هایی که در اختیار دارید از گروه های سیاسی بخواهید که دوشادوش شما و برابر با شما به مبارزه پیوسته و ائتلاف حداکثری در بین گروه های سیاسی را ایجاد کنند و از مردم بخواهید که به این ائتلاف وکالت بدهند. وکالت به یک فرد ناخواسته از چرخه بیرون انداختن دیگر گروه های سیاسی و نهادن بار سنگین مبارزه بر دوش یک فرد است.

د: تمام گروه های سیاسی را در دایره شمول ائتلاف قرار بدهید و هیچ کدام از آنها را از اتوبوس در حالت حرکت خود بیرون نیندازید. تصمیم گیری در کسب قدرت سیاسی فردا را در ارائه مانفیست هر کدام به فردا محول کنید. فردای پیروزی در یک جامعه دموکرات همه گروه ها باید قدرت ارائه مانفیست داشته باشند و این مردم است که آنها را انتخاب کرده و یا از آنها تبری می جویند.

ه: با مردم داخل و خارج ایران به صورت مستقیم گفتگو کرده و نظر قطعی خود را نسبت به رژیم پادشاهی مطرح کنید. (شما مشروعیت خود را از خاندان خود گرفته اید و این حق مردم ایران – بخصوص افراد آسیب دیده در دوران پهلوی – است که بدانند دیدگاه شما در مورد رژیم پهلوی چه بوده است و آیا با افراد معلوم الحالی که در ساواک به جان مردم تعرض می کرد و امروز در متینگ های شما شرکت می کنند زاویه ای دارید یا خیر؟

و: بدانید که شما کنشگران سیاسی خارج از ایران هستید و بزرگترین هزینه را کنشگران سیاسی داخل ایران پرداخت می کنند. لذا ارتباط ارگانیک و سیستماتیک خود را با آنها شروع کرده و به جای انگشت گذاشتن بر روی تضادها مشترکات خود را بزرگنمایی کنید. از این طریق یک اجماع بزرگ بر علیه رژیم استبداد ایجاد شده و ایران پس از گذار بدون درگیری سرنوشت خود را رقم خواهد زد.

امیدوارم این نوشته متعهدانه را در کمال آرامش بخوانید و اگر با بخشی از آن موافقت داشتید در میدان عمل بدان ملتزم بوده و روش خود را بر آن نمط تنظیم بکنید تا ایران رنجور و زخم خورده با کمترین آسیب از گرده ی خطرناک گذر کند.

حسن فرهنگی و تعدادی از نویسندگان مستقل ادبیات

https://akhbar-rooz.com/?p=193505 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x