سايت سياسی - خبری چپ - تريبون آزاد

پرسش‌هایی پیرامون صحت و سقم سندنشست سرداران سپاه و خامنه‌ای؟ – تقی روزبه

تا چه اندازه می توان به صحت سند ۴۰ صفحه ای نشست سرداران سپاه و خامنه ای اعتمادکرد؟ چه اهدافی برای القاء‌به اذهان عمومی در این سند وجود دارد؟ 

طبیعی است که هیچ تحلیل گر واقعی نمی تواند مبنای ارزیابی خود را بر انتشاریک سند بی نام و نشان و بدون فایل صوتی و… بگذارد. این که مثلا کسی با خواندن آن از میزان «شجاعت عجیب و نامتظره» سپاهیان به لحاظ سخنان صریحشان در محضرخامنه ای یکه بخورد*، جز این است که پیشاپیش صحت یا کمابیش صحت آن را پذیرفته است است؟. ولی آیا شایسته نیست قبل از آن که از شجاعت سپاهیان یکه بخوریم، از «خونسردی و «تحمل» و منش «دموکراتیک» خامنه‌ای و در اصل از «شجاعتی» یکه بخوریم که در اصل با تشکیل چنین نشستی که در آن سردارانش کل سیاست های وی را به هوا بفرستند و اتوریته اش را درهم بشکنند موافقت کرده است، بدون آن که آبی از آب تکان بخورد و مثلا سرداری بازخواست یا غزل و بازنشسته شود! 

نباید فراموش کنیم که قبل ازهرچیز این نوع سندنویسی پیشاپیش بر باورپذیری مخاطب و افکارعمومی نسبت به اهدافی که در پی جاانداختن آن هستند، ازجمله نارضایتی نیروهای سرکوبگر از اوضاع حساب بازکرده‌اند که البته آن‌ها را لیست کرده و رندانه یک به یک از خلال و لابلای سخنانشان القاء‌ می کنند. هدف هم بطورکلی تأثیرگذاشتن بر اذهان عمومی است. و این همان دامی است که یک سند را قبل از آن که حول صحت و سقم آن صحت بشود و  موردنقد و پرسش قرارگیرد، مقبول و مورداستنادقرار می‌دهد. و طبیعی است که سندی که هیچ منبعی ندارد حتی یک هکرشناخته شده یا کسانی که بطورضمنی مسئولیت آن را بپذیرند وجود ندارند که بخواهند به کسی در موردصحت و سقم آن پاسخی بدهند. 

بنظر از آنجا که سند به دنبال القاء ارزیابی‌های مشخص وهدفمند در اذهان مخاطبان و جامعه و کنشگران داخلی و خارجی است، و دراین زمینه برخی اطلاعات ظاهرا مشخص و جلب توجه کننده هم می‌دهد (پرتاب اخبار و گزارشی که صحت و سقمش بالکل نامعلوم است)و برای‌ آن‌ها تاکنون هیچ منبع تأییدکننده‌ای وجودنداشته است، پس منطقی است که باید قبل از مبناقرارگرفتن و قابل اتکاء بودن موردبررسی و احیانا راستی‌آزمائی قرارگیرد: 

در همین رابطه نگاهی به سند نکات و پرسش‌هایی را مطرح می کند که به مددآن‌ها سند قابل بررسی و نقد و سنجشگری می شود، که البته با قضاوت قطعی از حیث درست یا جعلی بودن صددرصد متمایزهست. چرا که راست و دروغ در آن مخلوط شده اند: 

۱- ارائه تصویری کاذب از رابطه باصطلاح دموکراتیک بین رهبری و تحت امرش، به‌عنوان فرمانده مطاع و مقدس و سرداران سپاه به عنوان مطیعان و امربرانی که  اینک به انتقاد و افشاء نشسته اند. چنین نسبتی با حقیقت فاصله داشته و به‌نظر بعید و پرسش برانگیزاست و با رفتار و سلوک نخوت‌آمیز تاکنون خامنه ای هم  تطابق ندارد. مثلا دیدیم که خامنه ای برطبق فایل های صوتی قبلا افشاشده با اندکی احساس نگرانی نسبت به تزلزل فرمانده قبلی نیروهای انتظامی، سرداراشتری، در پی قتل و خیرش مهسا امینی که فشارسنگینی را متوجه این نیرو کرده بود، از باب همان رویکرداتوریته محور تصمیم به برکناری او و آوردن سردارجنایت پیشه دیگری بنام رادان کرد. این که مثلا دعوا روی ساعت مچی را، نه این که این جورچیزها وجودندارند بلکه از باب طرح‌ان ها در نزد فرمانده و رهبرخود، آن‌هم در نشست دوساعته ای که پس از سال ها صورت گرفته است قدری مصنوعی بنظر می رسد. از این جورموارد در سند زیادهست.مثلا حتی می خوانیم که به لباس شخصی ها که بشدت منفورند و یا به سخنان وزیراطلاعات هم که از رکن های مهم سرکوب هست گیرمی دهند . 

۲-تشکیل یک جلسه باز درونی بین مهم ترین سرداران و مسئولان و مقامات سرکوب که در آن حمله و افشاء همدیگر و حتی انتقاد به سیاست ها و تصمیمات رهبری و غیره شاملش هست عملا به معنی سازماندهی اگر نه تشویق به شورش که ریزش اتوریته فرماندهی و دامن زدن به درگیری های درونی در بالاترین سطح است. مثل افشاء شمعخانی و متقابلا از سوی وی نسبت به منتقدان و حتی افشای کنترل هزاران آقازاده و فعالیت های اقتصادی و غیره اقتصادی این سرداران … توسط این نهاد و یا اعتراض به پایش و کنترل ها نیروها توسط حفاظتی‌ ها  …  در واقع هیچ حوزه ای در امن نیست . 

تا روشن شدن چگونگی انتشار و درجه صحت و سقم آن، باید دید این سند بدنبال القاء چه ذهنیت هایی هست: 

۳- این که رژیم عملا بقائش به مویی بنداست: صفوف سپاه که می دانیم رکن و گارد اصلی و نگهدارنده نظام هست اما کاملا متزلزل بنظر می رسد بطوریکه تا تدارک و اقدام برای به توپ بستن بیت رهبری توسط همان‌ها که وظیفه حفاظت ازوی را به عهده دارند و یا تهدید شلیک به دیگر هدف ها در تهران و یا مصادره آذوقه پادگان و پخش آن در میان مردم (رابین هودبازی توسط سپاه) هم پیش می رود. زمانی احمدی نژاد، نظرکرده پیشین رهبری و سپاه می گفت تا فتح قله، پیروزی مدیریت جهادی برجهان، فقط به یک یاعلی مدددیگرنیاز هست! ظاهرا حالا حتی نصفت و نیمه یک یاعلی مددهم کافی است!..

۴- وحتی مهم تر از محور۳ القاء مردمی بودن سپاه ( و البته ارتش و نیز القاء‌شکاف بین آندو). البته منظور نه کلی گوئی حول این نوع مسائل که طبعا جدا از شدت و ضعفشان وجود دارند و برای کسی تردیدی پیرامون‌ آن‌ها نیست. اما مساله اصلی نه آن کلی‌گوئی ها که از قضا اهداف مندرج در سندسازی‌ سعی می کند خود را سوارآن ها کرده و باورپذیربکند، بلکه آن تصاویرمشخصی است که یک سند بدنبال تزریق آن به اذهان عمومی و مخاطبان موردنظر است. مثلا گفته می شود بیش از ۵۰٪ و ۶۰٪ ریزش وجود دارد و مثلا آذوقه پادگان ها را بین فقرا پخش می کنند… در صفوف سپاه چنان کسانی وجود دارند که می توانند بیت رهبری را به توپ به بندند و…   انسان هاج وواج می ماند که براستی رژیم با تکیه به چه نهاد و کدام نیروهای غیبی حکومت می کند؟! در حالی که می دانیم ساختارسپاه و بسیج و مقامات بالای آن در مقام اولیگارش های اقتصادی و نظامی و امنیتی، سازمان دهندگان اصلی سرکوب هستند که مردم هم در تجربه خویش به خوبی به آن پی‌برده و از آن‌ ها به نام بسیجی سپاهی داعش ما شمائی نام می برند. در این جورالقاء های دروغین هم سپاه برای تصویرسازی بهینه که  خودنهادسپاه بشدت منفورشده بیش از همه  در آن ذی نفع اند. این که سپاه بدنبال تطهیرخود هست می تواند فرضیه‌ها و دلایل مختلفی داشته باشد که از جمله انطباق با نوعی عقب نشینی‌های مهندسی شده و باصطلاح نرمش‌های در سیاست خارجی و منطقه ای و… در ترکیبی از تهاجم و تدافع …. در شرایط انزوا و بحران و اشتباع جامعه از نارضایتی و بحران ها … خطر خیزش‌های بعدی و یا مثلا آماده شدن برای دوره پساخامنه ای و نظایر آن می توانند مطرح باشند،  و نیرالبته در آنسو هم از جهاتی و به درجاتی گرایشهای در اپوزیسیون راست وجود دارند که برروی سپاه و بسیج و ارتش برای حفظ امنیت گذار به دوره پسارژیم و باصطلاح انتقال قدرت سرمایه گذاری کرده و شرط بندی می کند! و یا بدنبال ریختن بنزین به شعله های خیزش و غیره 

۵- انتقاد نسبت به فرزندخامنه و یکی از جایگزین های محتمل وی یعنی مجتبی خامنه ای با توجه به سوخته شدن رئیسی، در مداخله و جابجاکردن سرداران و یا متقابلا حمایت از وی توسط برخی سردارانی والامقامی چون سردارنجات و یا مسؤل فضاهوا و.. یا انتقاد نسبت به قائل شدن امتیازویژه مالی و غیره برای سپاه قدس، حتی حملات تند به رئیسی که مضحکه افکارعمومی شده یعنی به یعنی کارگزار و برگماشته اخص خامنه ای برای کنترل اداره کشور، لقمه  ای که در گلویش گیرکرده و زیرسوال بردن پروژه سیاسی خامنه ای در دوره حساس پساانتقال و تحقق پروژه کام دوم، نشاندهنده حملات مستقیم به خودخامنه ای و سیاست‌های وی است که این چنین راحت بیان می شوند و آب هم از آب تکان نمی خورد. آنهم با ذکر اسامی سرداران منتقد و ضبط سخنان آنها و ادعای صحبت بدون واهمه و سانسوتوسط آن‌ها ….. بنظرم حداقل بخشا داستانسرائی بنظرمی رسند (بازهم منظور،‌ نه نبوداصل این گونه انتقادها و تنش ها و درجاتی، بلکه بیرون ریختن آن‌ها به این شدت و شکل فورانی و سوپردموکراتیک و اتوریته شکنانه!). این ها را حتی با استناد به کلی‌گوئی‌های چون پی آمدهای خیزش انقلابی هم نمی توان تبیین و راست و ریس کرد. در واقع حفظ و حراست  اتوریته در نهادهای سرکوب و نظامی قواعدآهنین خود را دارد. و کمترین عکس العمل به این سطح از انتقادهای مستقیم در نزدرهبری و به کنایه علیه خود وی، برکناری این نوع سرداران هست (حتی در کشوری مثل آمریکا هم رابطه ارتش و دیگر مقامات سیاسی مثلا رئیس جمهوربه این شکل  تحمل نمی شود و منجر به کنارگذاشتن می شود). به هرال ایکاش واقعیت می داشتند و داشته باشند…. اما نیاز به خوشبینی زیاده از حد دارد

۶- جالب است در این گزارش هرجا مساله کُردها مطرح می شود، برخلاف مثلا جوانان و برخی حوزه‌های دیگر .. عموما منفی است و حاکی از وطن فروشی، خیانت، سربریدن و گذاشتن توی گونی و ارسال آن… است که بنظر می رسد نشان دهنده آن است که سند به‌دنبال ایجادبدبینی نسبت به آنهادر صفوف جنبش است با توجه به نقش مهم کردستان و تاحدی سازمان‌های کرد در خیرش زن زندگی آزادی و مهسا هم‌چون اسم رمزآن. 

۷- هرجا که سند خواسته است به گزارش خود پیازداغ اضافه کند، دیگر شورش را در آورده! و از جعل کردن هم ابائی ندارد. چطورممکن است بفرض وقوع تهدیدی بی سابقه در کل حیات جمهوری اسلامی چون هدف گرفتن بیت خامنه ای اولا گوشه هایی از آن تا  کنون به نحوی از آنحا انتشارنیافته باشد آنهم با دستگیری سپاهیان همدست و دخیل دراین باصطلاح توطئه، و ثانیا مساله ای چنین حساس به شکل عجیبی در لابلای یک گفتگو و مجادله مطرح شود: چنان که سردار راوی آن می گوید وقتی این حرف ها و انتقاهای مطرح شده  را شنیده است به یاداین واقعه افتاده!. .. نحوه طرح و واکنش توأم با سکوت دیگران نسبت به آن در کل سند  چندان طبیعی بنظر نمی رسد… 

بطورکلی مواردزیادی از طرح ناشیانه و برخا مصنوعی این گونه مسائل وجوددارند البته با اهمیت بالنسبه کمتری نسبت به تهدید به بیت رهبری وجوددارند که پرداختن به آن‌ها این نوشته را مطول می کند، ولی نحوه طرحشان و بیان آن‌ها در حقیقت سرریزشدن آن‌ ها در یک نشست دوساعته۵۰ -۶۰ نفره از اوضاع امنیتی و گزارش از نیروهای سپاه که قاعدتا باید تدارک یافته باشد، چندان طبیعی بنظر نمی رسد. بازهم تاکید می کنم که غرض قضاوت قطعی ونهائی در صحت و سقم و کم و کیف آن نیست. بطورکلی شاید نتوان آن را پیشاپیش به طورصددرصد تصدیق یا حتی تکذیب قطعی کرد. مهم آن است که تا آنجا که به فاکت های مشخص برمی گردد و نه الزاما کلی گوئی‌ها، تا اطلاع ثانوی با استناد‌به‌آن‌ها در تحلیل توازن قوا و ایجادشبهه در اذهان عمومی حذر کرد. حداکثر می توان گفت که اگر سند واقعی هم وجودداشته باشد،‌ این گزارش به احتمال زیاد دستکاری شده و با هدف ایجادذهنیت های خاصی است و به عنوان بخشی از شگردهای تکنیک دستکاری ذهن ها که نیازمندتردید در اصل سند و برخوردانتقادی با آن است… 

بطورخلاصه:

در مواجهه با چنین سندی بیش ازهمه دو فرضیه مطرح هستند:

فرضیه نخست توسط خودسپاه و سرویس‌های امنیتی و گمنام برای تصویرسازی چهره منتقد از سپاه نسبت به وضعیت و یا سرکوب مردم و نیز در شرایط نیزخطر سرریزشدن بحران‌های انباشته شده است،‌ بویژه آن که تمرکزش علاوه برکلیت سپاه در چهره سازی از ساختار و رده های فوقانی سپاه هست. درحالی که می دانیم سپاه در نزد قاطبه مردم و افکارعمومی بشدت منفور و قاتل بی رحم و سرکوبگراست. نحوه واکنش رژیم به این سند تاکنون نیز مثل همان سناریو و شگرد مسموم کردن‌ها دانش آموزان و با هدف هراس افکنی، به گونه‌ای ضمنی و ضعیف است… 

فرضیه دوم و ضعیف تر می تواند توسط بخش‌های از اپوزیسیون و مخالفان غیرمسئول و از لشکرسازندگان فیک نیوزها و… باشد با هدف القاء سرنگونی قریب الوقوع رژیم به ذهنیت عمومی. چنان‌که در این مدت دیده ایم در تبلیغاتشان به شکل غیرمنطقی و یک جانبه به‌آن اصرارداشته اند، که بله اگر که یک یا علی مددگفته شود همه چیز تمام می‌شود. 

و البته تاآنجا که به کنشگران مسئول و میدانی جنبش و مدافعان آن در خارج مربوط می شود بدیهی است که آن ها ضرورتا  ارزیابی‌های واقعی و تاکتیک های خود را از واقعیت های عینی و رفتارعملی نیروهای سرکوب و توازن قوا استنتاج می کنند و نه  با تکیه به اهداف صنعت رسانه‌ای و با خنثی کردن ترفندها و ایجادذهنیت‌های کاذب توسط دشمن و برافروختن امیدهای  کاذبی که خود موجب ناامیدی‌های بعدی می شود. گرچه در این رابطه هرگاه اسنادموثق و قابل اعتمادی هم بدست آید، و توسط نیروهای مردمی درز داده شود، درجای خود می توانند موردبهره برداری‌های اصولی قرارگیرند.

تقی روزبه  ۲۲.۰۳. ۲۰۲۳

افشاء جلسه سپاه و رهبری…. نوشته علی افشاری

*-  http://iranglobal.info/node/186760

https://akhbar-rooz.com/?p=197682 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

6 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
جوان
جوان
1 سال قبل

@کیا
با تشکر و سپاسگزاری از تذکر بجای شما🙏
بدون آنکه قصد هرگونه توجیهی داشته باشم، و با تاکید مجدد بر صحت انتقاد شما، باید بیفزایم که نگاه من به این دسته از “رهبران” و جنبشی که آنها آنرا نمایندگی می کنند، با مهملاتی که سلطنت‌ طلبان در مورد اقدامات جوانانی که در دهه های گذشته علیه رژیم دیکتاتوری شان انجام داده بودند کاملاً متفاوت می باشد.
اقدامات این جوانان حتی ربطی به آنچه که ماچوهای سیگار بر لب آمریکای لاتین انجام داده بودند ندارد.
بی شک این پدیده در این مرز و بوم فاجعه‌ای بوده است که نباید بسادگی و یا بکارگیری الفاظ بکار برده شده توسط من از کنار آن گذشت.
شاید بهتر باشد که من ابتدا در نوشتار جداگانه ای به آن بپردازم و از دل آن واژگان مناسبی بیابم.

یکبار دیگر از تذکر شما سپاسگزارم و به آن اکیداً توجه خواهم کرد.
امیدوارم به این ترتیب پوزش مرا بپذیرید.
با مهر،
جوان

جوان
جوان
1 سال قبل

چرا برداشت چپ مارکسیستی-شیعی از دموکراسی با تفکر بیت رهبری همخوانی دارد؟

یک نیروی سیاسی قطعا نباید تحلیل هایش را بر مبنای “اسناد درز کرده”، قرار دهد؛ حتی اگر خودش به هر صورتی به آن دست یافته باشد. اینکار شایسته ی سازمان های جاسوسی و ابررسانه های رانتی است.
هرکس در این زمینه به توضیحات بیشتری نیاز داشته باشد، باید در بنیاد تفکراتش تردید کند.
همین چندی پیش نیز اعلام شده بود که سران رژیم آماده ی فرار به ونزوئلا هستند.
انتشار چنین اسنادی در اکثر موارد نتیجه ی تحلیل های خانه ی فکر رژیم می باشد و نیز بسیار حساب شده هستند.
متاسفانه، این تفکر مذهبی حاکم بر بویژه چپ شیعی که گویا آخوند احمق است و توان حکومت کردن ندارد، هنوز هم بر بخش عظیمی از این نیروها حاکم است.
ادامه ی چنین تفکری را در همین مقاله ی عوام فریبانه می توان دنبال کرد.
اما و از طرف دیگر، می توان ترس و وحشت بیکران این تفکر و این نویسنده از شکست چنین تفکری را نیز بطور آشکاری ملاحظه نمود.
اما آنچه که نویسنده در این زمینه از آن غافل مانده، نه «خونسردی» و «تحمل» و منش «دموکراتیک» خامنه‌ای، بلکه نشان دادن این نکته است، که “دیدید تصمیم خامنه ای مبنی بر سرکوب بی قید و شرط اعتراضات درست بود؟
دیدید که علیرغم تمام لرزش‌های سپاه، این خامنه ای (و البته بیت رهبری) بود که در مقابل مردم (ضدانقلاب) ایستادگی کرد؟”

اما تا آنجا که به حدس زدن مربوط است، البته نیز می توان گفت که این “سند” می خواهد به نویسنده ی این مقاله و امثالهم تذکر دهد که” تبادل نظر و اطلاعات” در راس رهبری جریان دارد.

اقدامات اخیر برای تنش زدائی در سطح منطقه، آنهم توسط شمخانی، و عقب نشینی در برابر حجاب (که عملاً اونرو آزاد گذاشته اند) هم نتیجه ی همین مباحثات درون راس هرم قدرت است.
همه هم علناً شاهد هستند که حالا فقط بخشی از روحانیون تلاش دارند که حجاب را دوباره اجباری کنن.

این رژیم نیاز ندارد که از منظر منش باصطلاح «دموکراتیک»، خامنه‌ای را بزرگ و بزرگتر نماید، که وجه دیگرش، “شجاعت” سرداران سپاه باشد، که سیاست های وی را “به هوا” فرستاده و اتوریته وی را شکسته باشند.
این روایت، برداشت خود نویسنده از” دموکراسی” و رابطه با زیردستان است.
در تفکر متحجر و پوسیده ی این جریانات، ابراز عقیده سرداران سپاه برای حفظ رژیم، “شجاعت” می خواهد. 😂😂😂
صرفنظر از تحلیل نادرست این جریانات از شبکه ی بسیار پیچیده ی حاکمیت در ایران، فرهنگ لات منشانه و پدرسالارانه حاکم اتفاقا به سرداران سپاه این اجازه را می دهد تا دقیقآ همین داده ها را به گوش رهبری برسانند. وگرنه چندین جلسه ی رهبری با سران سپاه و دیگر ارگانها با “گپ و چای” های تلویزیونی همین نویسنده یکی نیستند.
باید این رژیم مافیایی را جدی گرفت و برای این امر، خود باید جدی باشیم.
اتفاقا همین رابطه نیز میان “رهبران” شیعه چپ مارکسیست با کادرها وجود دارد. ایندو، تنها زمانی علیه زیردستان خود اسلحه می کشند، که در مشارکت آنها برای حفظ رژیم و سازمان، دچار تردید گردند.
اصلا چرا راه دوری برویم؟
مگر مارکس نگفته بود که دموکراسی بورژوایی وسیله ای است برای رتق و فتق امور خود؟

دقیقا این مشکلی است که این جریانات از آن خلاص نشده اند. همه جا تفکری که اصلاح طلبان و در راس آنها خاتمی به این چپ شیعه تزریق کرده است دیده می شود.
اول ادعا می کنند که رژیم “خرد گرا” نیست، و زمانی که رژیم دست به عقب نشینی و رفرم می زند، “هو” راه می اندازند و در برنامه‌های گپ و چای تلویزیونی ظاهر می شوند و اعلام می کنند که رژیم داره سرنگون “میشه”!
تفکر “سگ زنجیری”، هنوز بر تاروپود تفکر این جریانات حاکم است و به آنها اجازه نمی دهد که تصور کنند که در راس هرم قدرت، چنانچه تابحال بارها و بارها دیده ایم، اختلافات شدید در عین “وحدت کلمه” وجود دارد و قدرت مانور خامنه ای دست کم گرفته شده است.
اما همانطور که آمد، مشکل، تفکر و روایت این تفکر در مورد دموکراسی است.
اگر به اینان نشان داده شود و ثابت شود که چنین جلسه ای وجود داشته و سرداران سپاه نیز، کمی و بیش، چنین نظراتی را ابراز نمودند، آنگاه بنیاد و جهان این “مبارزان” مانند ساختمانی کاغذی در هم فرو خواهد ریخت.
«خونسردی» و «تحمل» و منش «دموکراتیک» خامنه‌ای کار خودش را خواهد کرد!
😱😱😱😱😱

سهیلا
سهیلا
1 سال قبل
پاسخ به  جوان

من هم با نظر شما موافقم، و روی چه نکته مهمی انگشت گذاشتی.
تقلیل دادن دموکرات بودن به این حد دیگه آخرشه.
طبیعی است که حتی اگر رژیم یا هرسازمانی چنین قصدی داشته باشه، باید افشا بشه، نه اینکه تایید بشه که این به معنای دموکرات بودنه.

کیا
کیا
1 سال قبل
پاسخ به  جوان

“چرا برداشت چپ مارکسیستی-شیعی از دموکراسی با تفکر بیت رهبری همخوانی دارد؟”
این ادعا را اگر بر میداشتی کامنتت حرف نداشت.

سهرابی
سهرابی
1 سال قبل

با نظر جناب سامان موافقم. سرداران دستچین شده سپاه هیچگاه در مقابل خامنه ای سرکشی نمی کنند. چند نمونه از اطلاعات غلط: فرمانده سپاه ولی امر در تیر ۱۴۰۱ قبل از جنبش مردمی تعویض شد. جباری در دی ماه فرمانده سپاه ولی امرنبود. سردار اراذل همدانی در سوریه گروگان نبود ودرحادثه سرنگونی اتومبیل کشته شد. از این نمونه ها فراوانند. به نظر میرسد سپاه این سند را جعل کرده است.

Saman
Saman
1 سال قبل

با تشکر از نویسنده بخاطر مطلبی خوب و قابل تامل!
۱- نیروهای اپوزیسون, به ویژه خارج کشوری ها باید همیشه با دقت و وسواس به خبرها و افشاگری های اینچنینی برخورد کنند. 
نیروهای امنیتی در بسیاری موارد برای رسیدن به اهداف کوتاه و بلند خود , سند های خودساخته را که آش درهمی از راست و دروغ است برای اپوزیسیون میسازند. در ۶-۵ ماه گذشته شاهد چند نمونه از اینها بودیم. 

۲- مطلب دیگری که جای طرح دارد و البته از جنس فوق نیست, اظهار نظرات و نوشته هایی است که نام و نشان داخل ایران را دارد و به نام گروهی از ایرانیان, انقلابیون داخل کشور و یا جمعی از دانشجویان و غیره را زیر خود دارد. اینگونه مطالب فقط به صرف اینکه از داخل ایران میاید, مورد توجه اپوزیسیون معقول و معتبر خارج هم قرار میگیرد, بدون توجه به اینکه آیا چنین گروهی به واقع نماینده بخشی از مجموعه ای است؟ آیا تمامی آن سازمانها وجود خارجی دارند؟ هرکدام چند نفر را نمایندگی میکنند؟…

خلاصه اینکه هر سند و نوشته ای را, اگر اشخاص حقیقی و حقوقی و با نام و نشان پشت آن نیست, باید با دقت و وسواس و پرسشگرانه خواند, و انتشار داد. 

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


6
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x