با اقداماتی که رضا پهلوی برای تحمیل افراد موردنظر خود بر منشور شش نفره آغاز کرد و با سفر به اسرائیل و دیدار با نتانیاهو ادامه داد، حامد اسماعیلیون از «منشور مهسا» کناره گیری کرد و به این ترتیب این منشور تنها مدتی کوتاه بعد از اعلام پرسر و صدای آن به پایان خود رسید. این گروه و منشور آن از ابتدا بر اساس اهداف خاصی که هدفش صرفا به چنگ آوردن رهبری جنبش ژینا و رهبرتراشی به منظور فروش به رهبران دولت های غربی بود سرهم بندی شد.
حامد اسماعیلیون در متن جدایی خود از این منشور در صفحه ی توییتر خود چنین نوشته است:
گزارشی به مردم
در کارزار جنبش دادخواهی بودم که مهسا ژینا امینی را کشتند، خیزش انقلابی مردم ایران آغاز شد و من هم چون میلیونها ایرانی به انقلاب پیوستم. انقلابی که از عمق جامعهی ایران برآمده است و مترقیترین خواستهها را در شعار زن، زندگی و آزادی دنبال میکند.
با شروع انقلاب شانه به شانهی دوستانم در انجمن خانوادههای پرواز، خانوادههای جانباختگانِ ۴۴ سال اخیر و جامعهی ایرانیانِ خارج از کشور کوشیدم تا در انعکاس صدای مردمِ داخل ایران تلاش کنم. دنیا برای مدتی طولانی زیر پای مخالفین جمهوری اسلامی لرزید و چه چیزی از این همبستگی زیباتر بود؟
در کنار تلاش برای ساماندهی تظاهرات با گفتگو با مقامات کشورهای دموکراتیک و برقراری کارزارهای اینترنتی، کوشیدیم حکومت جمهوری اسلامی را به عنوان یگانه دشمنِ همهی ما با فشارهای بینالمللی مواجه کنیم.
در ماههای پس از آن با بسیاری مشورت کردم و در نهایت ایدهی نوشتنِ منشور و جمع شدن عدهای از مخالفان برای امضای متنی مشترک و سپس همکاری عملی مطرح شد. تلاشم را کردم تا دیدگاههای متفاوت و رنگارنگ جامعهی ایرانی در متن نهایی منشور بازتاب بایستهی خود را داشته باشند.
انتظار داشتم پس از انتشار منشور کار سازماندهی برای کمک عملی موثر به انقلاب ایران آغاز شود پس کوشیدم تا با گفت و گو با متخصصان و افراد با تجربه ایدههای نو را جذب و به جمع همبستگی منتقل کنم.
از ابتدا مشکلات و موانع در راه سازماندهی و طراحی و اجرای طرحهای عملی در گروه همبستگی سر بر آوردند و البته ایدههای خوبی هم در این گروه مطرح شدند که پیگیر اجرای آنها بودم. گمان نمیکنم وظیفهای مهمتر از کمک به انقلاب ایران از جمله تلاش برای طراحی و اجرای سازماندهی اینترنت آزاد، کمک به آسیبدیدگان و یاری رساندن به مردم در اعتراضها و اعتصابها و دیگر اشکال نافرمانی مدنی مانند مقاومت زنان ایران در برابر پوشیدن حجاب اجباری در مکانهای عمومی، در ماههای جاری وجود داشت یا وجود دارد پس سعی کردم خود را از هیاهوها، فشارها و درخواستهای غیرمنطقی دور نگه داشته، به طرحهای جدی بپردازم. اما متاسفانه کار در این زمینه در گروه همبستگی به خوبی پیش نرفت. گروههای فشار از بیرون از جمع با شیوههای غیردموکراتیک میکوشیدند مواضع خود را بر جمع تحمیل کنند.
تحمیل نظر در دموکراسی نمیگنجد و توافق اعضای گروه، نه فقط عضوی از آن، از شرایط حرکت دموکراتیک است.
ایدهی همبستگی ایدهای مترقیست که باید شرایط آن را آماده کرد و از همه مهمتر این است که همهی اعضای آن گروه یا نهاد، و نه فقط اکثریت قریب به اتفاق آن، اهمیت موضوع را درک کنند.
رقابت گفتمانها و برنامه و سیاستها طبیعی است اما تلاش برای حذف و تحمیل و دیگر شیوههای غیردموکراتیک هیچ نسبتی با رفتار دموکراتیک ندارد.
هم من و هم دوستانی دیگر در داخل و خارج از گروه همبستگی تلاش کردیم کار به اینجا نرسد. تا آخرین لحظه خوشبین بودیم اما بیفایده بود. در میانهی انفعال و منازعات بینتیجه، به آتش دعواهای بیهوده دمیده شد که در فضای آن خونِ آنها که کشته شدند و رنج آنها که درد میکشند به سایه میرود.
با آن چه رخ داده است به این نتیجه رسیدهام که از شورای همبستگی برای سازماندهی و دموکراسی خارج شوم. تمرکز اصلی به نظر من همچنان باید بر سرنگون کردن جمهوری اسلامی و همراهی با مردم ایران و حمایت از آنان باشد و در این راه میکوشم.
من به پیروزی انقلاب مردم باور دارم و بر این باورم که انقلاب همچنان باید در ایران هدایت شود و کار ما در خارج از کشور نهایتا قدرتمند کردن مردم، شبکهها و نهادهای داخل کشور، همراهی با مردم انقلابی و فراهم کردن امکاناتی است که به آنها خدمت کند.
ارزشهای جاری در زندگیام همچنان همان آزادی، عدالت اجتماعی، دادرسی عادلانه و عدالت محیطزیستی برای ایران بوده و هست و به کار سازماندهی، که از چندین ماه پیش همراه با نیروهای باانگیزه و به ویژه جوانِ خارج از کشور آغاز کردهام ادامه خواهم داد و با هم طرح اینترنت آزاد و چند طرح دیگر را با همکاری با نیروهای پایبند به دموکراسی دنبال خواهیم کرد. در این راستا بنا دارم با بسیاری از گروهها، چهرههای سیاسی و مدنی گفتگو کنم تا این همکاریها گستردهتر شود. دادخواهی برای پرواز PS752 را نیز به جدیت دنبال میکنم. این درحالیست که حدود دو ماه به ارجاع این پرونده به دیوان بینالمللی دادگستری در لاهه باقی مانده است.
برای دوستان گروه همبستگی آرزوی موفقیت میکنم و امیدوارم روزی در سایهی پیروزی انقلاب زن، زندگی و آزادی در ایران، همهی ما در دموکراسی و آزادی و عدالت زندگی کنیم و امیدوارم مجازات قاتلین فرزندان ایران را به چشم خود ببینم.
نه فراموش میکنم و نه میبخشم.
آقای اسماعیلیون یک فردی است که به گفته خودش بخاطر کشته شدن همسر و فرزندش در سقوط هواپیمای اوکراینی بعنوان سخنگوی گروهی از خانوادگان عزیز از دست داده انتخاب شد دادخواهی او در رابطه با این پرونده بود . البته ایشان در ماه گذشته برای اولین بار از اعدام امرای ارتش در بهمن ۵۷ بعنوان بی عدالتی نام برد تا همین یک ماه پیش انتقادهای زیادی به ایشان در مورد نوع داد خواهی ایران شده بود تا ایشان مجبور به موضع گیری در این مورد شدند
ایشان هم مثل همه آدمهای دیگر سیاسی هستند شاید نوع نگاهشان در بسیاری ازموارد به پسند بعضی نیاید اما ایشان ضد اسرایل بوده و هستند البته برای با همان متد سیاسی که دارند موضعی در مقابل سفر رضا پهلوی به اسرائیل نگرفتهاند. من را یاد این انداخت که سردمداران حکومت اسلامی با دست دادن خاتمی رئیس جمهور اسلا،می با رئیس جمهور اسرایل در ایتالیا سر وصدا راه نیانداختند.
البته کنار گیری ایشان صرفا بخاطر پیشنهاد رضا پهلوی برای ورود افراد جدید به این گروه ۶ نفری بوده
اگر یکمقدار با دقت نگاه گنیم متوجه میشویم که به لحاظ منطق فکری مثل شورای نگهبان هستند یعنی هر فرد جدید میبایست به تایید این فقهای ۵ نفره برسد تا بتواند به مجلس آنها وارد شود .
مسئولان محترم اخبار روز ،خبر طوری نوشته شده گویا سفر رضا پهلوی به اسرائیل هم در کناره گیری اسماعیلیون موثر بوده است.
در مصاحبه ای که ایران اینترنشنال با اسماعیلیون داشت، اسماعیلیون تاکید کرد که سفر به اسرائیل هیچ ارتباطی با کناره گیری او ندارد و صبر کرده است تا رضا پهلوی از سفر اسرائیل برگردد و بعد از آن کناره گیری خود را اعلام کند تا سوء تفاهمی ایجاد نشود که کناره گیری به سفر رضا پهلوی به اسرائیل ارتباط پیدا می کند.
این مصاحبه را خبرنامه گویا منتشر کرده است.
در گذشته در پای نوشتارهایی نکاتی را در مورد این گروه هشت نفر آوردم که در اینجا بیانشان تکراری خواهد بود.
اما هموطنی بنام فرهاد فرهادیان در تاختنش می بینیم گوز را به شقیقه ربط می دهد و ریش را به سبیل پیوند می زند تا چیزی گفته باشد.
ایشان از انقلاب زن زندگی آزادی سخن می گوید
و می گوید شخصی بنام اسماعیلیون توانست به حمایت از این انقلاب صد راهپیمایی ترتیب دهد.
پرسشی از ایشان است وقتی کسی توانست در حمایت از همان انقلاب مورد نظرت راهپیمایی مختلف ترتیب دهد کجای رفتارش اشکال دارد؟
باید گفت رفتار این فرد(فرهادیان) معلوم نیست از حرکت اسماعیلیون دفاع می کند یا انتقاد.
به ایشان می توان گفت
اگر انتقاد می کنی رفتارت بدین معنی است که اسماعیلیون حق نداشت در دفاع از انقلابی که نام می بری این کار های حمایتی را انجام می داد. که این رفتار انتقادی تو پرسشی می آفریند؛
مگر تو مالک انقلاب هستی که تعیین کنی کی باید حمایت کند و کی نباید حمایت نکند ؟
از آوردن نکاتی در مورد بقیه مطالب تناقض گونه ایشان صرف نظر می شود
این قابل پیشبینی بود و انشعابات بعدی در این گروه و جذب افراد دیگری در آن هم هنوز قابل پیشبینی است!
بر خوردن کارت ها و افراد در جنبش ادامه خواهد یافت تا یک یا چند جریان متکثر و تاثیر گذار دمکراتیک بوجود آید ،جنبش راهش را بخوبی انتخاب خواهد کرد و به نتیجه خواهد رسید.
آقای اسماعیلیون هم مثل بستگان سایر کشته شدههاست و یک شبه مرد سیاست نمیشود بهتر است برود رد زندگیش …!.😂
حامد اسماعیلیون برای آنکه مشهور شود با سلبریتی ها و رضا پهلوی همنشین شد او با پشتوانه ی مالی اسانسر سیاستمدارهای راست اروپا و کانا یعنی هانری لوی توانست در ۱۰۰ شهر دنیا اعتراضاتی خیره کننده و هزینه های بسیاز از جیب این اسپانسر برای انقلاب زن زندگی آزادی بنماید انقلاب زن زندگی آزادی که با شعارهای جهانشمول بخصوص در رابطه با آزادی های زنان برای دنیا جذابیت داشت هانری لوی را برآن داشت که بخاطر اعتبار بخشیدن به جنگ اوکراین که در نزد مردم اروپا بی اعتبار و خواهان توقف آن هستند اعتبار کسب کند در هر آکسیونی پرچمهای اوکراین در کنار پرچمهای شیر نر و شمشیر به احتزاز در آمد و با برخورد قاطعانه ی انقلاب این سکه هم بی اعتبار شد سفر رضا پهلوی که خودش دعوت کننده بود و بسیاری از حتی رسانه های اسرائیل هم به این سفر معترض بودند در واقع رابط حامد اسماعیلیون را دور زد یعنی دیگر احتیاج به رابطه با حامد اسماعیلیون نبود از اینرو دیگر این حامد اسماعیلیون که رضا پهلوی برای نزدیکی پشت پرده با هانری لوی احتیاج داشت نبود پس از دور بازی کنار گذاشته شد . در چنین ائتلافهائی همه چیز که از بالا تعریف می شود دارای هرم قدرت با سیستم فئودالی و ارباب رعیتی تعریف می شود راس سیستم یعنی همه چیز حامد اسماعیلیون ادعا می کند دیگر دموکراسی نباشد فلان و بهمان … اما آقای اسماعیلیون شما خودتان سیستم هرمی عقب مانده را از هعمان ابتدا تاسیس کردید تا مردم را از بالای سرشان دور بزنید خوب در راس هم باید این تمرکز غیردموکراتیک مانند ائتلاف غیر دموکراتیک کم کم تثبیت شود این همان حرفی ست کخه از روز اول گفتیم که رضا پهلوی فرزند خلف خاندان کودتاچیان پهلویست سوابق این خاندان طی حکومت برای هر شاه دو یا سه کودتا بوده است رضا شاه همدست طباطبائی شد علیه مشروطه بعد خودش علیه طباطبائی کودتا کرده و خلع نمود و اعلام جمهوری کرد با آخوندها همدست شد علیه جمهوری خودشس کودتا کرد با انگلیسها سه کودتا انجام داد دست آخر علیه خود انگلیسها با همدستی آلمان هیتلری کودتا کرد و انگلیسها برای انتقام با شکل توهین آمیزی او را به کزیره ی موریس تبعید کردند رضا شاه زمانی در تبعید بود که پسرش محمدرضا شاه شاه ایران بود یعنی انگلیسها آنها را به خفت و خواری انداختند الان هم می بینیم که نه بریتانیا و نه امریکا از این خانواده حمایت نمی کنند و فقط بعنوان پادو و گروه فشار علیه جمهوری اسلامی از آنها استفاده می کنند در حالی که شاه اللهی ها هنوز در خواب رابطه با غرب تصورات دوران جنگ سرد را در سر می پرورانند . تمام هفت نفر ائتلاف یکی یکی به همین سرنوشت دچار خواهند شد علی کریمی و گلشیفته الان با چراغ خاموش رفتار می کنند قطعا معصوم هم مانند شیرین عبادی کم کم خارج خواهد شد زیرا جریان پهلوی یک جریان توتالیتر است حامد اسماعیلیون چون سیاستمدار با سوادی نیست نمی فهمد که دقیقا در دموکراسی هم رهبران تحت فشار هوادارانشان عمل می کنند شما دموکرات ترین فرد هم که باشی برای کسب قدرت یا حفظ قدرت به نیروهایی متکی هستی که از تو حمایت می کنند پس این غیردموکراتیک نیست سیاست دور زدن از بالای سرمردم است که غیردموکراتیکی ست که هر ۸ نفرتان مثل هم هستید بجای انتقاد از هم سیاست ضد مردمی و حراج کردن مملکت در دولتهای خارجی را باید تغییر دهید و به خواست مردم که در کف خیابان مبارزه می کنند و منشور حداقلی ۲۰ تشکل تمکین کنید وگرنه از دایره ی انقلاب خودتان با دست خودتان از مردم و انقلاب فاصله می گیرید امیدوارم همه ی جریانهای راست که تلاش دارند این انقلاب را مصادره کنند هم متوجه شده باشند که یک فکر انقلابی که دست به عمل انقلابی می زند رهبران فکری خودش را دارد و تسلیم جریانات ارتجاعی نخواهد شد اینکه خواهان مشارکت اجتماعی ست دلیلی بر بی رهبر بودن یا نقطه ی ای نیست که شما بخواهید از آن سواری بگیرید مشاهده کرده اید که انواع خدعه ها و فریبکاری های تیم ۸ نفره را طی این شش ماه چگونه نقش برآب نموده ایم چون مردم مسلح به یک فکر انقلابی با مطالبات دموکراتیک و انقلابی هستند هر چند که دیکتاتورها هیچگاه از تاریخ نخواهند اموخت .
ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه است!جای حامد در این سیرک اولترا راست نبود و فقط میخواستند ازش استفاده ابزاری کنند.
خط پرویز ثابتی و کیهان لندن خط اصلی شورای کذایی است.
اما این ماهی دیگر مرده است
از متن آقای اسماعیلیون :
[“گروههای فشار از بیرون از جمع با شیوههای غیردموکراتیک میکوشیدند مواضع خود را بر جمع تحمیل کنند.”]
حتمآ منظور ایشان فاشیستهای سلطنت طلب حزب ایران نوین (ققنوس؛ فرشگرد ….) می باشد.
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی ///// صوفی نشود صافی تا در نکشد جامی (حافظ )
بالاخره آقای اسماعیلیون معلوم نکردند این منشور کذایی را گروه (پنج باضافه یک) تهیه کرده اند یا بقول ایشان از ایران و توسط فعالین داخل کشور برایشان ارسال شده .