امروز یکشنبه هفتم آبان آرمیتا گراوند در بهشت زهرا به خاک سپرده شد. خبر جان باختن او بعد از ۲۸ روز، روز گذشته اعلام شده بود. خاکسپاری آرمیتا تحت تدابیر امنیتی شدید و حضور انبوه ماموران انتظامی و امنیتی صورت گرفت.
بنابر تصاویر منتشر شده از بهشت زهرا، تعدادی از مردم که توانسته بودند در محل خاکسپاری او حضور یابند، اقدام به دادن شعار در محکومیت حکومت جمهوری اسلامی کردند.
روز یکشنبه ۷ آبان ماه، در آستانه خاکسپاری این نوجوان، فعالان حقوق بشر از حضور تعدادی از مردم در بهشت زهرا خبر دادند. در تصاویر منتشر شده دور محل خاکسپاری او را با پارچه سفید حصار کشیده بودند و گزارشها از حضور ماموران امنیتی حکایت داشت.
گزارش های اولیه از بازداشت تعدادی از شرکت کنندگان در این مراسم خاکسپاری حکایت دارد. دو نفر از بستگان آرمیتا گراوند و همچنین چندخانم که هویتشان تاکنون معلوم نیست، در محوطه بهشت زهرا توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. شورای هماهنگی تشکل های فرهنگیان ایران از بازداشت محمدگراوند از آشنایان آرمیتا که از معلمان اخراجی است، خبر داده است. گزارش ها همچنین حاکی از بازداشت نسرین ستوده و منظر ضرابی مادر سهند و الوند صادقی از خانوادههای جانباختگان هواپیمای اوکراینی است.
بعد از ظهر خیابان های اطراف مسجد جابری محل برگزاری مراسم ختم آرمیتا به اشغال نیروهای امنیتی در آمد. آن ها با شوکر به جمعیتی که قصد شرکت در این مراسم را داشتند حمله کردند. بر اساس آنچه منابع موثق نزدیک به خانواده آرمیتا گراوند به ههنگاو اعلام کردهاند، سطح کنترل امنیتی مراسم خاکسپاری آرمیتا در حدی بوده که افراد حاضر در تالار پذیرایی نیز، از اعضای سازماندهیشده نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی بودهاند. این منابع تاکید کردند که به دلیل اعتراض به حضور پرشمار لباس شخصیها، بسیاری از شرکتکنندگان به ویژه بستگان آرمیتا در این مراسم از خوردن و آشامیدن در سالن پذیرایی خودداری کردهاند.
آرمیتا گراوند، دانش آموز ۱۷ ساله، نهم مهر ماه در حالیکه مقنعه به سر نداشت در مسیر مدرسه در ایستگاه متروی شهدا مورد هجوم زنان حجاب بان قرار گرفت و از ناحیه سر آسیب دید و در بیمارستان نظامی فجر جان خود را از دست داد.
شب گذشته همزمان با اعلام رسمی خبر جان باختن آرمیتا، در چند منطقه در تهران، کرج و شیراز، به یاد او، شعارهای مرگ بر دیکتاتور و ضدحکومتی دیگری فریاد زده شد.
روزنامه اعتماد، در گزارشی از محدودیت ها و کنترل شدید خبر رسانی در مورد فاجعه ی منتهی به مرگ آرمیتا خبر داده است.
مریم شکرانی نوشته است: محمد باقرزاده و غزل حضرتی در گزارشی با تیتر “پایان مراقبتهای ویژه از آرمیتا” از تلاشهای متعدد برای تهیه گزارش و به در بسته خوردن نوشتهاند. آنها لحظاتی بعد از اعلام خبر جان باختن آرمیتا، به مدرسه او هنرستان عروهالوثقی رفتهاند. سرایدار مدرسه به محض اینکه میشنود آنها خبرنگار هستند در را رویشان میبندد.
خبرنگاران اعتماد نوشتهاند که حال بچهها از شنیدن خبر بد بوده و با چشمهای گریان زودتر مدرسه را ترک کردهاند. برای چند دانشآموز هم موتور اورژانس آمده و برخی والدین نگران آمدهاند تا بچههایشان را با خود ببرند. یکی از دانشآموزان در پاسخ به سوال خبرنگاران که فکر میکند چه اتفاقی برای آرمیتا افتاده؟ گفته است: “همان که همه میدانیم و شنیدیم دیگر”
مدیر مدرسه حاضر به گفتگو نشده و والدین بچههای خود را به سرعت دور کرده اند.
خبرنگاران اعتماد پیش از اعلام خبر جان باختن آرمیتا، به یاسر مرآتی، رئیس بیمارستان فجر هم زنگ زدهاند و او گفته با مجوز کتبی و حضوری به بیمارستان بیایید اما تلفن او بعد از اعلام خبر، از دسترس خارج شده است.
معاونت مطبوعاتی ارشاد مدعی شده که هر خبرنگاری با مجوز میتواند از وضعیت آرمیتا گزارش تهیه کند و خبرنگاران اعتماد با هماهنگی با معاونت مطبوعاتی ارشاد و پیش از اعلام خبر جان باختن آرمیتا، به بیمارستان فجر رفته اند و زمانی که به بخش ICU میرسند کسی زنگ میزند که خبرنگار آمده و فوری خودتان را برسانید! ماموری مخصوص میآید و درخواست مجوز ارشاد برای معرفی به مقام امنیتی میکند. با وجود احراز هویت و ارایه کارت خبرنگاری، مامور مخصوص قبول نمیکند و درخواست مجوزی دارد که معلوم نیست باید از کجا تهیه شود؟!
خبرنگاران اعتماد بیرون ICU تلاش میکنند از خانواده سایر بیماران درباره آرمیتا بپرسند اما آنها میگویند خبر ندارند!
خبرنگاران اعتماد تلاش میکنند با آیدی اینستاگرام زنی ارتباط برقرار کنند و با او قرار ملاقات بگذارند که مدعی شده بود همان زن مانتو سفید فیلم مترو است و گشت ارشاد در مترو نبوده اما او هم به هیچ کدام از پیامها پاسخ نمیدهد.
از روز گذشته یکی از آخرین استوری هایی که گفته می شود آرمیتا قبل از حادثه پست کرده در شبکه های اجتماعی وایرال می شود. در این استوری نوشته شده است: «حتی تاریکترین شب نیز پایان خواهد یافت و خورشید خواهد درخشید…»
نرگس محمدی: او را «به کام مرگ فرستادند»
نرگس محمدی، فعال حقوق بشر زندانی در ایران و برنده جایزه نوبل صلح در واکنش به جان باختن آرمیتا گرانوند نوشت «آرمیتای پر از شور زندگی ما را به خاطر موهای زیبایش که قصد نداشت با “حجاب اجباری” پنهانش کند، به گام مرگ فرستادند.»
او افزود: «هیچ خبرنگار مستقلی اجازه ورود به بیمارستان ارتش نیافت. خبرنگار فعال، گزارشگر وابسته حکومتی صدا و سیمای جمهوری اسلامی بود و سایتهای اطلاع رسانی ، سایت های سپاه پاسداران بودند. فیلم های دوربین های مترو، بریده بریده شد.خانواده، دانش آموزان و معلمان مدرسه تحت کنترل قرار گرفتند. خبر مرگ او را نه خانواده، بلکه خبرگزاری دولت اعلام کرد و زمان مرگش را نه علائم تن دختر جان داده، بلکه سیاست دغلکار حکومت تعیین کرد. محل دفنش را هم حکومت اجبار خواهد کرد.»
او گفت «خبر کشته شدن ارمیتا گراوند با مهندسی نهادهای امنیتی، زیر آوار پنهانکاری، فریبکاری و دروغ گویی حکومت” زن ستیز دینی استبدادی ” در میان اخبار کشتهشدگان جنگ در خاورمیانه، ناله ای در میان فریادهای گوشخراش بود. آتشی بود که شعله هایش از قتل مهسا، نیکا، سارینا ، غزاله و… برمیخواست. آرمیتای ما با مظلومیتی بیش از مظلومیت دختران و پسران جان داده با تیر و گلوله جان داد.»
وقتی به حفاظ امنیتی برای خاکسپاری آرمیتا رفتم دیدم که دیوارهای حلقوی چند لایه و یک حکومت نظامی شدید برقرار است حتی بازداشتگاههای موقت برای دستگیری های موقت برقرار بود این نوع کنترل امنیتی را فقط در زمانی شاهد بودم که خامنه ای عازم جائی بوده است اما مردم علیرغم دستگیریهای موقت زیاد باز هم حضوری پر شور داشتند و چون فیلمبرداری ها عمدتا توسط امنیتی ها میشد مردم شعارهائی می دادند که از لحاظ امنیتی دچار مخمصه نشوند بخصوص اکثر کسانی که امکان رسیدن به هنگام خاکسپاری را با توسل به آشنائی با خانواده یا از لحاظ سنی سالخورده تر مجاز به ورود به محوطه شده بودند شعارها را کمرنگ تر کرده بود ولی باز هم ما شاهد زن زندگی آزادی با همکاری جمعی بودیم آرمیتا ی با طراوت و ترو تازه و نوجوان مانند گلی بود که ناشکفته پژمرده شد یادش را همواره بعنوان یک قهرمان و ستاره ی تابناک انقلاب زن زندگی آزادی گرامی خواهیم داشت