بنا بر گزارش سازمان ملل، ارتش اسرائیل، روزانه، بطور متوسط ۴۲۰ کودک را می کشد و یا زخمی می کند.(۱) وزیر دفاع اسرائیل، فلسطینی ها را «حیوان انسان نما» توصیف می کند.(۲) ارتش اسرائیل در توضیح به خاک و خون کشیدن غزه می گوید:
«هدف اسرائیل از بمباران، نه دقت ( در بمباران) که وارد کردن حد اکثر خسارت (بخوانید: کشتار) است.»(۳) مقدار بمبهایی که در ۱۸ روز اول بر سر زن و مرد و کودک در غزه ریخته شده است، معادل بمب اتمی بود که آمریکا در هیروشیما منفجر کرد. (۴)
نتانیاهو در سخنرانی خود، (۵) بعد از اینکه قوم یهود را «مردم بر گزیده ( خداوند)» توصیف می کند و جنگ مقدس بر علیه مردم غزه را اعلام، در توجیه کشتارm فلسطینی های غزه را قوم «عمالیق/ Amalekites» توصیف می کند و دستور خداوند به سموئیل پیامبر که به جنگ عمالیق رفته و نقشه راهی را نیز در اختیار او قرار می دهد:
«پس الآن برو و عمالیق را شکست داده، جمیع ما یملک ایشان را بالکل نابود ساز و بر ایشان شفقت مفرما بلکه مرد و زن و طفل و شیرخواره و گاو و گوسفند و شتر و الاغ را بکش».(۶)
سازمان ملل متحد گزارش می کند که حمله اسرائیل تا به حال نیمی از ساکنان غزه را بی خانمان کرده است. (۷)
آنتونیو گوترز، رئیس سازمان ملل، بعد از محکوم کردن شدید و بی قید و شرط کشتار غیر نظامیان اسرائیلی در حمله ۷ اکتبر، به جهان یاد آوری می کند که هر عمل سیاسی نه در خلاء که در بستر تاریخی خود رخ می دهد. از جمله می گوید:
- می گوید که بستر تاریخی این جنایت را باید در ۵۶ سال زندگی خفه کننده فلسطینی ها در زیر سلطه اسرائیل جست.
- باید در دزدیده شدن دائم زمینهایشان بدست شهرک نشینان اسرائیلی در سرزمینهای اشغالی جست.
- باید در خشونت دائمی که اسرائیل بر ضد فلسطینی ها بکار می رود جست.
- باید در رانده شدن دائم آنها از خانه و کاشانه اشان و ویران کردن خانه هایشان جست.
- و باید در از بین رفتن امید برای راه حل سیاسی جست. (۸)
در واکنشی دیوانه وار و قلدر مآبانه، سفیر اسرائیل در سازمان ملل، از اینکه چرا رئیس سازمان ملل به علل و ریشه های خشونت پرداخته و نگفته است که تاریخ فلسطین – اسرائیل، از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ شروع شده است، خواستار استعفای! گوترز می شود! (۹)
باز در واکنش به این جنایتهای جنگی اسرائیل که اسرانیل مجموعه آنها را آنجام داده است. (۱۰) (از جمله کشتار جمعی، مجازات جمعی، پاکسازی قومی، حملات به بیمارستانها، قطع آب و برق و سوخت.) یهودیان صلح طلب، در تظاهرات متعدد و نامه های سر گشاده، (۱۱) جنایتهای ارتش اسرائیل را محکوم و خواستار آتش بس فوری می شوند. از جمله نوام چامسکی، جودیث باتلر، گابریل کولکو، میریام مارگولیس، یوری اونری و خاخام مایکل لرنر، (۱۲)
البته تمامی این جنایتها با حمایت و چراغ سبز “دموکراسی های غربی”، بخصوص آمریکا، انگستان و فرانسه و آلمان که رهبرانشان به اسرائیل سفر و چراغ سبز دادند، در حال انجام است.
سکوت در ایران
با این وجود، در ایران، بسیاری از مبارزانی که بنا بر ادعای خود علت مبارزه اشان با رژیم خیانت، جنایت و فساد، دفاع از حقوق انسان است، روزه سکوت گرفته او لب از لب نمی گشایند. انها اینگونه، با صدای بلند می گویند که، در بهترین حالت، عارف به حقوق انسان نیستند و در بدترین حالت، از حقوق انسان، استفاده ابزاری می کنند و هدف قدرت است و حقوق انسان، بهانه آن. در غیر اینصورت می دانستند که حقوق انسان از آنجا که ذاتی انسان است، همه زمانی و همه مکانی می باشد و بنا بر این وظیفه مدافع حقوق انسان این است که در هر کجا شاهد نقض این حقوق بود، صدا به اعتراض بلند کند. متاسفانه سکوت گورستانی در مقابل کشتار و نسل کشی غزه، که در وطن، شاهدش هستیم، بما می گوید که چقدر این مدعیان حقوق انسان از کرامت و حقوق انسان بیگانه اند و زمانی که مصلحت سیاسی ایجاب کند، براحتی آن را زیر پا می گذارند. اینگونه یکی از اصلی ترین دلایل طولانی شدن عمر استبداد بعد از کودتای خرداد ۶۰، خود را عیان می کند. (۱۳)
سخنی با خانم نرگس محمدی
خانم نرگس محمدی! اگر آب از چشمه زلال حقوق انسان جوشیده بود نیازی به اینگونه پیامها نبود. آخر چرا چشمه نرگس محمدی که همیشه در اعتراض به ظلم می جوشید، اینبار خاموش است و حتی حبابی از آن خارج نشده است؟ چرا این چشمه در رابطه با ظلمی که بر زنان و مردان و کودکانی که با آتش مخربترین بمبها و موشکها می سوزند و تکه تکه می شوند از جوشش افتاده است؟
چرا نرگس محمدی سکوت کرد؟
- می گفتند که علت، بیماری سخت ایشان است ( که امیدوارم سلامت حاصل شده باشد). ولی بنظر می آید که علت این نبود.
- می گفتند که علت، عدم اطلاع ایشان از نسل کشی در غزه است. ولی بنظر می آید که علت اینهم نبود.
- آخر گفتند که علت سکوت این بود که از ایشان خواسته شده بود که تا گرفتن جایزه صلح نوبل سکوت کند، مبادا که جایزه را پس بگیرند!
ایکاش دلیل آخر، دلیل سکوت نبوده و شایعه ای بیش نباشد. چرا که اگر اینگونه باشد، «سقوط» ی است تراژیک، آنهم در زمانی که امکان «صعود» ی در اوج، هر چه بیشتر ممکن شده است. به سخن دیگر قربانی کردن حقیقت و حقوق انسان است در سلاخ خانه قدرت مصلحت ساز. اینگونه ، مردود شدن در آزمایش تیزاب عمل سیاسی از منظر حقوق انسان و انسان حقوند، بدون توجه به مصلحت قدرت. قدرتی که بدون نقض حقوق انسان نمی تواند بود شود.
خانم نرگس محمدی! دیر زمانی است که جایزه صلح نوبل ارزش خود را برای بسیاری از دست داده است. آخر! زمانی که بیشتر کسانی که این جایزه را در یافت می کنند، هنوز جوهر امضای جایزه خشک نشده دست به جنایت می زنند ( نمونه های آخر آن خانم سان سون چی و نقش ایشان در کشتار مسلمانان برمه/میانمار و ابی احمد، رئیس جمهور اتیوپی که سبب ساز جنگ داخلی در تیگره شده و صدها هزار نفر قربانی آن.) ولی در هر حال، جایزه ای است که فرد را در رادار رسانه های جهانی قرار می دهد و صدایی می شود که سانسورش بسیار سخت.
از این جهت و تنها از این جهت است که این جایزه اهمیت دارد. به این علت، تعلق گرفتن این جایزه به شما سبب شادی شد. چرا که با وجودی که بیشتر عمر سیاسی خود را اصلاح طلب بوده اید. که به قول آقای امیر خرم، یکی از رهبران نهضت آزادی، نقش خندق قلعه استبداد را بازی می کرده است:
” به او (بازجو) گفتم که جمهوری اسلامی مانند یک قلعه است که جمعی در آن زندگی می کنند و جمعی هم بر این قلعه حاکمند. گروه های قانونی مانند نهضت آزادی و سایر احزاب قانونی، مانند خندقی هستند که دور تا دور این قلعه کنده شده است.(۱۴)
یعنی گفتمان محکوم به شکستی که بیش از ۲۵ سال مانع تغییر ساختاری شد و بیش از ۲۵ سال بر عمر رژیم خیانت، جنایت و فساد افزود. ولی شجاعت شما و توان شما در مبارزه و خروج از گفتمان اصلاح طلبی، بخش مهمی از مخالفان را به این نتیجه رسانید که از این امکانی که جایزه برای شما ایجاد کرده استفاده و محل عمل خود را در خارج از رژیم و داخل ایران ( مستقل از قدرتهای انیرانی، از جمله دولت آپارتاید اسرائیل که ایران مردمسالار و مستقل و آزاد را بر نمی تابند.) قرار می دهید.
امید این بود و هست که سرنوشت تراژیک خانم شیرین عبادی، که شخصیت فاقد آزادی و استقلال و قدرت محوری و علم ناکافی، ایشان را در دامان دیکتاتور سوم پهلوی انداخت، چراغ راهی باشد. یعنی شخصیت بی شخصیتی که فراست سیاسی سیب زمینی از ایشان بیشتر است. شخصیتی که جایزه را به منبع در آمد و بیزینس تبدیل کرده است.
ولی پر واضح است که شما، شیرین عبادی نیستید. کارنامه شما انباشته از شجاعت است و صراحت و عشق وطن و انسان دوستی است. به همین علت است که شما را خطاب قرار می دهم و مورد انتقاد. چرا که سکوت شما در مورد کشتار غیر قابل وصف فلسطینی ها، در شان شما نیست. سعی در جبران مافات کنید و سکوت را بر جنایتی که در فلسطین در حال انجام است بشکنید. اگر هم می خواهند به این عنوان، جایزه را از شما دریغ کنند، چه افتخاری از این بالاتر؟ همین گرفتن بر ارزش و احترام جهانی شما بسیار خواهد افزود و شما را ماندگار و توان شما را در مبارزه با دشمنان حقوق انسان و استقلال و آزادی وطن، بیشتر. پر توان باشید.
مخلص
محمود دلخواسته
(۱)
(۲)
(۳)
(۴)
(۵)
https://www.commondreams.org/news/netanyahu-genocide
(۶)
تورات، سموئیل اول، ۱۵: ۳
(۷)
(۸)
(۹)
(۱۰)
https://www.hrw.org/news/2023/10/27/how-does-international-humanitarian-law-apply-israel-and-gaza
(۱۱)
(۱۲)
(۱۳)
https://www.radiozamaneh.com/283403/
(۱۴)
ما که در ایران هستیم شجاعت خارجه نشینان را نداریم ! ایرادات شما همه بر ما ترسوها و طرفداران صهیونیست و کاپیتالیسم و غیره کاملا برحق است . اینجا اعلامیه دادن سخت است و سرکار خانم ناهید در ایران مبارزه طبقاتی هم سخت است . کلا ما ترسو هستیم چون در ایران مثل کشورهای دمکراتیک و البته سرمایه داری آزادی بیان و رسانه موجود نیست . اینجا حرف زدن هزینه هایی دارد که مثل درفش به گوشت آدمی فرو می رود ، شاید برای همین جایزه صلح نوبل را سرمایه داران و صهیونیست ها در عین مخالفت فکری به کسانی می دهند که زیر ضرب هستند و کسانی که ضرب می زنند ولی رقص مناسب و دلخواهشان را در خارجه دریافت نمی کنند. اینجا حتی اگر بگویی هوا گرم شده به جرم فعالیت محیط زیستی می برند و کباب می کنند تا به گرما عادت کنی . خب شما که اجازه دارید در کشورهای بورژوازی و سرمایه داری جنگ طبقاتی را رهبری کنید ، خوشا به سعادت تان . اینجا هر کلام را ما در پشت هزار در بسته و از پشت پرده و گاهی بدون کلام می زنیم.
چرا سکوت؟ یعنی به خاطر ارضای غرور و تعصبات مکتبی و آرمانی مشتی خارج نشین راحت طلب، مادری که ده سال فراق کودکان خردسال را به جان خریده و هزینه تجدد خواهی من و شما را با گذران عمر پشت میله های شکنجه گاه های رژیم داده باید دقیقا مثل شما با صهیونیسم هم مبارزه کند؟
اهدای صلح نوبل به نرگس بزرگترین افتخار ۲۰۲۳ برای ایران است.
من هم از تاخیر نرگس خانم محمدی در دفاع از آتش بس متاسف شدم. اما به هیچ وجه به خود حق انتقاد نمیدهم. چون از دلیل آن خبر نداریم و گمانه زنی را غیرمسئولانه می دانم.
من از بیانیه ایشان حمایت می کنم. نه به خاطر توافق با همه کلماتش. بلکه به خاطر دفاع صریح آن از «آتش بس فوری».
از متن پیداست که نرگس با وسواس تمام کلمات را طوری انتخاب کرده که به کسی اجازه ندهند که گمان نبرد نرگس به خاطر حکومت آن طور حرف زده. او با دقت بسیار سعی کرده است که ضمن دفاع قاطع از «آتش بس فوری»، هیچ کلمه ای ننویسد که حرف حکومت باشد. حدس می زنم اعتراض محکم و همزمان به «جنگ» و به «استبداد دینی» به خاطر به همین بوده است.
متاسفم که جایزه صلح نوبل را برخی عزیزان وارونه و در خدمت ارتجاع و امپریالیسم تصور می کنند. آنها سرمایه داری یا غرب را یکپارچه می بینند و قبول ندارند که نهاد نوبل حربه نیروهای میلیتاریست و راستی است.
این خانم امروز مثلا بیانیه داد.
بیشتر به گزارش هواشناسی میخوره تا بیانیه
اصلا فاعل نداره.
مثل آمدن‌یک جبهه هوای سرد همراه برابر و بارش شدید. نرگس محمدی هم می‌نویسد که بارش بمب روی بیمارستان.
آخه خانم بمب که بلای طبیعی نیست. آمران و عاملان دارد.
عجب گویا است، گزارش هوا شناسی! کاملن درست است، دلیلش هم خیلی ساده است، برویم از قرارداد اسلو تا الان ببینیم آنهایی که جایزه نوبل را بردند، کی ها بودند، یعنی هنگامیکه کسینجر جایزه نوبل را برد تا الان، موضعگیری های سیاسی شان را در طول تاریخ مرور کنیم و آنگاه قضاوت کنیم، بیانیه ی “نه سیخ بسوزد نه کباب، همه گنهکارند تا گناه گناهکار اصلی کمرنگ و محو بشود” را امروز منتشر کردند. من همیشه از اطرافیان می پرسیدم ولی هیچکس جواب قانع کننده ای به من نداد، ولی می گفتند هیس هیس ایشون زندانند! معتقد بودم که این خانم خیلی متظاهرانه سر و صدا می کند همیشه، جلو دوربینی است، نمی دانم چرا؟ متاسفم که در زندان بسر می برد. امیدوارم ما اشتباه می کنیم ولی متاسفانه….
خوشبختانه خانم نرگس محمدی متوجه انتقاداتی که در زمینه جنگ در غزه و کشتار مردم بیگناه به ویژه فلسطینیان میشود شد و امروز در طرفداری از صلح و برقراری آتش بس موضع گیری کرد .
پیام مبهم و دوپهلوی ایشان پیشکش خودشان و جایزه دهندگان صهیونیستشان.
حتی یکبار نام اسرائیل و آمریکا را نیاورده.
طوری نوشته تا مشخص نشود این کیست که هر روز صدها زن و کودک را می کشد
خانم محمدی در بند است. شما و خانم عبادی در خارج کشور و د رمصون. نمیتوان از شخص در بند انتظار حضور لحظه به لحظه در فضای عمومی داشت.عقل سلیم و عمل شفافیت ایجاب می کرد که شما و البته نماد حقوق بشر نفس اعمال ضد انسانی (کشتار بیگناهان ۷ اکتبر در اسرائیل و کشتار دسته جمعی مردم بیگناه غزه ) را محکوم کنید. دفاع از صلح، حقوق بشر با یک بام و دو هوا چرا آقای دلخواسته؟ خانم شیریتن عبادی کماکان در امنیت شخصی در خارج کشور می توانند و شایسته است که د راین مورد یعنی محکوم کردن کشتار بیگناهان ۷ اکتبر د راسرائیل و جنایات جنگی دولت کنونی اسرائیل موضع جدی بگیرند. شما نیز شایبته است از حق انسان ها مستقل از مرز جغرافیایی و ملاحظات سیاسی دفاع کنید. نه ذره ای کم و نه ذره ای بیشتر….
رفسنجانی و خامنه ای هم زندانی رژیم شاه بودند. زندانی سیاسی بودن دلیل بر انقلابی بودن نیست. انقلاب مخملی زن زندگی آزادی هیچ وقت انقلاب نبود. سرنگونی رژیم با این اپوزیسیون خود فروخته، سرنگونی انقلابی نخواهد بود. همه یا نوکر غرب هستند و یا نوکر شرق و یا عامل رژیم. ایرانی ها هنوز در خواب غفلت بسر می برند. مبارزه طبقاتی فراموش شده.
همه یا نوکر غرب هستند و یا نوکر شرق و یا عامل رژیم؟؟؟؟؟
یعنی فقط شما یک نفر بار شرافت انسانی را بدوش می کشید؟
خواب دیدید خیر است انشاالله.
امیدوارم خانم نرگس محمدی مثل همیشه هشیار و انقلابی عمل کند.کشتار ۳۰۰۰+ قابل اغماض نیست و ادامه دارد.
خیلی متاسفم آقا یا خانم رضایی، اما این جماعت نمک گیر شده، دیگردنمیتواننددهیچ نقشی در راه بهروزی ایران و تامین منافع ملی ایفا کنند.
کافیست به سرنوشت شیرین عبادی نگاه کنیم!