دوشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

دوشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

قدرت جهانی” جدید متفاوت عمل می کند – ترجمه ی: ف – س

چین امروز را نمی توان بدون هزاران سال تاریخ بسیار فرهنگی آن قضاوت کرد. سهم چین از تواید محصولات اجتماعی جهان (SP) در دوران سلسله سونگ (۹۶۰-۱۲۷۹) ۴۰ درصد و در سال ۱۸۲۰، درست قبل از تهاجم «بربرهای» اروپایی، کمی کمتر از یک سوم بود.

جهش  اقتصادی و ژئوپلیتیکی اوراسیا در آسیای مرکزی، شرق و جنوب آسیا تا خاور نزدیک و شرق آفریقا ۱۵۰۰ سال به طول انجامید، دورانی بدون هیچ جنگ قابل توجهی در این منطقه بزرگ، بدون نابود کردن کشورها و نسل کشی و همچنین بدون نژادپرستی، که در اروپا در قرن نوزدهم ابداع شد (اگر یهودی ستیزی اروپایی را از قرون وسطی نادیده بگیرید). همچنین برخلاف دوران باستان اروپا، بدون برده داری و برخلاف قرون وسطی در اروپا، بدون رعیت دهقانی اداره می شد. یک فرهنگ تجارت محور. خدمات ناوگان های غول پیکر چین در درجه اول برای آماده شدن برای تجارت جهانی بکار گرفته شد. آسیای مرکزی، به ویژه در امتداد جاده های باستانی معروف به جاده ابریشم و مراکز تجاری بزرگ آنها، همیشه چند فرهنگی و چند مذهبی بود.

پس از پایان «قرن تحقیر»

چین تا سالهای ۱۹۴۹ به عنوان  کشور تحقیر شده و غارت شده با ده ها میلیون کشته و بیمار از تریاک که قاچاقچیان بریتانیای کبیر به این کشور تزریق کرده بود، در سالهای ۱۹۵۰ سهم خود را از تولید محصولات اجتماعی جهان به ۴,۶ درصد رساند.

 در عرض ۱۱۰ سال، چین از ثروتمندترین کشورها به یکی از فقیرترین کشورهای در حال توسعه تنزل یافت. پس از قحطی و یک انقلاب فرهنگی ویرانگر، در سال ۱۹۸۰, قبل از رفرم اقتصادی و گشایش فضای سیاسی، سهم جهانی چین از تولید محصولات جهانی ۲,۳ درصد بود.

وابستگی و تهدید؟

امروزه دنیای آزاد «صاحبان سرمایه‌ داری نئولیبرال جهانی» توسط یک قدرت بپاخاسته جدید مورد تهدید قرار گرفته که همه را “وابسته” به خود کرده. چین در  ۲۰۲۲ با داشتن ۱۸,۵ درصد از جمعیت جهان، سهم خود را از تولید محصولات اجتماعی به ۱۸,۹ درصد رساند. سهم چین از صادرات جهانی بطور میانگین ۱۵,۵ درصد از کل صادرات جهانی رسید. فاکتور ۰,۸ نسبت صادرات به جمعیت. در آمریکا سهم جمعیتی ۴,۳ درصد، صادرات ۷,۹ درصد. فاکتور ۱,۸. در آلمان سهم جمعیت ۱,۱ درصد، سهم صادرات ۷,۳ درصد. فاکتور ۶,۶.

پس چه کسی چه کسی را به کالاها، وام های متناظر، صادرات سرمایه، ارز و در نهایت «ارزش» آنها وابسته می کند؟ چین ده سال پیش رسماً از مدل پرخطر «قهرمان صادرات جهان» دست کشید و این مدل خطرناک، غلط و ناپایدار را به آلمان وابسته به صادرات واگذار کرد، که ظاهراً از نظر ساختاری کار دیگری نمی‌تواند انجام دهد.

و این کاملاً غیرطبیعی خواهد بود اگر کشوری سهم تولیدات اجتماعی را متناسب با سهم جمعیت خود نداشته باشد. با این حال، چین به عنوان یک کشور بسیار موثر، نوآور و در حال ظهور، همچنان سهم خود را از SP جهانی افزایش خواهد داد. شاید ۴۰ درصد نخواهد شد، اما ظاهراً در راه بازگشت به یک روند تاریخی هستیم که هزاران سال پیش وجود داشته است. بنابراین: صاحبان قدرت در غرب، لطفا آرام باشید! به جای هیستری شکست  واقعیت ها را بپذیرید!

کشور در حال توسعه، جنوب-جنوب و اصول سیاست خارجی چین

تصویر بین‌المللی چین از خود را تنها می‌توان با پس‌زمینه تاریخی درک کرد: این کشور همچنان خود را بزرگ‌ترین کشور در حال توسعه می‌داند، اگرچه اکنون وارد گروه کشورهایی با «درآمد متوسط بالا» (به گفته بانک جهانی) شده است. با این حال، SP سرانه آن (اسمی) هنوز کمتر از میانگین جهانی در حدود ۱۳۰۰۰ دلار آمریکا در سال است.

در سیاست خارجی چین خود را ضد هژمونیک و چند قطبی می بیند. قراردادهای چندجانبه و نه انحصاری منعقد می شود و این کشور بخشی جدایی ناپذیر از همکاری جنوب-جنوب است. تقریباً تمام ابتکارات بین المللی چین در سازمان ملل متحد ادغام شده است و جنوب جهانی با رأی خود آنرا حمایت میکند. یک نمونه از همه اینها اولین سفر وزیر خارجه چین در سی سال گذشته به آفریقا بود.

اصل سیاست خارجی همزیستی مسالمت آمیز به معنای حاکمیت ملی و تمامیت ارضی همه کشورها، عدم مداخله شدید، عدم حمله (اول)، توسعه همکاری برد- برد است. همه اینها اکنون به صراحت در سازمان های بین المللی جدید مانند سازمان همکاری شانگهای (SCO)، بریکس یا توافقنامه تجارت آزاد شرق آسیا RCEP (مشارکت اقتصادی جامع منطقه ای) ادغام شده است. چین طبق قانون اساسی خود متعهد به صلح و عدم تجاوز است. و سازمان همکاری شانگهای از سال ۲۰۰۱ تاکید کرده است: اعضای ما هرگز ابتدا از سلاح هسته ای استفاده نخواهند کرد! (دستورالعمل های استراتژیک ناتو را با استفاده اولیه «پیشگیرانه» آن از سلاح های هسته ای را با این مقایسه کنید.)

“ویژگی های چینی” که دائماً تأکید می شود به معنای آن است: سیستم حکومتی ما فقط برای ما اعمال می شود و یک محصول صادراتی نیست! متفاوت از طرز تفکر اروپا محور، تفکر سنتی آسیایی.

ناتو و دریای چین جنوبی و اقیانوس آرام

برای دریای چین جنوبی، اکنون  اشکال حل منازعه منطقه ای متعددی در جزایر مرجانی مورد مناقشه و همچنین در شبه جزایر تنگه مالاکا و تایوان وجود دارد. همچنین RCEP و ASEAN  اثری چندجانبه و یکپارچه کننده منطقه ای دارند.

اما دخالت‌های خارجی گسترده است. ایالات متحده معتقد است که باید آزادی دریاها را با ناوگان ناوهای هواپیمابر به جای ترافیک تجاری واقعی تضمین کند، حتی اگر خود کنوانسیون بین المللی حقوق دریاها را امضا نکرده باشد. مانورهای نظامی ناتو در طول سال در سواحل چین و ۲۵۰ پایگاه نظامی ایالات متحده در اطراف چین به وضوح برای رسیدگی به مشکلات منطقه ای قابل قبول نیست.

ایالات متحده همچنین چین را با زیرمجموعه های خود در ناتو مانند QUAD (گفتگوی امنیتی چهارجانبه) و AUKUS (ائتلاف نظامی سه جانبه: استرالیا، بریتانیا، ایالات متحده) محاصره کرده است.

به اینها باید اضافه کرد، فریادهای جنگی سیرک سیاسی هیستریک واشنگتن : (دو سال دیگر (۲۰۲۵) ما با چین در جنگ خواهیم بود!) چرا فقط دو سال دیگر؟

دیپلماسی چین

ابتکارات دیپلماتیک بین‌المللی چین تا حد زیادی در این کشور ناشناخته است: ابتکار توسعه جهانی “GDI”، ابتکار جهانی امنیت “GSI” یا ابتکار تمدن جهانی “GCI”, همه در چارچوب سازمان ملل شکل گرفته و هر کدام بیش از ۱۰۰ کشور به آن ملحق شده‌اند. چین همچنین به سرعت کنفرانس توسعه آسیای مرکزی C+C5 را با همه کشورهای همسایه برای افغانستان آغاز کرد که از بدترین قحطی در آنجا جلوگیری کرد و کشور را به ذخایر بانک مرکزی که ایالات متحده از کشور دزدیده بود (۹ میلیارد دلار) بازگرداند. ابتکار آشتی ایران و عربستان سعودی و ابتکار صلح اوکراین که اکنون کشورهای دیگر نیز از آن حمایت می کنند، از طریق رسانه های چین مشخص شد.

به ابتکار چین “سازمان توسعه و همکاری انرژی جهانی” از سال ۲۰۱۵ در سازمان ملل پایه گذاری شد، همچنین از سال ۲۰۲۰ صندوق همکاری جنوب-جنوب  در مجمع سیاسی سطح عالی سازمان ملل راه اندازی شده است، و یک صندوق اقلیمی  برای فقیرترین کشورها در سال ۲۰۲۱ راه اندازی شده است. (COP 15 در کونمینگ و مونترال) صندوق تنوع زیستی کونمینگ برای سرزمینهای  جنوبی.

سازمان‌دهی و گردهمایی های متعدد اعضای سازمان ملل با سفرهای بین‌المللی توسط روسای جمهور، وزرا و روزنامه‌نگاران به چین، برای مثال در جهت توجه به  مناطق جنگلی عظیم جدید به عنوان اقدامی برای مقابله با بیابان‌زدایی، مبارزه با فقر و با موضوع سیاست اقلیت‌ها و آموزش حرفه‌ای در ایالت سین کیانگ، به ویژه از سوی کشورهای اسلامی و همچنین بانک جهانی، که از سال ۲۰۱۷ از برنامه های آموزش حرفه ای در سین کیانگ (منطقه ای خودمختار که در آن اقلیت های قومی متعددی از جمله اویغورها زندگی می کنند) حمایت می کند.

جاده های ابریشم جدید

راه‌های ابریشم جدید (ابتکار کمربند و جاده – BRI) بزرگترین و بهترین شبکه پروژه تعبیه‌شده، پشتیبانی، تحلیل و ارزیابی شده در جهان است. مؤسسات بین المللی متعددی، به ویژه دانشگاه های ایالات متحده، در BRI مشارکت دارند و در ساختارهای مشاوره و ارزیابی بین المللی با همکاری دولت چین ، مانند دانشگاه بوستون (مرکز سیاست توسعه جهانی آن – GDPC)، دانشگاه جان هاپکینز (JHU)، منابع جهانی مشارکت دارند. موسسه (WRI)، بنیاد کارنگی، گروه رودیوم(Rohdium ) یا موسسه لاویLowy استرالیا که به عنوان یک کنسرسیوم (GDPC/JHU/WRI) احتمالاً بزرگترین پایگاه داده در جهان را ساخته اند، برای مثال در بیش از ۳۰۰۰ پروژه زیرساختی. خبرنامه های دو هفته ای آنها به طور مستمر تحلیل های ارزشمندی را ارائه می دهند. همه چیز در این کشور ناشناخته است.

شفافیت، نظارت و ارزیابی این پروژه ها نیز از طریق کمیته‌های نظارت قاره‌ای چندجانبه بصورت مستمر، معمولاً دوساله، کشورهای شرکت‌کننده انجام می‌شود. همکاری های اروپای در قالب (۱۶+۱) و بعدها (۱۹+۱) وجود داشت که اکنون به دلایل ژئوپلیتیکی کاهش یافته است، در ادامه انجمن همکاری چین و آفریقا (FOCAC) برای افریقا، وبرای آمریکای لاتین و کارائیب ( CELAC Comunidad de Estados Latinoamricanosy Caribenõs  )و برای جمهوری های آسیای مرکزی “C+C5” فوق الذکر که همگی با بودجه پروژه منطقه ای مجهز شده اند. پروژه‌های بزرگ BRI اغلب مستقیماً بوسیله سازمان‌های تحت پوشش سازمان ملل متحد راهبری شده و شریک رسمی BRI هستند. هیئت مشورتی بین المللی مجمع جاده ابریشم اساساً متشکل از نخست وزیران سابق غربی است.

BRI با هدف “توسعه مشترک” و “شکوفایی مشترک” در قانون اساسی چین درج شده است. شکل آنها معاهدات دولتی است. اکنون بیش از ۲۱۵ مورد از این موارد وجود دارد.سرمایه گذاری های زیرساختی در کانون توجه قرار دارند. در حال حاضر بیش از ۱۵۰ کشور شریک وجود دارد که بیش از ۷۵ درصد از جمعیت جهان را نمایندگی می کنند و بیش از ۴۰ سازمان بین المللی شریک وجود دارد. بانک جهانی و سایر موسسات به طور مرتب رشد “BRI ” در تجارت جهانی و SP جهانی تجزیه و تحلیل می کنند.

اینکه چگونه اصل سیاست خارجی عدم مداخله چین می تواند در این زمینه عملی شده باشد، در ارزیابی زیر توسط “GDPC ” در مارس ۲۰۲۲ منعکس شده است:

“اصول سیاست خارجی چین مبنی بر همزیستی مسالمت آمیز و عدم مداخله در امور داخلی (Country systems approach) می پذیرد که گاهی اوقات بدلیل نهادهای ضعیف در کشورهای میزبان سرمایه گذاری ها و وام های چینی منجر به ناکارآمدی شود. با توجه به رعایت استانداردهای زیست محیطی سرمایه گذاران چینی، سرمایه گذاری در خارج از کشور به این استاندارد ها اعتنایی ندارد… چین باید بیشتر به شکل ساختاری مداخله کند… یک راه میانه پیدا کند.”

و به این ترتیب دانشگاه‌های ایالات متحده از چین می‌خواهند که با شدت بیشتری در کشورهای ثالث مداخله کند، البته این یک شوخی درجه اول است.

تامین مالی و «تله بدهی»

تامین مالی توسط بانک های جایگزین صندوق بین المللی پول و بانک جهانی ارائه می شود: بانک سرمایه گذاری زیرساخت آسیا، بانک توسعه جدید بریکس، بانک EXIM، بانک توسعه چین. آنها بدون شرایط سیاسی وام های ارزان تر و انعطاف پذیرتر می دهند.

به گفته JHU، بیش از ۸۴۰ میلیارد دلار تحت BRI در سال ۲۰۲۱، در بیش از ۱۶۵ کشور و در حدود ۱۳۴۰۰ پروژه زیربنایی سرمایه گذاری شده است. همراه با دارایی های صندوق موجود، بیش از۵ تریلیون دلار سرمایه گذاری شده یا برای سرمایه گذاری در دسترس قرار گرفته است. با توجه به حجم  ذخایر ارزی چین، احتمالاً می توان ۱۵ تا ۲۰ تریلیون دلار را در بلندمدت از طریق اهرم بانک مرکزی و بانک های توسعه بسیج کرد.

چین در سال ۲۰۲۰ بدلیل شیوع کرونا بخشی از بدهی های ۷۰ کشور را بخشیده و یا تمدید کرده. به گفته  JHU: چین هیچ یک از اموال و سرمایه های کشورهای طرف قرارداد را بدلیل عدم بازپرداخت به تملک خود درنیاورده. و دانشگاه بوستون GDPC می گوید: “بدهی ها با دارایی های با ارزش بالاتر ایجاد شده توسط کشورهای هدف جبران می شود.” . به نظر نمی رسد که چینی ها در آفریقا یا آمریکای لاتین «تله بدهی» هستند. به عنوان مثال در مورد آمریکای لاتین می گوید: چین اقدامات سختگیرانه ای علیه کشورهایی که نمی توانند بدهی های چینی خود را بازپرداخت کنند، انجام نداده است. (GDPC ۲۹,۰۳,۲۰۲۲)

از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۹,  چین نیز بیش از ۵ میلیارد دلار بدهی در آفریقا را بخشوده  یا تمدید کرده.مطالعه مشترک GPDC، لندن SOAS (مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی) و دانشگاه آزاد برلین اخیرا به این نتیجه رسیده است: “چین با تامین مالی  و سرمایه گذاری در کشور های بحران زده که امکان تامین مالی جذابی نداشتند، نقشی مسئولانه ایفا می کند… تجدید ساختار بدهی چین نابرابری های سیستم بازسازی بدهی بانک های مرکزی غربی را تصحیح می کند… در حالی که ایالات متحده و صندوق بین المللی پول فقط به تامین و کمک به شرکای دارای روابط نزدیک اقتصادی و بر اساس منافع ژئوپلیتیکی اعطا می کند… تجدید ساختار بدهی چین جایگزینی مناسب برای برنامه های غیرجذاب صندوق بین المللی پول است.” (Chinaglobal-south.com 11.04.2023)

چین در آفریقا

در چارچوب FOCAC، که از سال ۲۰۰۰ وجود دارد و شامل تمام کشورهای آفریقایی به عنوان عضو است، تجارت تا سال ۲۰۲۱ ده برابر شده است. ۶۰۰۰ کیلومتر راه آهن، ۲۰ بندر و ۸۰ نیروگاه تازه ساخته شد. گزارش های شرکت مشاوره مدیریت مک کینزی برای اولین بار از صنعتی شدن بنیادی آفریقا صحبت می کند، فناوری های جدید و سازگار (به عنوان مثال تلفن های همراه ساده و ارزان برای کارآفرینان خرد) که سرمایه محلی را توسعه می دهد.

شرکت‌های چینی در آفریقا تامین‌کنندگان محلی را بکار میگیرند و بیش از ۸۰ درصد کارمندان را کارگران محلی تشکیل می‌دهند. به گفته مک‌کینزی، ده میلیون آفریقایی قبلاً در سال ۲۰۱۹ در شرکت‌های چینی استخدام شده بودند. دو سوم شرکت‌های چینی آموزش و تحصیلات تکمیلی را برای آفریقایی‌ها ارائه می‌دهند و ۴۴ درصد از کارکنان مدیریت آفریقایی هستند. دولت چین همیشه دستورالعمل های رفتاری برای شرکت های کوچک و متوسط از چین داشته است. حدود ۵۰۰۰۰۰ آفریقایی در چین تحصیل می کنند و بیش از ۲۰۰۰۰۰ در حال حاضر مدرک چینی دارند.

زمین خواری؟ چین در واقع در میان کشورهای غیرآفریقایی دارای زمین در آفریقا با مالکیت حاشیه ای در رتبه نوزدهم قرار دارد و بسیار پس از کشورهای عمده غربی، ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، سنگاپور، هلند، هند، ژاپن، کره جنوبی و همچنین عربستان سعودی قرار دارد. (۲۰۱۹  land-matrix.org)

اکثریت بزرگ آفریقایی‌ها چین را دارای نفوذ مثبت در آفریقا می‌دانند، به‌عنوان مثال، به این دلیل که مردم به‌طور برابر با یکدیگر رفتار می‌کنند . (  Afrobarometer ۲۰۱۹  )

بطور مثال   Asfa-Wossen Asserate (برادرزاده امپراتور اتیوپی Haile Selassie) اخیراً گفت: “چین وحدت ارضی کشورهای آفریقایی را زیر سوال نمی برد، هرگز سربازی جز پرسنل پزشکی اعزام نکرده است و از جنبش های آزادیبخش حمایت کرده است… (آنها) زندگی مردم را بهبود بخشیده اند. آفریقایی‌ها، جاده‌ها، فرودگاه‌ها، نیروگاه‌های برق آبی، بنادر، سیستم‌های ارتباطات سیار را می‌سازند… (Neue Zürcher Zeitung، ۱۲ آوریل ۲۰۲۳).

چین در اتحادیه اروپا و در آلمان

بیانیه‌های اتحادیه‌های کارگری و انجمن‌های تجاری و همچنین مطالعات دانشگاهی مانند مطالعات دانشگاه روهر بوخوم در سال ۲۰۲۰ همواره بر قابلیت اطمینان سرمایه‌گذاری‌های چینی و همچنین امنیت شغلی، تعهد بلندمدت حتی با بازده کم، ارتقاء شرکت‌ها تاکید کرده است. و هماهنگی فرهنگی در قانون اساسی کار آلمان.

اما مقررات «سیاست‌های صنعتی» آلمان و اتحادیه اروپا (EU) به طور فزاینده‌ای جانبدارانه شده و به طور انتخابی سرمایه‌گذاری چینی را هدف قرار داده است. اهداف ترامپ برای جدایی از چین در اینجا به صورت سیاسی اجرا می شود و سرمایه گذاری های چین در آلمان و اتحادیه اروپا در واقع از سال ۲۰۱۸ به شدت کاهش یافته است.

اخیراً مداخله گرایی دولت بوروکرات-اقتدارگرا (به ویژه توسط فون در لاین و هابک) نیز علیه سرمایه گذاری های غربی در چین هدایت میشود: ممنوعیت های سرمایه گذاری در چین در حال آماده سازی است. صنعت گران آلمان اکنون با ساختن یک منطقه اقتصادی شبه خودکفا در چین با تامین کنندگان مواد اولیه چینی که از تامین کنندگان آلمانی جدا شده و تا حدی از نظر قانونی مستقل است، از خود در برابر تحریم ها و تحریم های احتمالی برلین و بروکسل محافظت می کند. در پاسخ، مهم‌ترین تامین‌کنندگان شرکت‌های آلمانی اکنون در حال راه‌اندازی تأسیسات بزرگ تولید و تحقیق و توسعه در چین هستند.

تجارت در خط راه آهن چین-اروپا: از زمانی که سفرهای قطار در سال ۲۰۰۹ آغاز شد در حال حاضر حدود ۵۰۰۰۰ قطار کانتینری در ۷۸ مسیر قطار بین چین و اروپا به ۱۸۰ شهر در ۲۳ کشور اروپایی سفر کرده اند. در سال ۲۰۱۴, ۲۵۰۰۰ کانتینر، در سال ۲۰۱۷ قبلاً ۱۴۵۰۰۰ و در سال ۲۰۲۱,  ۱,۵ میلیون کانتینر وجود داشت. تنها در سال ۲۰۲۱,  ۱۵۰۰۰ قطار به اروپای غربی، عمدتاً به مرکز داخلی دویسبورگ و به روتردام، هامبورگ، مانهایم، پاریس یا مادرید سفر کردند. این از نظر ریاضی ۱,۷ قطار در ساعت با ۱۰۰ کانتینر و ارزش کل کالا ۷۵ میلیارد دلار آمریکا (۲۰۲۱) است. این ۱۱۰۰۰ کیلومتر در ده روز، بدون دستکاری، مهر و موم شده و بدون توقف های مرزی عمده طی می شود زیرا مجهز به ردیاب GPS هستند. آنها جایگزین هواپیماها و کشتی های دیزلی می شوند و اکنون تقریباً با محصولات آلمانی بارگیری شده  و مبدا بازگشته. دویچه بان (DB) در نهایت از این  ترابری سود سرشاری را می برد! از دیدگاه دویچه بان  همانطور که یکی از نمایندگان انها می گوید، این یک “اثر کلیدی برای صنعت ریلی اتحادیه اروپا” است. و او محاسبه می کند که در اینجا ۹۵ درصد کمتر از حمل و نقل هوایی و ۸۰ درصد کمتر از حمل و نقل با کامیون CO2 تولید می شود.

نقل قول یکی از معدود کارشناسان خوب چین در این کشور می تواند به کاهش هیستری سیاسی و حزبی غرب کمک کند. ولفگانگ هیرن، خبرنگار دهه‌های اخیر در چین، خواستار عقلانیت است: «ما بدیهی است که نمی‌خواهیم تلاشی برای درک چین انجام دهیم… این به ویژه در مورد سیاست آلمان صدق می‌کند… گفته می‌شود وزیران و اعضای مهم دولت،  نمایندگان مجلسی که هرگز در جمهوری خلق چین نبوده اند، اما نظرات قوی در مورد این کشور دارند و آن را محکوم می کنند… برخی از آنها به جای مقابله با عقاید خود با واقعیت چین، ترجیح می دهند به تایوان پرواز کنند، شما می توانید این کار را انجام دهید، اما پکن همچنین یک فرودگاه دارد.” (China Brain 1/30/23)

نگاهی به تغییرات جهانی، دیپلماسی و حقوق بین الملل

کشورهای نامزد و ناظران دائمی در سازمان همکاری شانگهای و بریکس در صف ایستاده اند. گفته می شود که اکنون بیش از بیست کشور علاقمند هستند. آفریقای جنوبی احتمالاً میزبان آرژانتین، ایران و عربستان سعودی در کنفرانس بریکس در آگوست ۲۰۲۳ خواهد بود.

در آغاز مداخله روسیه در جنگ اوکراین، چین ۸۰۰۰ چینی را از اوکراین تخلیه کرد, که تا حد زیادی مورد توجه قرار نگرفته است. بیشتر آنها مشغول ساختن زیرساخت های پل شمالی-جنوبی بین مسیر اصلی شمالی (مسکو) و جنوبی (ترکیه) جاده ابریشم جدید بودند که قرار بود از مرکز اوکراین عبور کند. ناظران منتقد متوجه شده‌اند که نه تنها همه همکاری‌های اوراسیا برای نسل‌ها غیرممکن شده است (با پیروی از اصل ژئوپلیتیک آنگلوساکسون از زمان تئوری هارتلند جان مکیندر در سال ۱۹۰۴)، بلکه جنگ‌ها نیز اغلب در جایی که جاده‌های ابریشم می‌تواند جریان داشته باشد و اوراسیا را یکپارچه کند، «به وجود می‌آید».

ایستگاه بعدی تایوان است؟ از نظر تاریخی، تایوان از ۲۰۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح مسکونی بوده است. پادشاهی چینی ژو که در سرزمین اصلی مستقر شده بود، در هزاره اول قبل از میلاد این جزیره را تصرف کرد، بعدها پلینزی ها نیز آمدند. از قرن هفدهم، آغاز سلسله چینگ منچوری، تایوان یک سرزمین سیاسی وابسته به چین بزرگ بوده است. وزیر خارجه ایالات متحده پس از سفر خود به پکن در ژوئن ۲۰۲۳, حداقل بر سیاست چین واحد تاکید کرد، همانطور که قطعنامه ۲۷۵۸ سازمان ملل متحد در باره چین در سال ۱۹۷۱ و توافقنامه ایالات متحده و چیندر

 شانگهای در سال ۱۹۷۲. از لحاظ داخلی، سیاست در تایوان بین دو حزب تقسیم شده. حزب سوسیال دموکرات-ضد کمونیست “DPP”  با محوریت ایلات متحده و محافظه کاران جدید کومینتانگ که نه تنها به دنبال سیاست چین واحد ادامه می دهد، بلکه در انتخابات محلی ۲۰۲۲ پیروز شدند و همچنین انتظار می رود در انتخابات ملی در سال ۲۰۲۴ نیز پیروز شوند. یک نظرسنجی نمونه وار در اواخر سال ۲۰۲۲ نشان داد که بیش از ۸۰ درصد از تایوانی ها می خواهند وضعیت موجود را حفظ کنند که به عنوان ساکنان سرزمین اصلی هنگام سفر به چین، خرید و سرمایه گذاری سودمند داشته باشند.

جهان دیگر اجازه بازگشت به یک سیستم سلطه جویانه را نخواهد داد. وحشت غرب از بابت ازدست دادن سلطه انحصاری خود و افزایش سیاست تهاجمی  که تاکنون دنبال کرده، کاملاً پوچ است. یک رقیب در بازار که در حال از دست دادن سهم بازار است، کلاشینکف را بیرون نمی کشد و به مقر رقیب برود تا به آن شلیک کند. طبیعی است که در استراتژی خود تجدید نظرمی کند و خود را تحت شرایط جدید بازار دوباره بازسازی می کند.

منبع: نشریه  Hintergrund   –   ۰۹.۱۰.۲۰۲۳

نویسنده: WOLFRAM ELSNER استاد اقتصاد در دانشگاه برمن، ۱۹۸۵ توانبخشی و رئیس سابق موسسه تحقیقات اقتصادی دولتی برمن

https://akhbar-rooz.com/?p=223612 لينک کوتاه

2.4 5 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x