نرگس محمدی در پیامی به پدر و مادر مهسا امینی: حصار استبداد، صدای ما را قدرتمندتر خواهد کرد
نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل ۲۰۲۳ و فعال حقوق بشر زندانی در ایران، در پیامی به پدر و مادر مهسا امینی، از اهدای جایزه ساخاروف به او استقبال کرد و گفت که این جایزه صدای مردم ایران را برای آزادی و برابری، بلندتر خواهد کرد. خانم محمدی در این پیام نوشت: «از شنیدن اعطای جایزه معتبر و مهم ساخاروف به ژینای ایران سربلندمان، بسیار خوشحال و مفتخرم، از روز جاودانه شدن مهسای عزیزم، در برخاستن هر موجی از مقاومت و مبارزه و پژواک طنین قدرتمند زن، زندگی، آزادی، نام مهسا از اعماق وجودم بر میآید، میجوشد و امید و انگیزه را در درونم جان میبخشد، نام ژینا در تاریخ مبارزات مستمر و شجاعانه مردم ایران علیه استبداد دینی جمهوری اسلامی جاودانه شد ولی این تمام ماجرا نیست چون نام او شعله امید و انگیزه مقاومت و مبارزه و الهام برای ما شده است.» این فعال حقوق بشر در ادامه پیام خود به پدر و مادر مهسا امینی افزود: «رژیم نامشروع جمهوری اسلامی گمان میکند با ممنوعالخروج کردنتان برای حضور در مجامع بینالمللی، درد بیدرمان استیصال و وحشتش را علاج خواهد کرد حال آن که جهان شاهد است که نام مهسای ایران ، در کوچه خیابانهای سراسر جهان، طنینانداز شده است.» برنده جایزه صلح نوبل همچنین تصریح کرد: «حصار دیوارها و مرزها، توان ایستادن در مقابل موج فراگیر آزادی خواهی، برابری طلبی و دموکراسیخواهی مردم ایران را ندارد بلکه این حصارها، صدای ما را قدرتمندتر و تاثیرگذارتر خواهد کرد.» او در پایان پیام خود خاطرنشان کرد: «گو این که جمهوری اسلامی ظلم را روی ظلم نهاده و بر دوشتان آوار میکند، اما بدانید قلب و جان ما با شماست. بر دستهایتان بوسه میزنم و به احترامتان ایستادهام و در مقابلتان سر تعظیم فرود میآورم. میدانم شما نیز یقین دارید که پیروزی قطعی است، گرچه آسان نیست.»
جان باختن یک دانش آموز بلوچ ناشی از شکنجه ماموان اطلاعات سپاه در زابل
به گزارش حال وش یک دانش آموز دوره پیش دانشگاهی بلوچ که در تاریخ ۱۲ شهریور ۱۴۰۲، توسط مامورین اطلاعات سپاه زابل بازداشت شده بود بر اثر شکنجه و ضربه به ناحیه سر در بازداشتگاه این نهاد امنیتی دچار بیهوشی و به مدت سه ماه در حالت کما در بیمارستان امیرالمومنین زابل در بخش ویژه بصورت تحت الحفظ بسر می برد، روز ۲۰ آذرماه ۱۴۰۲، بر اثر شدت جراحات وارده جان خود را از دست داد. هویت این شهروند بلوچ:«محمود رخشانی» ۱۹ ساله فرزند ابراهیم دانش آموز دوره پیش دانشگاهی مدرسه شهید حسینی زابل احراز شده است. به گفته یکی از نزدیکان این شهروند جان باخته به گزارشگر حال وش:« محمود دانش آموز پیش دانشگاهی مدرسه شهید حسینی در خیابان باقری زابل بود که روز ۱۲ شهریور ماموران اطلاعات سپاه به منزل پدر محمود یورش آوردن و بدون نشان دادن حکم قضایی گفتن بر علیه شما گزارش دادن شما اسلحه دارین اما بعد از تفتیش منزل وقتی چیزی پیدا نکردن محمود را با خودشان بردن و در بازداشتگاه شکنجه کردن که باید اسلحه رو تحویل بدین که در زیر شکنجه بر اثر ضربه به ناحیه جمجمه سر دچار ضربه مغزی شده بود و توسط ماموران اطلاعات از بازداشتگاه به بیمارستان امیرالمومنین زابل منتقل کردن که مدت سه ماه در حالت کما و تحت مراقبت مامورین بسر می برد و روز دوشنبه بیستم آذر در اثر شدت جراحات وارده جان خود را از دست داد.» این منبع افزوده است:« ماموران اطلاعات سپاه پس از جان باختن محمود خانواده او را مجبور کردن که باید رضایت بدهد و هیچگونه پیگیری قضایی نسبت به این اتفاق انجام ندهند و حتی از تحویل جنازه به خانواده خودداری کردن تا اینکه خانواده محمود مجبور شدن رضایت نامه را امضا کنن و روز گذشته ساعت ۵ بعدظهر جسد را تحویل دادن و تهدید کردن که نباید این موضوع به رسانه ها کشیده شود. اطلاعات سپاه کلا پرونده را به نفع خودشون تمام کردن چون پدر محمود که در همین مدت پیشتر دچار سکته مغزی شده بود الان فلج بنده خدا، خانواده اش هم کسی را نداشتن، حتی پول نداشتن که ۶۰۰ میلیون تومان هزینه بیمارستانش را پرداخت کنند پدرش کارگر ساده ساختمانی بوده که الان فلج شده و در منزل افتاده .» گفتنی است روز چهارشنبه بیست و دوم آذرماه جنازه محمود توسط بستگاه و خانواده اش به خاک سپرده شده است.
چهار نهاد سینمایی جهان خواستار لغو ممنوعیتها علیه فیلمسازان ایرانی شدند
چهار نهاد سینمایی جهان از مقامهای جمهوری اسلامی خواستند که ممنوعیتها علیه سینماگران ایرانی را لغو کنند. این چهار نهاد روز سهشنبه با انتشار بیانیهای مشترکی افزایش تلاشهای مقامات جمهوری اسلامی در هفتههای گذشته برای بازداشت، آزار و اذیت، شکنجه و محدودیتها علیه سینماگران را نگرانکننده خواندند. جشنواره بینالمللی فیلم روتردام، جشنواره بینالمللی فیلم مستند آمستردام، آکادمی فیلم اروپا و اتئلاف فیلمسازان در خطر این چهار نهاد سینمایی را تشکیل میدهند. آنان در بیانیه خود به ممنوعیت از سفر مریم مقدم و بهتاش صناییها و همچنین پرونده قضایی علیه آنان اشاره کردند و نوشتند که زهرا شفیعی دهاقانی فیلمساز بازداشتشده قرار است در دادگاه حاضر شود. این بیانیه به زندانی بودن نوید مهیندوست و ممنوعیت از سفر برای محمد رسولاف دیگر فیلمسازان ایرانی اشاره کرده است. این نهادهای سینمایی از سینماگران ایران حمایت کرده و خواستار پایان دادن به «فضای ترس، سانسور و نظارت دائمی» علیه آنان شده است.
افزایش نگرانیها از وضعیت روحی و جسمی زهره سرو، زندانی سیاسی
برخی گزارشها حاکی است که زهره سرو زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، پس از خودکشی با قرص و انتقال به بیمارستان لقمان دوباره به زندان بازگردانده شده است. به گزارش هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، خانم سرو عصر سه شنبه ۲۱ اذرماه به دلیل «تهدید و فشارهای عصبی از سوی مسئولان مربوطه»، از طریق بلعیدن سی عدد قرص آلپرازولام، اقدام به خودکشی کرد که به بیمارستان لقمان منتقل شد و پس از رسیدگی پزشکی، «ساعاتی پیش به زندان بازگردانده شد.» زهره سرو از دوم آذرماه، در اعتراض به تداوم پرونده سازی علیه خود و عدم رسیدگی به درخواستهاش، از جمله عدم اعطای آزادی مشروط، عدم رسیدگی پزشکی به وضعیت جسمانی و همچنین موافقت نکردن مسئولان زندان برای مرخصی درمانی، دست به اعتصاب غذا زده بود. بنابرگزارشها او همچنان در حالی که وضعیت عمومی خوبی ندارد، کماکان در اعتصاب غذا به سر میبرد و برخی از فعالان مدنی و سیاسی نسبت به شرایط او ابراز نگرانی کردهاند. شاهزاده رضا پهلوی نیز در شبکه اجتماعی ایکس، با توجه به وضعیت وخیم زهره سرو، از او خواسته است که به اعتصاب غذای خود پایان دهد. زهره سرو دو سال پیش در دادگاه انقلاب ایران به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی» مجرم شناخته شد و «در حالی که از داشتن وکیل محروم بود» دادگاه او را به تحمل هفت سال حبس تعزیری محکوم کرد.
استعفای الناز محمدی از هممیهن
الناز محمدی، دبیر اجتماعی روزنامه هممیهن خبر داد: یک ماه پیش مجبور شدم از روزنامه هممیهن استعفا بدم. مجبور شدم از گروه اجتماعی که با شوق زیاد تیرماه پارسال با الهه (محمدی) شکل دادیم، برم. دلایل استعفام زیادند و ناگفته، بهتر. به احترام الهه که خبرنگار صفحه جامعه این روزنامه بود و حالا مظلومانه یک سال و چندماهه زندانه، سکوت کنم، بهتر است.