دیگر همرزمان حماس، کدام گروه های فلسطینی هستند! – مهرزاد وطن آبادی

زمانی جریان چپ ایران به همکاری بین کلیسا و چریک های مارکسیستی آمریکای لاتین مباهات می ورزیدند، و از آن به عنوان الهیات رهایی بخش و برگ زرین تاریخ مبارزات ضدامپریالیستی چپ یاد می کردند، و آن را سرلوحه مبارزه با محمدرضاشاه قراردادند؛ لیکن در روند مبارزات مسلحانهٔ ضددیکتاتوری نتوانستند، رابطه لازم برای اتحاد با دیگر گروههای سیاسی را برقرار کنند.

 از گذشته که بگذریم، به امروز می رسیم که حزب حماس نمایندهٔ بخش عظیمی از مردم فلسطین (من بعد حماس) موفق می شود، آرزوی چپ ایران را برآورده و این پیوند را ایجاد  کند.  خطای  برخی از عناصر چپ  دید سیاسی و ضعف نزدیک بینی آنها مانع آن شده  است، تا حماس را تشکیلاتی غیرمردمی و تروریست ببینند، و همراهی دیگر گروههای مقاومت غیراسلامی  با حماس را  نادیده می گیرند، ًکه اگر  نگاه دقیق و عمیق تری به مبارزات  مردم فلسطین  کنند  بلادرنگ پی خواهند برد، حماس تشکیلاتی مردمی و بخشی از جنبش رهائیبخش  مردم فلسطین است.    

 حماس با نقش هژمونیک و دست بالا داشتن در جنگ رهائی بخش با اسرائیل متحد امپریالیسم آمریکا، موفق شده در یمین و یسار گروههای دیگری (۱) را با خود همراه سازد، که با وجود غیرهموندی پشتیبان و همسنگر حماس هستند. به گذشته که برمیگردیم پی می بریم، که ناتوانی گروههای ناصریسم (پان عربیسم) و حتی گروههای چریکی م . ل فلسطینی موفق نشدند، در راستای مبارزه با دشمن مشترک اسرائیل اجماعی بوجود بیاورند. ولی حماس بعد از گذشت دهه ها فراز و نشیب نهایتا توانست تز اتحاد نیروهای اسلامی را  با ملی گراها و م .ل را حول دشمن مشترک عملی سازد.

  از ۷ اکتبر تا به امروز که اسرائیل اشغالگر همه روزه غزه را شخم زده و از قوم کُشی و نسل کُشی فلسطینی ها دست برنمی دارد. حتی در برابر دیدگان عناصری از چپ ایران دامنه کشتار مردم بیگناه غزه را تا خان یونس و… گسترش داده است، با این وجود این جماعت چپ ضدامپریالیست ضدصهیونیست دیروز در برابر سبُعیت امروز اسرائیل و آمریکا سکوت اختیار کرده اند، اینان خوشبختانه گرچه در اقلیت هستند، ولی متاسفانه نه تنها کوچکترین اعتراضی به این جنایات ابراز نداشته اند، بلکه راهکارهایی در حمایت از اسرائیل علیه گروه های مقاومت را مطرح کرده اند، تا آنجا که با وقاحت حتی از حمله اسرائیل به بیمارستان های غزه نیز حمایت می کنند. این اقلیت با توجیهات خودپسندانه معتقدند، اسرائیل می بایستی حماس را نابود کرده، و سلطه نظامی خود بر مردم فلسطین را اعمال کند، حتی مردم غزه را از سرزمین شان اخراج کنند. این جماعت در برابر افراطیگری وحشیانه خاخام های صیهونیستی بی تفاوتی نشان می دهند. حتما خوانده اید، چند روز پیش «عیال کریم» خاخام ارشد ارتش اسرائیل گفت: «از سربازانمان میخواهم زنان غزه را تصرف و تجاوز کنند». بیان چنین نقطه نظراتی، نشانگر جوانه زدن یک سپهر نئوفاشیستی نوین در اسرائیل نیست؟ 

تاسف بار است که حماس پرچمدار کنونی مقاومت فلسطین، را نیروئی ایدئولوژیک و بدون پشتوانه مردمی پنداشت،  چرا که این  وهم کامل است. این کژاندیشان اگر واقع بین بودند، می توانستند ببینند که حماس  در عملیات ۷ اکتبر – طوفان الاقصی – دیگر گروه های مسلح فلسطینی غیراسلامی را نیز در کنار خود دارد، که دوشادوش یکدیگر در برابر تعرضات اشغالگران صیهونیستی می رزمند، از جمله آنها دو حزب چپگرای «جبهه مارکسیست دموکراتیک برای آزادی فلسطین» (DFLP)(۲) و جبههٔ خلق (مردمی) برای آزادی فلسطین (۳)  (PFLP) 

شاید برخی از نیروهای چپِ نادم از خصلت ضد امپریالیستی- صیهونیستی، تاکنون زحمت خواندن بیانیه « جبهه مارکسیست دموکراتیک برای آزادی فلسطین » را به خود راه نداده  باشند اند؛ بیانیه ای که صراحتا تاکید می کند : « حماس یک جنبش مقاومتِ فلسطینی است و ما به عنوان یک گروه مارکسیست با کمال میل با این حزب (حماس) همکاری می کنیم. در لبنان نیز، با حزب کمونیست لبنان همکاری می کنیم و روابط خوبی با حزب اله شیعه داریم. با احزاب مترقی عرب در اسرائیل و حزب کمونیست اسرائیل نیز در ارتباط هستیم. تاکنون جبهه خلق ( مردمی ) برای آزادی فلسطین ۳جنگجو و جبهه مارکسیست دموکراتیک برای آزادی فلسطین ۱۱ جنگجوی خود را در این درگیری ها از دست داده است ».

هم زمان فواد بیکر سخنگوی جبهه خلق (مردمی) برای آزادی فلسطین در دفاع از حمله ۷ اکتبر حماس می گوید: «حمله طوفان الاقصی در ۷ اکتبر با صدائی رسا، به کل جهان اعلام کرد که «حقوق ملی فلسطین در معرض خطر است». او توضیح می دهد که اخیراً دولتهای غربی و عربی وانمود کردند که هدف اصلی از حمله به غزه بهبود وضعیت اقتصادی فلسطینیان است. آیا  کسانی تا کنون رگه هایی از این بهبود را دیده و مشاهده کرده اند؟

   متاسفانه در فضای دودآلود جنگ غزه رسانه های جهان امپریالیستی مدام می گویند که: « جنگ میان سازمان تروریستی حماس واسرائیل است». اما   نمی خواهند ببینند،  که این جنگ نابرابر سالهاست جریان دارد، جنگی میان اشغالگران صهیونیست و مجموعه گروههای جنبش مقاومت  مردم فلسطین به سرکردگی حماس است، که سازمان های اسلامی، مارکسیستی و ناسیونالیستی… را نیز در بر می گیرد. قطعا جنگِ اخیر ادامه نبرد جنبش مقاومت بیش از هفت دههٔ فلسطین بر ضد اشغالگران نژادپرست اسرائیلی تلقی می شود و جنگی ملی، رهایی بخش و محق در برابر اشغالگران ، استعمارگران ،  و نژادپرستان قلمداد می شود، جنگی که ارتش اسرائیل تمام موازین بین المللی  و انسانی را زیرپا گذاشته است.

ناکامی آمریکا و اسرائیل صرفا در روی کار آوردن دولت‌های هوادار خود خلاصه نمی‌شود. بلکه باعث خلق نسل جدیدی از مبارزین خواهدشد که نسبت به اسلاف خود سرسخت تر و کارآمدترند. بنابراین فرجام نبرد کنونی حماس هم خارج از این قاعده نیست. ماشین جنگی کودک کُش اسرائیل هم اینک غزه را به تلی از آوار تبدیل کرده و می‌کند. شاید حماس و نیروهای همراه، به لحاظ نطامی متحمل لطمات شدیدی بشوند. اما از نظر سیاسی، اخلاقی و استراتژیک بازندەی اصلی اسرائیل و آمریکا خواهند بود. چرا که آمریکا هیچ ایدە دار قابلیت اجرائی برای بعد از جنگ غزه ندارد، چون با دو میلیون نفر جمعیت خشمگین، زخمی و گرسنه ناچار به مواجهه می‌شود. ضمن آن که اندیشە ی حماس و تشکیلات آن از بین نرفته و رفتنی نیست، و همچنان توسط هزاران جوانی که خانه و خانوادەشان را در جریان بربریت اسرائیل از دست دادەاند، بازتولید خواهد شد. حتی ممکن است نسخەهای رادیکال تر از حماس نیز ظهور کنند؛ مگر این که آمریکا در میانەی راە با نوعی مصالحه به جنگ فعلی در غزه خاتمه دهد، چون گروههای مقاومت به ویژه حماس با پایگاه اجتماعی بیش از  ۲ میلیون نفر در غزه حذف ناپذیری است.

نوشته را با موضع نورمن فینکلشتاین(۴) در خصوص حماس به پایان می رسانم، این تاریخ‌ پژوه تاکید دارد: « اگر باید حماس به دلیل کاری که در ۷ اکتبر انجام داد برچیده شود. پس دولت اسرائیل باید ۱۰ برابر برچیده شود.» 

پانویس ها :

۱ – شاخه نظامی حزب حماس، جهاد اسلامی فلسطین – گردان‌های قدس و گردان‌های ابوعلی مصطفی شاخه نظامی «جبهه خلق برای آزادی فلسطین» دومین گروه بزرگ فلسطینی است که به عنوان یک گروه مارکسیست- لنینیست شناخته می‌شود.

۲ –  جبهه دموکراتیک برای آزادی فلسطین (به عربی: الجبهه الدیموقراطیه لتحریر فلسطین ) سازمان مارکسیست لنینیست سیاسی و نظامی فلسطینی است که در سال ۱۹۶۹ با انشعاب از جبهه مردمی برای آزادی فلسطین تأسیس شد. گردان‌های ابوعلی مصطفی که زمانی نیروهای مقاومت خلق نام داشت، شاخه نظامی « جبهه خلق برای آزادی فلسطین» دومین گروه بزرگ فلسطینی است که به عنوان یک گروه مارکسیست- لنینیست یا کمونیست شناخته می‌شود.

جبهه خلق برای آزادی فلسطین 

نام این گروه چپگرا بیش از هر چیز با اقداماتی مانند ربودن هواپیما و دیگر حملات پرسر و صدا در سطح جهانی، به ویژه در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی مطرح شد.

جبهه خلق برای آزادی فلسطین قبل از قدرت گرفتن حماس، دومین گروه بزرگ فلسطینی بود.

بر اساس بعضی گزارش‌ها این گروه هم گروگان‌هایی در اختیار دارد.

۳ –  جبهه مردمی برای آزادی فلسطین (به عربی: الجبهه الشعبیه لتحریر فلسطین ) سازمان چپ‌گرای سیاسی و نظامی فلسطینی است که در سال ۱۹۶۷ به رهبری جورج حبش با هدف آزادی فلسطین از سیطرهٔ اسرائیل از طریق مبارزات چریکی بنیان‌گذاری شد.  

۴ – نورمن گری فینکلستین (به انگلیسی: Norman Gary Finkelstein ) زاده ۸ دسامبر ۱۹۵۳ یکی از تاریخ‌نگاران، نویسندگان و پژوهشگران سیاسی یهودی آمریکایی است. پژوهش‌های او عمدتاً دربارهٔ منازعه فلسطین و اسرائیل و مسائل سیاسی مربوط به هولوکاست است. او دکترایش را در رشتهٔ علوم سیاسی از دانشگاه پرینستون دریافت کرده‌است.

مهرزاد وطن آبادی

چاپ کن