چهارشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۳

چهارشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۳

مخالفان تغییر در ایران زیر ذره‌بین! – بابک خطی

این یادداشت به دنبال بررسی این مساله است که “تغییر” در جامعه‌‌ی امروز ایران بجز موارد بارزی چون صاحبان رانت، کاسبان تحریم‌ها و… که به قیمت استثمار سایرین از شرایط فعلی متنفع می‌شوند، مخالفان دیگری هم دارد؟!

در پاسخ باید اذعان داشت که بله! افراد و طیف‌هایی غیر از متنفعین از شرایط موجود وجود دارند که با رخ دادن تغییرات مخالف هستند، چرا که ویژگی اصلی بروز تغییرات، پدید آمدن شرایط جدیدی نسبت به گذشته است که عنصر “ابهام” را در خود داشته نیاز به تفکر، تصمیم‌گیری و صرف انرژی حیاتی در مواردی وجود دارد که بسیاری از آنها قبلا روتین بوده است.

بنابراین گروه اول مخالفان تغییر کسانی هستند که همان نظم آشنا و روزمره‌‌ی خوکرده و همان دستاوردهای کوچک و بزرگ اقتصادی یا جایگاه اجتماعی خود را، نسبت به برخورد با شرایط جدید که دوگانه بیم و امید، از مقتضیات ذاتی آن است، دوست‌تر داشته غنیمت می‌شمارند.

مخالفتی که الزاما به معنی رضایت از حکومت یا وابستگی و متنفّع شدن از آن نیست.

گروه دیگر که از قضا انتظار مخالفت با تغییر از آن نمی‌رود، افراد و گروه‌هایی هستند که قسمت قابل توجهی از آنها ظاهرا از منتقدان حکومت به شمار می‌روند.

به این شکل که در بررسی ساختاری قدرت، گاه گروههایی از منتقدان شکل می‌گیرند که در دامن قدرت تکوین و تکامل یافته وارد بده بستان دیسکورسی با آن به شکل دینامیک می‌شوند. دینامیک به این معنی که این بده‌بستان الزاما به معنی “وابستگی” به حکومت -از جنس اصلاح‌طلبان حکومتی- نبوده ولی بدین مفهوم است که این نوع اپوزیسیون تنها در کنار قدرت موجود و به شرط بقای آن، معنی و تداوم قابل اطمینان دارد و در نبود یا حذف آن، ثبات سابق را نخواهد داشت.

چرا که در فردای پس از تغییر و در دوره گذار همیشه این امکان وجود دارد که افراد جدید و احتمالا لایق‌تری -که قبلا به هر دلیل اجازه ورود به مناسبات سیاسی و اجتماعی را نداشتند- وارد صحنه شده، قدرت و حمایت مردمی را بر حسب عملکردی که دارند متوجه خود نمایند و همین، جایگاه ثابت قبلی منتقدان سیاسی و اجتماعی روتین ذکر شده را در معرض تغییر و تزلزل قرار می‌دهد.

در کل نفس مخالفت با تغییرات چندعاملی بوده، حتما باید به ریشه‌های روانشناسی ترس از تغییرات نیز اقبال نمود. اما در یک شمای کلی جامعه شناسانه معمولا بیش بها داده شدگی به منافع فردی و ترجیح بیش از حد آن بر منافع اجتماعی در این نوع ترس از تغییر قابل ردیابی است.

به این ترتیب کسانی در ساختار فعلی چیزی برای خود تعریف کرده‌اند -که البته گاهی در واقعیت امر بسیار ناچیز و گاه تنها امری ذهنی است- می‌توانند به طور بالقوه مخالف تغییر و قرار گرفتن در معرض ابهام‌های ناشی از آن باشند. در حالیکه این تغییرات در عمل اوضاع اکثریت آنان را نیز به طور چشمگیری بهبود خواهد بخشید.

در میان مخالفان تغییر نیز در حالی‌که قسمتی صادقانه به این مخالفت‌ اذعان دارند، گروه دیگر عامدانه یا ناخودآگاه به آن معترف نیستند.

این دسته دوم حتی گاهی خود را حامی پروپاقرص تغییرات -بسته به ناخودآگاه یا عامدانه بودن- می‌دانند یا جا می‌زنند.

راه شناخت این دسته خصوصا در پنهانکاری عامدانه، توجه به این مساله است که آنان در عین ابراز عدم رضایت از شرایط فعلی، اعلام مخالفت با سیاستهای کنونی، نالیدن از نبود آزادی و حداقل‌های اقتصادی و اذعان به نیاز به بروز تغییر، پشت سنگر رشته‌هایی بلند از توجیهات و دلسوزی‌ها برای جامعه! با هیچ نوع ابتکار و اقدامی برای تغییر یا تصحیح شرایط کنونی موافق نبوده، در نهایت امر “هیچ کاری نکردن” و “حفظ شرایط موجود” را به صورت کادو پیچ شده به عنوان راه حل اصلی نجات! دنبال و به سایرین پیشنهاد می‌کنند.

دلایل و عذرهایی مثل دلسوزی برای افراد مبارز و خصوصا نسل جوان(در صورتی که حمایت واقعی از نسل جوان  اساسا چیز دیگری و از جنس عمل و اقدام است)، شکست‌ناپذیری قدرت حاکم، شکست محتوم هر گونه جنبش و… که با آن به تئوریزه کردن “هیچ کاری نکردن” به عنوان تنها استراتژی عقلانی ممکن برای اقدام! پرداخته می‌شود؛ تناقضی که در عمل تنها برای پوشاندن ترسها و نگرانی‌هایی است که خود از بروز تغییر دارند.

https://akhbar-rooz.com/?p=228835 لينک کوتاه

5 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دوستدار
دوستدار
4 ماه قبل

اقای خطی برای همراه نمودن هموطنان گذشته از منشورهای پرطمطراق (غالبا روشنفکرانه و غیرعملی) نیازمند اراعه تصویری کامل و روشن و عملی از چگونگی تغیر و مقصد تغیراست. تا این هنگام اپوزوسیون توانایی اراعه تصویری روشن از زاویه اقتصادی و حتی اجتماعی از مدینه فاضله خویش نشده و تنها قادربه انتقاد از وضع موجود با دیدگاهی مبتنی بر ارزشهای غربی درغالب های کلی گویهای گروهی است. پر واضع است که تا هنگامی که اپوزوسیون قادر به تولید و تدوین و اراعه برنامه ای مشخص بخصوص در زمینه اقنصادی و اجتماعی برای کشور نشده باشد امکان کسب اعتماد از هموطنان بسیار ضعیف بوده و متاسفانه انرژی هموطنان منجر به کنشهای اعتراضی کوتاه مدت خواهد شد.
مشکل اساسی نه روحیات و گرایشات هموطنان بلکه ضعف و عدم توانایی اوپوزوسیون در تولید است که امید است با پذیرش مشکل به رفع ان بطورعملی اهتمام ورزد!

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز

1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x