تا سنّتِ بیداد ز بنیاد نگردد
ویرانگه گیتی دگر آباد نگردد.
.
سیمرغِ اساطیر سزاوارِ قفس نیست
آزاده روا نیست که آزاد نگردد
.
لیک آن که به تدبیرِ غلط دامِ خود افکند
فارغ ز دغلکاریِ صیاد نگردد
.
یا آن که ز تلبیسِ کسان تن به قضا داد
وارسته از این جهلِ خداداد نگردد
.
در مکتبِ ایام، نو آموزِ خطا کار
بی چوب و فلک یکشبه استاد نگردد
.
بُرّا نشود دشنهی تدبیرِ خلایق
تا ضربه خورِ چکشِ حدّاد نگردد
.
امید، اگر چند که خود طرفه فریبی ست
تا “تیر” نگردید، “امرداد” نگردد
.
سروی که نشد ریشه کن از یورشِ طوفان
حیرت مکن ار ملعبهی باد نگردد
.
تاریخ گواه است که انسانِ هشیوار
تسلیمِ ستم کارهی بیداد نگرد
با تشکر از واژگان پر معنا؛ بر قرار باشید