نامزد اول چپ در اتحادیه اروپا، والتر بایر، در مورد بیانیه انتخاباتی تصویب شده، نحوه برخورد با حزب واگنکنشت و رهبری تک نفره در انتخابات پارلمان اروپا به پرسش های روزنامه ی Neues Deutschland (آلمان جدید) پاسخ داده است.
والتر بایر از بنیان‌گذاران حزب چپ اروپایی (EL) و هماهنگ‌کننده اندیشکده چپ «تبدیل! اروپا» * بود. در دسامبر ۲۰۲۲ به عنوان رئیس EL انتخاب شد و در کنگره آخر چپ اروپاییی در لیوبلیانا (پایتخت اسلوونی) به عنوان نامزد اول آنها انتخاب شد.
شما در آخر هفته به عنوان نامزد اول حزب چپ اروپایی برای انتخابات اروپایی در ماه ژوئن انتخاب شدید. آیا ترجیح می‌دادید یک رهبری دوگانه مختلط داشته باشید؟
بله، کاملاً. مشکل این است که ۲۷ حزب باید به توافق برسند و این اتفاق نیفتاد. در حالی که چپ اروپایی زنان شایسته، شناخته شده و برجسته زیادی دارد. من قطعاً هیچ اعتراضی به رهبری دوگانه نداشتم، بلکه برعکس.
چپ اروپایی در لیوبلیانا یک بیانیه انتخاباتی بسیار جاه‌طلبانه تصویب کرد. نکات آن از صلح تا مبارزه با فقر، از تغییرات اقتصادی تا فمینیسم و همکاری با جنوب جهانی می‌رسد. آیا این بیشتر یک آرزو است یا یک استراتژی واقعی؟
این یک برنامه حزبی نیست، اما فقط یک لیست از آرزوها هم نیست. بلکه استراتژی ی را تعریف می‌کند که ما با آن می‌خواهیم با راست افراطی مبارزه کنیم. از یک طرف، این مبارزه همیشه یک مبارزه برای ارزش‌ها و فرهنگ است – در این زمینه در خصوص سیاست پناهندگی و مهاجرت مطابق با حقوق بشر، هیچ سازشی وجود ندارد. اما از سوی دیگر، مبارزه با راست افراطی فقط زمانی برنده می‌شود که بر زمینه منافع اقتصادی-اجتماعی و تحولات زیست‌محیطی انجام شود. و این اساساً پیام این منشور است، یعنی قرار دادن مسائل زندگی، حق افراد برای داشتن یک زندگی شایسته، برای مسکن مقرون به صرفه، برای مشاغل امن، محترمانه و با دستمزد خوب در مرکز توجه. و به ویژه در زمانی که تحولات زیست‌محیطی و همچنین دیجیتالی‌سازی تغییرات بزرگی برای مردم به ارمغان می‌آورد، مهم این است که این تحولات را با امنیت اجتماعی و عدالت آغاز کنیم.
چرا راست در حال حاضر هم در کشورهای مختلف و هم در سطح اروپایی رونق گرفته است؟
به خاطر ناامنی مردم. به خاطر بدتر شدن وضعیت اجتماعی. و جایی که مردم مستقیماً تحت تأثیر بدتر شدن اوضاع قرار نگرفته‌اند، می‌ترسند که این پسرفت ها در آینده بر فرزندانشان تأثیر بگذارد. سیاست حاکم، محافظه‌کاران، سوسیال‌دموکرات‌ها، لیبرال‌ها، این ناامنی را مورد توجه قرار نمی‌دهند. تقریباً اینطور به نظر می‌رسد که آنها اصلاً متوجه این موضوع نمی‌شوند. مردم به دنبال شکل‌هایی برای بیان اعتراض خود هستند. و در اینجا، گفتمان ساده کردن حقایق ساده و معرفی بزهکاران به عنوان عامل مشکلات، جذاب به نظر می‌رسد. به همین دلیل بسیار حیاتی است که چپ به منافع اجتماعی مردم توجه کند. همه حق دارند زندگی محترمانه‌ای داشته باشند، حق دارند خانه‌هایشان در زمستان گرم باشد، حق دارند به مواد غذایی سالم و مقرون به صرفه دسترسی داشته باشند. باید در مورد این مسائل اساسی در مبارزه انتخاباتی اتحادیه اروپا صحبت شود.
به عنوان خانواده ای حزبی، چپ اروپایی به دلیل تنوعش دچار پیچیدگی هایی است. در برخی کشورها، حتی چندین حزب چپ وجود دارد که در رقابت با یکدیگر هستند. آیا چپ اروپایی با این حال همچنان در یک جهت حرکت می‌کند؟
کلمه خانواده بسیار مناسب است. خانواده‌ها همیشه پیچیده هستند و هر چه بزرگتر باشند، پیچیده‌تر. من به برنامه‌های انتخاباتی و اعلامیه‌های مشترکی که در هفته‌های گذشته برای انتخابات پارلمان اروپا وجود داشته است، نگاه کرده ام. و باید بگویم، نه فقط ۹۰ یا ۹۵ درصد، بلکه ۹۹ درصد این برنامه‌های انتخاباتی و اعلامیه‌ها یکسان هستند. وظیفه من ابراز این همبستگی است. هر درگیری‌های دیگری را به زمان پس از انتخابات پارلمان اروپا موکول می‌کنیم.
آیا اقدامات مشترک، یعنی اروپایی، وجود خواهد داشت؟
بله. یک اقدام مهم که کمی از چارچوب کمپین انتخاباتی خارج است، یک جلسه بزرگ در ۴ آوریل تحت عنوان «اروپا برای مردم» در بروکسل است که چپ اروپایی در آن شرکت دارد. ما این جلسه را به طور مشترک با حزب کار بلژیک، لویکا اسلوونی و آکل قبرس برگزار می‌کنیم. هدف این است که تمام احزاب چپ، چه به چپ اروپایی تعلق داشته باشند یا نه، چه در فراکسیون مشترک در پارلمان اروپا حضور داشته باشند یا نه، را متحد کنیم و بدین ترتیب نشان دهیم که نقاط اشتراک ما از تفرقه ها به مراتب بیشتر است.
آیا پیش‌بینی می‌کنید نیروهای چپ با یک فراکسیون قوی‌تر از قبل در پارلمان آینده حضور خواهند داشت؟
من فکر می‌کنم که نتایج انتخابات در اکثر کشورها خوب خواهد بود. و مسئولیت رهبران سیاسی این است که از نتایج انتخاباتی خوب، یک فراکسیون قوی‌تر بسازند.
در بیانیه انتخاباتی، جنگ روسیه در اوکراین به شدت محکوم شده است. در گذشته، در این مورد در چپ اروپایی اختلافاتی وجود داشت. آیا این اختلافات اکنون حل شده‌اند؟
ما یک تغییر دیدگاه انجام داده‌ایم. میتوان بی‌پایان در مورد دلایل جنگ در اوکراین و اهمیت دادن به هر یک از این دلایل بحث کرد. احتمالاً در آینده نیز به سختی میتوان به توافق رسید. اما ما می‌توانیم بر سر این توافق کنیم که این جنگ باید پایان یابد. و این جنگ فقط زمانی می‌تواند پایان یابد که طرف‌های درگیر وارد مذاکره شوند و حقوق بین‌الملل و همچنین حاکمیت اوکراین مورد احترام قرار گیرد. در نگاه به جلو، پتانسیل بیشتری برای توافق وجود دارد تا در بند گذشته ماندن. همین امر برای جنگ در غزه نیز صادق است. میتوان در مورد اینکه آیا اسرائیل یک رژیم آپارتاید است یا اینکه کشتار دسته‌جمعی در ۷ اکتبر یک کشتار یا یک حمله تروریستی بود، بحث بی پایانی کرد. اما مهم است که اکنون باید آتش‌بسی حاصل شود، که کمک‌های بشردوستانه وجود داشته باشد، که گروگان‌ها و زندانیان سیاسی آزاد شوند. و مهم است دیدگاهی وجود داشته باشد که صلح دائمی در خاورمیانه را نیازمند یک دولت فلسطینی که با اسرائیل همزیستی کند، بداند. واضح است که راحت‌تر است بر سر آینده توافق کرد تا بر سر علل بحران‌ها.
در آلمان، اتحاد زارا واگنکنشت به عنوان یک حزبی تشکیل شده است. چپ اروپایی چگونه به درخواست عضویت BSW واکنش نشان می‌دهد؟
ما مانند همه موارد دیگر واکنش نشان می‌دهیم: ما بیانیه اصول سیاسی، اساسنامه‌ها و سیاست حزب را بررسی می‌کنیم و سپس به یک نتیجه می‌رسیم. من منتظرم بفهمم که آیا BSW خود را به عنوان یک حزب چپ یا یک حزب میانه تعریف می‌کند؟ در حال حاضر، وضعیت برای ما نامشخص است.
* «تبدیل! اروپا » (transform! europe) یک شبکه اروپایی از اندیشکده‌ها و سازمان‌های فرهنگی چپ است که به تحقیق و تبادل دانش در زمینه‌های مختلف سیاسی می‌پردازد. این شبکه به دنبال ارتقاء گفتمان چپ و تقویت روابط میان گروه‌های چپ‌گرا در سطح اروپا است. در زمینه‌هایی مانند دموکراسی، عدالت اجتماعی، برابری جنسیتی، حقوق بشر، محیط زیست و توسعه پایدار فعالیت می کند. از طریق برگزاری کنفرانس‌ها، کارگاه‌های کاری، تحقیقات و انتشارات، تبدیل! اروپا به گسترش و تقویت ایده‌ها و راهبردهای چپ در سراسر قاره اروپا کمک می‌کند.
برگردان: سینا بهزادی
در مورد حملات مسلحانه جیش العدل : به نظر من نه باید از دیدگاه تروریستی ویا تجزیه طلبانه ارزیابی کرد !! بلکه واکنش مردم بلوچ رادرمقام فشارهای وارده از طرف حاکمیت بانان نقد و بررسی کرد ؟! لازم است ریشه یابی شود !! شاید جنبشی به مثابه سیاهکل باشد که عقیم ماند !! در صورت ارائه برنامه مشخص از طرف این گروه میتوان ارزیابی کرد که اهداف بلند مدت کوتاه مدت آنان چیست ؟!!
شباهت به سیاهکل را اقای نگهدار بخشیده به حماس!
از دیدگاه نگهداران جمهوری اسلامی هم فقط فشار اسرائیل توجیه کننده عملیات تروریستی حماس است ولی علیرغم وحشیانه ترین فشارهای مادی و معنوی حاکمیت آقایان همه حملات به همه ارگان های رژیم را محکوم می کنند.