مقاله زیر در مورد باج گیری از گرجیها بر سر عضویت در اتحادیه اروپا نوشته شده و به بررسی وضعیت سیاسی و اجتماعی گرجستان در ارتباط با اتحادیه اروپا میپردازد. نویسندگان، آلموت روخوانسکی و سوپو جاپاریدزه، مسائلی چون نفوذ گسترده سازمانهای غیردولتی تأمینشده از خارج، اختلافات داخلی، و تأثیرات آنها بر دموکراسی و حاکمیت ملی گرجستان را مورد تحلیل قرار میدهند. مقاله همچنین به تأثیرات عمیق این عوامل بر زندگی روزمره مردم و چشماندازهای آنها نسبت به آینده خود در اتحادیه اروپا، با تأکید بر چالشها و تناقضاتی که در این مسیر وجود دارد، می پردازد.
حضور پررنگ سازمانهای غیردولتی (NGO) که توسط منابع خارجی تأمین مالی میشوند در سیاست، سیاستگذاری و خدمات عمومی گرجستان، این کشور را در بحران دموکراسی مزمنی فرو برده است.
این مشکل بزرگی است و به ربع قرن پیش بازمیگردد، یعنی پیش از انقلاب گل سرخ در سال ۲۰۰۳. رئیسجمهور فقید ادوارد شواردنادزه به آژانسهای کمکرسان خارجی آزادی عمل زیادی داد، بهطوریکه در پایان دوران حکمرانی ناکارآمد و فاسد او، سازمانهای غیردولتی حضور پررنگی در گفتمان سیاسی کشور داشتند و روابط مطمئنی با حامیان بینالمللی خود برقرار کرده بودند. پس از سالها بیثباتی و فروپاشی دولت، گرجیهایی با ایدهها و باورهای مختلف، فرصت را برای شکلدادن به جامعه خود غنیمت شمردند.
این حرکت تازه و پرانرژی به نظر میرسید، اگرچه بیشتر تحت رهبری «کارآفرینان اجتماعی» بود تا جنبشهای مردمی. پس از آنکه وزیر سابق دادگستری شواردنادزه، میخائیل ساکاشویلی، او را در انقلاب گل سرخ برکنار کرد، حرفهایهای حوزه سازمانهای غیردولتی بهسرعت به پستهای ارشد دولتی منصوب شدند. در این شرایط، سیاست کشور بهطور کامل برای هرگونه وام ها و اصلاحات به رهبری خارجیان باز شد. تصور این بود که منافع مادی و ژئوپلیتیکی این کمک رسانی ها و اصلاحات بسیار بیشتر از معایب آن خواهد بود.
در جریان مستمر کمکهای خارجی، برنامههای کمک دوجانبه، بانک جهانی، آژانسهای سازمان ملل، گروههای کمکرسان توسعه بینالمللی کوچک و بزرگ و حتی خیریههای خصوصی غربی، دفاتر خود را در تفلیس، پایتخت گرجستان، تأسیس کردند. آن ها برای خرج کردن تمام پول خود، اجرای پروژههایشان و انجام تعاملات اجتماعی و همکاری با جامعه، همگی به سازمانهای غیردولتی محلی نیاز داشتند. تقاضا، عرضه را ایجاد میکند و امروزه بیش از بیستوپنج هزار سازمان غیردولتی در گرجستان ثبت شدهاند. طبق گفته مقامات گرجستان، ۹۰ درصد بودجه مالی آنها از خارج میآید، اما این میانگین، این واقعیت را پنهان میکند که اکثریت سازمانهای غیردولتی گرجستان اصلاً منبع مالی داخلی ندارند. در شکل کنونی، احتمالاً درخواست پول از مردم محلی برای این سازمان های غیردولتی مضحک به نظر میرسد، و اگر هم آن را امتحان کنند، بعید است در جلب حمایت هموطنان خود موفق شوند.
آژانسهای کمکرسان خارجی و پیمانکاران محلی آنها مدتهاست بیشتر حوزههای سیاست عمومی و خدمات را، از آموزش و بهداشت گرفته تا اصلاحات قضایی، توسعه روستایی، زیرساخت و غیره، تحت سیطره دارند.
این وضعیت به این شکل اتفاق میافتد: یک آژانس کمکرسانی توسعه یا وامدهنده بینالمللی – مثلاً آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده (USAID)، کمیسیون اروپا یا بانک جهانی، یک مدل جدید برای اصلاحات آموزشی طراحی کرده است که قصد دارد نهتنها در گرجستان، بلکه در چندین کشور دیگر نیز اجرا کند.
برای ایجاد ظاهری از مشارکت اجتماعی، آژانس کمکرسانی با سازمانهای غیردولتی گرجی قرارداد میبندد تا کارهای روزانه اش را انجام دهند؛ یعنی شیوههای جدید کار را به مقامات، مدارس و معلمان معرفی کنند و مهارتهای جدیدی که بهطور فرضی نیاز دارند را آموزش دهند. در هیچکدام از این مراحل از معلمان، والدین، دانشآموزان یا رأیدهندگان پرسیده نمیشود که به چه نیاز دارند و چگونه میتوانند وضعیت را بهبود دهند. در نهایت، مردم احساس میکنند که نادیده گرفته شدهاند و از اهداف و استانداردهایی که قرار بود با این آموزشها محقق شود، عقب ماندهاند.
سازمانهای غیردولتی گرجی که برای انجام این کارها کمک مالی میگیرند، محلی هستند، اما بر مردم گرجستان قدرت زیادی اعمال می کنند. این قدرت بهخاطر دسترسی به سفارتخانههای غربی و منابع مالی، و مشروعیت ناشی از آن است، نه بهخاطر حمایت از پایین. در یک دموکراسی کارآمد، مردم نمایندگان و مجریان قانون را برای خدمت و نمایندگی منافع خود انتخاب میکنند. در گرجستان، سازمانهای غیردولتی غیرمنتخب، مأموریت خود را از نهادهای بینالمللی می گیرند که فهرست اصلاحات سیاسی را برای گرجستان تهیه و تأمین مالی میکنند. سازمانهای غیردولتی محلی انگیزهای برای در نظر گرفتن تأثیر پروژههای خود ندارند، چون به شهروندانی که زندگیشان تحتتأثیر قرار میگیرد، پاسخگو نیستند.
این وضعیت، استقلال شهروندان گرجستان، حاکمیت کشور و دموکراسی را فرسوده کرده است.
پیشنویس قانون «شفافیت نفوذ خارجی» که برای دومین سال متوالی توسط دولت گرجستان ارائه شده است، این مشکل بزرگ در قلب اقتصاد سیاسی گرجستان را حل نخواهد کرد. در واقع، اصلاً برای حل این مسئله طراحی نشده است. دولت گرجستان واقعاً به حاکمیت گرجستان اهمیت نمیدهد. حامیان خارجی و آژانسهای کمکرسان هم همینطور – و نخبگان سازمانهای غیردولتی گرجی نیز به همین شکل.
حکمرانی غیرسیاسی
حزب “رویای گرجستان”، که از سال ۲۰۱۲ در قدرت بوده است، هیچ قصدی برای حذف کامل کمک های خارجی از اقتصاد سیاسی گرجستان ندارد. کاملاً برعکس، این حزب با جریان مداوم کمکهای خارجی و تأثیر مجتمع صنعتی سازمانهای غیردولتی- کمک کننده که سیاستها و خدمات ارائه میکنند، موافق است. ممکن است سیاست گرجستان به طرز بدی قطبی باشد، اما “رویای گرجستان” و اکثر احزاب مخالف در ایدئولوژی خود بینهایت یکپارچهاند: همه آنها به حکمرانی تکنوکراتیک، نئولیبرال و غیرسیاسی معتقدند که در آن سیاست توسط کارشناسان (خارجی) بر اساس دادهها و فناوریهای بهظاهر عینی طراحی میشود. هرچه خدمات عمومی بیشتر به بازار واگذار شود، بهتر است.
این امر در سرنوشت “قانون آزادی” که یک قانون مهم است و افزایش نرخ مالیات، مالیات تصاعدی، و سقف هزینههای دولت به میزان ۳۰ درصد تولید ناخالص داخلی را ممنوع میکند، گنجانده شده است. این قانون توسط ساکاشویلی تصویب شد و طی ۱۲ سال حکومت “رویای گرجستان” لغو نشده است. سازمان “شفافیت بینالملل گرجستان” (یکی از انجیاوهای بیطرف و یکی از سرسختترین مخالفان “رویای گرجستان”) برای حفظ آن تلاش کرده است. این اردوگاههای سیاسی ممکن است برای کنترل کشور به شدت با یکدیگر بجنگند، اما در نهایت همه آنها به یک روش حکومت میکنند.
ادامه واگذاری سیاست، حکمرانی و ارائه خدمات به کمک دهندگان خارجی، انجیاوهای محلی و بازار، با سلیقههای رهبران “رویای گرجستان” کاملاً سازگار است. بسیاری از آنها در غرب (اغلب در رشته حقوق یا مدیریت عمومی) با کمکهای مالی غربی تحصیل کردهاند و کار خود را در دفاتر سازمان ملل، آژانسهای کمکهای دوجانبه، و سپس در انجیاوهای محلی آغاز کردهاند. آنها از صنعت حرفهای مدیریتی-انجیاو میآیند، که بهعنوان بزرگترین نیروی اجتماعی در طبقه متوسط عمل میکند. اما در این کشور تحصیلات دانشگاهی، پزشکی، حقوق، علم یا کارآفرینی منجر به عضویت در طبقه متوسط نمیشود. رزومه و سوابق کاری رهبران حزب “رویای گرجستان” نیز تقریباً مشابه سوابق رقبای سرسختشان در بخش سازمانهای غیردولتی است که از منابع خارجی تامین مالی میشوند.
در این سیستم، به ندرت کسی را میتوان یافت که واقعاً به مردم و رفاه آنها اهمیت دهد. فضای انجیاوهای محلی یک فضای کاملاً رقابتی است که رقابت، خودنمایی و تکثیر را بهجای همکاری تشویق میکند، چه برسد به همبستگی. برای بسیاری از حرفهایهای این صنعت، کار کردن در انجیاو یک مسیر سریع برای کسب درآمدهای بالا، مزایایی مانند سفرهای خارجی و پذیرش از سوی سفارتخانههای خارجی و همچنین عضویت در قشر نخبگان کشور است.
اگر “رویای گرجستان” کاملاً به حکمرانی تکنوکراتیک، غیرسیاسی و مبتنی بر کمکهای اهداکنندگان و حفظ انجیاوهای بزرگ که از سوی خارجی ها تامین مالی می شوند، اعتقاد دارد، چرا خطر اعتراضات داخلی و فشار از سوی اتحادیه اروپا و ایالات متحده را به جان میخرد تا قانون موسوم به “عامل خارجی” را تصویب کند؟
زیرا در زیر این مشکل عظیم در قلب اقتصاد سیاسی گرجستان، یک مشکل محدودتر وجود دارد که برای “رویای گرجستان” بسیار آزاردهنده است: یک گروه کوچک اما قدرتمند از انجیاوها با بودجه سالانه میلیونها دلاری از کمک دهندگان خارجی – برخی از آنها نزدیک به جنبش ملی متحد ساکاشویلی – از جایگاه خود برای اعمال سیاستهای بهشدت حزبی استفاده میکنند.
برای حدود پنج سال، آنها مشروعیت دولت را انکار کردهاند و خواستار برکناری آن شدهاند، نهفقط با حمایت از اپوزیسیون در انتخابات، که برای انجیاوها از نظر اخلاقی خط قرمز است (بهویژه زمانی که توسط دولتهای خارجی تأمین مالی میشوند). آنها برای یک تغییر قدرت رادیکال خارج از فرآیندهای دموکراتیک و قانونی فعالیت می کنند. قبلاً خواسته بودند بهعنوان یک دولت “تکنوکرات” در قدرت قرار بگیرند، اما از آنجا که هیچکس (مطمئناً رایدهندگان گرجی) این پیشنهاد را جدی نگرفت، آنها به اعتراضات خیابانی و یورش به ساختمانهای پارلمان و دولت روی آوردهاند. برای تکمیل کار، از اتحادیه اروپا و ایالات متحده درخواست تحریم رهبران “رویای گرجستان” یا اعمال ممنوعیت سفر آنها را میکنند.
قانون “عامل خارجی” گرجستان که برای اولینبار در بهار ۲۰۲۳ و در نسخه دوم خود بهعنوان “قانون نفوذ خارجی” ارائه شد، بهوضوح هدفش همین بخش فوقحزبی انجیاوهای دارای بودجه کلان است. نظریههای متعددی وجود دارد، برخی عجیبتر از بقیه، که چرا “رویای گرجستان” این پیشنویس قانون را که یک سال پیش کنار گذاشته شد، دوباره مطرح کرده است.
یکی از دلایل آن این است که “رویای گرجستان” انتظار دارد این بار با وارد کردن فشار موفق شود، زیرا آنها اپوزیسیون را ضعیف میدانند. دلیل دیگری که خود “رویای گرجستان” به آن اشاره کرده، این است که طی سال گذشته، دولت تلاش کرد تا به توافقی با سفارتخانههای غربی و اهداکنندگان کمکهای مالی برسد تا دیگر این انجیاوهای حزبی را تأمین مالی نکنند یا رفتار حزبی آنها را از طریق خودتنظیمی معتدل کنند. اما این تلاش ناکام ماند، اگر نه از سوی همه، حداقل از سوی برخی حامیان مالی کلیدی. در جلسات خصوصی، دیپلماتهای غربی پذیرفتهاند رفتار سازمانهای غیردولتی (NGO) حزبی، که توسط آنها تأمین مالی میشوند، اغلب از حدود و قواعد تعیین شده فراتر رفته است، با این حال، وقتی که از آن ها پرسیده میشود که برای حل این مشکلات چه اقداماتی انجام خواهند داد، آنها ناراحت می شوند و به سختی پاسخ می دهند.
این امر بدون هیچ تردیدی جامعه مدنی گرجستان را در وضعیت بدتری قرار میدهد. تمام انجیاوهایی که کمک خارجی دریافت میکنند با افزایش بازرسیها مواجه شده و مورد اتهام قرار می گیرند و مجبور به انجام کارهای اداری بیشتری خواهند بود. عواقب بدتری مانند جریمهها نیز ممکن است در راه باشند.
آن انجیاوهایی که از سیاستهای حزبی دوری کردهاند، تلاش کردهاند مطالبه محور باشند و نه دریافت کننده پول، همبستگی واقعی را تمرین کنند و به حقوق شهروندان احترام بگذارند، در چنبره سیاستی گرفتار میشوند که برای آنها طراحی نشده است. چه اهمیتی دارد که این قانون شفافیت مالی را بر انجیاوها تحمیل کند، درحالیکه شرکت ها با چنین تعهدی روبهرو نیستند. این قانون حاکمیت گرجیها را احیا نخواهد کرد – حداقل بهمعنی واقعی منجر به توانمندسازی دوباره شهروندان نخواهد شد. به خاطر همه این دردسرها، احتمالاً انجیاوهای حزبی را هم تضعیف یا رفتارشان را تعدیل نخواهد کرد. این نهتنها یک ابزار نادرست، بلکه ابزاری بد است.
درگیری دروغین
ادعاهای پرحرارت و میهنپرستانهی ساختگی دولت و اپوزیسیون، بیانگر این است که هر دو طرف چقدر توانایی کمی در ارائه دموکراسی واقعی یا بهبود زندگی مردم عادی گرجستان دارند. یکی از اعضای اتحادیه پرستاران می گوید، آنها بهجای واکنش به لفاظیهای خشونتآمیز و بحران، بیشتر نگران مسائل کاری خود هستند، از جمله درگیری با روسا و وزیر بهداشت. نگران از بین رفتن تدریجی بیمارستان عمومی توسط مقامات محلی هستند.
آنها می خواهند بدانند چگونه وامدهندگان بینالمللی، با همکاری نزدیک دولت، در حال تغییر اجتماع و زندگی آنها هستند، بدون اینکه آنها را آگاه سازند یا از آنها درباره تخصص و خواستههایشان سوال کنند:
“چرا بانک جهانی باید بخشی از بیمارستان ما را بازسازی کند؟ بیمارستان ما ظاهراً بودجه انجام این کار را داشت، اما اکنون نمیدانیم آن پول چه شده است. ما مطلع نمیشویم بودجه چگونه خرج میشود یا تصمیمات چگونه گرفته میشود. وقتی در دورهی کرونا به ما نیاز داشتند، ما را روی سرشان می گذاشتند، اما حالا دیگر می توانند بیرونمان کنند.”
در آخرین نشست اتحادیه پرستاران، اعضای اتحادیه علاقهای به قانون تأثیرگذاری خارجی نشان ندادند، این قانون برایشان مهم نبود و نمیخواستند اتحادیه بهنفع یا علیه آن موضع بگیرد. خوشحال بودند که فعالان اتحادیه در اعتراضات علیه قانون شرکت نمیکنند و از تصویب آن نیز حمایت نمیکنند. آنها شایعاتی شنیده بودند که این قانون روسی است و تصمیم گرفتند آن را بررسی کنند، و با اطمینان در یافتند که این حقیقت ندارد.
در زمان نوشتن این مقاله، این بحران به خشونت کشیده شده است. پلیس ضدشورش در حال استفاده از ماشین آبپاش، اسپری فلفل و ضرب و شتم علیه معترضان ضددولتی در تفلیس است. تصاویر کبودی بدن ها و چشمان سرخ شبکههای اجتماعی را پر کرده است. طی هفتههای گذشته، فضای سیاسی و گفتمان عمومی به سطوح جدیدی افول کرده که بسیار هشداردهنده است. فضای عمومی گرجستان با دروغها، هیستری و اخبار دستکاری شده احاطه شده که فقط این کشور را از دموکراسی و سیاستهای پیشرو دورتر میکند. یک ناظر گرجی با دلخوری می گوید: “هر راهی که برویم یک قدم عقبتر خواهد بود.”
هرچند ناامیدکننده و خستهکننده باشد، مجبوریم از میان دروغها و دستکاری واقعیات در این وضعیت، عبور کنیم تا بتوانیم گفتوگویی منطقی را احیا کنیم. این واقعاً ناراحتکننده است که کمک کنندگان خارجی با قیافهای حق به جانب به مردم گرجستان می گویند پول های آن ها هیچ تاثیری در وضعیت کشور ندارد و آن ها تنها قصد دارند از یک “جامعه مدنی پویا” حمایت کنند و هرگز به سازمانهای غیردولتی نمی گویند چه کاری انجام دهند. هرکسی که با نحوه درخواست و رقابت سازمانهای غیردولتی برای دریافت کمکهای مالی آشنا باشد، میداند که حامیان مالی قوانین بسیار مشخصی را تعیین میکنند که چه نوع سازمانهایی چه کارها و مسائلی را مدنظر قرار دهند، و این قبل از قوانین نانوشته و سوگیریهای پنهان در انتخاب دریافتکنندگان کمکها موثر است.
فعالان در گرجستان بهخوبی میدانند چه انتظاراتی از آنها وجود دارد و چه رفتارهایی تشویق و تنبیه میشود: انتقاد از دولت در فیسبوک کمکهای مالی بیشتری نسبت به فعالیت در جامعه و کمک به مردم به ارمغان میآورد. چند سال پیش، هنگامی که کمک کنندگان غربی، “رویای گرجستان” را بهعنوان یک متحد ارزشمند میدیدند، به فعالان گرجی میگفتند از انتقاد دست بردارند. اکنون از آنها میخواهند علیه “رویای گرجستان” صحبت کنند. حامیان مالی حتی پروفایلهای فعالان در شبکههای اجتماعی را رصد میکنند و ممکن است بهخاطر انتشار مطالب نامناسب، عواقبی را بر آن ها تحمیل کنند.
بیماریهای گرجی، نه «روسی»
استفاده مکرر از اصطلاح «قانون روسی» یک تاکتیک فریبکارانه است که فعالان گرجی، سیاستمداران مخالف و حتی مقامات غربی بهصورت آزادانه از آن استفاده می کنند. آنها مدعی هستند پیشنویس این قانون از کرملین کپیبرداری شده (که اینطور نیست) و گرجستان را دنباله روسیه کرده و یا از مسیر ادغام در اروپا منحرف میکند. با این حال، این قانون نشانهای از واقعیتهای سیاسی مختص و منحصر بهفرد گرجستان است.
گرجستان در سال ۲۰۲۴ بههیچوجه شبیه روسیه در سال ۲۰۱۲ زمانی که قانون «نماینده خارجی» خود را تصویب کرد، نیست، نه از نظر سیاسی، نه از نظر اتحادهای بینالمللی، نه از نظر دموکراسی و حاکمیت قانون، و قطعاً نه از نظر نقش سازمانهای غیردولتی. اهداف قانون «نماینده خارجی» روسیه هیچ شباهتی به اهداف پیشنویس قانون گرجستان ندارد.
حتی مضحکتر از این، اتهاماتی است که می گوید “رؤیای گرجستان” و بنیانگذار آن، بیدزینا ایوانیشویلی، عروسکهای خیمهشببازی روسیه هستند و این قانون را به دستور ولادیمیر پوتین ارائه دادهاند. بر همین منطق، پوتین احتمالاً به “رؤیای گرجستان” دستور داده که بیش از یک دهه بهدنبال ادغام با اتحادیه اروپا باشد، ادغام یورو-آتلانتیک را در قانون اساسی قید کند، در مقایسه با سایر نامزدها در ارزیابیهای اصلاحاتی رتبه بالاتری به دست آورد و وضعیت نامزدی در اتحادیه اروپا را کسب کند. هشدارهای مکرر درباره “قانون روسی” به طور عمد ترس و نفرت را در میان مردم گرجستان برمیانگیزد و نگرانیهای ژئوپلیتیکی شرکای غربی گرجستان را تشدید می کند.
خطرناکترین فریب این است که این قانون به فرآیند پیوستن گرجستان به اتحادیه اروپا پیوند داده می شود. ناظران غربی دوردست از ایستادگی گرجیها در دفاع از «جامعه مدنی پرجنبوجوششان» احساساتی میشوند، اما معترضان به صراحت می گویند برای دفاع از سازمانهای غیردولتی به خیابانها نیامدهاند و در واقع، اهمیت چندانی به آنها نمیدهند. این برداشتهای عمومی با سالها نظرسنجی که نشاندهنده اعتماد پایین گرجیها به سازمانهای غیردولتی است، تأیید میشود. مردم به خیابانها میآیند زیرا به آنها گفته شده این لحظه سرنوشتسازی برای آینده گرجستان جهت عضویت در اتحادیه اروپا است.
عضویت در اتحادیه اروپا، حساسترین مسأله در سیاست و فرهنگ گرجستان است. پس از سه دهه فقر ِ ناشی از فروپاشی شوروی، کاهش امید به زندگی، درد و ضربه های روحی، استرس مزمن، ناامنی و تحقیر، ایده عضویت در اتحادیه اروپا به یک پروژه نجاتدهنده برای بسیاری از گرجیها تبدیل شده است: این ایده نشاندهنده وعده رهایی پس از سالها رنج غیرمنصفانه است. اتحادیه اروپا فقط نمادی از تحقق رویاهای مادی، امنیت، کرامت و آسایش نیست، بلکه نمادی از به رسمیت شناخته شدن ماهیت «اروپایی» ذاتی گرجیها، ویژه بودن آنها و برتری فرهنگی نسبت به همسایگان «آسیایی» است.
با این حال، بسیاری از گرجیها که با پرچمهای اتحادیه اروپا به خیابانها آمدهاند، نگرانیهای ملموستری دارند: در نظرسنجیهای اخیر، گرجیها فرصت مهاجرت را بهعنوان اصلیترین دلیل خود برای تمایل به عضویت در اتحادیه اروپا عنوان کردهاند. در واقع، گرجیها با «پای خود رأی میدهند» – فقط در سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲، بیش از ۵ درصد جمعیت کشور را ترک کردند، بیشتر آنها وارد بازارهای کار غیرقانونی و سخت در اروپا شده اند.
اما هر چند این احساسات و تصورات برای اکثریت مردم گرجستان واقعی نباشد، چشمانداز عضویت در اتحادیه اروپا برای گرجیها به موضوعی حیاتی تبدیل شده است. این مسأله به مخالفان، سازمانهای غیردولتی همسو با آنها و حامیان غربیشان اجازه داده است تا بحران «قانون نفوذ خارجی» را به یک نبرد حماسی برای آینده درخشان گرجیها تبدیل کنند.
بدترین و غیرمسئولانهترین بخش ماجرا این است که مقامات اتحادیه اروپا در این مساله دخالت می کنند و یکی پس از دیگری تکرار میکنند چنین قانونی با «هنجارها و ارزشهای اتحادیه اروپا» سازگار نیست. «هنجارها و ارزشها» به سادگی مبهم هستند، برخلاف قوانین واقعی اتحادیه اروپا که ممنوعیت تأمین بودجه سازمانهای غیردولتی را شامل نمیشوند. اخیراً، یکی از سخنگویان اتحادیه اروپا گفته است تصویب این قانون برخلاف «ارزشها و انتظارات اتحادیه اروپا» خواهد بود و معیارها را باز هم مبهم تر کرده است. روند الحاق به اتحادیه اروپا که بهظاهر عینی و مبتنی بر شایستگی بود، بهصورت دلخواه و آزاردهنده ای در آمده است.
مقامات اتحادیه اروپا تهدید میکنند فرآیند الحاق گرجستان را مختل می کنند، این باجگیری ناخوشایندی است. در اصل، دولتها نسبت به انگیزههای حامیان خارجیِ سازمانهای غیردولتی که به شکل افراطی جانبدارانه عمل میکنند، بیاعتماد هستند. به نیات و مقاصد این حامیان خارجی مشکوک میشوند. این بیاعتمادی زمانی تشدید میشود که فشارها و تهدیدها علیه دولت برای اجازه دادن به حمایتهای خارجی بیشتر شود، به طوری که دولت احساس کند مجبور است به این حمایتها اجازه دهد، حتی اگر باور داشته باشد که این سازمانها تحت تأثیر اهداف سیاسی خاص قرار دارند.
این بازی خطرناکی است که میتواند بسیار جدی شود. در این شرایط، با جبههبندی های شدید و ترسهای حیاتی مردم، دیگر امکان بحث صادقانه درباره مشکلات قدیمی منجر به این پیشنویس قانون و اثربخشی و مناسبت آن وجود نخواهد داشت.
ژاکوبن – نویسندگان آلموت روچووانسکی و سوپو جاپاریدزه – این مقاله توسط فرهاد صفاری برای اخبار روز ترجمه شده است.
سوپو جاپاریدزه رئیس شبکه همبستگی، یک اتحادیه مستقل کارگران مراقبت در گرجستان است. او بیش از یک دهه است که به سازماندهی کارگری مشغول است. وی در زمینه روابط کار و مسائل اجتماعی تحقیق میکند و برای نشریات مختلف مینویسد. او همچنین یکی از بنیانگذاران پروژه تاریخ شوروی گرجستان و پادکست «بازاندیشی شوروی گرجستان» است و بخشی از جامعه مدنی در گرجستان میباشد.
آلموت روچوانسکی در زمینه تأمین منابع برای جامعه مدنی در کشورهای اتحاد جماهیر شوروی سابق، از جمله گرجستان و روسیه، تخصص دارد.
از دیگر مطالب سایت
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- مکانیسم نرمال سازی جنایت و نادیده گرفتن حافظه جمعی در اسپانیا
- یانیس واروفاکیس: “ما مسئول شکست چپ هستیم” – برگردان: فرهاد صفاری
- موضع ضدفلسطینی آلمان ریشه در ضدکمونیسم دارد – ژاکوبن – لئاندروس فیشر، برگردان: فرهاد صفاری
- در گرجستان چه می گذرد؟ چگونه ده ها هزار نفر برای اعتراض علیه دولت بسیج می شوند – ترجمه ی: اردشیر قلندری
بسیار مقاله جالب وپر باری بود
یک دنیا ممنون از شما که زحمت ترجمه را کشیده اید و انرا در اختیار ما فارسی زبانان گذاشتید
در ضمن امیدوارم این مقاله را شیفتگان ایرانی آن جی های غیر دولتی با دلارهای امریکایی هم بخوانند!
کس ندارد پشت من
جز ناخن انگشت من