پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳

پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳

رسواییِ احزاب، در اُستانِ تورینگِن – آلمان – محمدرضا مهجوریان

اگرچه نزدیک به دو ماه از زمانِ این رُخدادِ سیاسی در اُستانِ کوچکِ تورینگِنِ آلمان می‌گذرد (5 فوریه‌ی2020)، ولی از اهمیتِ نمادینی که این رُخداد، در سطحِ سراسریِ حوزه‌ی سیاست در آلمان دارد، کم نشده است. از این‌رو، توجّه به آن، دارای اهمیت است

رسواییِ احزاب، در اُستانِ تورینگِن[۱]– آلمان – محمدرضا مهجوریان

اعتراض آلمانی‌ها به توافق انتخاباتی با راست افراطی | آمد خبر

اشاره: در آلمان، هم‌چنان که در بسیاری از کشورها، موضوعِ همه‌گیریِ ویروسِ کرونا، هم‌چنان موضوعِ مهمِ روز است. هنوز لازم است تا در باره‌ی پیامدهای گسترشِ ویروسِ کرونا، ولی هم‌چنین، در باره‌ی ریشه‌های اقتصادی/ اجتماعیِ آن اندیشید. به یک معنا، بحث و تأمّل در باره‌ی این مسائل، تازه دارد شروع می‌شود. با ابن‌حال، به نظر می‌رسد که مسائلِ دیگرِ موجود در جامعه‌ی آلمان نمی‌تواند در سایه نهاده شود. به‌ویژه آن‌که این”مسائلِ دیگر”، یک‌سره بی‌ارتباط با موضوعِ کرونا نیستند.

اگرچه نزدیک به دو ماه از زمانِ این رُخدادِ سیاسی در اُستانِ کوچکِ تورینگِنِ آلمان می‌گذرد (۵ فوریه‌ی۲۰۲۰)، ولی از اهمیتِ نمادینی که این رُخداد، در سطحِ سراسریِ حوزه‌ی سیاست در آلمان دارد، کم نشده است. از این‌رو، توجّه به آن، دارای اهمیت است.

* * *

در ۵ فوریه ۲۰۲۰ (۱۶ بهمنِ۱۳۹۸)، در مجلسِ محلّیِ اُستانِ تورینگِن، یکی از اُستان‌های کوچک در شرقِ آلمانِ فدرال، با جمیعتی نزدیک به دو میلیون نفر، حادثه‌ای در هنگامِ گزینشِ رییسِ دولتِ محلّیِ این اُستان رُخ داده است که گفته می‌شود معنا و اهمیتی بزرگ در تاریخِ پس از جنگِ این کشور پیدا کرد.

نخست، اشاره‌ای کوتاه به زمینه‌های داستان:

در ماهِ اُکتُبرِ سالِ۲۰۱۹ (مهرماهِ۱۳۹۷)، انتخاباتِ پنج‌سالانه‌ی مجلسِ این اُستان برگزار شد.

۱- رأی‌دهنده‌گان:

جمعیت: ۲.۱۳۷هزار نفر

دارنده‌گانِ حقِّ رأی: ۱. ۷۲۹.۲۴۲ نفر

رأی‌داده‌گان: ۱.۱۲۱.۸۱۴ نفر

در صدِ شرکت‌: ۶۴،۹%

۲- شمارِ نماینده‌گانِ مجلس: ۹۰ نفر

۳- رأی‌گیرنده‌گان: نزدیک به ۱۸حزب و گروه در این انتخاب شرکت داشتند.

احزاب (و شمارِ نماینده‌گانِ آن‌ها) که به مجلس راه یافتند:

۱- سِ. دِ. اُو.  (CDU، تّحادیه‌یِ دموکرات‌مسیحیِ آلمان)، ۲۱% آراء، ۲۱ نفر نماینده.

۲-  اِس. پِ. دِ.(SPD، حزبِ سوسیال‌دموکراتِ آلمان)، ۸.۲%، ۸ نماینده.

۳- دی لینکه (Die Linke، حزبِ چپِ آلمان)، ۳۱%، ۲۹ نماینده.

۴- اِف. دِ. پِ. (FDP (حزبِ‌دموکرات‌های‌آزاد [به‌اختصار”لیبرال‌ها” هم می‌گویند])، ۵%، ۵ نماینده.

۵- آ. اِف. دِ   (AFD، آلترناتیو برای آلمان)، ۲۳.۴%، ۲۲ نماینده.

۶- سبزها (B.90/Die Grünen، ائتلافِ۹۰/ سبزها)، ۵.۲%، ۵ نماینده.

اشاره:

۱- در میانِ این احزاب، به حزبِ آ. اِف. دِ. باید توجّهِ ویژه‌ای داشت. این حزب، که در این داستان نقشِ بارزی دارد، در ادبیات و زبانِ حزبی/ سیاسیِ آلمان، یک “حزبِ راستِ افراطی” قلم‌داد می‌شود. در ادبیاتِ و زبانِ آزاد، این حزب، یک حزبِ “ناسیونال‌سوسیالیستی”، یعنی فاشیستی است. سردَم‌دارانِ اصلیِ این حزب، سال‌ها در حزبِ راستِ محافظه‌کار، سِ. دِ. اُو. (دموکرات‌مسیحی) بودند و سپس در چندسالِ پیش از آن جدا شده‌اند.

۲- حکومتِ محلّیِ تورینگِن در دوره‌ی پنج‌ساله‌ی پیش از این انتخابات، در دستِ یک ائتلافِ چپ، (دی لینکه؛ اِس. پِ. دِ.؛ سبزها) بود.

۳- نخست‌وزیرِ اُستان، از سویِ نماینده‌گانِ منتخب، در مجلسِ اُستان انتخاب می‌شود. رأی‌گیری برای این انتخاب، در سه مرحله انجام می‌گیرد.

اکثریتِ مطلق برای انتخابِ نخست‌وزیرِ این اُستان، ۴۶رأی است.

همان‌طور که از نتایجِ انتخابات بر می‌آید، آرای اِئتلافِ چپ ۴۲ است. یعنی اکثریت ندارند ولی می‌توانند دولتی اقلیت برپا دارند.

دو حزبِ سِ. دِ. اُ. و اِف. دِ. پِ. با هم دارای ۲۶ رأی هستند، و به‌لیلِ شمارِ بسیارپایینِ آراء، این دو حزب نمی‌توانند دولتِ اقلیت تشکیل بدهند. آن‌ها یا در حالتِ ائتلاف با فاشیست‌ها ( آ. اِف. دِ.) می‌توانند اکثریت را به دست آورند، و دولت را از دستِ چپ‌ها بگیرند، و خودِشان دولتِ محلّی را برپا کنند. و یا با حزبِ چپ‌ها اِئتلاف کنند.

مدیریتِ سراسری (فِدِرالِ) حزبِ راستِ محافظه‌کارِ سِ. دِ. اُو. از سال‌ها پیش اعلام کرده بود که در کشور در هیچ اِئتلافی با حزبِ راستِ افراطیِ آ. اُف. دِ. شرکت نخواهد کرد. امّا هم‌چنین، با حزبِ چپ‌ها، دی لینکه، هم اِئتلاف نمی‌کند، اگرچه اگر چپ‌ها دولتِ اقلیت تشکیل دهند، با آن‌ها را به‌اصطلاح تساهُل کرده و دولتِ‌شان را تحمّل خواهد کرد.

ولی مدیریتِ محلّیِ این حزب- سِ. دِ. اُو.– در بحبحه‌ی انتخابات در اکتبر ۲۰۱۹ (اسفندِ ۹۸)، تصمیمِ مدیریتِ سراسری را زیرِ سوآل بُرد؛ و زمزمه‌هایی در باره‌ی ائتلاف با حزبِ راستِ اِفراطی، زمزمه‌هایی که پیش‌تر هم وجود داشتند، بالا گرفتند.

از سویِ دیگر، حزبِ اِف. دِ. پِ. هم که از لیبرالیزم هواخواهی می‌کند، تا پیش از این، اعلام می‌کرد که از هرگونه اِئتلاف با حزبِ راستِ اِفراطی خودداری می‌کند؛ امّا به‌رغمِ این، سازمانِ محلّیِ این حزب هم، مانندِ حزبِ سِ. دِ. اُو.، به اِئتلاف با راستِ اِفراطی روی آورد.

* * *

این گزارش امروز- ۳۰مارس۲۰۲۰ ( ۱۱ فروردین۱۳۹۹)- دارد نوشته می‌شود. نزدیک به دو ماه از آن روی‌داد گذشته است. رسواییِ سیاسی/ حزبیِ ۵ فوریه در اُستانِ تورینگِن، پیامدهای درونی و بیرونیِ چندی برای احزابِ آلمان داشته است.

گفتگوهای پنهانیِ میانِ احزابِ راستِ میانه با آ. اِف. دِ. بر ملاء شد.

توماس کِمِریش [۲] نامزدِ اِف. دِ. پِ. ناگزیر به کناره‌گیری شد.

انتخاباتِ در باره در مجلسِ اُستان انجام گرفت و بودو رامِلو [۳]، نامزدِ چپ‌ها، به نخست‌وزیریِ اُستان برگزیده شد.

اختلاف‌ها در درونِ حزبِ سِ. دِ. اُو. بالا گرفت و خود سببِ آشکارشدنِ حقایقی شد که کمابیش از سوی این حزب انکار می‌شد. از جمله این که، رسواییِ بخشِ محلّیِ این حزب در تورینگِن، نه فقط ریشه در این بخشِ ایالتیِ این حزب، بل‌که هم‌چنین در بخشِ سراسریِ این حزب داشته است.

حزبِ اِف. دِ. پِ. در انتخاباتِ شهرداری در هامبورگ آسیب‌هایی خورد.

حزبِ آ. اِف. دِ. دچار اختلافِ درونی شد.

برای نشان‌دادنِ اهمیتِ این رُخ‌داد، ترجمه‌ی دو نوشته از دو نشریه‌ی آلمانی، پیوستِ این یادداشت می‌شود. این دو نوشته، درست در همان روزِ رُخ‌دادِ این رسوایی نوشته شده‌اند و فقط اهمیتِ این‌حادثه را نشان می‌دهند. روی‌دادهای بعد از آن، در آن‌ها بازتاب ندارند. ترجمه‌ی این نوشته، به معنای تأیید یا ردِّ دیدگاه‌های آن‌ها نیست.

جمله‌هایی که در میانِ […] آمده‌اند از مترجم هستند.

۳۰مارس۲۰۲۰ ( ۱۱ فروردین۱۳۹۹)

اشپیگِل، ۰۵.۰۲.۲۰۲۰ [۱۳۹۸.۱۱.۱۶]

تورینگِن، اکنون آ. اِف. دِ. نخستین نخست‌وزیرِ خود را دارد.

از: سِباستیان فیشِر (Sebastian Fischer )

مناسباتِ نوعِ تورینگِن: انتخابِ سیاست‌مدارِ اِف. دِ. پِ. توماس کِمِریش، با آرای آ. اِف. دِ. یک رسوایی است. این خواهد ماند. اکنون تنها می‌تواند یک راهِ برون‌رفت باشد.

همه‌چیز چه توخالی می‌نماید. این داد و فریادهای چند هفته‌ییِ سِ. دِ. او. و اِف. دِ. پِ.، در این باره که چرا نباید با چپ‌ها همراه شد. به‌خاطرِ حاشیه‌های سیاسی، به‌خاطرِ تُندروها، و اِس. اِ. دِ. (SED حزبِ حاکمِ در حکومتِ آلمانِ دموکراتیکß آلمانِ شرقی) و این‌جور چیزها. همه‌ی آن نمایشِ جوراب‌های سرخ [۴] از سال‌های۹۰. در پایان، هیچ تساهل در میان نبود. در حزب‌هایی که خود، خود را حزب‌های میانه‌ی مَدَنی می‌نامند، چنان رفتار می‌کردند که گویی نه بودو رامِلُو [۵]، بل‌که اِریش هونِکِر [۶] است که می‌خواهد نخست‌وزیر شود یا بمانَد.

اکنون ولی مَدَنی‌ها، پس از هفته‌ها، در همراهی با آ. اِف. دِ.– فراکسیونِ پوپولیست‌های راست و راستِ رادیکال- یک نخست‌وزیر از اِف. دِ. پِ. را با تقلّای زیاد به قدرت رساندند. مَحشَر. این انتخاب، یک تابو/ شکنی است. یک چنین ائتلافی از محافظه‌کاران، لیبرال‌ها، و راستِ اِفراطی، هنوز در تاریخِ جمهوریِ فِدِرال پیش نیامده است. 

اکنون کسی حق ندارد بگوید که این، تنها یک اتّفاقِ احمقانه بوده است.

روشن است. غافِل‌گیریِ توماس کِمِریش (شعارِ انتخاباتی: “سرانجام یک کلّه‌‌تاس، که در تاریخ حوا‌س‌اش جمع بود”) تماشا داشت، زمانی‌که در دورِ سوّمِ انتخاب [در مجلسِ اُستان]، نامزدِ آ. اِف. دِ. هیچ رأیی نیاورد و ناگهان او، با ۴۵ رأی در برابرِ ۴۴ رأی، از رامِلو پیش افتاد.

کِمِریش تا چه اندازه راستِ اِفراطی را نادان فرض کرده‌ بود؟ آیا آن‌ها جداً می‌گذاشتند تا یک هم‌چه بختی از دستِ‌شان در برود، که احزابِ دیگر را، با آن تصمیم‌های محدودکننده‌ی‌شان در مجلسِ اُستان به جلو هُل دهند [به سُخره بگیرند]؟ به یقین نَه. می‌شد آن را حدس زد. کِمِریش بایستی آن را به‌حساب آورده باشد.

 یک چنین ائتلافی از محافظه‌کاران، لیبرال‌ها، و بازی‌کنانِ مدافعِ راست در تاریخِ جمهوریِ فِدِرال تاکنون نبوده است.

و این یعنی: اِف. دِ. پِ.، توماس کِمِریش [رییسِ فراکسیونِ اِف. دِ. پِ. در مجلسِ محلّیِ اُستانِ تورینگِن]، و سِ. دِ. اُو. بایستی این‌خطر را آگاهانه کرده‌ باشند. مسئله این‌است. باید از مَدَنی‌ها به‌سببِ این خطربازیِ بی‌شرمانه انتقاد کرد.

کِمِریش، که حزبِ او، اِف. دِ. پِ.، حدِّ نصابِ ۵درصد را در انتخابات مجلسِ محلّی فقط با ۷۳رأی به‌دست آورده بود، اکنون یک نخست‌وزیر با تفقّد و لُطفِ آ. اِف. دِ. است. و هنوز افزون بر این: او نخست‌وزیرِ تفقّد و لُطفِ بیُورن هوکه [۷] است، یک ناسیونالیستِ عامی، که صفحه‌ی اینتِرنِتیِ او، “جناح[۸]، از سوی نگهبانِ قانونِ‌اساسی به‌مثابهِ “موردِ مشکوک” درجه‌بندی شده است.

به‌جاخواهد ماند از این پنجِ آوریل۲۰۲۰، از این تابو/شکنیِ تورینگِن، سیمای کِمِریش، نخست‌وزیرِ تازه‌سوگندخورده، و هوکه، شادباش‌گو و ممکن‌گرداننده‌ی او.

و حزبِ دموکرات مسیحیِ تورینگِن؟ یک انبوهه‌ی غم‌انگیز. مایک مورینگ، رییسِ این حزب، درست پس از این انتخاب، با یک پشتیبانی از سوی رامِلو ، و سپس با یک به‌اصطلاح حکومتِ برنامه‌یی [۹] به عشوه‌گری پرداخت. اکنون او دوباره در آن‌جا فرود آمد که زمانی در آن بود: در کنارِ هوکه. مورینگ طرحی در نظر داشت با هوکه پس از انتخاباتِ۲۰۱۴ مجلسِ محلّی، برای نخست‌وزیری: آن‌زمان برای نخست‌وزیریِ خودش.

اکنون کار چه‌گونه پیش خواهد رفت؟

نخستین بخت و فرصت: توماس کِمِریش گسستنِ پیوند با راستِ اِفراطی را رد کرد. او انتخابِ خود به نخست‌وزیری را پذیرفت. او بهتر بود که از این پذیرش سر باز می‌زد. این مرد بایستی آن جملاتی را به گوش می‌گرفت که رییسِ حزبِ او، کریستیان لیندنِر [۱۰]، با بیانِ آن‌ها جلوی یک اتّحادِ دیگر را گرفته بود: “بهتر است حکومت نشود، تا بد حکومت شود.” توماس کِمِریش بایستی به‌سرعت کناره‌گیری می‌کرد. حزب‌های به‌جز آ. اِف. دِ. می‌توانستند با اکثریتِ خود مجلسِ محلّی را منحل کنند.

انتخاباتِ جدید یگانه راهِ برون‌رفت است از این درمانده‌گی.

روزنامه‌ی آلمانِ نو [۱۱]، ۰۵.۰۲.۲۰۲۰

چنگ‌انداختن به قدرت

۵ فوریه۲۰۲۰ [۱۳۹۸.۱۱.۱۶]، انتخابِ یک رییسِ حکومت با آرای آ. اِف. دِ.، تاریخِ یک رسوایی است.

از: وُلفگانگ هوبنِر [۱۲]

سَد/ شکنیِ سیاسی به سمتِ راستِ افراطی، که مدّت‌هاست بیمِ آن می‌رفت، نسبت به آن بارها هُشدار داده می‌شد- این سَد/ شکنی، در تورینگِن رُخ داد. آ. اِف. دِ. موفّق شد با یک تَرفَند در رَوِش (نماینده‌ای از خود معرّفی‌کردن، ولی سپس نماینده‌ی‌دیگری را انتخاب‌کردن)، نخست‌وزیرِ چپ، بودو رامِلو را به‌زیر بکشد. این را می‌توان، می‌باید یک کودتایِ سَرد نامید. تا اکنون، در سیاستِ محلّی، موردهای پراکنده [جزئی] وجود داشت که که در آن‌ها، نماینده‌گانِ حزب‌های دموکراتیک، با وابسته‌گانِ آ. اِف. دِ. رویِ‌هم می‌ریختند. اکنون ولی، بی‌ملاحظه‌گی، به سیاستِ کلان راه یافت.

آن کسی که باور کرده بود، و یا دستِ‌کم، امیدوار بود که حزب‌هایی مانندِ سِ دِ. اُو. و اِف. دِ. پِ. در برابرِ هم‌کاری با آ. اِف. دِ. مصونیت دارند، چنین کسی، از روزِ چهارشنبه- ۵ فوریه- خود را در برابرِ یک درس‌آموزیِ دهشت‌ناک می‌بیند. روزِ ۵ فوریه‌ی۲۰۲۰، به‌مثابهِ یک گاه‌شمارِ رسوایی [شرم] در تاریخِ تورینگِن ثبت خواهد شد. دموکرات مسیحی‌ها و لیبرال‌ها دیگر نمی‌توانند از این سایه رها شوند.

اگرکه آن آدمِ اِف. دِ. پِ.، توماس کِمِریش، کمی دل و جُربُزه می‌داشت، می‌توانست این انتخاب‌شدنِ به نخست‌وزیری با کمکِ آ. اِف. دِ. را اصلاً نپذیرد. در عوض او بدونِ مکث پس از این انتخابِ رسوا سوگند یاد کرد و اکنون باید با این‌سرزنش زنده‌گی کند که نخستین رییسِ‌دولتِ از سوی فاشیست‌ها برگزیده در جمهوریِ فِدِرال باشد.

هیچ نماینده‌ای از سِ. دِ. اُو. و اِف. دِ. پِ. پیدا نشد که دست‌کم از دادنِ رأی خودداری کند. تقریباً همه با چشم‌های باز کارِ مشترکی را با آ. اِف. دِ. انجام دادند، با حزبی که از سوی بیُورن هوکه هدایت می‌شود و پیوسته به راست کشانده می‌شود- با یک روحِ پلیدِ از گوربرخاسته‌ی متعلّق به سیاه‌ترین دوران، که برپایه‌ی داوریِ دادگاه به‌مثابهِ فاشیست قلم‌داد می‌شود. بازی‌چه‌ی دستِ چنین انسان‌هایی شدن، یک حماقتِ و یک عملِ تحریک‌آمیزِ بی‌مانندِ سیاسی است.

و یک نشانه‌ی نگران‌کننده از فراموش‌کردنِ تاریخ. این تورینگِن، همان‌جایی است که در آن، درست ۹۰ سالِ پیش، حزبِ ناسیونال‌سوسیالیستِ کارگرانِ آلمان، اِن. اِس. دِ. آ. پِ.، نخستین گام به سویِ حکومتِ محلّی را برداشت، که با تَرفَند‌زدن‌ها و زرنگی‌کردن‌های وصف‌ناشدنیِ به‌اصطلاح “میانه‌ی مَدَنی”  ممکن گردیده بود.

امروز هم این میانه‌ی‌مَدَنی زرنگی‌بازی می‌کند. اقلیّتِ سرخ، سرخ، سبز، با برنامه‌ی حکومتیِ‌شان، بسیار با اُپوزیسیونِ مَدَنی هم‌راهی نشان داد. همه‌ی حرّافی‌ها در باره‌ی هم‌کاری‌های تخصّصی و روی‌کردِ برنامه‌یی برپایه‌ی منافعِ تورینگِن، که از سوی مایک مورینگ، رییسِ متزلزل و تقریباً حتّی بدونِ مسئولیتِ اخلاقیِ سِ. دِ. اُو.، ولی هم‌چنین از سویِ اِف. دِ. پِ. شنیده شده بود، زُباله‌های زبانیِ دیروزی بودند. باور به مرزیندی‌کردن با راست‌های افراطی هیچ ثمری ندارد آن‌هنگام که انسان اجازه می‌دهد که از طرفِ آنان انتخاب شود. این یک سیاستِ قدرت‌طلبانه‌ی ناب است بدونِ ملاحظه‌ی زیان‌ها. و زیان‌ها واقعیت دارند. زیانِ به فرهنگِ سیاسی، زیان به درست‌کاری. زیان به اعتماد نسبت به سیاست‌مداران.

کریستیان هیرته [۱۳]، فرستاده‌ی حکومتِ آلمان به شرق [اُستان‌های شرقیِ آلمان]، که عضوِ سِ. دِ. اُو. و اهلِ تورینگِن است، شرمی به خود راه نداد که به کِمِریش، انتخابِ او را به عنوانِ “نامزدِ میانه” تبریک بگوید، و برای او “موفّقیت‌های فراوان در این سِمَتِ دشوار برای رفاهِ حکومتِ آزاد [منظور اُستانِ تورینگِن است]” آرزو کند- بدونِ این که یک کلمه به آ. اِف. دِ. اشاره کند.

با این‌همه، موضوع، هر جور که ارزیابی شود: پیروزِ روز، آ. اِف. دِ. نام دارد، و کاملاً در راست ایستاده است. او به تکّه‌ای از قدرت چنگ انداخته است، و سِ. دِ. اُو. و اِف. دِ. پِ. دستِ‌کم این را تحمّل کردند، اگر که پنهانی منتظرِ آن نبوده باشند.


[۱]– Thüringen

[۲]– Thomas Kemmerich

[۳]– Bodo Ramelow

[۴]– Rote Socken Show، (نمایشِ جورابِ سرخ). جمله‌ی”جورابِ سرخ”، اصطلاحی است تحقیرکننده که در آلمان، از سویِ برخی افراد و احزابِ راست، در برخی جَدَل‌های سیاسی، بر ضدِّ افرادی به‌کار برده می‌شود که از لحاظِ سیاسی در چپ ایستاده‌اند.

[۵]– Bodo Ramelow

[۶]– Erich Honecker

[۷]– Bjorn Höcke

[۸]–  Flügel، جناح، بال و پُر. نامِ یک صفحه‌ی انتِرنِنتیِ وابسته به جناحی در درونِ حزبِ آ. اِف. دِ.

[۹]– Projektregierung، حکومتی بر پایه‌ی پروژه‌هایی که باید در جامعه انجام بگیرند. این طرح، از سوی حزبِ دموکرات مسیحیِ تورینگن پیشنهاد شد به عنوانِ طرحی برای همکاریِ این حزب با حزبِ چپ برای برپاییِ حکومتِ محلّیِ تورینگِن.

[۱۰]– Christian Lindner

[۱۱]– Neues Deutschland Zeitung

[۱۲]– Wolfgang Hübner

[۱۳]– Christian Hirte

https://akhbar-rooz.com/?p=25667 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x